هوش کلامی چیست؟ | دایره لغات فارسی خودمان را چگونه افرایش بدهیم؟ + نمونه‌هایی از آثار بهترین نویسندگان ایرانی

تعریف سادۀ هوش کلامی:

هوش کلامی یعنی استفادۀ هوشمندانه از کلمات.

هر فردی که بتواند از واژه‌ها به بهترین شکل ممکن برای بیان مقصود خود و رسیدن به اهدافش بهره بگیرد، دارای هوش کلامی بالا است.

هایدگر می‌گوید:

«انسان در خانۀ زبان زندگی می‌کند.»

میزان درک و فهم هر انسانی از جهان هستی، برابر با دامنۀ واژگان او افزایش می‌یابد.

برای نویسنده که اصلی‌ترین ابزار کارش واژه است؛ افزایش دایره لغات، اولویتی همیشگی به نظر می‌رسد. 

نوشتن و تولید محتوا، خصوصاً خوب و موثر نوشتن بدونِ تسلط کلامی بالا تقریباً محال به نظر می‌رسد.

شهریار مندنی‌پور -یکی از پرواژه‌ترین نویسنده‌های معاصر- چندی پیش گفته بود: (+)

موقع نوشتن ، اولین کلمه‌­ای که به ذهن می‎­آید بهترین نیست: والله نیست. به خدا نیست، به پیر و پیغمبر نیست، به همین آفتاب لب بام نیست، به گوشۀ جا نماز مادربزرگ نیست، این تن را کفن کردی نیست، به کلمه که اول کلام بود و جز ان هیچ نبود، نیست…

اما یک نویسنده چگونه می‌تواند دایره لغات فارسی خودش را افزایش بدهد؟ بهترین کتاب برای افزایش دایره لغت فارسی چیست؟ لغت‌نامه؟ آیا لغت‌نامه می‌تواند گنجینه لغات فارسی یک نویسنده را به نحو اثربخشی افزایش بدهد؟

به نظر می‌رسد که لغت‌نامه به عنوان یک ابزار برای نویسنده مفید است؛ اما کافی نیست. نمی‌شود به طور مکانیکی صبح تا شب لغت‌نامه را ازبر کنیم و بعد تسلط کلامی‌مان بالا برود. ما باید کلمات را در عمل ببینیم و گام‌های جدی‌تری برای کار کردن با واژه‌ها برداریم.

قبلاً دربارۀ روش کلمه‌برداری و تاثیر عملی آن بر افزایش دایره کلمات گفته بودم. حالا بنا دارم با معرفی برخی از بهترین نویسندگان ایرانی و نقل تکه‌هایی از آثار آن‌ها، گام جدی‌تری در این زمینه بردارم.

طی روزها و ماه‌های آینده از نثر نویسندگان زیر خواهم نوشت و با انتشار هر نوشته، لینک آن را به اسامی زیر اضافه خواهم کرد.

این مطلب را با جملۀ دیگری از شهریار مندنی‌پور به پایان می‌برم:

نویسنده شدم تا بتوانم بگویم که حس­‌هایی در این دنیا هست که آن­‌ها را نمی­‌شود با جملات معمولی گفت.

نویسندگانی که با مطالعۀ آثار آن‌ها دایره لغات و تسلط کلامی خودمان را افزایش می‌دهیم:

بهترین نویسندگان ایران (نویسندگانی که می‌توان از آن‌ها خوب نوشتن آموخت) +گزین‌گویه‌هایی از بهترین نویسنده‌ها

 

فهرست تمرین‌ها:
تمرین کلمه‌برداری چیست؟
تمرین افزایش دایره لغات-۱
تمرین افزایش دایره لغات-2
تمرین افزایش دایره لغات-3
تمرین افزایش دایره لغات-4
تمرین افزایش دایره لغات-5
تمرین افزایش دایره لغات-6
تمرین افزایش دایره لغات-7
تمرین افزایش دایره لغات-8
تمرین افزایش دایره لغات-9
تمرین افزایش دایره لغات-10
واژه‌نامۀ ابدی | یک تمرین فوق‌العاده برای افزایش دایرۀ لغات
کارگاه کلمات

 


شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

57 پاسخ

  1. سیرک صداها و هیاهوی عربده‌ها در سرم تمامی ندارند. انگار که می‌‌خواهند همه چیز را به تسلط خودشان در بیاورند! ازجزم‌های حقیر و چندش آورشان سرسام گرفته ام. آنها مرا همچون میمان دست‌آموزی در برنامه سیرک اینور و آنور می‌کشانند! چگونه می‌توانم از این فاضلاب چندش‌آور افکار فرار کنم؟! در دام‌های آهن‌بافت دست و پا میزنم و هی بیشتر فرو می‌روم. تا کی در برابر زخم زبان‌های اطرافیانم و بی دست و پا خوانده شدنم و تحقیر‌های همسرم که حرف‌هایش آدم را می‌گزید؛ باید سر تعظیم فرو آورم و تسلیم شوم؟! گاه می‌گویم شاید باید تسلیم شوم! اما هنوز هزاران آرزو در خانه‌ مانده است! در خانه‌ی قلبم! میان رفتن و ماندن عاطل و باطل مانده‌ام. این تردید کشنده و پنهانی در درون خود مرا به زانو در آورده است. به قلبم که نگاه می‌کنم می‌بینم هنوز پرنده‌ای صدایش را در گلو می‌غلتاند! چگونه می‌توانم صدایش را خفه کنم؟ اصلا چرا باید صدایش را خفه کنم؟ برای نجات از این دوراهی غم‌گین باید چه کنم؟! به جهان‌های نهانی و دور افتاده افکار دیگران که می‌اندیشم. می‌بینم که آنها هم ته وجودشان بوی حسرت می‌دهد. حسرت نرسیدن به آرزوها. شاید برای همین هم هست که می‌خواهند مانع من برای رسیدن به آرزوهایم باشند! چون می‌خواهند من هم همچون انها شکست خورده بشوم؟ همینطور که در ستیز و یکی‌به دو یا خودم بودم. چشمم به کتابِ « سنگ فرش هر خیابان از طلاست» اثر: “کیم‌وو چونگ” افتاد. جمله ای روی جلد کتاب نوشته شده بود. به سرعت و نظر انداز خواندم. چنین نوشته شده بود: « حتی یک سکه هم در جیبم نبود، اما رویا‌های بزرگی در سر داشتم.» اندکی در خلسه خود فرو رفتم و چند بار این جمله را با خودم تکرار کردم. این بود راز موفقیت، داشتن رویای بزرگ حتی در کم‌ترین امکانات حتی با تمسخر دیگران! برای رسیدن به اهداف بزرگ باید رویاهایم را بزرگ میکردم. آنقدر که قد کسی نرسد که تحقیرش کند.

  2. سلام،
    شاید براتون جالب باشه که من یه دختر دوازده ساله هستم، و حدودا دو سالی هست که می‌نویسم و وارد دنیای نویسندگی شدم. از دلنوشته و متن‌های بداهه‌ی کوتاه گرفته، تا نوشتن رمان و داستان. حتی خیلی راجع به نوشتن در فضای مجازی و رعایت کردن اصوال‌های نگارشی و… توی کی‌بورد خوندم. من هنوز خیلی بچه‌ام و شاید دلیلی که می‌نویسم و عاشق نویسندگی هستم، اینه که از بچگی با کتاب بزرگ شدم و از کودکی عاشق کتاب بودم. وقتی با وب‌سایت یا وبلاگ شما مواجه شدم و این مطالب رو خوندم، واقعا خوشحال شدم! واقعا ازتون ممنونم که تجربیات خودتون رو در اختیار دیگران قرار می‌دین تا افرادی مثل من بتونن ازش بهره ببرن. اتفاقا خودم موقع نوشتن، حس می‌کنم این رو که شاید در این جایگاه، کلمه‌ی مورد نظرم رو پیدا نمی‌کنم و واقعا افسوس می‌خورم. خودم هم خیلی دنبال این بودم که دایره لغات فارسی‌م رو افزایش بدم که امروز خوش‌بختانه با وب‌سایت شما مواجه شدم. خیلی ازتون ممنونم مطالب‌تون خیلی به دردم خورد.
    ببخشید زیاد صحبت کردم.
    موفق باشید.

    1. سلام باران خوش ذوق و نازنین
      چقدر خوشحال شدم از خوندن پیام تو.
      مشخصه که بسیار خلاق و خوش‌آینده‌ای.
      با هم برای من بنویس.
      برات بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

  3. چه قسم های زیبایی
    به همین آفتاب لب بام نیست..
    به گوشه جانماز مادربزرگ نیست…
    میتوان متفاوت تر هر چیزی را نوشت…

  4. “هوش کلامی یعنی استفادۀ هوشمندانه از کلمات”: یک تعریف مختصر، مفید و گویا از هوش کلامی

  5. سلام. وقتتون بخیر. ببخشید یکی از کتابهای آقای بهمن فرسی که معرفی کردید رو به هیچ عنوان نمیشه پیداش کرد، کتاب شب یک شب دو، من هم از اصفهان هستم، از کجا میشه پیداش کرد؟

    1. سلام آقای معینی نازنین
      با کمی جستجو در اینترنت برخی از کتاب‌ها رو به راحتی می‌تونید دانلود کنید.
      ارادت.

  6. سلام و عرض ادب
    عاشق این کلام استاد مندنی پور هستم که:
    والله نیست، به خدا نیست،… به گوشه جانماز مادربزرگ نیست، این تن را کفن کردی نیست….
    بارها این جملاتشون رو اینجا دیدم هر وقتم خوندم لذت بردم.

    1. سلام حسین عزیز
      این لیست کامل نیست.
      بعدا لیست زیر رو نوشتم که صدالبته باید کامل‌تر بشه:
      نویسندگانی که باید از آن‌ها آموخت+گزین‌گویه‌هایی از بهترین نویسنده‌ها

      و اما دربارۀ احمد محمود: احمد محمود داستان‌نویس خیلی مهم و خوبیه. من توی دورۀ نویسندگی خلاق از همسایه‌ها مثال می‌زنم همیشه. ولی نثر خاصی نداره که بخواد منبع الهام ما در نثرنویسی باشه. من تو این صفحه بیشتر از نویسنده‌هایی اسم بردم که بعضی از اون‌ها تا حد زیادی دغدغه زبان دارن.
      بعضی نویسنده‌ها زبان‌ابزار هستن، و عده‌ای از اون‌ها زبان‌گوهر. احمد محمود جزو نویسنده‌های زبان‌ابزاره. یعنی زبان برایش صرفاً یه وسیله‌ست تا داستان بگه. اما به طور مثال تو کارای نویسنده‌ای مثل بیژن نجدی، زبان صرفاً ابزار نیست، هدفه.

      فدای تو

      1. زبان‌ابزار و زبان‌گوهر. چه اشاره‌های خوبی می‌کنید. خوش به حال‌تون که غرق ادبیات شدید و اینا رو تشخیص می‌دید. متوجه فقر ادبی خودم شدم. درکم از کتاب‌ها رسیده به اینکه حوصله‌ش رو دارم یا ندارم.

  7. واژه ، واژگان ، کلمه ، کلمات ، کلمات خور ،
    کلما سنگ از قلما سنگ کشنده تر است .
    بسیار عالی و دل نواز است استاد ،
    خدا خیرت بدهد ، یکی در اینجا ، یکی هم هر جا دلت می خواهد ، تو پنج دری یا پشت دری ،،،،،،،،،،،،یا هزار توی پستو ، یا پشتو ، مثل اینکه اشتباه شد ، نام یا واژه دیگری است ، هزار رنگ دارد با هزار مرض،
    چگونه رد شویم ، پل صراط است اینجا ،
    ما هم نابلد ، تا دنیا دنیا باقی است در می غلتیم و به مرض گرفتار می شویم .
    راه رستگاری چه قدر سخت است ، آدم
    قلب و نفسش می گیرد ، هنوز هیچی نشده
    دو مرض نصیبمان شد ، جان کندن هم برایمان ابدی است و شکوه لحظه ها در همین جان کندن و جان دادن هاست .
    پس ای جان ، جان جانان ، چقدر با هیجان
    است جان عشق و عشق جان ، ای جان

    1. درود بر آقای مرادی عزیزم
      از خوندن نوشته‌های شما بی‌نهایت خوشحال می‌شم همیشه.
      امیدوارم که شاد و برقرار و سلامت باشید.

  8. صدها میلیون بار درود بر شما

    ممنون بابت مطالب و وبلاگ عالی

    امیدوارم همچون شاهین همواره در اوج باشید…

    1. سلام محمد نازنین
      از مهر تو سپاسگزارم.
      حتما برای من بیشتر بنویس از خودت.
      با آرزوی درخشش تو.

      1. با افتخار و ممنون بابت این کار زیبا
        روز اولی که با وبلاگ شما به واسطه جستجوی همین مقاله اَشنا شدم احساس بسیار زیبایی داشتم انگار افتادم توی دیگ عسل ، خوب مدت ها بود دور بودم از این نعمت زیبا ، البته کمی تنبلم اما بواسطه همین شروع کردم به مطالعه کتاب ها به صورت pdf و از پادکست ها و یا کتاب های صوتی واقعا لذت می برم و می رم توی فضای اون اتفاق و حاضر نیستم از این ثروت دل بکنم و اون روزمرگی قبلی رو داشته باشم
        در این بین کار زیبای شما و وبلاگ شما یه گنجینه از محتوای بسیار کاربردی هست که در کنار هم چیده شده و خیلی برام جالبه فکر کنم همه این مقالات و مطالب رو باید فشرده بگذرونم چون دقیقا برای اهدافی که من دارم مثل یه گنجینه هست این وبلاگ و فضایی که داره.

        به نظر من بالاترین چیز در زندگی آرمان نیک داشتنه یعنی احساس اینکه بتونی فعالیت مفیدی داشته باشی ، امیدوارم که بتونم یه روز برای جامعم مفید باشم و به اون شادی برسم.

        خیلی کار بزرگی کردید و بسیار ارزشمنده علایق و چکیده دانش و تجربه ارزشمندتون رو در اختیار ما می گذارید ، امیدوارم که همواره در مسیر آرزوهاتون باشید و به تک تکشون برسید …

        1. سلام به محمد عزیزم
          محمد نازنین بی‌نهایت خوشحالم شدم از خوندن کامنت پر مهر تو.
          تک تک واژه‌های تو شور و ذوق و انرژی شگفت‌انگیزت رو نشون میدن.
          امیدوارم در مسیری که دوستی داری خوش بدرخشی.
          برای من حتما بیشتر بنویس از خودت.
          شاد و موفق باشی دوست خوبم.

  9. آقای کلانتری نازنین ممنون بابت همه‌ی نکات قشنگی که به‌ما آموزش می‌دهید

    1. فدای تو رعنای عزیز
      خیلی خوشحالم که اینجا هستی دوست خوبم.

  10. سپاس شاهین جان از این نکات مهم و کلیدی درباه ی یادگیری درست و بجای کلمات. درباره ی اینگونه «یادگیری درست کلمات در فضای متن »یک تجربه شخصی را می نويسم: یکی از دوستان نویسنده ام که محصّل زبان و ادبیات انگلیسی ست و معلّم و متخصّص خوبی در نوشتن «جستار» به این زبان است، به من درس جستار نویسی در این زبان می دهد . تکیه کلام او هنگام تصحیح کردن مشق های من همیشه این است که باید یاد بگیریم هر کلمه را در جمله و در متن نه با سهل انگاری و برای پز دادن دانش خودمان، که با نگاه به مفهوم کلمه و مقصود متن بیان کنیم و هر کلمه در هماهنگی کامل از نظر معنایی با متن باشد. لازم نیست قلمبه سلمبه یا اینکه بسیار ابتدایی و سهل انگار بنویسیم. باید از همان کلماتی که کامل و درست می شناسيم(حتا اگر اندوخته ی این گونه کلماتمان کم باشد)، درست استفاده کنیم و در روان ترین فرم زبانی خودمان ، مقصود را بیان کنیم. در مرحله ی بعد به تدریج و با «خواندن زیاد»، کلمات بیشتری به دنیای نوشته هایمان وارد می شود.
    فکر می کنم این تجربه و این يادگيري کلمات برای زبان فارسی چندین درجه مهم تر می شود. به این دلایل که اولا بسیاری مان «توهّم دانستن» زبان فارسی را داریم و گول گفتن و شنيدن این یکی دو هزار کلمه محاوره و هر روزه را می خوریم، و دوم به دلیل همین توهم که گفتم، دنبال معنی این کلمات نمی گردیم. بدترین قسمت اینکه فکر می کنیم از دانستن بیشتر و کلمات بیشتر کلا بی نیاز هستیم.
    …و اینکه چه لیست واقعا درجه یکی نوشتی!منتظرم از این آدم ها بیشتر بنویسی و از کارهای آنها و درباره ی آنها بیشتر بخوانيم.

    1. سلام توحید بی‌نظیر
      مثل همیشه با یه کامنت درخشان منو غافگیر کردی.
      مرسی که این متن رو نوشتی و این مطلب بهتر و کامل‌تر شد.

      حتماً حتماً این لیست رو با نظم و جدیت به روز میکنم.

  11. برای خودم برنامه رمان خوانی و کلمه برداری گذاشته ام تا کنار آموزش های خوب شما شاهین عزیز در دوره مدرسه نویسندگی ، از لذت خواندن بی بهره نمانم … و خب دست بردم روی سمفونی مردگان عباس معروفی و غرق در لذتم این روزها از خواندن ش و یادداشت برداری جملات و واژگان جالبش …

    1. سلام معصومه جان
      درود بر تو
      من تداوم تو برای بودن در مسیر یادگیری رو تحسین می‌کنم.
      دور نیست وقتی که به موفقیت‌های ارزشمند خواهی رسید.

      و چه رمان خوبی رو هم داری میخونی…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *