همه چیز درباره پیاده روی: ایده ای که نمی توانم فراموش کنم

همه فکر های بزرگ، هنگام پیاده روی به ذهن انسان رسیده اند.

-نیچه

پیش نوشت: طی چند ماه اخیر من هم مثل خیلی‌های دیگر که در تب و تاب راه اندازی استارت آپ هستند، ایده های زیادی به ذهنم رسید، بعضی از ایده ها جذابیت شان را بعد چند روز از دست دادند و در بعضی موارد هم کار دیگران را مناسب و کافی می دانستم و حس میکردم با وجود آنها حرف تازه ای و برای گفتن ندارم و اصولاً علاقه ای به رقابت بیهوده ندارم.

و من به پیاده روی رفتم

سه ماه پیش بود، طبق معمول در یک غروب زیبا داشتم پیاده روی می کردم، هر از گاهی در میانه ی پیاده روی با تماشای درختان خیابان های اطراف خانه به اوج خلاقیت خودم می رسم، چنان گر میگیرم که پنداری می توانم در نشستی کوتاه یک کتاب یا فیلم نامه کامل را بنویسم. در آن حین بود که  ایده ای به ذهنم رسید و دیگر رهایم نکرد تا همین امروز:

راه اندازی رسانه ای درباره پیاده روی. با عناوینی چون: پیاده روی/ ایده هایی برای تندرستی و خلاقیت یا شبکه اجتماعی شیفتگان پیاده روی.

قبلا روی وبلاگم دسته ای درباره پیاده روی ساخته بودم و مطلبی هم تحت عنوان پیاده روی و سرمستی منتشر کرده بودم. اما اینبار حس می کردم باید کاری بزرگ تر انجام بدهم.

حس میکردم این کار را می فهمم، کاری است که آن را دوست دارم و اصلاً مگر من با خودم عهد نکرده ام که فقط کاری را انجام بدهم که دوست دارم، یعنی کاری که حین انجام آن گذر زمان را حس نکنم.

پیاده روی فعالیتی است که هر کس مزه آن را چشیده باشد از تاثیر خارق العاده آن بر سلامت روح و جسم آگاه است. برای من پیاده روی نقش مراقبه را ایفا می کند.

ایده هایی برای طراحی مدل کسب و کار

به انواع محتواهایی که چنین سایتی می تواند داشته باشد فکر کردم: از راه اندازی رادیو پیاده روی تا انتشار کتاب های الکترونیکی و چاپی، تالیف و ترجمه، هر نوع محتوایی به جز مطالب بیهوده انگیزشی و مثبت اندیشی تخدیری.

و از شما چه پنهان ایده های دیگری هم به ذهنم رسید: از فروش کفش های مخصوص پیاده روی با طراحی های عجیب و غریب و چاپ دفترچه یادداشت های مخصوص و کوچک برای ثبت ایده هایی که در حین پیاده روی به ذهن می رسند تا برگزاری تورهای بزرگ و کوچک برای شیفتگان پیاده روی در دل طبیعت و جاهای خاص و با برنامه هایی خلاقانه و منحصر به فرد.

درست است که من به جنبه های شهودی و خلاقانه و هنری پیاده روی و قدم زدن فکر می کردم اما خب چنین سایتی قرار بود پایگاهی مرجع درباره پیاده روی باشد.

فکر می کردم در شرایطی که بسیاری از افراد فرصتی برای ورزش ندارند یا از باشگاه رفتن دلزده شده اند کار ساده ای مثل پیاده‌روی باعث آشتی افراد با ورزش بشود. پیاده روی را لذت بخش ترین و ساده ترین ورزشی می دانستم که برای عموم مردم قابل دسترس است.( ببخشید چنین بدیهیاتی را می نویسم!)

به ذهنم رسید شروع کنم به تدوین سلسه درس هایی برای آموزش صحیح  پیاده روی و آشنایی با انواع آن، آموزشی که قصد داشتم برای همه رایگان باشد. تیترهای زیر در نشست اول به ذهنم رسید:

پیاده روی چیست؟ ویژگی ها یک کفش مناسب برای پیاده روی چیست؟ پیاده روی در هوای آلوده، آری یا نه؟ ساعات مناسب پیاده روی، وضعیت مناسب بدن در حین پیاده روی، پیاده روی و درمان افسردگی، پیاده روی و افزایش بهره وری، پیاده روی و رفع عصبانیت و استرس، چگونه پیاده روی را به یک عادت پایدار تبدیل کنیم، آیا پیاده روی واقعا مهم است.پیاده روی و کودکان، رکوردهای گینس و پیاده روی، پیاده روی در خانه، تردمیل و پیاده روی و…

قرار نبود همه سایت درباره پیاده روی باشد می خواستم علاوه بر پیاده روی مطالبی عمومی تر هم منتشر شود درباره علوم انسانی، خلاقیت، هنر، کسب و کار و سبک زندگی اما همه برای آنها که پیاده روی را دوست می داشتند. و در کنار مطالب تخصصی تر هم ارائه شود از جمله: آموزش نوشتن کتاب های غیرداستانی و یا مطالبی درباره استراتژی محتوا.

می خواستم پیاده روی رسانه ای باشد با یک هویت بصری خاص و استفاده از تجربیاتم در گرافیک و کاریکاتور و استفاده از کارتون و کاریکاتور برای ایجاد حسی منحصر به فرد در سایت.

جایی باشد که شیفتگان پیاده روی درباره قدم زدن هایشان بنویسند و ایده هایی که در حین قدم زدن به ذهشان رسیده و ایده های آنها برای پیاده وری مطلوب تر.

یا دلم می خواست از پیاده روی های عاشقانه بنویسم.

به نوشتن مجموعه داستان هایی دباره پیاده روی هم فکر می کردم.

beforesunrise4

یا ساختن فیلم های بلند و کوتاه با موضوع پیاده روی، یاد سه گانه عاشقانه (پیش از طلوع، پیش از غروب، پیش از نیمه شب) ریچارد لینک لیتر می افتادم که پیاده روی و قدم زدن نقشی اساسی در آن دارند.

ایده ی برگزاری جشنواره طنز و کاریکاتوری با موضوع پیاده روی را هم در سر داشتم.

یکی از دوستانم هم می گفت پرونده ای هم برای پیاده روی اربعین به عنوان بزرگترین پیاده روی جهان تدارک بیین.

یا به ساختن اپلیکیشنی برای برنامه ریزی و اندازه گیری پیاده روی های روزانه به صورت دقیق و طبقه بندی شده با توجه به شرایط هر فرد فکر می کردم.

تا ایده های دیگری مثل خبرنامه هفتگی و…

ماجرا عملیاتی تر می شود

بعد تمام ایده های پراکنده ام درباره پیاده روی را دفترچه ای مخصوص گرد آوردم. سپس دامنه piaderavi.com را ثبت کردم. از دوستان هنرمندم خواستم تا برای طراحی لوگو فکری بکنند که دوست خوبم مسعود دانش منش زحمت لوگویی را که میبینید کشید:

%d8%aa%db%8c%da%a91

شروع کردم ماجرا را عملیاتی تر کنم، زبانم خوب نیست اما خواهرم استاد زبان است، ایده را به او گفتم اشتیاق نشان داد و خوشش آمد، قرار شد چند تا مقاله اساسی درباره پیاده روی را برای من ترجمه کند و من که به یادگیری در مسیر اجرای هر کاری اهمیت می دهم در این زمینه مطالعه علمی و به روز داشته باشم. که البته مثل همیشه بد قولی کرد و خبری از ترجمه ها نشد.

خلاصه من روز به روز بیشتر پیاده روی میکردم و هر بار به دلبستگی ام به این ایده بیشتر می شد.

مزخرفات منتقد درون

اما هراس و تردید هم بود، من آدم محتاطی هستم. از طرفی به خودم میگفتم راستی مگر هزینه مادی و معنوی راه اندازی این کار چقدر است که من نگران باشم(که البته هزینه ی کمی هم نداشت ولی حاضر بودم تا روزانه بیش از شانزده ساعت برای این کار وقت بگذارم) اما منتقد دورنم می گفت: خب که چی؟ اصلا چه کسی پیاده روی را توی گوگل سرچ می کند؟ چنین کاری هیچ آینده ای ندارد، پیاده روی که اصلا موضوع مهمی نیست، شاید برای بعضی پیرزن ها جالب باشند که آن ها هم گذرشان به سایت تو نمی افتد! گیرم که تور هم گذاشتی، مردم تایلند رفتن را به پیاده روی و خستگی توی طبیعت ترجیح می دهند. اصلا مردم ما اگر مجبور نباشند قدم از قدم بر نیمدارند، آنها که ماشین دارند حتی زحمت پیاده روی تا بقالی سر موچه را هم به خودشان نمی دهند، پیاده روی و نوشتن و خلاقیت برای همان زمان نیچه بود یا آدم های عجیب و غریبی مثل نسیم طالب، تو خودت را قاطی این بازی ها نکن!

من اما هیچ اهمتی به حرف های احمقانه اش نمی دادم. همچنان به ایده ام فکر می کردم. با خودم می گفتم این ایده ای منحصر به فرد است و حتی اگر پانصد نفر را هم با خودم همراه کنم و برای آنها محتوای اصیل و درجه یک تولید کنم، عالی است و حس فوق العاده لذت بخشی خواهد داشت.

آدم ها کلا دودسته اند

خلاصه به جایی رسیدم که آدم ها به دو دسته تقسیم می کردم: آنها که پیاده روی می کنند آنها که به پیاده نمی کنند. که من دسته ی اول را افرادی کم یاب تر، خلاق تر و متفاوت تر از بقیه می دانستم. مسلماً اغراق می کردم تا ایده برایم جذاب تر شود و برای اجرای آن مصمم تر شوم.

با دیدن بخش عادت های پیاده روی سایت متمم دیدم بچه های متممی با چه ذوق و شوقی از عادت های پیاده روی شان گفته اند، خواندن آنها دلگرم کننده بود آموزنده.

دیگر شاخک هایم تیز شده بود هر جایی حرف از پیاده روی بود جور دیگری تامل میکردم به نقش زیبا و موثر و به یادماندنی پیاده روی در فیلم زیبای شبهای روشنِ سعید عقیقی فکر می کردم.

626779_tzkwwav7

یا به نوشته های جولیا کامرون در کتاب راه هنرمند که پیاده روی را یکی از برنامه های ثابت و شگفت انگیز و خلاقانه یک هنرمند می داند و آن را برای شفای روح هنرمند توصیه می کند.

بگذارید یک پارگراف از مترلینگ را هم برایتان نقل کنم:

وقتی که نظری به گردش عمر می اندازیم مشاهده می کنیم که همواره زندانی می باشیم و در یک چهاردیواری هستیم.

زیرا چهار پنجم عمر ما در اتاق خواب و اتاق اداره و کارخانه و اتاق غذاخوری میگذرد و اگر بخواهیم با مسافرت های بزرگ، از این زندان ها فرار نماییم باز در جعبه های راه آهن و هواپیما و اتاق های کشتی محصور می شویم و همین که از اتاق کشتی خارج شدیم در یک اتومیبل زندانی خواهیم شد که به سرعت ما را به طرف اتاق مهمانخانه میبرد.

فقط گاهی آزادانه چندین کیلومتر پیاده روی می نماییم و در اینحال آزاد هستیم.

اما زندگی ماشینی و برقی ما سبب شده است که پیاده روی را فراموش کنیم…

همه اینها فریبایی پیاده روی را برای من صد چندان می کرد و ضمناً پیاده روی برای خودم هم به یک آیین ثابت تبدیل شده بود مثل پرنده و شوقش برای پرواز، برای پیاده روی بی تابی میکردم. حالا پیاده روی هایم معنی پیدا کرده بودند. حین پیاده روی حس می کردم که عمیقاً در لحظه ی حال زندگی می کنم.

یا بگذارید اینطوری بگویم که به فلسفه ی پیاده روی فکر میکردم. اینکه در زمانه ای که  همه سر گوشی موبایل برده ایم شاید پیاده وری اندکی ما را از تکنولوژی دور کند و باعث شود انسان تر باشیم. باعث شود دست در دست یکدیگر بیرون بزنیم و توجه بیشتری به هم داشته باشیم.

تصمیم نهایی: گوسفند نگری

حالا من مثل شرکت های بزرگ خارجی پیاده روی را راه اندازی نشده با سایت خودم ادغام میکنم!

شاید بخشی از ماجرا به محتاط بودن من برگردد، اما مرز بین حماقت و شجاع باریک است.

در این مورد سعی کردم به ظرفیت ها فکر کنم، من حالا یک سایت دارم، آیا از تمام ظرفیت این سایت استفاده کرده ام؟ آیا تمام تلاشم را برای عرضه ی محتوای اصیل و حرفه ای به کار گرفته ام؟

پس چرا نوشتن درباره پیاده روی را از وبلاگم شروع نکنم. حس میکنم تصمیم نسبتاً درستی گرفته ام یا حداقل الان حس بهتری نسبت به آن دارم. ضمناً اینجا می توان تا حدی کمال طلبی و وسواس را کنار بگذرام، به هر اینجا یک وبلاگ شخصی است. سایت رسمی می طلبد که دقت علمی بسیار بیشتری داشته باشد و رنگ شخصی آن هم کمتر باشد، اما اینجا می توانم آزادانه از تجریبات پیاده روی خودم بنویسم و با دیگر دوستانم گفتگو کنم.

حالا علاوه بر ترجمه و تدوین مطالب کاربردی درباره پیاده روی سعی میکنم به مرور زمان برای نوشتن و گرآوری کتابی مرجع درباره پیاده روی اقدام کنم و شاید روزی که امیدوارم خیلی دور نباشد آن را به رایگان برای دانلود روی همین سایت قرار بدهم. عکس زیر شاید تصویر روی جلد آن کتاب باشد:

800px-penguins_walking_-moltke_harbour_south_georgia_british_overseas_territory_uk-8

خلاصه من از اینکه طی چند ماه اخیر درباره ایده ای که دوست داشتم فکر کردم، بی اندازه لذت بردم و جان تازه ای گرفتم.

حالا هم حس خوبی دارم از اینکه می خواهم در بخش فعالی در  وبلاگ به طور مداوم درباره پیاده روی بنویسم.

برخی از لینک های مفید فارسی درباره پیاده روی و تاثیر آن بر سلامت جسم که شاید برایتان جالب باشد:

پیاده‌روی در ویکی پدیای فارسی

معجزه پیاده روی در سلامت افراد

۱۰ دلیل محکم برای ضرورت «پیاده روی»

20 نکته طلایی در مورد پیاده روی سالم

چه موقع باید پیاده روی کنیم؟

اصول پیاده روی صحیح

حداکثر استفاده از حداقل پیاده‌روی

اصول برنامه پیاده روی صحیح

پیاده‌روی در ویکی پدیای انگلیسی

 

شاهین کلانتری

22 پاسخ

  1. یادداشت رو خوندم و به اون بسنده نکردم، اومدم سراغ کامنت‌ها. می‌دونید کدوم قسمت این روند چشمم رو گرفت؟ از ایده‌ای که ذوق‌وشوق اجرایی کردنش رو داشتید، نوشتید. بعد به‌سرعت ایده‌تون روعملی کردید. بعدش تو کامنتا به یکی از دوستان گفتید که این ایده رو رها کردید و کمی پایین‌تر هم ردپای کرونا رو توی کامنتا می‌بینیم که ما رو از لذت یه پیاده‌روی ساده محروم کرده. به دلم نشست این روند.
    یه زمانی، پیرامون همون سال 99 و 1400، من از شیفتگان پیاده‌روی بودم. یادمه یه وقتایی ماسک می‌زدم و درحالی‌که برای حال بد و سختی‌های زندگی‌م اشک می‌ریختم، از خونه تا مرکز شهر پیاده قدم می‌زدم. الان که فکرشو می‌کنم می‌بینم همون زمانا قلبم جلای بیشتری داشت؛ انگار حال روحی‌م صاف‌وصوف‌تر بود. حالا به خودم قول دادم که دوباره از فردا این تمرین رو شروع کنم.
    تاریخ می‌زنم که اینجا ثبت بشه:
    08/08/1403

  2. درون شهر کوچکم که به قول قدیمی تر ها که از این سر به آن سرش جمعا ده دقیقه می طلبید، پیاده روی محدود بود اینها را گفتید و یادم آمد که از هفت سالگی جذابیت این ده دقیقه را با هیچ چیز عوض نمی کردم.دانشجو که شدم.تهران را زیر پاهایم مرور کردم.چه روزهایی که گم می شدم و جی پی اس خداروشکر دستی می رساند و دوباره که ترس می رفت تا ناکجاها قدم می زدم.یادم می آید مشهد که رفتیم حرم نزدیک به هتل ما بود.اما شوق پاهایم دو کیلومتر مرا پیچاند تا بیشتر قدم بزنم.

  3. سلام.
    . عالیـــــ
    . بنظرم wikihow.com هم
    منبعی خوبیه!! البته خودم انگلیسی بلد نیستم.
    . لطفا بیشتر راجب پیاده روی و تفکر بنویسید.
    . ممنونـــــــــ.

    1. سلام رضا جان
      حتما.
      این روزها که از نعمت پیاده‌روی محرومیم. دلم لک زده برای قدم زدن.

  4. سلام
    چه عالی
    بنظرم پیاده روی واقعااا عالیه و ایده های شما در راستای اون عالی تر
    اتفاقا من کلاس خودشناسی ای می رفتم که استادم تاکید موکد داشتند بر ورزش و برای ورزش هم پیشنهاد اصلی و همیشگی شون فقط پیاده روی بود. همین! خودشون هم بسیار آدم روان درست و تندرستی هستند و بنابراین پیشنهادشون بسیار بر جان ما نشست و همه شدیم یه پا پیاده رو. در این راستا هم تکنیک هایی به ما یاد دادند که به افزایش تمرکز و حضور و همچنین پاکسازی بدن انرژیک بسیار کمک می کنه. اگر دوست داشتید می تونم ایشون را به شما معرفی کنم که یه مصاحبه خوب هم با ایشون بگیرید و پیاده روی با تکنیک های ایشون را هم -که کاملا در مسیر خودسازی است- به مطالب سایت تون اضافه کنید.

  5. ایده خیلی جذابیه، موقع خوندن آدرنالین خونم چسبیده بود به سقف:دی
    من هم دوست دارم هر کمکی که در این زمینه از دستم برمی آید انجام بدهم، چون کاملا به قدرت پیاده روی ایمان دارم.

    پ.ن: یک چیزی که الان به ذهنم رسید این بود که مثل شما تو وبلاگم شروع کنم به نوشتن درموردش، اینطوری میشه تبدیل بشیم به یک جامعه کوچیک که حرف مشترکی داریم. فقط اگر میشد وقتی یک نفر داره جست و جو می کنه مطالب و یک جا ببینه خیلی خوب میشد.

    1. سلام هستی عزیز
      از لطف شما ممنونم.
      چقدر خوب که یک لینک مفید درباره پیاده روی برای من گذاشتید.

  6. سل
    خداروشکر با نکات پیاده روی صحیح
    امروز تونستم درست راه برم وکف پا ب زمین نخوره
    ممنون ازمطالب زیباتون
    موفق باشید

  7. سلام
    منم عاشق پیاده روی هستم
    با پیاده روی روزانه کلی اضافه وزن را ازبین بردم
    همه ی تنشهام یاناراحتیها با پیاده روی از بین میرفت،ولی الان دوماهه نظم پیاده روی ام بهم خورده خیلی ناراحتم دوست دارم حداقل یکساعت
    پیاده روی روزانه داشته باشم
    من خیلی وقتها توسالن خونه ام پیاده روی میکردم
    واونم خوب بود
    یه عادت بد هم که دارم آخریش کف پا به زمین میزنم 😐 ممنون میشم راهنمایی کنید که برنامه ریزی پیاده روی روزانه را دوباره پیدا کنم

    1. سلام مرضیه گرامی
      به نظرم افرادی که پیاده روی میکنن نگاه شفاف تر و خلاق تری نسبت به زندگی دارن.
      به زودی یه مطلب درباره برنامه ریزی پیاده روی می نویسم.
      موفق باشید.

  8. سلام نوشته هاتون رو دوست دارم جالب ان… میشه بپرسم چند ساله تونه؟ چهره تون خیلی جوانه تعجب میکنم اگه با این روحیات بیست و دو سه ساله باشین…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *