عادت دارم حین شعرخوانی، کلمات و عبارات و سطرهایی که به نظرم جالب، تازه، خاص یا غریب به نظر میرسند یادداشت کنم.
بعد این یادداشتها را تایپ میکنم و هرازگاهی از آنها برای تمرین کلمهبرداری بهره میگیرم.
مدتیست که این یادداشتها را اینجا برای شما منتشر میکنم.
هشدار: کلمات و عبارات زیر هیچ توالی خاصی ندارند.
قبل از مصرف این دو سه تا مطلب را خوب تکان دهید!:
کلمهبرداری | یک روش ساده برای افزایش دامنه واژگان و تسلط کلامی+کلیپ آموزشی
تمرین روزانۀ نوشتن و تولید محتوا
فصلی برای تو | تمرینی برای بهتر نوشتن
مهم: خوب میشود اگر تمرینی که با استفاده از این واژهها و عبارات نوشتهاید، در بخش کامنتهای این مطلب ثبت کنید.
کلمات و عبارات زیر از کتاب «خواب لیلی | بتول عزیزپور | چاپ اول 1351 | انتشارات رز» نقل شده است.
- بارورترین لحظههای تفکر
- بیغولههای تردید
- فریاد خفتهام را به شجاعت دعوت کنی
- زنجیرهای احتیاط
- عطسۀ یک ستاره بر میخیزد
- بیا تاریکی را نصف کنیم
- متروکترین جزیرهها را مییابم
- حراج خوشبختیهای کنسرو شده
- خانه اشباع است از تهاجم ناجوانمردانۀ سکوت
- تا را دستخوش هراسی موهوم سازد
- ماهی با خشکی میآمیزد
- من پیغام نارس کدام باغ به مرگ نشستهام
- با باد میراند، با عشق میخواند، در قصه میماند، نام او.
- بوی خالی ناودانهای عطشناک
- رساتر بگو
- در عشره انحنای آن خواهش
- ذهن کاغذی
- صدایم شکسته
- دوحه ماه
- آه چه ثمین است
- تنهاییت را حمایلم کن
- خواب متعفن تاریخ
- با جیغهای خشک تنهایی
- بیدارترین معابر
- در نامعلومی تلخی حیران
- میمکیدم تمام فاصله را
- تاریکی در رگهای من
- خرمنهای برکت
- حنجرهام دریا
- خواب شیشهای ماهیان
- زمین دارد از اشک من میسوزد
- ذهن تنهایی
- آبستن انفجاری سهمگین
- تسلایم بده
- چند سبد نگاه لازم بود
- چشمهای گسترده آفتاب
- پرندهای که بالهایش گنجایش تمام مهربانیاش بود
- در عطش یک صبح سالم
- جامهای از شکوفههای وحشی تمشک
- مگر نگاه مشتاق و بهت زده گواهی متلاشی شدنم نیست
- مگر تبسم عناب را به یاد نداری
- در سینهات صد هزار نبض عاصی
- آواز نمدار علف
- گمشده در اعصار آب
- حقیقت بنبست
- گریه خفته درختان
- تو که شکفتهای از رود، شکستهای از باد، نشستهای در خون
- دیوارههای بلند شب
- تا تجربه خنجرهای بی دسته
- پرش دلگیرترین پرنده
- آنگاه که واژه عشق در خوابهای استوایی تو زنجیرههای عشق بارید
- آبهای تلخ و خاکستری راکد
- من تاریکی را آموختهام
- طویلترین بوسۀ تو
- به تنهایی آمیختهام
- دریچۀ انزوایم
- سرکشترین حنجرهها
- رگبار ولگرد
- صمیمیت بیپایان
- هزاران فریاد سرخ
- صدای خشک صحرا
- صدای شبانۀ قورباغهها
- بیرقی افراشته در مشت
- هیاهوی درهم گنجشگان
- نشسته در سایه خویشم
- با باد که میوزیدم
- و گیاه از ضمانت مدام آب
- دیگر ماهی از اسارت آب بیمناک نیست
- بالهای سپید ناآرام
16 پاسخ
بی شک تو توان آن را داری که فریاد خفته در گلویم را به شجاعت دعوت کنی زیرا که با شجاعت متروک ترین جزیره ها را می یابم.
رساتر بگو نام مرا
زیرا که خانه اشباع است از تهاجم ناجوانمردانۀ سکوت.
تنهای ات را حمایلم کن
حنجره ام دریایی است خروشان و آبستن انفجاری سهمگین
چند سبد نگاه لازم بود تا تسلایم دهی.
طویلترین بوسۀ تو
هزاران فریاد سرخ را متولد می کند.
پ.ن:چه تمرین زیبایی. شما زندگی من رو متحول کرده اید. ممنونم. شاهین جان بزرگوار. 🙂
درود زهرا جان
زیبا نوشتی.
خوشحالم که به تمرین نوشته اهمیت میدی.
شاد و موفق باشی.
درود بر شما استاد شاهین جان
1.بیدارترین معابر همان رگ های مغزی است که مدام فکرهای جورواجور از روی آن عبور و مرور می کند.
2.بیغوله های تردید مغز و جان آدمی را می درد.
3.اندر این هیاهوی ویران کننده نشسته در سایه خویشم
4.کتاب و نوشتن صمیمیت بیپایان است.
5.کرونا رگبار ولگردی است که به جان جهان افتاده است.
درود محدثه جان
به به. چه خوب که این تمرین رو انجام دادی.
سلام . خسته نباشید اقای کلانتری. اینکه شما بیان کردید که باید برنامه منسجمی در رابطه با نوشتن تو این روزها داشته باشیم. من خودم هروقت که ایده ای به ذهنم میاد یا نیاز به آرامش دارم میرم سراغ نوشتن و اغلب نوشته هام تو اینجور مواقع همیشه بهتر از بقیه نوشته ها هستند. در کل برنامه منظمم اینه که شب ها قبل از خواب متنی، ۳ یا ۲ صفحه ای مینویسم و توی این روزها هم سعی میکنم صبح ها قبل از انجام هر کاری بنویسم. در دوران مدرسه واقعا وقت کم بود برام و فقط شبا مینوشتم اما الان فعالیتم بیشتر شده. یه کاری هم هست که نمیدونم درسته یا غلط چون عاشق نوشتنم انشا های بچه های فامیل میفته گردنم میتونم به راحتی بگم نه ولی چون خودم دوست دارم وبهانه ای میشه برای نوشتن قبول میکنم. هرچند به نظرم باید همه ی ادم ها نوشتن رو بلد باشند و سعی میکنم به مراتب قبول نکنم. درکل این روز ها بیشتر به نظرات و پیشنهاداتتون اهمیت میدم. 😊
درود مهدیه گرامی
زنده باد.
چه کار خوبی میکنی.
اتفاقا این چالش انشا نوشتن خیلی هم خوبه.
بیشتر برای من بنویسید حتما.
شاد و برقرار باشید.
این یکی رو خیلی دوست داشتم باید حتما بخرمش
اون سه تا جلد کتاب از دیوید آلن هم همینطور !
درود امین جان
البته متاسفانه این دفتر شعر خیلی قدیمه، منم تو یه نایابفروشی پیداش کردم. قابل شما رو نداره.
حیف شد … به نظر مطالبش خیلی متفاوت میومد
سلام شاهین جان
با دیدن اینکه انجمن ها بیشتر دارن هر روز از بین میرن و آسایشی برای کاربراشون نمونده تقریبا، تصمیم گرفتم یه انجمن رمان نویسی بزنم، هنوز از لحاظ دامین و هاست مستقل نیست؛ اما تا یکی دوماه آینده از این لحاظم مستقل میشه.
یه سری بهش بزن.
راستی شاید خوشحال شی،دارم سایت اختصاصی برای خودم میسازم
زنده باد حبیب عزیز
چه کار خوبی کردی.
بی صبرانه مشتاق راهاندازی سایتت هم هستم.
سلام شاهین عزیز،
دسترسی به صفحه رمزدار هدیه نوروزی برای من ممکن نبود. گفتم ازینجا اطلاع دهم.
از بابت این هدیه متشکرم.
امیدوارم سالی سرشار از کلمات و جملات عمیق و جدید و خوش طعم داشته باشی.
سلام بهنام عزیز
سال نو رو بهت تبریک میگم.
بهنام جان یکبار دیگه امتحان کن. اعداد رو هم حتماً انگلیسی بزن.
سلام شاهین تیزپرواز آسمان نویسندگی!
تمرین کلمه بردای که بهمون یاد دادی فوق العاده کاربردیه و باعث شده حتی وقتی پادکست هم گوش میدم، کلمه به کلمه دقت کنم تا عبارت یا اصطلاح جدیدی پیدا کنم و یادداشت کنم.
زنده باد مرتضی جان
این کامنت تو برام فوقالعاده ارزشمند بود. خوشحالم که به این مرحله از دقت رسیدی.