گام اول: هنر خوب گوش دادن
گام دوم: آیا باید گوشی هوشمند داشته باشیم؟
گام سوم: قوانین کاشت نهفتۀ رؤیا
گام چهارم:آیا تکرار بیحوصلهتان میکند؟
گام پنجم: راز تحسین کردن
گام ششم: کامنت نوشتن را دست کم نگیریم
چند جملهٔ پراکنده در اهمیت کامنت نویسی:
1
کامنت: نوعی از نویسندگی دیجیتال که میتواند مهم و مؤثر باشد.
2
با کامنت گذاشتن برای محتوای موردعلاقهمان، از محتواهای مفیدی را که در اینترنت میبینیم حمایت میکنیم و از این منظر میتوانیم در توسعهٔ کیفیت محتوای دیجیتال سهیم باشیم.
3
کامنتنویسی یکی از بهترین تمرینها برای نوشتن و اظهارنظر است. کامنتنوشتن قوهٔ استدلال ما را قویتر میکند. گاهی لازم است برای نوشتن یک کامنت حسابی عرق بریزیم و لای چند تا کتاب را باز کنیم.
4
بهتر است ساختار مشخصی را برای کامنتهایمان در نظر بگیریم و سعی کنیم نظرمان مقدمه، بدنه و نتیجهگیری داشته باشید. حتی بهمرورزمان در جنس نوشتن و نوع اظهارنظر و ساختار کامنت میتوانیم به سبک کامنتنویسی خودمان برسیم و مخاطبانی را بیابیم که زیر پستها دنبال کامنت های ما میگردند.
5
کامنت یکی از روشهای کمهزینه و عالی برای شبکهسازی و برقراری رابطههای دوستان و حرفهای است. پیشرفت در اینترنت و پذیرفته شدن در دنیای آنلاین، مانده هر دوستی و رابطهٔ رو به رشد و ارزشمندی، نیازمند تلاش است.
6
یک کامنت خوبی گاهی میتوان مفیدتر از اصل پست باشد، کامنت را نباید زائدهای اضافی و کماهمیت بدانیم.
7
مهارت در کامنتنویسی و تداوم در آن میتواند نقش به سزایی در ایجاد برند شخصی ما در فضای دیجیتال داشته باشد.
8
با کامنتنوشتن جسارت ما برای اظهارنظر و ارتباط بیشتر و بیشتر میشود.
9
عاملی اصلی موفقیت در کامنت گذار ارزشآفرینی است. کامنت باید ارزشآفرین و مفید باشد. کامنت ما باید ارزش تازهای را به مطلب اضافه کنند و باعث بهبود آن پست شود. کمک به تولیدکننده اثر و دیگر مخاطبان آن پست فقط با ارزشآفرینی ممکن میشود و ارزشآفرینی و کمک به دیگران رمز موفقیت است.
10
سعی کنیم در کامنت از تجارب شخصی و مصداقهایی که در زندگی تجربه کردهایم بنویسم. نقل داستانهای شخصیمان کامنتهایمان را خواندنیتر میکند. یک کامنتنویس حرفهای باید قصه گوی خوبی باشد.
11
بهتر است قطعی نظر ندهیم، سعی کنیم قبل از هر اظهارنظری از کلمات و جملههایی مانند «شاید»، «احتمالاً»، «من فکر میکنم» و «به گمان من» استفاده کنیم.
12
تا جایی که میتوانیم با دقت و حوصله کامنت بگذاریم. بهتر است حداقل یکبار پیشنویس اول کامنت را مرور کنیم. سعی کنیم جملههایمان را سلیس رو روان کنیم، برای خواندنیتر شدن کامنتهایمان بهتر است شکسته ننویسم.
13
هیچ عیبی ندارد اگر برای نوشتن یک کامنت دو روز فکر کنیم و بعد بیایم آن را بنویسم، اگر در نوشتن کامنت شتابزده عمل نکنیم و زمان بیشتری برای نگارش هر کامنت بگذاریم به طرز مشهودی نسبت به دیگران متمایز میشویم.
14
اگر استراتژی مناسبی برای کامنتنویسی داشته باشیم پس از مدتی به یک نظر قابلپیگیری تبدیل میشویم و کامنتهایمان نقش تعیینکننده و مهمی پیدا میکنند.
15
در گذاشتن لینک و نقل منابعی که در کامنتهایمان گذاشتهایم امساک نکنیم. یک از ویژگیهای کامنتهای ارزشآفرین معرفی منابع معتبر است، اگر محتوای مفید دیگری را به نویسنده پست و مخاطبان معرفی کنیم آنها ما را هرگز فراموش نمیکنند.
16
کانالهای تلگرام به دلیل برخوردار نبودن از امکان ثبت کامنت بازگشتی کامل به دورهٔ عقبافتادهٔ مونولوگ محسوب میشوند، مابقی شبکههای اجتماعی و پلتفرمها هم اوضاع بهتری ندارند. در چنین فضاهایی کامنتها اگر فحش و توهین نباشد عبارتهای بیرنگوبوی کوتاهی مثل «خوب بود» و «عالی بود» و… هستند.
17
با نام و نام خانوادگی کامل خودمان کامنت بگذاریم، در این صورت با دقت و سختگیری بیشتری مینویسیم.
18
سعی کنیم کامنتهایمان ملموس باشند، از مثالهای بیشتری بهره بگیریم و بخشهای انتزاعی را کمتر کنیم.
19
فقط به «خوشم آمد» و «بدم آمد» اکتفا نکنیم و سعی کنیم دلایل موافقت یا مخالفت خودمان را تبیین کنیم.
20
نوشتن کامنتی ارزشآفرین کماهمیتتر از نوشتن یک یادداشت نیست. با کامنت گذاشتن میتوانیم برند شخصیمان را بسازیم، ارتباطات مؤثری ایجاد کنیم و رأی و نظر خودمان را به شکل بهتری مطرح کنیم.
21
اگر وبلاگ یا سایت داشته باشید اهمیت و جایگاه کسانی که کامنتهای مفید و خوب میگذارند بهتر میفهمید. ما با کامنت گذاشتن خودمان را در ذهن دیگران جا میاندازیم.
22
کامنتنویسی یک تمرین عالی برای تولید محتوا است، پس بهتر است جوانب مختلف آن را از دیدگاه مخاطب بسنجیم و فکر کنیم در حال نوشتن پستی برای وبلاگ شخصی خودمان هستیم.
23
سؤالات تازهای را مطرح کنیم، گاهی مطرح کردن سؤالات تازهای که باعث فکر کردن به جنبههای دیگری از پستی که در آن کامنت گذاشتهایم از هر نوع اظهارنظری مفیدتر است.
24
سعی کنیم قبل از نوشتن کامنت تمام کامنتهای قبلی آن پست را بخوانیم.
25
اگر مطلبی را سرسری خواندهایم کامنت نگذاریم.
26
اهمیت مرتبط بودن کامنت با محتوای پست موضوعی بسیار جدی و مهم است.
27
موضوعات شخصی را با ایمیل یا از طریق بخش تماس با ما با تولیدکننده محتوا در میان بگذاریم.
28
کامنت نویسی یک روش عالی برای یادگیری بهتر و تثبیت دانستهها در ذهن است.
29
به نظر میرسد در سال جدید بهتر است زمان بیشتری را صرف تقویت مهارت کامنت نویسیمان کنیم. کامنتگذاری از مهارتهای مفیدی که روی مهارتهای دیگر ما از جمله نگارش تحلیل و برند سازی تأثیر جدی میگذارد.
30
شاید تعجب کنید و بگویید اینهمه دستورالعمل برای نوشتن چیز سادهای مثل کامنت؟
بله اگر میخواهیم کامنتهای تأثیری فراتر از نظرات بیرنگوبو داشته باشد باید به آنها به شکل اثرانگشتی ببینیم که برای همیشه در دنیای اینترنت میماند آنوقت شاید نگاه دیگری به کامنت نویسی پیدا کنیم.
گام عملی:
از ابتدای سال به جدول رفتارهای روزانهام این گزینه را افزودهام و هرروز سعی میکنم تیک بخورد:
«روزی 1 کامنت»
برای نوشتن این پست نگاهی انداختم به:
عادتها و رفتارهای کوچک زندگی: کامنت گذاری در متمم!
57 پاسخ
سلام وقت بخیر.
خیلی بابت این رهنمایی زیبایی تون لذت بردم.وخیلی برام انگیزه داد گاهی پیچ های انیستگرام دوستانم را میخواندم پست های زیبا مینوشتن اما زمانی که تصمیم به کمنت نوشتن میگرفتم ناخودآگاه مانع در ذهنم بوجود می امد ازکمنت نوشتن منع میکرد حوصله ام سرمیرفت ونمیتونستم کمنت بزارم الان که باخود فکرمیکنم این بدترین جفایی را نموده ام . درحق خودبعنوان فرد خواننده وانکسی که وقت میزارد دنبال واژه ها در لای کتابها میگرددکلمات را سرهم میکند باان جمله ساخته باجمله متن های زیبا نوشته وبه اشتراک گذاشته اند.
بی نهایت مدیون وممنون لطف تون میباشم به واقعیت خیلی لطف دارین وقت میزارین بارهنمایی هایتون عزیزان را سیراب میکنید انشاالله که منم بتونم کمنت نوشتن را بعداین جزبرنامه های روزانه ام قرار دهم .
سلام
سپاس از مهر و توجهتون.
چه خوب که تجربهی خودتون رو اینجا بهاشتراک گذاشتید.
سلام و عرض ادب
فکر کنم دچار کمال گرایی شده ام و شدیدا اذیت میشوم
احساس میکنم خیلی عقب هستم
کلی کار هست که باید انجام بدهم
مثلا منوی نویسندگی،چقدر گسترده است .چطور میتوانم به همه اینها برسم
این عالیه
ممنون که فضایی گذاشتید برای ابراز نظرات
من سعی دارم برای موضاعات کاری خودم کاننت هایی بذارم تا هم تجربه خودم رو از این کار ها بنویسم و به اشتراک بذارم و هم محصولات مختلفم رو به دیگران اشنا کنم
وب سایت شرکت بزرگمهر رو براشون تهیه کردم
خیلی توی کار ها منظم پیش میریم و دقت کافی داریم
واقعا عالی بود سپاسسسس
وقتی در جمع کسانی باشی که دغدغهی نوشتن دارند، معمولا کسی فینگلیش کامنت نمیگذارد.(فینگیلیش نوشتن مرا عصبی میکند)
سلام آقای کلانتری
قبلا این پست را خوانده بودم.
این بار بیشتر به کارم آمد.
مدتی بود که از وبلاگ نویسی دلزده و شاکی بودم که چرا هیچ کامنتی دریافت نمی کنم.
بیشتر که فکر کردم دیدم به خاطر فشار های درسی و سایر موارد بوده که اینقدر با وبلاگ نویسی چپ افتاده بودم.
من که تنها کسی نیستم که فشار های زندگی باعث می شود بی جهت با دنیای نویسندگی ستیز کند.
اگر در این اوضاع بی کامنتی که برایم پیش آمده یک نفر پیدا می شد که کامنتی مفید بگذارد چه می شد؟ با دل و جان لینکی را که در کامنتش بود می خواندم. اگر هفته بعد همین شخص دوباره کامنتی مفید می گذاشت چه می شد؟ اگر تا یک ماه همین وضع ادامه پیدا می کرد چه؟ لینک سایت آن شخص را در میانبر های صفحه گوگلم نمی آوردم؟
برای همین فکر کردم چقدر خوب می شود 7 وبلاگ پیدا کنم که زیاد مورد توجه قرار نگرفته باشند. هر روز هفته برای یکی از آنها کامنت بگذارم. و حداقل تا یک ماه ادامه بدهم.
و ممنونم از این پستتان که کمکم کرد.
و اولین کامنت را با سایت شما شروع می کنم.
سلام کاردو جان
عالیه. تو خیلی با سلیقه و خوب هم کامنت مینویسی.
من فقط یه پیشنهاد دارم برات: سعی کن به موضوعات وبلاگت تنوع بدی. نوشتن از نوشتن بد نیست. اما بهتره از اول بسمالله با این کار شروع نکنیم. تو زندگی موضوعات زیادی هست برای نوشتن. سعی کن سراغ تجربههای شخصی، داستانها و توسعۀ فردی هم بری. بعد برای نوشتن از تولید محتوا و نویسندگی هم میتونی بهتر عمل کنی، چون به مخاطبت نشون میدی که از قبل تجربۀ این کار رو داری.
سلام آقای کلانتری
منظورتان این است راجب مسئله ی بنویسم که در آن اطلاعات دارم (مثل باغبانی) تا هم مهارت پیدا کنم و هم از نوشتن لذت ببرم؟
نوشتن راجب تجربه های شخصی یعنی چه؟ اینکه من یک اتفاق غیر معمول را در وبلاگ بیاورم که تجربه اش را دارم؟
نوشتن راجب داستان یعنی چه؟ اینکه داستان کوتاه بنویسم؟
یا اینکه به نوشته هایم (غیر وبلاگ) تنوع بدهم؟
کاشکی کمی موضوع را می شکافتید.
عالی بود
سپاس
خیلی خوب بود
زنده باشید.
به نظر من کامنت گذاشتن،نوعی صحه گذاشتن بر اهمیت وجود تک تک افرادی است که با یک محتوا مواجه می شوند،هر چه تعداد این افراد بیشتر باشد،کمک می کند هم افزایی بیشتری برای ترویج ایده موجود در محتوا به وجود بیاید.کامنت گذاشتن نوعی روی هم گذاشتن همه عقلهاست.
زنده باد لی لی جان
خیلی زیبا نوشتی.
سلام استاد کلانتری عزیز
من چند روزی میشه با سایت شما آشنا شدم و توی این مدت تعدادی از مطالب شما رو خوندم و لذت بردم . این اولین کامنت عمرم هست که می نویسم . البته در نوشتن حرفه ای نیستم و تازه در حال مطالعه و آموزش هستم ولی وقتی این سی نکته رو خوندم این جرات رو پیدا کردم که اولین گام رو بر دارم و بنوسیم و البته سعی کردم تعدادی از نکات فوق رو بهش عمل کنم (از جمله نکات شماره های 2 ، 3، 17، 22، 24، 26 ، 28 و 29 ) البته ببخشید که مطلبی که نوشتم با توجه به کمبود مهارت و تازه کار بودن بنده فاقد ارزش آفرینی و اظهار نظر حرفه ای هست که از این بابت که وقت شما و دوستان فرهیخته رو گرفتم پوزش می طلبم . امیدوارم در آینده با کسب تجربه و مهارت ، نظرات حرفه ای و مفیدی ثبت کنم .
پاینده باشید .
سلام مهدی نازنین
خیلی خوشحالم که اینجا هستی.
حتماً برای من بیشتر بنویس.
برات بهترینها رو آرزو میکنم.
این سی نکته جرئت نوشتن کامنت های بیشتری رو بهم داد وچقدر خوب!ممنونم به خاطر این مورد
واما یک سوال که البته ربطی هم به این پست نداره،از نظرشما کارگاه های نویسندگی چقدرتاثیر دارند دربهتر نوشتن واینکه اکتفا کنم به گوگل و جمع اوری مطالب از اینترت یا کارگاه ها مفیدتر اند؟
ممنون میشم جواب بدین.
زهرا جان
چون طبعاً خودم کارگاه برگزار میکنم و کارگاههای شلوغ و پرطرفداری هم دارم. طبعاً ممکنه با جهتگیری بهت جواب بدم.
خودت تحقیق کن تا به تدریج به نکات و ظرایف هر کدوم پی ببری.
سلام شاهین عزیز
من اولین قدم رو برداشتم و طبق توصیۀ شمارۀ 17 با اسم و فامیل اومدم تا حق «سعید»های باسواد و عزیزمون ضایع نشه! در خدمتیم و روز خوش!
و چقدر خوشحال شدم از این کارت سعید جان
با این کار هم کیفیت نوشتههامون بیشتر میشه، هم اعتبارمون بالاتر میره و دیگران حرفامون رو جدیتر میگیرن.
سلام سلام سلام. دو تو موضوع رو می خواستم بهش اشاره کنم.
اولی اش این بود که بعد از خوندن این مطلب، یه کم ناراحت شدم که این موارد در فضاهای مجازی و کامیونیتی های بزرگ ما ایرانی ها خیلی کم رعایت میشه. البته نمیشه به فضاهایی مثل اینستاگرام و فیس بوک و کاربرهاش خرده گرفت چون اساسا این محیط ها نه برای اشتراک گذاری دانسته ها بلکه برای اشتراک گذاری احساسات و لحظه هاست؛ یعنی یه ایموجی توی این فضاها می تونه خیلی برای فرد مقابل تاثیرگذارتر باشه تا یه کامنت “مقدمه-بدنه-نتیجه”ای؛ اما باز هم، استانداردهای “اینستاگرامی” هم رعایت نمیشه یا خیلی کم رعایت میشه. باید درک کرد که به تعداد جمعیت کره زمین، کامنت و به همون تعداد کامنت “خوب” وجود داره؛ اما اینکه نظر و کامنت من “برتر” هستش، اساسا دیدگاه اشتباهیه.
البته بعد از مدتی فکر کردن، ناراحتی ام به شادی تبدیل شد؛ چون یاد متمم افتادم. واقعا با خوندن این متن، متوجه شدم که کامنت های متمم چقدر خوب و مفید هستن. تنها جایی که دیدم کیفیت کامنت ها از خود مطلب، کمتر نیستش، بی شک متمم ـه. خوشحال شدم که به جای اینکه از اعضای اینستاگرام و توییتر باشم، عضو متمم هستم و اوقات فراغتم رو اونجا می گذرونم.
موضوع دومی که می خواستم درباره ش صحبت کنم، اینه که به نظرم نمیشه کامنت ها و این دستورات رو تنها به “پیام های دیجیتال” منحصر کرد بلکه ما توی دنیای واقعی هم کامنت می ذاریم و مثل دنیای مجازی، این کامنت ها متاثر از محیط “اشتراک احساسات” یا “اشتراک دانسته ها” هستند. شاید یکی از مهم ترین موضوعات، اینه که نباید این محیط ها رو با هم قاطی یا یکی کرد؛ چه در مجازی چه در حقیقی. یه کم شبیه صحبت های ادوارد دوبونو و شش کلاه تفکر هستش. کامنت های ما در یه جلسه کاری، نباید یه کامنت “اینستاگرامی” بلکه باید یه کامنت “متممی” باشه. اما شاید بد نشه که در رابطه های احساسی، از کلاه قرمز یا کلاه اینستاگرامی استفاده کنیم. البته نباید کامنت اینستاگرامی رو با کامنت های متداول امروزه (دست کم در بین ما ایرانیان) یکی دونست، قطعا کامنت گذاری در اینستاگرام هم استانداردهای نانوشته خودش رو داره و منظور من، اونها هستن.
درود بر علی اختری عزیز
نمیدونی از خوندن کامنتت چقدر خوشحال شدم.
واقعا خوب و هوشمندانه نوشتی.
چقدر خوشحالم من کامنتت رو دو بار خوندم و لذت بردم.
که به واسطه این کامنت خوب با دوست خوش ذوقی مثل تو آشنا میشم.
“وبسایت خوبی داری به من هم سر بزن!”
“خیلی خوب بود، به من هم سر بزن!”
“سلام وبلاگ خوبی داری. معلومه واسش زحمت کشیدی. اگه از بازدید کم وبلاگت ناراضی هستی به وب ما سر بزن. یه پیشنهاد خوب واست دارم!”
“سلام وبلاگ خیلی خوبی داری . در صورتی که دوست داشتی به سایت منم سر بزن . اگه از سایت منم خوشت اومد منو با نام ” فلان!” لینک کن و بعد لینک وبلاگ خودتو هم به صورت اتوماتیک تو http://www.com ثبت کن.دوست دار شما فلانی!”
“سلام علیکم، وبلاگ زیبایی دارید، خوشحال میشوم تبادل لینک داشته باشیم”
“سلام خوبی؟ چند روز پیش یکی از دوستانم سایت زیر رو بهم معرفی کرد که باهاش تبادل لینک کنم من فکر کردم تاثیری نداره ، ولی بعد از این که وبلاگم رو توی این سایت و سایت های شبیهش لینک کردم هر روز بازدید وبلاگم زیاد میشه. خواستم این سایت رو به تو هم معرفی کنم . حتما تبادل لینک کن چون لذت وبلاگ نویسی توی آمار بالاست.”
“سلام خوبی؟از لحاظ مطلب وبلاگت خیلی خوبه ولی چرا وبلاگت را به دیگران معرفی نمی کنی؟من یه آدرس بهت معرفی می کنم که همه وبلاگ نویس های ایرانی در آن هستند و همه وبلاگ هاشون را به یکدیگر معرفی می کنند بیا وبلاگ را به این آدرس ثبت کن تا بقیه وبلاگ نویس ها هم بهت سر بزنند.”
“سلام وبلاگ توپی دارید راستی من هم یه سایت فلان دارم اگه ممکنه به منم سر بزنید . اگه موافقی منو با نام فلان لینک کن و بهم خبر بده تا لینکت کنم مرسی عزیز منتظرم”
اینها نمونهای از کامنتهاییه که هیچوقت ربطی به مطلب نداره و همیشه هم وجود داره. وقتی مطلبت رو خوندم یاد اینچنین کامنتهایی افتادم. ایده نوشتن مطلبی با عنوان: “چند نکته پراکنده درباره کامنت ننویسی” به ذهنم رسید. اما بنا به دلایل امنیتی!! این پیشنهاد نوشتن چنین مطلبی رو به خود شما میدم ؛).
برای اولین بار با وبسایت شما آشنا شدم، و مطالب شما اونقد خوب و گیرا بود که منو مجبور به نظر دادن کرد. مطالبی در راستای انتشار محتوای بکر و دست اول.
تلاش میکنم مطالب بیشتری ازتون یاد بگیرم ؛)
نکته:
“۱۷. با نام و نام خانوادگی کامل خودمان کامنت بگذاریم، در این صورت با دقت و سختگیری بیشتری مینویسیم.”
میبخشی این نکته رو در کامنت اولم رعایت نمیکنم ؛)
و میبخشی اگه کتابی نمینویسم ؛)
سلام دوست عزیزم
نمیدونید چقدر از کامنت شما لذت بردم، کامت شما واقعا ارزش آفرین و آموزنده هستش.
از لطفی هم که به من دارید خیلی خیلی ممنونم.
الان رفتم تو وبلاگتون از قلمتون خوشم امومد، مرسی که کامنت گذاشتید و باب آشنایی رو باز کردید.
البته با پوزش متوجه شدم توصیه 12 را آنچنان هم خوب اجرا نکردم.
شاهین جان سلام این اولین مطلب که در وبلاگ تو خواندم و اینچنین با وبلاگ تو آشنا شدم . و طبق توصیه ات اولین کامنت را برایت مینویسم.
موضوعی ذهنم را به خودش مشغول کرده است که با خواندن مطلبت بیان کردنش را باتو بی مناسبت ندانستم.
به نظر تو الزام کردن خود برای اینکه حتما برای مطلبی کامنت بگذاریم از حالت ابراز عقیده ی مثبت و کارساز به این تبدیل نخواهد شد که “بلاخره یه چیزی بگم چون باید یه چیزی بگم…”؟
میدانی به نظر من ، کامنت گذاشتن برای کسانی که از نوشتن لذت میبرند میتواند خیلی جذاب تر باشد تا کسانی که نمیبرند.
از طرفی سکوت همیشه به معنای بی طرف بودن یا نظری نداشتن نیست. (نگفتم به نظر من چون یقینا همینطور است البته بنظر من 🙂 )
پ ن : برای نوشتن این کامنت ذر حد بضاعت از توصیه هایت استفاده کردم.مخصوصا توصیه 12
ممنونم
سیمای عزیز
به نکته درست و قابل تاملی اشاره کردی.
ممنونم
راستی این دو تا نکته هم در مورد کامنتگذاری جالبه:
۱ – خیلی از سیستمهای کامنتگذاری از Gravatar برای تشخیص عکس و مشخصات کسی که کامنت گذاشته استفاده میکنند. اگه تو این سیستم ثبتنام کنیم، وقتی کامنت میزاریم به جای یه تصویر پیشفرض، تصویر شخصی خودمون کنار نوشتهمون میاد(درست مثل همین وبلاگ(در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶) و عکس خوشتیپانهی من که میبینیند.
۲ – باز در فضای وبلاگهای جدی و پرکامنت، عموما جایی برای پیگیری کامنتها (مثل ستون کناری همین وبلاگ و وبلاگ روزنوشتههای شعبانعلی) در نظر گرفته شده. اگه اسممون خاص باشه، امکان پیگیری کامنتهامون برای افراد مختلف راحتتره. مثلا «سعید»ی که من استفاده کردم افراد خیلی زیاد دیگهای هم استفاده میکنند، ولی اسمی مثل جادی در همهی اذهان کسایی که این اسم رو شنیدن لینک داره به شخصی در دنیای واقعی به اسم امیر میرمیرانی با اون قیافهی خندون و ذهن باز و شخصیت جالبش.
۳- اگه کامنتمون سوالی بود یا واکنش بقیه بهش جالب بود، بهتره دو سه باری به مطلب با فاصلههای زمانی سربزنیم که شاید کسی در جوابمون چیزی گفته بود، یا حتی نویسندهی اون مطلب در کامنتها چیزای جالبی نوشته بود.
من هم روی نظر شاهین تاکید کنم که یادتان نرود قبل از ارسال کامنت، یک بار دیگر آن چرا کنید. شاید نوشتهاید ۲ مورد، ولی موقع ارسال ۳ مورد در کامنتتان بوده((:
دوست خوب من، سعید نازنین
از کامنت های زیبای تو لذت برم.
قبلا وبلاگت رو با لذت فراوون خونده بودم.
موفق باشی و برقرار
این کامنت ارزشافزودهدار من(: :
شاهین کلانتری رو میشه جزو طیف افراد پیگیر و درگیر با محمدرضاشعبانعلی(و متمم) در نظر گرفت. این مطلب هم در همون فضا بهتر فهمیده میشه. در فضایی که با وبلاگها و مطالب جدی و علمی طرفیم. مطالبی که دادههای زیادی توشون دارن.
وگرنه از فضای کامنتهای وبلاگهای شخصی بلاگفایی(یا منشنهای توییتری اگه در نظر بگیریم) دوره.
مثلا همین که کامنت میشه مفیدتر از اصل پست باشه، احتمالش در فضایی که اشاره کردم بسیار بیشتره تا فضای بلاگفایی.
و البته کامنت گذاشتن و رعایت اینا اتفاقا تو فضای مرتبطش بسیار به پیشرفت کاری و بهبود شخصی کمک میکنه. مخصوصا که خود محمدرضا هم تو وبلاگش مستقیما این مطلب رو آورده.
——
من طی حدود ۱۰ سالی که وبلاگ/سایت داشتم، حتی از این که کامنتهای کوچیکی مثل «خوب بود» و «خوشم اومد» بگیرم هم حس خوب کوچیکی پیدا میکردم.
من اگه بخوام تشبیه کنم، بازدیدکنندهها رو به کسایی که رد میشه، نظر کوتاه دهندهها رو به اونایی که لبخند میزنند تشبیه میکردم. از این جهت که چقدر لبخند خالی با ارزشه.
——
در ضمن شاهین گرام، موضوعی که باعث شد از حس خوب به این پست دور بشم، تاکید بر روی قطعی نظر ندادن همزمان با ۵ بار استفاده از «باید/نباید» و ۲ تا «فقط» بود.
سلام 🙂
مطلب مفیدی بود…
1. یکی از دغدغه های من همیشه عدم کامنت مناسب در زیر مطالب هستش. فرهنگ کامنت گذاری باعث پیشرفت در تمام ابعاد زندگی می شود ( که در این مطلب تا حدود خیلی خوبی اشاره شد). به عنوان مثال به سایت https://www.trustpilot.com سر بزنید. اسم یک سایت را جستجو کنید و منتظر نظرات مردم باشید. چقدر با حوصله کامنت گذاشته اند ؛ برخی دیگر چقدر طولانی مطالب مفیدی را بسط و شرح داده اند.
2. به عنوان یک بلاگر تازه کار چندی پیش مطلبی را تحت عنوان “کامنت مناسب بگذاریم” در بلاگم قرار دادم.
http://sete.ir/2016/07/29/%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85/
که خب در اینجا شرح بهتری از آن را یافتم.
3. نوشتن با نام اصلی یک ذره سخت است. من اکثر جاها با نام مستعارم عضو هستم، کامنت می گذارم و …. :/
4. شکسته ننوشتن چقدر سخت تر است :))))) عادت کلی من، نوشتن به این صورت است. الان متوجه شدم که چقدر خواندن متن شکسته طاقت فرساست ( یاد کتاب “راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها” افتادم.)
سلام Amish جان
سایت خیلی خوبی داری.
مطلب خوبت رو خوندم و لذت بردم.
ممنون بابت لینکی که معرفی کردی.
راستی فضولیم گل کرد اسم اصلیت رو بدونم!
خواهش میکنم شاهین جان :))))
امیر شعبانی = امیش
زنده باد امیر شعبانی نازنین
کامنت نویسی به نکته ی خوبی اشاره کردین ؛ طرف فکر می کنه که تنها نیست یک نفر نوشته هاشو می خونه و براشون ارزش و احترام قائله .یادم میاد وبلاگ دوستم که خیلی خوب می نوشت و از نویسنده های خوب بود ؛یادمه یکبار بهش گفتم عالی می نویسی .گفتش یعنی واقعا مطالب من رو می خونی و عین سایه میای و ميري .دیگه خیلی دیر شده طیبه جان؛ومن دیگه وبلاگ رو به فراموشی سپردم .برای من خیلی غم انگيزبود وبلاگی به این خوبی حیفم اومد . آره من باید می نوشتم …..
والله که راست گفتی طیبه جان! مفت خوانی ستمکاری است. بخصوص اگر خوشت بیاید یا بدت بیاید! این هر دو حالت سزاوار مرئی شدن است.
ممنون
اتفاقا من چندوقتی توی ذهنم بود که به دلایلی کامنت گذاری رو کنار بگذارم. حس می کردم وقتی می خوام برای متنی کامنت بگذارم، به جای اینکه توجه م به متن و مقصود نویسنده منعطف بشه به چیزی که می خوام بنویسم فکر می کنم و گاهی اوقات متن رو اونطور که باید متوجه نمی شم. بعد تصمیم گرفتم کمی فاصله ایجاد کنم بین خوندن متن و کامنت گذاشتن رو به بعدتر موکول کنم. حس بهتری داشت اما باز چیزی بهم می گفت که آیا واقعا مهمه که اینجا نظرتو بگی؟
که فقط بعضی اوقات براش جواب دارم
سلام دوست عزیزم
وبلاگ شگفت انگیزی دارید.
ممنون که کامنت گذاشتید و باب آشنایی رو باز کردید.
به نظرم بعضی از این گام ها که معرفی می کنید، می تونه میکرواکشن های خوبی برای یادگرفتن مهارت ارتباطی باشه. البته شاید هم به این دلیله که من این روزها خیلی به این مساله فکر می کنم! به هرصورت من در دفترم یادداشت می کنم که یادم بمونه:)
پ.ن : حالا نه به خاطر این مطلب، اما همیشه از نوشته هاتون یک نکته ای رو یاد می گیرم. مرسی:)
پریسا جان
از لطفت ممنونم
برات بهترین ها رو آرزو میکنم.
شاهین جان با دقت “گام ها” رو پیگیری میکنم . نتونستم طاقت بیارم و دو روز برای نوشتن کامنت صبر کنم😉… ازت ممنونم . من از نوشته هات الهام هایی برای زندگیم میگیرم. علاوه بر نوشتن های صبحگاهی که ازت یاد گرفتم ، چند وقتی هست نوشتن آخر شب رو هم شروع کردم که بیشتر روی درس هایی هست که اونروز از زندگی گرفته ام یا مسایلی که برام پیش اومده و حل مساله کردم .
مصطفی جان
از لطف تو ممنونم.
به داشتن دوستان فرهیخته ای مثل شما افتخار میکنم.
از حس و حالی که حین نوشتن داری بیشتر بنویس.