چرا تولید محتوا دشوار است؟
نگاهی به فضای وبسایتهای ایرانی و هزاران کانال و پیج مختلف، نشاندهندۀ این است که اصولاً نود درصد افراد بیش از یکی دو ماه پای محتوا نمیمانند. یا موضوع دلشان را میزند و سراغ چیز دیگری میروند…
نگاهی به فضای وبسایتهای ایرانی و هزاران کانال و پیج مختلف، نشاندهندۀ این است که اصولاً نود درصد افراد بیش از یکی دو ماه پای محتوا نمیمانند. یا موضوع دلشان را میزند و سراغ چیز دیگری میروند…
حالا ممکن است برخی دوستان این حرف را به ریش و گیس بگیرند و بگویند: «اگر تماموقت بنویسم، خرج زندگیام را چه کسی میدهد؟ من اگر یک روز کار نکنم از گرسنگی میمیریم. اصلاً مگر میشود توی این خرابشده نویسندۀ تمام وقت بود؟»
بسیاری از متفکران گذشته، اگر حالا زنده بودند، از کنار اینترنت به سادگی نمیگذشتند. آنها از این قدرت بیسابقه در راستای ترویج افکارشان برای ایجاد تغییراتی هر چند اندک اما مؤثر برای ارتقای خود و جهان اطرافشان بهره میبردند…
میبینی درست در لحظاتی که حس میکنی جسم و ذهنت توان کافی ندارد، اتفاقاً بهتر مینویسی. آن خستگی کاذب…
اینکه به خودت اجازه بدهی در شروع هر کاری بد و ضعیف عمل کنی شاید مهمترین ویژگی یک فرد موفق باشد.
حتی یک نویسندۀ نابغه هم در اولین انشاهای خودش ناقص و دستوپاشکسته مینویسد…
یک دقیقه بنشینید چرتکه بیندازیم ببینیم تولید محتوای خوب چقدر خرج بر میدارد.
خب، اصلاً بگذار اولش یک بار دیگر خیلی ساده بگویم محتوا و بازاریابی محتوا چیست؟
«در زندگی زخمهايی هست كه مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.»
و ننوشتن یکی از این زخمهاست.
نویسندهشدن مثل بسیاری از رؤیاها و اهداف خلاقانۀ ما، در صورت عملینشدن میتواند مایه رنج و حسرت باشد…
اگر بخواهی به طور منظم وبلاگنویسی کنی یا در توییتر و ایسنتاگرام بنویسی، باید نسبت به یک موضوع مهم آگاهتر بشوی.
اینکه در این طیف بیشتر در کدام طرف هستی…
اصولاً هر کسی که ما را به کار کمتر توصیه کند یا خائن است یا نادان. همینقدر قطعی و رادیکال میگویم که اهمیت عملگرایی و تلاش بیشتر را نشان بدهم.
من با روزی 10 پست آموزشی در اینستاگرام هنوز حس کمکاری دارم….
تجربه ثابت کرده که آدمهای پرت از مرحله سراغ کلاس نویسندگی را نمیگیرند. آنها که سودای نوشتن را در سر دارند خواهناخواه راهشان را از عموم مردم جدا کردهاند و عزم فراگیری فرهنگ مکتوب را دارند…