تبدیل زندگی به جملات کوتاه
وقتی تمام نکات بزرگ و کوچک زندگی را در قالب جملات کوتاه به بند میکشی، پس از مدتی کتاب الهامبخشی پدید میآید، که تو بهترین خوانندۀ آن خواهی بود…
وقتی تمام نکات بزرگ و کوچک زندگی را در قالب جملات کوتاه به بند میکشی، پس از مدتی کتاب الهامبخشی پدید میآید، که تو بهترین خوانندۀ آن خواهی بود…
در شرایط بحرانی اگر بنا به هر دلیلی قصد یا امکان مهاجرت جسمی را نداریم، باید با تمام توان برای مهاجرت ذهنی بکوشیم.
برای برداشتن اولین گامِ مهاجرت ذهنی بهتر است یک کاغذ بگذاریم جلویمان و فهرستی بنویسیم از…
با گرفتن هر تصمیم تازه، ذهن ما بهطور خودکار تمام شواهد موافق با آن را جمع میکند.
چند روز پیش در رابطه با یکی از فعالیتهای مهم و وقتگیرم تصمیمی قطعی گرفته بودم و ذهنم در تکاپوی جمع کردن شواهد موافق بود، تا اینکه اتفاق جالبی پیش آمد…
خودت هم میدانی که انجام «اگر توانستیها»، ذوق و تمرکز و خویشتنداری بیشتر میخواهد.
چون این کارها وعدۀ چندان روشن و مشخصی به تو نمیدهد؛ اما جایگاه پر زرق و برق مدیریت و فیش حقوقیِ چاق و چله، سر و مر و گنده به تو چشمک میزند…
من درون خودم یک ستاد حفاظت از خلاقیت ساختهام. این ستاد درونی قوانینی دارد که من نباید از آنها سرپیچی کنم. ممکن است هرازگاهی با رشوه و کلک روی قوانین پا بگذارم؛ اما یقیناً میدانم…
تلاش برای انجام بعضی کارها، مثل تقلا برای ساختن آدم برفی با باران است.
شاید همینقدر نشدنی و دور از ذهن. اما آیا چنین تلاشی یکسره پوچ و باطل است؟ آیا در جایی که برف نمیبارد، میتوان با قطرههای باران رؤیای ساخت آدم برفی را محقق کرد؟
دیروز وقتی آخرین مصاحبۀ انتخاب اعضای یکی از دورههایم را انجام دادم، با وجود تمام برنامههایی که تا آخر شب داشتم، روی یک وسوسه نتوانستم پا بگذارم. به قول اسکار وایلد در برابر هر چیزی میتوانم مقاومت کنم، جز وسوسه! بنابراین چپیدم توی…
تقریباً محال است که آدمیزاد هوس جادو و جادوگری نکند. روی بسیاری از کارهای ما ممکن است برچسب جادو نخورد، اما این کارها غالباً از همان میل مرموز ما به جادوگری سرچشمه میگیرند…
برای شما هم پیش آمده که با ته کشیدن موجودی حسابتان به تکاپوی عجیبی برای پول درآوردن بیفتید؟
وقتی کفگیر به ته دیگ خورد و صدای قرچ قرچ آن گوش همه را خراشید؛ یعنی دیگر بازی قبلی تمام شده.
از دست دادن منابع، بیش از اراده و یا هر انگیزۀ دیگری محرک ما برای عمل است…