1
هزار سال پیش از ننوشتن خسته شده بودم. تقریباً تمام کتابهای آموزش نویسندگی و فیلمنامهنویسی را خوانده بودم، اما همچنان نویسندهای بودم که نمینوشت!
توقع نداشتم شاهکار بنویسم، برای من برونریزی ذهنی و نوشتن خاطرات روزمره هم کافی بود اما به هیچ عنوان نمیتوانستم منظم و مداوم بنویسم؛ یک هفته مینوشتم، یک ماه درگیر کارهای دیگر میشدم و نوشتن را فراموش میکردم و این دور باطل ادامه داشت.
به این نتیجه رسیده بودم که شاید نوشیدن افراطیِ قهوه، راز نویسندگی باشد، شنیده بودم بالزاک روزانه پنجاه فنجان قهوه مینوشیده و تارانتینو هم برای نوشتن فیلمنامه پالپ فیکشن هر روز پانزده فنجان قهوه میخورده و کارش را آغاز میکرده!
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه طی یکی از پیادهرویهایم گذرم به مرکز تبادل کتاب افتاد.
در میان کتابهای دست دومی که اغلبشان هم بدردنخور بودند به کتابی رسیدم که مدتها بود از خرید آن طفره میرفتم، فکر نمیکردم کتاب چندان خوبی باشد، اما همین کتاب شد یکی از بهترین کتابهایی که به گمانم پایدارترین و مفیدترین عادت مثبت زندگیام را ساخته است.
و آن عادت نوشتن روزانه صفحات صبحگاهی است که فصل اول کتاب راه هنرمند با معرفی آن شروع میشد.
2
اگر فقط و فقط بخواهم یک عادت کلیدی نویسندگیِ را به کسی معرفی کنم، نوشتن صفحات صبحگاهی است. کاری که نقش زیادی در رشد شخصی و افزایش مهارت نگارشی من داشته است.
جولیا کامرون میگوید:
صفحات صبحگاهی عمیقترین ابزار نویسندگی است که تا به حال ابداع و تجربه کردهام.
مطمئنم اگر صفحات صبحگاهی را نمینوشتم هرگز توان و شهامت راهاندازی وبلاگ و تولید محتوا را پیدا نمیکردم، حالا به روز کردن وبلاگم بهترین قسمت فعالیتهای روزانه من است.
با تثبیت عادت نوشتن صفحات صبحگاهی ما به بهترین نویسنده زندگی خودمان تبدیل میشویم.
کتابهای آموزش نویسندگی تمرینهای زیادی را برای ایجاد نظم در نوشتن و ساکت کردن منتقد پیشنهاد میدهند، اما من هیچ روشی را کاربردیتر از روش پیشنهادی جولیا کامرون نیافتهام.
3
با پایبندی به صفحات صبحگاهی، راهمان از نود و نه درصد شیفتگان نویسندگی که به تفنن دست به قلم میبرند جدا میشود. معجزۀ آغاز روز با نوشتن یک مزیت رقابتی کمنظیر ایجاد میکند.
در یک کلام صفحات صبحگاهی باعث تمایز و رشد فردیت ما میشوند.
4
در صفحات صبحگاهی نباید کاری به کیفیت نوشته داشته باشیم، صرفاً باید به انجام کار متعهد باشیم.
بهتر است برای تثبیت عادت نوشتن صفحات صبحگاهی یک چک لیست درست کنیم و بزنیم روی دیوار. تیک زدن روزانه چک لیست، کسب یک پیروزی در ابتدای روز است و باعث میشود در ادامه روز احساس خوبی در ما ایجاد شود. یادمان باشد که نگذاریم زنجیره قطع شود.
صفحات صبحگاهی اولین قدم محکم در جهت نوشتن پایدار و حرفهای است.
اول صبح که میخواهید نوشتن را آغاز کنید وسوسه چک کردن گوش موبایل را کنار بگذارید، چون ممکن است دریافت پیامی باعث شود تمرکز لازم را برای نوشتن صفحات صبحگاهی از دست بدهید و منتقد درونتان بیدار شود. اگر معتاد به موبایل هستید، چک کردن گوشی را به عنوان جایزه نوشتن صفحات صبحگاهی تعیین کنید.
حین نوشتن صفحات صبحگاهی شاید وسوسه شوید زیر کتری را روشن کنید، بقیه را بیدار کنید، چند حرکت نرمشی انجام دهید، یا رختخوابتان را جمع کنید. با همه اینها مقابل کنید. صفحات صبحگاهی تمرینی برای مبارزه با حواسپرتی است. نوشتن صفحات صبحگاهی عضلات توجه و تمرکز ما را تقویت میکنند.
+ چند موضوع برای نوشتن در صفحات صبحگاهی:
View this post on Instagram
5
صفحات صبحگاهی باعث میشوند پیوسته بنویسیم.
محمدرضا شعبانعلی پیشنهادهای فوقالعادهای را برای وبلاگ نویسی نوشته، او در جایی از مطلب آموزندهاش، به نکته مهم و قابل ملاحظهای درباره هر روز نوشتن اشاره کرده:
پیوسته نوشتن، باعث میشود که نوشتن به عادت تو تبدیل شود. شاید امروز، وقتی خستهای یا ذهنت مشغول است، نتوانی چیزی بنویسی. اما وقتی نوشتن به عادت تو تبدیل شد، مشکل دیگری پیدا خواهی کرد که البته مشکل بهتری است: خستهای و ذهنت مشغول است. اما نمیتوانی ننویسی و به نظرم، این نعمتی است که اگر در زندگی نصیب کسی شود، ناسپاسی است اگر چیز بیشتری طلب کند. چون «کلمه» مهمترین دستاورد نژاد انسان است و نوشتن، فاخرترین کاربرد آن.(+)
جان کلام اینکه حس میکنم صفحات صبحگاهی در نقش مربی و معلم خصوصی ما عمل میکنند.
گزیدهای از نوشتههای جولیا کامرون دربارۀ صفحات صبحگاهی
جولیا کامرون در تمام کتابهایش از صفحات صبحگاهی به عنوان ابزاری بنیادی برای بازیابی خلاقیت نام برده است.در ادامه گزیدهای از نوشتههای او درباره صفحات صبحگاهی را که از کتابهای مختلف او برگزیدهام، مرور میکنیم. کامرون بیش از چهار دهه است که به نوشتن صفحات صبحگاهی ادامه میدهد.
راه هنرمند-ترجمه ی گیتی خوشدل-نشر پیکان
به طور ساده میتوان گفت که صفحات صبحگاهی، سه صفحه دستخط معمولی و روی هر برگ از دفتر است که به طور تداعی آزاد و بدون تفکر مینویسید و دست از روی کاغذ بر نمیدارید.
برای نوشتن صفحات صبحگاهی شیوه نادرست وجود ندارد. هدف از صفحات صبحگاهی این نیست که به اثر هنری تبدیل شوند، هدف از صفحات صبحگاهی، فقط حرکت دست بر روی کاغذ و نوشتن و بیرون ریختن همه چیزهایی است که به ذهن میآید.
بجز خودتان احدی اجازه ندارد که صفحات صبحگاهیتان را بخواند و خودتان نیز تا چند هفته نباید آنها را بخوانید. فقط روزی سه صفحه بنویسید و جایی جمعآوری کنید. حین نوشتن هم هرگز صفحات قبل را نخوانید.
صفحات صبحگاهی اغلب منفی و پراکنده و آکنده از دلسوزی و ترحم به خود و تکراری و با آب و تاب یا بچگانه یا غمناک یا بیمزه با حتی احمقانه به نظر میسند، ولی حتماً درست و خوبند!
صفحات صبحگاهی، وسیله اصلی شفای خلاقیت است.
این را برای خودتان به یک قاعده تبدیل کنید: همواره به خاطر آورید که عقاید منفی سانسورکنندۀ درونتان حقیقت ندارد. این امر مستلزم تمرین است. وقتی صبح به محض برخاستن از خواب، مستقیماً به سراغ صفحات صبحگاهی میروید، میآموزید که سانسور کننده درونتان را تضعیف کنید.
اگر بخواهید می توانید افکار سانسور کننده درونتان را نیز بنویسید.
به هیچ عذر و بهانهای نمیتوانید از صفحات صبحگاهی طفره بروید یا از مقدار آن ها بکاهید. مهم نیست در چه حال و هوایی هستید. انتقادهای سانسور کننده درونتان اهمیت ندارد.
سه صفحه درباره هر مطلبی که به ذهنتان میآید بنویسید؛ فقط همین. اگر چیزی به ذهنتان نمیآید بنویسید:«چیزی بنویس تا این سه صفحه پر شود.»
صفحات صبحگاهی به مغز منطقی میآموزد کنار بایستد و و اجازه بدهد که مغز هنرمندانه روی صفحه بیاید.
صفحات صبحگاهی نوعی مراقبه هستند که به ما بصیرت میبخشند و کمک میکنند تا در زندگیمان دگرگونی ایجاد کنیم.
وقتی گرفتار وضعیتی دردناک یا مشکلی میشوم که فکر میکنم نمیدانم چگونه از پس آن برآیم، به سراغ صفحات صبحگاهی می روم و هدایت میطلبم.
صفحات صبحگاهی برای هر کس که بخواهد زندگی خلاقی داشته باشد، موثر واقع خواهد شد.
اغلب اوقات افرادی که بیش از دیگران در برابر نوشتن صفحات صبحگاهی مقاومت می ورزند، بیش از سایرین به آن علاقهمند میشوند.
رگه طلا-ترجمهی سیمین موحد-نشر پیکان
صفحات صبحگاهی شما را متمرکز می کنند، ثابت قدم میکنند، قدرتمندتان میکنند و روشنتان میکنند، آنها تسلیتان میدهند، آرامتان میکنند، تهییجتان میکنند، تحریکتان میکنند، به چالش میطلبند، بر میانگیزند، و فعالتان میکنند.
فقط هر آت و آشغالی که به ذهنتان میرسد روی کاغذ بیاورید، چیزهایی مثل:
«چشمم درد میکند، یادم رفت به جوان زنگ بزنم، باید لباس بشویم، یادم رفت تاید بخرم، از حرفی که تری در جلسه دیروز دربارهام زد متنفرم، چقدر خودخواه است. لازم است پروندهی کارهایی را که روی این طرح کردهام نگه دارم… غذای سگ هم باید بخرم؟»
و گاهی صفحات صبحگاهی چیزهایی را که برایتان مفید است نشان میدهند: «میدانی برای اولین بار خیلی خوشحالم، این پیادهروی روزانه واقعاً کمکم کرده.»
در نوشتن صفحات صبحگاهی روند مهم است، نه محصول.
صفحات صبحگاهی را با دست بنویسید، میدانم که نامناسب و ناخوشایند و وقت گیر و قدیمی است ولی از شما میخواهم که با دست خودتان بنویسید چون فایده دارد… نوشتن با دست مثل پیاده رفتن به جایی است.
جولیا کامرون(سمت چپ) به همراه ناتالی گلدبرگ (نویسنده کتاب نوشتن تا مغز استخوان)
گام برداشتن در جهان- ترجمهی گیتی خوشدل- نشر پیکان
صفحات صبحگاهی اساسیترین شیوه برای بازیابی خلاقیت و زندگی خلاق است. نوشتن سه صفحه پی در پی، پیش از آغاز روز موجب اولویت بندی و وضوح و پایهریزی فعالیتهای روزانه میشود.
آدمهایی را که پر مشغله تر از آنند که صفحات صبحگاهی را بنویسند میشناسم. منتها گمان نمیکنم که زندگیشان بدون نوشتن صفحات صبحگاهی کم مشغلهتر شوند. شگفتا که دریافتهام صفحات صبحگاهی هم وقت میگیرند، هم وقت ایجاد میکنند.
فرآیند نوشتن صفحات صبحگاهی تقریباً نیم ساعت طول میکشد که همان مدت زمانی است که معمولاً برای نیایش روزانه در نظر گرفته میشود.
کشف آب-ترجمهی سیمن موحد-نشر پیکان
وقتی اولین بار صفحات صبحگاهی را می نویسیم، از تعداد چیزهایی که احساس بدی نسبت به آنها داریم تعجب میشویم. شاید نگران این باشیم که با اعتراف کردن به احساسات منفیمان آنها را تشویق کنیم. اما ابداً چنین نیست. روانشناسان یونگی این را ملاقات با سایه مینامند، من آن را ملاقات با سایه و دعوت آن به نوشیدن یک فنجان قهوه مینامم. وقتی منفی بافیهایمان را بیرون میریزیم برای امور مثبت جا باز میکنیم.
صفحات صبحگاهی ساده اما عمیق هستند. ما از طریق صفحات خود با خدا سخن میگوییم و خدا نیز به شکل شهود و اشارات با معنا پاسخ ما را میدهد.
صفحات صبحگاهی دوستانی هستند که با زبان عشق خشن حرف میزنند. آنها ما را ترغیب میکنند تا مسئولانهتر عمل کنیم. صفحات صبحگاهی بی عملی را به ما یادآوری میکنند و آن قدر به ما نق میزنند تا دست به عمل بزنیم.
صفحات صبحگاهی به رغم ظاهر کمرنگ و کسل کنندهشان باعث تغییرات شدید میشوند.
بگذارید نوشتن صفحات صبحگاهی عادت هر روز صبح شما شود و اولین کاری باشد که هر روز صبح می کنید. نوعی گزارش صبحگاهی.
عریان بودن روی صفحه در ابتدا میتواند دشوار باشد. ما میخواهیم وانمود کنیم که وضعمان بهتر از آن است که واقعاً احساس میکنیم.
من بیش از بیست سال است که صفحات صبحگاهی نوشتهام و در این سالها احتمالاً بیش از بیست روز را از دست ندادهام.
میتوانیم به خودمان بگوییم: «شاید هنوز آنچه را که میخواهی بنویسی ننوشته باشی اما دستِ کم داری صفحات صبحگاهیات را مینویسی.»
بعید است روزی باشد که یک گام کوچک رو به جلو نتوان برداشت. وظیفهی صفحات صبحگاهی توجه کردن به این گامهای کوچک و تشویق کردن آن است.
صفحات صبحگاهی بارها و بارها «اعتیاد مثبت» خوانده شده است. صفحات صبحگاهی تمرینی ساده، عملی و بسیار معتبر است.
صفحات صبحگاهی هر مسئلهای را که از آن اجتناب می کنیم، آنقدر مطرح میکند تا کاری دربارهاش کنیم.
صفحات صبحگاهی وفادارند، آنها بر خلاق روان پزشکان منهتن هر سال در ماه اوت دو هفته به مرخصی نمیروند. بر عکس، همیشه آنجا هستند و میتوان به آنها اتکا کرد.
می نمیتوانم برای شما ثابت کنم که صفحات صبحگاهی حسی از جادو به زندگیتان میآورند. اما میتوانم درخواست کنم که آن را امتحان کنید، اگر میتوانید دوازده هفته امتحان کنید.( این دوره زمانی لازم برای جا انداختن یک عادت جدید است.)
پرواز با اژدها- ترجمهی سیمین موحد- نشر پیکان
سالها تجربه به من آموخته که بهترین کار این است که صفحات صبحگاهی با دست نوشته شوند. شاید کامپیوترها سریعتر باشند اما آنها ما را وسوسه میکنند تا ویرایش کنیم، صفحات صبحگاهی قرار است افکار و احساسات ویرایش نشدهمان را به ما نشان دهند.
همه سه صفحه به دقت انتخاب شده، نوشتن کمتر از آن مشعل شما را روی حرارت پایین نگه میدارد. بیش از آن هم شعله را بیش از حد بالا میکشد و ممکن است شما را به سطح موشکافی روانیای بفرستد که بازگشت به کارهای عادی روز را دشوار کند.
صفحات صبحگاهی به معنی نوشتن خاطرات روزانه نیستند، در خاطره نویسی سنتی موضوعاتی تعیین شده و بررسی میشوند. اما صفحات صبحگاهی عملاً آزاد هستند. ذهن ما موقع بیداری به سرعت از موضوعی به موضوعی دیگر میرود.
برای نوشتن صفحات صبحگاهی باید صبح زود بیدار شوید. اگر همیشه زود بیدار شدهاید به این کار عادت دارید، اگر عادت ندارید به سرعت عادی خواهد شد.
حق نوشتن- ترجمهی سیمین موحد- نشر هیرمند
صفحات صبحگاهیِ مرا میتوان «صفحات مربی» نیز نامید، زیرا آنها به من کمک میکنند تا به بخش گرمتر و خردمندتر از شخصیت پرمشغلۀ امروزیام دسترسی پیدا کنم.
صفحات صبحگاهی جراحی پلاستیک پوست صورت است و مردم صرفاً برای زیبایی جوانی باید آنها را بنویسند.
صفحات صبحگاهی دربارۀ هر چیزیاند که به ذهنتان خطور میکند. آنها ممکن است حقیر، پرگله، شکایت،کسلکننده و خشمگین باشد. ممکن است شاد، روشنگر، پر از بینش و بصیرت و موشکافانه باشند. هیچ راه نادرستی برای انجام آنها نیست. شما فقط دستتان را روی کاغذ حرکت میدهید و هرچه را که به ذهنتان میرسد مینویسید.
در همین رابطه:
علاوه بر صفحات صبحگاهی چه تمرین دیگری انجام بدهیم؟ (11 پیشنهاد متفاوت)
یک پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر:
چگونه نویسنده شویم؟ آموزش نویسندگی با برنامهای ۱۰ هفتهای برای شروع و تمرین نوشتن
520 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
[…] یادداشت روزانه بدانید، پیشنهاد میکنم به مقالهی «صفحات صبحگاهی» شاهین کلانتری سری […]
[…] روز هفت هفت صفحه کاغذ سیاه میکنم. برای نوشتن صفحات صبحگاهی و رونویسی و تمرینهای دیگر (+). اما تایپ کردن را هم دوست […]
با سلام و ادب خدمت شما جناب کلانتری و سایت خوبتون.تو مطلبتون اشاره کردید که هدف نوشته های صبح گاهی برون ریزی ذهنی و ازاد نویسی است.اما من وقتی یه موضوع مشخص کنم بهتر میتونم راجبش بنویسیم.خواستم بدونم ایا اینکار درسته که من شب قبلش یه موضوعی برای خودم انتخاب کنم و فردا صبحش صفحات صبح گاهییش بنویسیم؟
علیرضا جان
اگر با این کار هر روز و به طور منظم میتونید بنویسید، خیلی هم خوبه. چیزی که مهمه تداوم در نوشتنه.
سلام استاد ارجمند
مطالب مربوط به صفحات صبحگاهی را خواندم و چقدر لذت بردم ..برای تخلیه ی ذهن در شروع صبح حتما مفید خواهد بود،و من اولین روز از شروع دوره را به فال نیک میگیرم و چون الان چند ساعتی از بیداری ام گذشته بنا به پیشنهاد تان باید قبل از هرکاری و به محض بیدار شدن بنویسیم ، فردا ۲۰ شهریور ۹۹ انشاالله اولین روز نوشتن صفحات صبحگاهی ام خواهد بود .من یادداشت روزانه سالها داشته ام ولی نه به این انسجام و بعد از چند سال رها کردم چون وقت گیر بود من تمام روز می نوشتم …ولی اکنون که فقط سه صفحه در روز و آنهم اول صبح باید بنویسم با شوق این روش را به کار خواهم گرفت.
سپاس استاد ارجمند بابت آغازی بسیار عالی برای نویسندگی را در پیش روی ما قرار دادید
ارادتمندم. سپاس از مهر شما.
سلام به شما استاد گرامی آقای کلانتری…
من بشدت به این صفحات صبحگاهی علاقهمند شدم اما هنوز اجراش نکردم، هرچند میدونم اگر به نوشتنش عادت کنم محاله کنار بذارمش. مثل بقیه عادتهای نوشتنم. اما اینکه ممکنه صبح خواب بمونم و به اون تایم مشخص شده نرسم نگرانم میکنه. و البته بدنم به زود خوابیدن عادت نکرده و نمیدونم چطور این مسئله رو حل کنم. هرچند صبح ها مجبورم 6 بیدار بشم. به نظر شما چطور میتونم به نوشتن صفحات صبحگاهی عادت کنم؟
سلام محدثه عزیز
البته که صفحات صبحگاهی ساعت مشخص نداره نوشتنش.
یکی ممکنه لنگ ظهر بیدار بشه، و ساعت 12 ظهر صفحات صبحگاهی خودش رو بنویسه.
و اما برای عادت کردن، با نوشتن 3 خط شروع کنید.
سلام شاهین جان
هنوز اواسط این مطلب هستم.اما از اونجایی که میدونم دایما در حال ویرایش مطالبی /فتم بهتره تا یادم نرفته بگم ویرایشش کنی.زیر عکس کتاب راه هنرمند پس از عنوان جمله ” سه صفحه دستخط معمولی و روی هر هر از برگ دفتر است” نیاز به ویرایش داره
برم ادامه رو بخونم
مرسی ک مینویسی
مرسی علی جان
ویرایش شد.
سلام آقای کلانتری. بخشید یه سوال داشتم خدمت شما میشه راهنماییم کنید لطفا. میخواستم بدونم فرق بین کتابهایی که جولیا کامرون درباب خلاقیت نوشته چیه… کتابهایی مثله راه هنرمند و رگه ی طلا و گام برداشتن در جهان… از قبل ممنونم.
سلام به روی ماه شما
خب، تو هر کتابی سعی میکنه یه حرف تازهای رو مطرح بکنه.
اما بعضی چیزها هم ثابته، که خب اینا غالباً در فصلهای اولیه کتابهاست.
من تو کتابهای جولیا کامرون «حق نوشتن» رو بیشتر از همش میپسندم.
خب منم از فردا صبح، صفحات صبحگاهی می نویسم:)
از اینکه اینقدر خوب و دلی می نویسید و ما رو هم ترغیب به نوشتن می کنید خیلی خیلی ممنونم.
چقدر عالی مهسا جان
نوشتی تو این مدت؟
چطور بود؟
سلام، روزتون بخیر
بله نوشتم. فقط میخواستم راجع به مهندسی شیمی بنویسم، یعنی فقط روی اون تمرکز کرده بودم و ذهنم انگار که مقاومت می کردف اما از همه چیز نوشتم و حتی اطرافم رو توصیف کردم و مقاومت ذهنیم کاملا از بین رفته، خیلی خوشحالم… ممنون از شما و سایت قشنگی که دارید، پاتوق من شده سایت خوب شما..
[…] صفحات صبحگاهی: بهترین عادت برای شروع نویسندگی […]
سلام استاد گرامی
دستتون درد نکنه، واقعا مطالبتون آموزنده ست.
با خودم قرار گذاشتم، روزی یک مطلب از سایت شما را چند بار بخونم.
سلام حمید عزیزم
سپاس از تو.
حتما برام بیشتر بنویس از نظراتت.
به نظرم شما بينظیرید. ایدههاتون ، حرفهاتون، نگاهتون به زندگی و به نوشتن. سپاسگزارم که همهی اینها رو در اختیار ما قرار میدید.☺️🙏
محبت داری زهرا جان
امیدوارم همیشه شاد و برقرار و سلامت باشی.
🌸🌸🌸
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه😊😊 خیلی مطالبتون تاثیر گذار هست ممنوووون
یک جهان تشکر 🌸
سلام.خسته نباشیدو خدا قوت ،امیدوارم تو این شرایط کرونایی حالتون خوب باشه،البته ماسک فراموش نشه،من از دیشب با شما اشنا شدم و امروز اولین صفحه صبحگاهیمو نوشتم،دیشب قبل خواب هم کمی نوشتم،و امروز بعدظهر ک حدودا20 صفحه شد ،خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون واینکه با نوشتن حالم خیلی خوب شده،
حالا سوالی ک ذهنمو درگیر کرده اینه ک من ک فعلا اول راهم اما نوشتن کتاب هم به راحتیه نوشته صبحگاهیه?
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرامي
زيباترين بخش تمرين صفحات صبحگاهي براي من زماني است كه بلافاصله بعد از بيدار شدن خوابهاي عجيب و لذت بخشي كه ديده بودم را برروي كاغذ مي اورم، چون بيشتر اوقات چند ساعت بعد از بيداري بخشهاي زيادي از خوابها فراموش ميشوند و ثبت كردن سير وسفري كه در بيداري نميتوان داشت بسيار لذت بخش است.
سلام اکرم خانم عزیز
زنده باد. چه کار هوشمندانهای میکنید.
یک بخش جالب یادداشتهای روزانۀ شاهرخ مسکوب در کتاب جاهایی هست که خوابهای خودش رو مکتوب کرده.
من نوزده روز هست شروع كردم به نوشتن صفحه هاي صبحگاهي باورتون ميشه عاشق اين كار شدم!؟جوري كه هفته دوم به شوق گشودن دفترم و نوشتن خزعبلات ذهنم چشمام رو باز ميكردم .به شدت پيشنهاد ميكنم به جاي تايپ كردن در دفتر بنويسين لذتش چند برابر ميشه .ممنونم استاد عزيز بابت اين پيشنهاد خوبتون .
سلام استاد گرامی
سپاس فراوان از این روش مفید
فقط گاهی اوقات من واقعا دیگر هیچی برای نوشتن ندارم و شاید در یک صفجه دوبار نوشتم (چیزی بنویس که این ۳ صفحه پر شود)و در ان موقع نوشتن خیلی عذاب اور می شود میشود مرا کمی راهنمایی کنید.
با تشکر
سلام نگار نازنین
هیچ عیبی نداره.
اگه ادامه بدی به جاهای شگفتانگیزی میرسی.
تو فقط به سیاه کردن صفحات فکر کن.
چرا دوروبر خودت رو توصیف نمیکنی؟
اگه همین کار رو با دقت انجام بدی سه صفحه در کسری از ثانیه پر میشه.
[…] بر شما شاهین عزیز _ یک سوال از خدمتتون داشتم. من نوشتن صفحات صبحگاهی را مرتب دارم ادامه میدم حالا برای ارتقای سطح نوشتنم چه […]
[…] صبح از خواب بیدار شدم. یک ساعت و نیم اول به نوشتن صفحات صبحگاهی، صبحانه و مطالعه گذشت. بعد از راس ساعت هفت و نیم تمرین […]
سلام و خسته نباشید.
خیلی ممنون از مطلبتون، می خواستم دوتا سوال بپرسم:
۱. حتماً این صفحات باید سه صفحه و به صورت نوشتاری باشند؟
۲. حتماً باید صبح نوشته شوند یا مهم نوشتن روزانه هستش؟
سلام بنیامین عزیز
بله، رعایت این دو نکته بسیار مهمه. چون وجه تمایز این کار با بقیه انواع نوشتن همینه.
مبدع صفحات صبحگاهی، یعنی جولیا کامرون کلی در این رابطه استدلال کرده که توی همین مطلب هست همۀ حرفاش.
سلام
صفحات صبحگاهی تمرین بسیار قشنگی هست.یعنی بگم عالیه من خودم یکماهه شروع کردم تازه دارم بیشترش میکنم دلم می خواد بیشتر با خودم حرف بزنم و برسم به اون نقطه ای چیزی واسه گفتن نداشته به ثول شما اونجا نقطه شروع رشد هست.
سلام مجیب گرامی
چقدر عالی.
تبریک میگم بهتون.
امیدوارم بیوقفه ادامه بدید.
بعد از سالها نوشتن صفحات صبحگاهی، روز به روز این کار برام جذابتر میشه. امیدوارم برای شما هم همینطور باشه.
شاد و برقرار باشید.
سلام
من سالهاست که پراکنده می نویسم ولی امروز این جمله رو “نویسندگی را از کجا شروع کنم” گوگل کردم که بتونم درست تر و بهتر بنویسم. توی سایت با این مطلب برخورد کردم و میخوام از فردا شروع کنم به نوشتن صفحات صبح گاهیم. جالبه که من از اول فروردین امسال صفحات شب گاهی دارم، یعنی تحت هر شرایطی شب ها قبل از خواب افکار، احساسات و اتفاقات اون روزم رو مینوسم، ولی صبح ها نوشتن شاید روند بهتری به نوشتن و کل زندگیم بده، حتما بعد از امتحان کردنش از تجربه م براتون مینویسم، مرسی بابت سایت خوبتون
سلام صفورای عزیز
خوشحالم که اینجا هستید.
صفحات صبحگاهی معجزه میکنن.
حتما از تجربۀ انجام این کار هم برای من بنویسید.
با آرزوی بهترینها
عالی. پر محتوا و کاربردی
پایدار باشید.
سلام سعید عزیز
سپاس از مهرت.
سلام استادددد… من الان دوباره این پست رو مرور کردم روم به دیوار خط یکی مونده به آخر کلمه بینش پس و پیش تایپ شده دو حرفش. بازم ببخشیدااااا
سلام الهه عزیز
روم به دیوار نداره که.
خیلی هم خوبه. مرسی که گفتی. ویرایش کردم.
سلام مجدد.استاد درسته که این صفحات صبحگاهی باعث شده که وسواس فکریم ازبین بره اما قبلا انواع حس ها درمن جمع میشد و احساس ناراحتی یاغرور یا باتوجه به موقعیت های مختلفم،یکسری متنها میومدن توذهنم ومینوشتم .منظورم دلنوشته نیست.ولی ازروزی که صفحات صبحگاهی روشروع کردم دیگه هیچ چیزی ننوشتم ونگران شدم.اما من فکرمیکنم که حتما تواناییش رودارم واینطورنیست که نوشتنم فقط صرف موقعیت های روحی خاص من باشه
سارا جان
دقیقاً نکته اینه باید ایدههای رمانتیک دربارۀ نوشتن رو بذاریم کنار.
نویسنده مینویسه؛ تحت هر شرایطی.
[…] شاهین کلانتری دربارۀ صفحات صبحگاهی مفصل نوشته است. […]
سلام وعرض ادب.اول بابت اینکه ایمیل داده بودم عذرمیخوام.نمیدونستم باید اینجامطرح کنم.همونطورکه خدمتتون عرض کردم من نوشتن صفحات صبحگاهی روآغاز کردم و الان 2 روزه که ازش میگذره .بااین وجود و باوجوداینکه تا تجربش نکرده بودم زیادبهش باورنداشتم،باید بگم که این تاالان باعث شده که دیگه من وسواس فکری نداشته باشم.قبلاتمامی حس ها واتفاقات خوشایندوناخوشایند رو دردفترم یادداشت میکردم.ساعت به ساعت واین موجب کلافگیم شده بود.این مشکل تا امروز برطرف شده .و مطلب دیگه ای که باید عرض کنم این هست که وقتی وقتم رو برای صفحات صبحگاهی میگذارم یا 1000واژه مینویسم،جمعا 2 ساعت ازوقتم درروز رو میگیرن هرچندکه دستم تنده و کلمات هم توی ذهنم میان.میخواستم بدونم طبیعیه این مدت؟و درآخر این هم بگم که من باتمام وجود،نویسندگی روازخداخواستم و جالب بود که بعداز یه مدت،خودش هم اومد سمتم وتمایل پبداکرد.ممنون که هستین .من قول میدم بهتر از مطالبتون استفاده کنم😊
سارا جان
چقدر خوشحالم که چنین حس نابی داری.
صفحات صبحگاهی رو میتونی کوتاهتر و در زمان کمتری هم بنویسی.
چون گاهی ممکته حوصله یا فرصت دو ساعت نوشتن رو نداشته باشی.
پس حواست باشه این یه موقع مانع نوشتن تو نشه.
مهم اینه که هر روز بنویسی و دست از گار نکشی.
باز هم از روند کار خودت برام بنویس.
شاد و موفق باشی.
با تشکر فراوان از شما جناب کلانتری عزیز
توضیحاتتون بسیار ارزشمند و راهگشا بود
حسن توجه شما به کامنت ها واقعا درخور تقدیر و سپاس فراوان است
انشاءالله همواره در طول زندگی مشمول بهترین توجهات الهی قرار بگیرید.
ارادتمندم جواد نازنین
عزیز دلی. سلامت باشی و برقرار.
راستی نوشتن چطور پیش میره؟
با سلام و عرض ادب
جناب آقای کلانتری عزیز من مطالب ارزشمند شما در رابطه با صفحات صبحگاهی و هزارکلمه ها را چند مرتبه مطالعه کرده ام اما تفاوت دقیق این دو را متوجه نشده ام، چرا که در توضیح هر دو فرموده اید که این نوع نگارش صرفا برون ریزی ذهنی هستند. اگر ممکن است توضیحی در باب تفاوت دقیق این دو بفرمایید با تشکر فراوان
جواد جان
موضوع رو اینجوری ببین:
صفحات صبحگاهی ویژگی خاصشون اینه که به محض بیدار شدن نوشته میشن. با قلم، روی دفتر. این آفلاین بودن، و این شروع روز با نوشتن مزیتهایی داره که جولیا کامرون به تفصیل ازش گفته. یک نمونه اینکه در ابتدای روز بلافاصله بعد از بیدار شدن، منتقد درون ما هنوز خوابآلوده و زیاد نمیتونه دست و پای ما رو حین نوشتن ببنده. در کل این کار برای آرامش ذهنیه، و فقط هم منحصر به نویسندهها نیست. البته تمرین خیلی خوبی برای علاقهمندان به نویسندگیه.
اما هزارکلمهها ساعت مشخصی برای انجام نداره. میتونه تایپ هم بشه. میتونه بر خلاف صفحات صبحگاهی هدفمندتر هم باشه. یعنی براش موضوع تعیین کنی. همین.
فدایت.
[…] صفحات صبحگاهی: بهترین عادت برای شروع نویسندگی […]
سلام.
فقط افکارمان را بی وقفه بنویسم؟
داستان بنویسم؟
شخصیت پردازی کنم؟
برنامه ریزی کنم؟
اصلا آن موقع فکر هم کنم (!) که چه میخواهم بنویسم؟
دقیقا نگفتید چه بنویسم.
ولی انگیزشی و خوب بود.
ممنون
پ.ن: امیدوارم حداقل اینجا به کامنت ها جواب بدید. تو ویرگول که …!
معین عزیز سلام
البته به نظرم اگر مطلب رو کامل میخوندی متوجه میشدی.
صفحات صبحگاهی قراره برونریزی ذهنی باشه. آزادنویسی محض.
پس نمیشه که ما براش طرح و نقشه بریزم.
اینجا قراره که نوشته حین نوشتن ساخته بشه.
شاید خوندن این مطلب تا حدی موضوع رو برات روشننر بکنه:
نوشتن
با سلام خدمت آقای کلانتری عزیز
من با مطالعه مطالب ارزشمند شما مدتی است که توفیق نگارش صفحات صبحگاهی را به دست آورده ام. از سوی دیگر یادداشت جنابعالی درخصوص “هزارکلمه های جادویی” را مطالعه کرده ام و مشتاقم که به این نوع نوشتن نیز اشتغال ورزم، اما ملتفت نشده ام که تفاوت دقیق این دو نوع نوشته در چیست؟ چرا که در ذیل هزارکلمه ها هم فرموده اید که هدف در این نوع نوشته صرفا برون ریزی ذهنی است بی آنکه از پیش راجع به موضوع آن بی اندیشیم.
ممنون می شوم اگر راهنمایی ام کنید. با تشکر
سلام جواد عزیز
عالیه.
حتما به این کار ادامه بده تا نتیجه مثبت این دو رو ببینی.
هزارکلمهها برای افرادیه که میخوان نوشتن رو جدیتر دنبال کنن.
فرق این دو هم اینه:
صفحات الزاماً صبحها به محض بیدار شدن و روی کاغذ نوشته میشه.
هزارکلمهها رو غالباً در هر ساعت از روز که خواستیم تایپ میکنیم. ضمن اینکه میتونه جهتدارتر و هدمندتر از صفحات صبحگاهی باشه.
[…] صبح که بیدار میشوم با محتوا شروع میکنم، (نوشتن صفحات صبحگاهی و کتابخوانی)تمام روز به تولید و توزیع و ترویج محتوا […]
قشنگترین تجربه زندگیام همین صفحات صبحگاهی بوده و هست. چیزی که به کمکش حتی فکر هم میکنم! فکر کردن با نوشتن چیز دیگریست 😉
چقدر عالی. خیلی خوبه که داری با صفحات صبحگاهی زندگی میکنی.
[…] وبلاگ شاهین کلانتری، پستی درمورد صفحات صبحگاهی یا همان آزادنویسی که حرفش […]
با سلام و عرض ادب.حقیقتش از وقتی با سایتتون اشنا شدم متوجه شدم نویسندگی هم برای خودش دنیایی داره و فهمیدم که چه قدر غافل بودم از این موضوع.خوش حالم که با شماو سایتتون اشنا شدم و براتون ارزوی موفقیت های روز افزون رو دارم اقای کلانتری…در پناه حق باشید
سینا جان
خیلی خوبه که به دنیای هیجانانگیز نوشتن پا گذاشتی.
[…] که تمام زمینههای نویسندگی از جمله: داستاننویسی، جستارنویسی، مقالهنویسی، کتابنویسی و شعر و … را به طور کامل […]
[…] است اول صبح، نوشتن صفحات صبحگاهی را پیششرط چک کردن تلگرام کردهام. باید ببینید که با […]
[…] صفحات صبحگاهی […]
سلام شاهین جان کلانتری عزیز
من در مجموعه پادکست های بهترین خودت شو با شما آشنا شدم و طبق گفته شما الان یک هفته است که یک فایل ورد باز کرده ام و روزی هزار کلمه می نویسم. یک سوال داشتم و یک پیشنهاد برای دوستان.
من این نوشته رو خوندم و اینکه صبحگاهی بنویسیم، ولی توی پادکست حرفی این شکلی زده نشد. من عادت دارم شب ها قبل خواب می نویسم. و توی این یک هفته تاثیر فوق العاده ای روی زندگیم و احوالاتم داشته. سه نفر دو نفر هم با من همراه شده اند و از معرفی شما به آن ها عمیقا از من تشکر کرده اند. حال سوال اینه چقدر فرق میکنه این داستان هزار کلمه در روز و این نوشتن صبحگاهی؟
پیشنهاد برای دوستان: من قبلا هم شروع به نوشتن کرده بودم (البته نه به این سبک) اما رها کردم. دو مساله که خیلی اذیتم می کرد و باعٍ ترک نویسندگی شد: یکی ترس این بود که به دست کسی بیوفته و بخونه و دیگه اینکه همیشه در دسترسم نبود لپ تاپم.
کاری که این بار کردم اینه که اپلیکیشن مایکروسافت ورد رو برای گوشی دانلود کردم تا با قابلیت سینک شدن با مطالب نوشته شده تو ورد لپ تاپ رو داشته باشه. از اپلیکیشن وان درایو هم برای حافظه ابری و این تطابق اطلاعات استفاده می کنم. به این صورت یه نوشته رو همزمان تو گوشی و لپ تاپ بروز دارم.
این دو نرم افزار این اجازه رو بهم داد تا هم روی اپلیکیشن وان درایو رمز بزارم و هم روی خود فایل ورد. دیگه خیااااالم راحته راحته.
موفق و پیروز باشید.
از صمیم قلب سپاس
دانیال عزیز
خوشحالم که اینجا هستی.
چه عالی که مینویسی.
با نظم و قدرت ادامه بده تا نتایج درخشان نوشتن رو در ابعاد مختلف زندگیت ببینی.
اما دربارۀ تفاوت صفحات صبحگاهی و شبگاهی (!) باید گفت که خب یکیش صبح نوشته میشه، یعنی زمانی که یک روز کامل پیش روی توئه، و دیگری شب، یعنی زمانی که روز تمومه و چارهای جز خواب نداری.
هر کدوم خاصیت و جذابیت خودشون رو دارن.
هر دو رو در کنار هم داشته باش.
خوندن این صفحه که توش کامنت گذاشتی، و این صفحه میتونه تفاوت این دور بیشتر برات روشن کنه.
موفق باشی.
با عرض پوزش بابت تکرارشدن کامنت و سوال های مطرح شده؛
این مشکل بابت اینترنت اتفاق افتاد و من گمان کردم کامنت نخست بارگذاری نشده است.
خیلی خیلی ممنونم از شما که اینقدر وقت میذارید و همه کامنت ها رو جواب میدید.
انشاءالله بهترین ها در دنیا و آخرت نصیب شما بشه
فدای تو جواد جان
عزیز دلمی
ایشالا همیشه شاد و موفق باشی.
با سلام خدمت آقای کلانتری و تشکر از مطلب ارزشمندتون
در مورد صفحات صبحگاهی چند ابهام دارم و ممنون میشم اگه به سوالاتم پاسخ بدید:
1- آیا نوشتن صفحات صبحگاهی بایستی به صورت کاملا بداهه انجام شود و نمی توانیم موضوع آن را از روز قبل در ذهن خود آماده کنیم؟ (شما در ذیل بحث هزارکلمه ای ها فرموده اید بایستی در یک چک لیست موضوعات و دغدغه های خود را از قبل تهیه کنیم آیا در مورد صفحات صبحگاهی این موضوع صدق نمی کند؟)
2- آیا در نوشتن صفحات صبحگاهی کاملا اختیار عمل داریم؟ یعنی آیا می توان در مورد مسائل علمی و یا موضوعات کاملا تخیلی و حتی داستان کوتاه مطلب نوشت؟
3- آیا می توان نوشتن صفحات صبحگاهی را بلافاصله بعد از بیدارشدن انجام نداد و آن را مثلا به یک ساعت بعد از آن (حدود ساعت 7) موکول کرد؟
4- بعد از چه مدت (چند روز) مجوز داریم که به صفحات صبحگاهی خود مراجعه کنیم و آنها را مطالعه کنیم؟
با تشکر از حسن توجه شما
جواد نازنین
همۀ این کارها رو گفتی، خب در یک برنامۀ دیگۀ انجام بده.
خودم من تقریباً یک ربع بعد از نوشتن صفحات صبحگاهی، خیلی هدفمند شروع میکنم به کتابنویسی.
این چیزایی که گفتی، صفحات صبحگاهی رو از معنای خودش تهی میکنه.
صفحات صبحگاهی قراره برونریزی ذهنی باشه. قراره به ذهن پریشان و بازیگوش ما فرصت بروز بده.
بنابراین زیاد بار سوار این صفحات نکن.
اگر هم هوس کردی این صفحات رو بعداً بخونی، بعد از چند ماه بیا سراغشون. اینو خود جولیا کامرون میگه.
و مهمتر از همه اصلاً حکمت نوشتن صفحات صبحگاهی اینه که بلافاصله بعد بیداری باشه، که اون گیجی و منگی لحظۀ بیدار شدن باعث بشه ناخودآگاه ما راحتتر آزاد بشه در این صفحات.
موفق باشی.
یه سوال دیگه هم بپرسم؟ میشه جای کاغذ تو سیستم بنویسیم؟ چون حریم شخصیم در این موارد چندین بار نقض شده و باعث آزار و بی اعتمادی من شده.
الهه جان
جولیا خانم میگه فقط رو کاغذ.
من میگم هر جور راحتی. فقط بنویس. 😉
سلام آقا معلم کلانتری، چشم. امروز اولین سه صفحه مو شروع کردم…راستی من قبل این کامنتم یه سوال دیگه پرسیده بودم فکر کنم به خاطر اینترنت فرستاده نشد… وگرنه سلام یادم نرفته آقا معلم… ممنون بابت این سایت پر از محتوا 🙂
درود الهه جان
احتمالا هنوز کامنتت رو ندیدم.
این روزها حجم کامنتها خیلی زیاد بوده. الان دارم همه رو جواب میدم.
با سلام خدمت آقای کلانتری و تشکر فراوان از مطلب ارزشمندتون
در رابطه با صفحات صبحگاهی چند ابهام دارم، ممنون میشم اگه پاسخ سوالاتم رو بدید:
1- آیا نوشتن صفحات صبحگاهی بایستی به صورت کاملا بداهه انجام بشه و حتی در رابطه با موضوع اون هم از قبل نباید فکر کنیم؟ (شما در بخش هزار کلمه ها توصیه نموده اید که چک لیستی از موضوعات و مسائل مهم خودمون از قبل آماده کنیم، آیا این مطلب در مورد صفحات صبحگاهی صدق نمیکنه؟)
2- بعد از چه مدت (چند روز) می توانیم به صفحات صبحگاهی خود مراجعه کنیم و آنها را مطالعه کنیم؟
3- آیا در صفحات صبحگاهی از هر چیز می توان نوشت؟ مثلا مطالب علمی، یا مطالب کاملا تخیلی و رویایی یا نوشتن داستان کوتاه
ممنون از توجه و پیگیری شما
جواد عزیز
جولیا کامرون میگه فوری برنگردید تا صفحات صبحگاهی رو بخونید، چند ماهی فاصله بندازید.
و اما، در کل زیاد برای آزادنویسی نقشه نکش. اینا با نفس نوشتن صفحات صبحگاهی در تضاد هستن.
تو نوشتن صفحات صبحگاهی، بذاز قلم همون لحظه ایدهها رو جاری کنه.
وگرنه اگه قرار باشه طرح و نقشه بریزی که دیگه برونریزی ذهنی نیست.
این کارایی که گفتی رو بذار برای بعد از صفحات صبحگاهی، بعدش اقل کم پونزده-شونزده ساعتی وقت هست.
سلام آقای کلانتری
همیشه مطالبتون رو دنبال میکنم واقعا فوق العاده اند
من کتاب صبح جادویی رو خوندم و در کنارش این مطلب صفحات صبحگاهی رو هم
میخوام شروع کنم به عمل کردن و سحر خیزی و نوشتن
فقط یه سوال از این صفحات صبحگاهی دارم.
حتما باید بلافاصله بعد از بیدار شدن باشه ؟ بدون هیییچ کار دیگه ای؟یعنی اگر یکی دوتا کار دیگه بعد از بیدار شدن بکنیم و بعد شروع به نوشتن کنیم دیگه کارکردشو از دست میده؟
زینب جان
فقط بنویس. فقط همین.
سلام آقای کلانتری. من از همین امروز نوشتن صفحات صبحگاهی ام را آغاز کردم. در همین اولین تمرین کلی ایده جدید برای نوشتن پست های جدید در وبلاگم به ذهنم رسید و هنوز شروع نکرده دارم نتایج آن را می بینم. یک پست هم درباره همین موضوع امروز در وبلاگم منتشر کردم که خوشحال می شوم از آن دیدن بفرمایید و نظر شما را هم درباره آن بدانم. با تشکر.
به به علی جان
تبریک میگم. چه عالی. تو خیلی فعالانه و خوب پیش میری.
سلام و خداقوت به این همه انگیزه
انرژی و حس شما توی این متن انقدر زیاد بود که هیجان وصف نشدنی ای در من ایجاد کرد.
مدت هاست عاشق نوشتن هستم اما ایده آل گرایی بالایی که دارم همیشه مانع ام بوده تا با اعتماد به نفس وارد این هنر بشم…
ممنون که به من آموختید دنیای نویسندگی بدون محدودیت و با عشق پذیرای هنرجوهای علاقه مند و تازه کاره…
امیدوارم پشتکارم کمک ام کنه تا بعد مدتی بیام و نتیجه ی تصمیم هیجان انگیزم رو با شما درمیون بذارم…
ممنون از انگیزه ای که دادید
سلام فائزه جان
از خوندن کامنت پرانرژی تو کلی خوشحال شدم.
امیدوارم که صفحات صبحگاهی بهترینها رو وارد زندگی تو بکنن.
بیصبرانه منتظرم تا بیای و از تاثیر ایجاد این عادت فوقالعاده برام بنویسی.
از موقعی که یادم میاد در حال تصویر سازی نویسندگی تو ذهنم بودم
گاهی می نوشتم گاهی هم تنبلی جلوی خیلی از خواستنی هامو گرفت
و همیشه یک عذاب وجدان درونم داشتم چون همیشه احساس میکردم که نوشتن یک نعمته که بهم داده شده و کلمات منتظرم هستند و من اما بی خیال….
تا اینکه توی اینستاگرام پیج شمارو پیدا کردم و ازتون خواستم نقشه راه نویسندگی رو بهم بگید
شما هم ادرس این سایت رو دادید
و الان بعد از خوندن این بخش(صفحات صبحگاهی) ی حس عجیبی دارم ی حس اینکه باید دست به کار بشم ی حس که چرا این همه سال تنبلی کردم
ی صدایی انگار بهم میگه بجنب
خیلی ازتون ممنونم
میخوام امید بخدا از فردا صبح شروع کنم
من کارمندم و همیشه کسری وقت دارم
اما میخوام غول نداشتن وقت رو بشکنم و بیام از موفقیتام براتون بگم
و میخوام توی این مسیر از تمام نصایح و تجربیاتتون بهره مند بشم
معجزه ی این روزهای من:شاهین کلانتری
درود ندا جان
به چه مطلب مهمی هم رسیدی در جستجوی خودت.
من این صفحۀ سایت رو خیلی دوست دارم.
چون باعث شده گره از کار نویسندگی خیلی از دوستان عزیزم باز بشه.
از مهرت بینهایت ممنونم.
با صفحات صبحگاهی در نهایت گرفتاری هم میتونی قلم خودت رو رشد بدی.
منتظرم تا بیای و همینجا از تاثیرات شگفتانگیز این عادت جدید برام بگی.
شاد و سلامت باشی.
سلام به آقای کلانتری و خسته نباشید به خاطر تهیه این همه مطلب شگفت انگیز که راه کج رو راست میکنند.
چند وقتی شده که با شما و سایتتون آشنا شدم و از همون اول هم هر روز مطلبی با عنوان ، صفحات صبحگاهی،می دیدم . اوایل جدی نمی گرفتم و به مطالعه سایر مطالب شما می پرداختم. چند وقتی که گذشت با خودم گفتم بذار یه چیز تازه انجام بدم. از اون موقع ، می رفتم به سراغ مطالبی که قبلا کمتر بهشان توجه می کردم.
دو روزی هم شده که شروع کردم به انجام صفحات صبحگاهی و همون روزی سه صفحه رو می نویسم و بعد نوشتن انگار سبک میشم😁
در کل واقعا پیشنهاد خیلی خوبیه و اینکه صبح بلند شی و بشینی، فقط بنویسی و بنویسی ، یه لذت عجیبی داره📔
پ.ن: یک سوال داشتم: چقدر زمان باید برای نوشتن این صفحات در روز زمان گذاشت؟ (البته توی متن دیدم ولی میخوام مطمئن بشم)
سلام متین جان
چقدر عالی که داری به این کار مهم میپردازی.
اگر میخوای نتیجه بگیری، چند سالی تو نوشتن صفحات صبحگاهی تداوم داشته باش.
من دستم تنده، معمولاً طی یک ربع مینویسم.
اما معمولاً نیم ساعتی وقت میبره.
امروز روزیه که تصمیم گرفتم که یکی از علایقم رو به صورت جدی شروع کنم.
از امروز رسما تمرین های نویسندگی رو شروع میکنم و اولین تمیرنم هم همین نوشتن صبحگاهی هست.
به به زنده باد
تو دوازده روز گذشته تمرین چطور پیش رفت مصطفی جان؟
قطعا عالی نبود😅😅
اوایل هر روز بود بعد یکم بین نوشته ها فاصله افتاد اما دارم تمام سعیم رو میکنم بیافتم رو روال و هر روز صبح بنویسم.
گاهی اوقات هم وسط روز نوشتم که بهتر از ننوشتن بود .
آدم وقتی مینویسه ذهنش کاملا خالی میشه انگار تازه متولد شده.
ی چند بار مونده بودم چی بنویسم که گفتم انقدر فکر نکنم بعد خودکار گرفتم دستم و ۳ صفحه رو پر کردم😁
جالبیش اینه اصلا به جیزی فکر نمیکنم که در موردش بنویسم اما همینجکری مینویسم.
واقعا باید خدا رو شکر کنم که با این سایت آشنا شدم
زنده باد مصطفی جان
داری مسیر رو درست میری.
این آزمون و خطاها لازمه.
باز هم از کارهای خودت برام بنویس.
مرسسسسسسسسسسسسی
اقای کلانتری شما با مطالبتون بسیار ادم را امیدوار میکنین.من که خیلی امیدوار شدم دیگران رو نمی دونم
بازم ممممممممنونم شما یکی از نویسندگان برتر هستین.همیشه موفق باشین
دقیقا بیست روزه که صفحات صبحگاهی رو شروع کردم…و هر روز صبح بعد از اون اشتیاقم برای روز بعد بیشتر میشه…یه جور طبقه بندی و منظم کردن افکارمون زمانی که شروع یک صبح رو میبینیم روی ادامه روزمون تاثیر بسزایی داره و من شاهد این تاثیر بودم…و حتی گاهی به دنبال لذت های کوچیک برای نوشتن در صفحات صبحگاهی بودم که این لذت ها روح من رو به سمت روشنایی هدایت میکنه… و چه چیزی از این بهتر…
برای همه امیدها و انگیزه هایی که میدین و برای همه چیز سپاسگزارم اقای کلانتری 🙂
سلام مهدیه جان
از خوندن این کامنت زیبای تو بینهایت خوشحال شدم.
امیدوارم که همیشه به نوشتن صفحات صبحگاهی ادامه بدی، و زندگیت سرشار از لذت و شادی باشه.
[…] صفحات صبحگاهی […]
[…] جولیا کامرون، نویسنده، معلم، شاعر، نمایشنامهنویس، رماننویس، فیلمساز و آهنگساز آمریکایی است که به دلیل آثار برجستهای که در قالبهای مختلف ارائه داده است، شهرت جهانی دارد. […]
وای مرسی.در همین روزهایی که درخانه میمانیم بهترین فرصت برای نوشتن است.مرسی از شما
زنده باد کیاناز عزیز
برقرار باشی.
[…] به نوشتن صفحات صبحگاهی علاقهمندم و هر روز صبح به محض بیدار شدن سه صفحه کامل […]
من تقریبا 60 روزه این عادت رو شروع کردم
راستش سر موقع نمینویسم، یعنی اول اول صبح اما خودم رو ملزم میکنم به نوشتن
و بله، نوشتن بهترین قسمت زندگی من شده الان
امروزم دفترمو جا گذاشتم خونه، انگار بدن درد دارم -_-
درود سبا جان
چه خوب که از برنامۀ خودت نوشتی.
زنده باد. از این عادت محافظت کن.
واو چقدر فوق العاده. حتما شروع میکنم و نتایجش رو بهتون میگم آقای کلانتری. خیلی ممنون از شما.
[…] یادداشت روزانه بدانید، پیشنهاد میکنم به مقالهی «صفحات صبحگاهی» شاهین کلانتری سری […]
دقیقا راه حلی بود که خیلی وقته دنبالشم ، و واقعا نمیدونستم چطور میتونم ذهنم روکه آماس شده از کلمات و نوشته تخلیه کنم…..
راه خوبیه
حتمااا امتحانش میکنم!!!!👍👍👍❤❤❤❤❤
شایسته جان
سلام
این روش عالیه.
بنویس. متوقف نشو.
نتیجه رو به من هم بگو.
[…] خیلی جدی و مصمم هستید، حتماً صفحات صبحگاهی را هر روز […]
سلام.من عضوجدیدم😊عزمم روجزم کردم تاهدفم رودنبال کنم.هدفی که بهم آرامش میده .خداروشکرمیکنم که باشماوپیج آشناشدم والان قصددارم به طورجدی تواین روزهایی که تعطیل هستیم بهانه روکناربذارم وشروع کنم.خدایاشکررررررت😊
زنده باد سارا جان
چه خوب که این تصمیم رو گرفتی.
با قدرت ادامه بدی.
منتظرم که بزودی بیای اینجا و از موفقیت خودت برامون بنویسی.
به نوشتن صفحات صبحگاهی مشتاق شدم:)
بنویسید. مشتاقتر هم میشید.
باید اعتراف کنم دو روزه شروع کردم ولی خیلی سخته مقید بودن به انجام کاری که قبلا انجام ندادی با این حال هر روز سعی خواهم کرد این کار را انجام بدم تا بلاخره جزئی از عادت روزانه من بشه
سلام لیلا جان
تو توی صفحات صبحگاهی آزادی هر طور دوست داری بنویسی.
پس فقط لذت ببر.
این کار نباید برات سخت باشه.
روز به روز راحتتر میشه برات.
فقط باید ادامه بدی تا تاثیر فوقالعادهش رو ببینی.
همین کار رو خواهم کرد.
تاثیرش داره پیدا میشه و این عالیه
خوشحالم که با شما و صفحه شما اشناشدم و سپاسگزارم
چند روزیه که نوشتن صفحات صبحگاهی رو شروع کردم. اینروزها دیدن طلوع از پشت پنجرهی اتاق برام حسابی لذت بخش بود!
وقتی بعد از گذشت مدتی اونها رو مطالعه میکنم چیزهای زیادی راجب خودم یاد میگیرم. اعتماد به نفسم به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و چیز دیگری که برام به ارمغان اومده نظم و تعهدِ…
از شما خیلی ممنونم آقای کلانتری، نوشتههای شما بسیار دلگرم کنندست.
سلام دینا جان
چقدر شگفتانگیز
از خوندن پیامت خیلی خوشحال شدم.
با قدرت ادامه بده.
بازم برام بنویس حتما.
با سلام و خسته نباشید:)
میتونم این اعتراف رو بکنم که تا نیمه مطالب صفحات صبحگاهی رو که خوندم اینقد متاثر شدم که دنبال یه دفتر برای این کار گشتم و بعد ادامه ش رو خوندم…متاسفانه من صبح ها وقتی برای این کار ندارم اما حاضرم نیم ساعت زودتر از خواب بیدار شم تا انجامش بدم…
خیلی خیلی ممنون زندگیتون پر از شادی:)
مهدیه عزیز
چقدر خوب که شما این ذوق و عزم رو دارید.
بنویسید. مطمئن باشید که معجزه و شگفتی نوشتن صفحات صبحگاهی رو به وضوح تو زندگیتون میبینید.
با عرض سلام و وقتت بخیر…
خیلی ممنونم از زحمات گرانبهای شما…
سوالی ک از خدمتتون دارم این هست ک تفاوت صفحات صبحگاهی با آزادنویسی وهزار کلمه و خاطره نویسی و روزانه نویسی چی هست..؟
اگر ممکنه راهنمایی بفرمایین و آیا لازمه همه این اقدامات رو باهم انجام بدیم یا اینکه خیر مثلاً فقط صفحات صبحگاهی…
چرا و چگونه…؟
هر پاسخی ک هست راهنمایی بفرمایین…
تشکر از لطفتون جناب شاهین کلانتری…
درود ملیحه خانم گرامی
وجه مشترک همۀ اینها اینه که ما منتقد درونمون رو خاموش میکنم، و آزادانه و بیپرواز مینویسیم.
اما تفاوت صفحات صبحگاهی با هزارکلمههای اینه که صفحات صبحگاهی حتماً باید صبح نوشته بشن، و ترجیحاً روی کاغذ.
اما هزارکلمهها رو هر ساعتی از روز میشه نوشت. و بهتره که تایپ بکنیم.
البته که هر کسی باید طبق سلیقه و نیاز خودش برنامۀ نوشتاری خودش رو طراحی کنه.
دربارۀ هزار کلمه این مطلب رو میتونید بخونید:
هزارکلمهها
[…] صفحات صبحگاهی […]
سلام بر شما استاد عزیز واقعااا تشکرمیکنم از اینکه اینقدر فعالانه هستید و به جرات میتونم بگم کانال شما مفیدترین کانالی هست که تا الان داشتم این ایده اتونم فوق العاده است مثل بقیه ایده هاتون مرسی که ما رو تنها نمیرارید…
درود الهام عزیز
سپاسگزارم از لطفت.
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی.
شاهین عزیز
تو با بازنشر این ایدۀ فوقالعاده، حق زیادی به گردنِ همۀ مخاطبان وبلاگت داری.
من همیشه و همهجا در مورد صفحات صبحگاهی صحبت میکنم و توصیه میکنم همه این پستت رو بخونن.
مرسی که بهترین ایدهها رو مطرح میکنی و بهمعنای واقعی کلمه بهفکرِ رشد مخاطبانت هستی.
درود بر احمد اردیبهشت عزیزم
خیلی خوشحال شدم اسم زیبای تو رو اینجا دیدم.
خوشحالم که تو به ایدۀ صفحات صبحگاهی توجه داری.
صفحات صبحگاهی واقعاً بهترین اتفاقات زندگی من رو ورق زدن، و درست به همین دلیل بعدش سعی کردم با تمام تلاش این کار رو ترویج کنم. چون به وضوح دیدم که تا چه حد میتونه روی رشد آدما تاثیر بذاره.
بسیار بسیار دلتنگت هستم احمد جان.
امیدوارم قبل از سال جدید بتونم توی مدرسه نویسندگی روی ماهت رو ببینم.
عالی است
موفق باشید
سلام
من اصلا هیچ وقت علاقه ای به نویسنده شدن نداشتم و ندارم.
ولی از امروز شروع کردم که این عادت رو بسازم و دلایلشم ایتکه:
نوشتن یکی از ترس های زندگی منه
احساس میکنم در انتقال مطلب توی گفتار هم کمک میکنه
یاسمین عزیز
برای نوشتن صفحات صبحگاهی هیچ لزومی نداره ما قصد نویسنده شدن داشته باشیم یا نه.
جولیا کامرون تو همۀ کتابهاش تاکید میکنه که صفحگاهی برای همۀ آدمها خوب و مفید هستن.
خوشحالم که نوشتن صفحات صبحگاهی رو شروع کردی.
برای ما از روند رشدت بنویس حتما.
سلام و ارادت!
امروز صبح با سایت تون آشنا شدم . بعد از یکی دو ساعت بررسی و مشاهده اجمالی ، اومدم سرخط تعیین شده توسط حضرتعالی .
اول اینکه ، دم شما گرم! بیش از اونی که بتونم بیان کنم ، شادم از آشنایی باهاتون . یه مجموعه ی آموزشی منظم که ابتدا و انتهاش روشنه . عالییییییییییه .
و دوم اینکه ، با خوندن این مطلب ، حس بخواب رفته ی نوشتم ، داره دنده به دنده میشه ، فکر کنم میخواد بیدارشه!
گوش جناب شیطان رجیم کر ، از فردا صبح شروع میکنم به “صبح نویسی” .
پس علی الحساب :
“بسم الله الرحمن الرحیم”
درود بر محمد حسین عزیز
خیلی خوشحالم که اینجا هستی.
و خیلی خوشحالترم از اینکه نوشتن صفحات صبحگاهی رو شروع کردی.
برام بنویس و از تجربۀ این چند روز نوشتن بگو.
برقرار باشی عزیز.
صبح روز بعد از اولین جلسه ماه نویسندگی،نوشن صفحات صبحگاهی را آغاز کردم.
در طی این چند ماه هر روز پس از بیداری بلافاصله هزارکلمه به روی کاغذ می آورم.
اکنون معجزه ای حس می شود،نمی دانم من نوشتن را ول نمی کنم یا نوشتن مرا.
متاسفانه چند روز تنبلی اوایل،هزاران کلمه ارزشمند را از من ربود ولی نشانم داد که در برابر ننوشتن چقدر ترسو شده ام!اگر روزی از دست برود نوشتن دارودسته اش را به در اتاق نوشتنم می کشاند و در خواب و بیداری بر در آن می کوبد.
نگاهی روی صفحات صبحگاهی ام می غلطانم،جملات تکراری بیش از تصور است ولی همین جملات تکراری تغییراتی را ملموس کرده اند.
به ضرس قاطع و روشن،صفحات صبحگاهی،باعث بهبود و افزایش اقدامات عملی روزانه ام شده اند.
زنده باد محسن
همین کامنت تو نشونۀ رشدت در نوشتنه.
خوب مینویسی و چه خوب که داری همۀ نوشتههای سایت رو مرور میکنی و کامنت میذاری.
تنت سلامت.
به امید دیدار.
[…] صفحات صبحگاهی یکی از تمرینهایی که میتواند به ایجاد چنین عادت […]
[…] صفحات صبحگاهی […]
سلام بر استاد عزیز جناب کلانتری گرامی؛
بنده مدت هاست نه بصورت پیوسته، اما خواننده ی سایت و مطالب ارزشمند منتشر شده از طرف شما هستم.
حدود دو ماه است که به توصیه ی دوست عزیزی، بطور مداوم انجام مشق صبحگاهی را در برنامه ی روزانه ام قرار داده ام. نوشتن از هر دری و با نیت نوشتن محض. حتی در پیاده روی اربعین هم دست از نوشتن های صبحگاهی برنداشتم.
استاد عزیز، قبل تر از این، هرچند وقت یک بار داستانی نوشته و در وبلاگم منتشر می کردم.
اما متاسفانه بعد از اقدام به نوشتن “صفحات صبحگاهی”، هیچ تمرینی برای داستان نویسی نداشته ام.
آیا تنبلی است یا طبیعی است!؟
احساس می کنم نوشتن های صبحگاهی مرا از هر نوشتنی بی نیاز کرده است. آیا واقعا همین است یا دارم بهانه می آورم و خودم خبر ندارم.
و یک توصیه ی دوستانه.
وقتی کامنت های دوستان را می خوندم در کمال شگفتی دیدم در پاسخ دوست عزیزی به نام ” rangraz” از کلمه ی ” احمقانه ” استفاده کرده اید که بنده بعنوان برادر کوچک شما، استفاده از این کلمه را برای شما بعنوان یک هنرمند، یک استاد و یک استاد متعهد و هنرمند شایسته نمی دانم.
این خواهش و تذکر را بعنوان یک دوست و از آن بالاتر بعنوان یک شاگرد از بنده بپذیرید.
موفق و پیروز باشید.
سلام بهمن عزیز
ممنونم از مهرت.
دربارۀ سوالت: بهانهست. باید وقت بذاری. نباید منتظر حس و الهام موند. وقت بذار و به زور بنویس.
دربارۀ نکتهای هم که تذکر دادی باید بگم که من باهات موافق نیستم. یه چیز احمقانه احمقانهست. چرا نباید گفت؟ چرا باید یه کلمه سانسور کنیم؟
من حس میکنم در رابطه با استفاده از خیلی کلمات ما رفتار گلهوار داریم. چون بقیه بنا به هر دلیلی از گفتن اون کلمه ابا دارن یا علنی نمیگن ما هم به راه جمع میریم. اما من راستش تمام تلاشم اینه که خودم کلمهها رو از نو کشف کنم. و به این توجه نکنم که آیا استفاده از این کلمه خوشایند عموم هست یا نه.
سلام آقای نویسنده… مدل صفحات صبحگاهی عالی هست… من حدود سه سالی میشه که خاطراتمو مینویسم ولی به صورت پراکنده ولی از زمانی که شروع کردم به نوشتن صفحات صبحگاهی احساس میکنم که از نظر روحی به شدت آروم شدم… ایده های فوق العاده ای که به ذهنم میاد و باعث میشه برای به دست آوردنشون تلاش کنم تلاشی که همراه با لذته هرچند سخت… در حالی که قبلا فقط بهشون فکر میکردم و حسرت نداشتنشونو داشتم… نوشتن و خوندن به شدت برام لذت بخشه و یکی از بزرگترین تفریحات من محسوب میشه… تنها چیزی که برای من مهمه فقط نوشتن هست و این که از خوندن نوشته های خودم لذت میبرم با وجود اینکه قلم بسیار ساده ای دارم… این هم نمونه ای از نوشته من که بعد از نوشتن حجم زیادی از افکار منفی تهش به این نتیجه رسیدم…
به نظرم اصلا بدون شکست نمیتوان به موفقیت رسید و باید از کوچه پس کوچه های شکست عبور کرد تا توان قرار گرفتن در جاده موفقیت را داشته باشی…!
سلام
چه جملۀ خوبی نوشتی. عالیه.
بیشتر بنویس.
یه وبلاگ بزن و نوشتههاتو منتشر هم بکن.
چه خوب که لذت نوشتن رو کشف کردی.
[…] ۸- عدم تبدیل نوشتن به عادتی روزانه […]
[…] جولیا کامرون در کتاب راه هنرمند نوشتن صفحات صبحگاهی را موثر ترین راه برای تبدیل شدن به یک نویسنده ی حرفه ای می داند.او روزی سه صفحه تمرین آزاد نویسی را توصیه می کند. […]
با سلام و درود خدمت شاهین عزیز
یکی از نزدیکانم اصرار داره روزنوشته هام رو ببینه چکار کنم؟
ممنون میشم پاسخ بدین.
سلام به عزیز دل
خب؛ وقتی رضایت نداری چرا باید بذاری به حریک حضوصی تو تجاوز بشه.
خیلی محترمانه بهش بگو حس خوبی نسبت به این کار نداری.
اگر نفهمید غیرمحترمانه بگو!
سلام
به یکی از دوستان پیشنهاد دادم همین صفحات صبحگاهی و هزار کلمه ها برای تقویت نوشتن؛ ایشون گفتند برای رمان نویسی و ادبیات این روش جواب می دهد. من هم کمی توجه و یادآوری متوجه شدم راس میگه غیر از رمان نویس ها و ادبیات در حوزه ی دیگری کسی سراغ دارید که با این روش نویسنده شده باشه و یا به نویسندگی علاقمند شده باشه؟
عزیز دلم
هیچ فرقی نداره.
اون دوست شما هم این حرف رو بیحساب زده.
صفحات صبحگاهی، یعنی تمرین آزادنویسی؛ به همین سادگی.
این هم برای نوشتن متون داستان مفیده، هم مطالب غیرداستانی.
مرسی از پاسخگویی تون. ممنون میشم غیر از حوزه ی ادبیات و رمان، شخص مشهوری را نام ببرید که از این طریق آزادنویسی باعث شده نویسنده ی خوب و قهاری بشه؟
برو حرفای «جان مارو» رو بخون.
[…] صفحات صبحگاهی […]