پیشنیاز مطالعه این پست: چرا باید فارسی یادبگیریم؟
قسمتهای قبلی:
توضیح: من هم برای این کلمه ها جمله می سازم و در قسمت کامنت ها مینویسم.
پیشنیاز مطالعه این پست: چرا باید فارسی یادبگیریم؟
قسمتهای قبلی:
توضیح: من هم برای این کلمه ها جمله می سازم و در قسمت کامنت ها مینویسم.
13 پاسخ
یک غمزه شیرین کافی است تا نحله های بشری را به دام تطور اندازد و مکنت خسرو را به باد تمسخر سپارد و معشوقش را با تمام استطاعت و سلطنتش به وادی تسامح و تساهل کشاند.
به به، زنده باد
پیشنهاد چند کلمه :
غرنبه
حاجز
قیقاج
قضاقورتکی
گُله به گُله
موجد
فوج
خلسه
اضداد
مرهون
—نمی دانم شاید منظور او از اینهمه تطور ، هشداری برای آخرالزمان احساساتمان بود.
–عجیب آن است که ما تساهل پیشه می کنیم ولی باز کلمات اینهمه مکنت دارند.
-وقتی می گویم قله ها ، زمین های برآمده از فرش به سوی عرش هستند ، کیست که باور کند؟ هر کسی پیرو نحله ای است!
نحله: کسانی هستند که پشتیبانی از نحله ی خاصی را با هدف سوء استفاده و کسب منافع فردی دنبال می کنند.
غمزه: پرندگان بر شاخه های سرسبز درختان با غمزه آواز می خوانند.
تساهل: در بعضی مواقع والدین برای بهبود و تقویت روابط خود با کودکان، تساهل به خرج می دهند.
تطور: کرم ابریشم سیر تطور پروانه شدن را به آهستگی می گذراند.
مکنت: معماری، تزئینات، چیدمان، دکوراسیون منزل و نحوه ی پذیرایی از میهمانان نشان از مکنت صاحب خانه دارد.
نحله: در هر جامعه ای ” نحله” های فکری گاه متضاد می توانند در کنار هم به حیات خود ادامه دهند.
تطور: عوامل پیدا و پنهان خارجی و داخلی در هر ملت می تواند تغییر و “تطور” در زبان و ادبیات هر دوره به وجود آورده و منجر به گردش های ادبی بشود.
مکنت: تا زمانی که ” مکنت” و مال دارید، مهربانی و دوستی بورزید.
پیش تر جایی خوانده ام که مکان کلمه ای فارسی بوده که عرب از آن فعل “مکن” را گرفته و کلمات “مکنت” ، امکان، تمکین، متمکن را ساخته است.
تساهل: در مسیر زندگی خود تعامل و “تساهل” با دیگران را به کار گیریم.
غمزه: ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق!
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد…
حافظ جان
مطلب زیر با ظرافت هوشمندانه ای به تفاوت تغییر، تحول و تطور می پردازد. گفتم شاید مفید باشد.
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/10789-2015-01-21-08-53-04.html
چه این مرحله سخت شد! 🙂
تطور: «تطور» افکار همچون نیرویی رو به جلو ما را در مسیر تکامل به پیش میراند.
مکنت: شق و رق و اتوکشیده و باد به غبغب انداخته از لیموزین مشکی اش پیاده شد و با اشاره ای زیرکانه مال و «مکنتاش» را به رخ اطرافیانش کشید.
تساهل: «تساهل» در امر یادگیری آفتی است که ما را از رسیدن به مقصد بازمیدارد.
غمزه: وقتی آسمان چادر شب را برمیکشید، «غمزه ی» ستارگان او را به تعلل وامیداشت.
واژه پیشنهادی:«مهجور»
بعضی واژه ها برای من جدید هستند، به همین دلیل امکان داره معنی شون رو اشتباه متوجه شده باشم. خلاصه زحمت تصحیح کردنش هم به عهده برگزارکننده ی کارگاه ؛)
یه سوال دیگه: به نظرم بعضی از واژه ها در دامنه لغات ما سوگیری منفی دارند، مثل «مکنت» اما در بررسی واژه یاب معنی «توانگری» و «توانایی» هم برای اون اومده. خب به نظرت بهتره آدم حساسیت بیشتری برای کاربرد یک کلمه در دامنه لغاتش به خرج بده، یعنی تمامی معانی اون واژه رو در نظر بگیره؟ یا ترجیحش همون باشه که بیشتر استفاده میشه؟
و یک مشکلی هم اینجا پیش میاد وقتی با یک واژه ای که تا حالا کمتر به گوشم خورده روبرو میشم، نمیدونم کدوم معنی اون واژه ارجحیت داره؟ مثلا در مورد «تطور» اینطوری بود، اول فکر می کردم به معنی تحول و تغییره بعد که کمی سرچ کردم به این نتیجه رسیدم که منظور تحولی هست که در راستای تکامل هست و تکامل بیشتر ارجحیت داره.
به نظرم اگر خودت جمله هاتو بنویسی بهتر باشه، آدم با فضای اون واژه آشنا میشه، چون شما اون واژه رو دیدی توی یک جمله ولی من ندیدم.
باز هم مفصل شد:)
پریسا جان
واقعاً دلگرم میشم وقتی تمرین های خوب تو رو میبینم.
جواب سوالت رو توی یکی از قسمت های کارگاه کلمات مینویسیم.
تطور: تطور تاریخی و اجتماعی جوامع در مقیاس کران صورت گرفته است.
نحله: یونگ از جمله اندیشه وران این نحله ی فکری است.
غمزه: جمالت معجز حسن است لیکن حدیث غمزهات سحر مبین است(حافظ)
مکنت: آنکه مکنت بیش از آن خواهد که قسمت کردهاند گو طمع کم کن که زحمت بیش باشد بیش را(سعدی)
تساهل: شاید در امور سیاسی اعم از داخلی و بین المللی تساهل و تعامل جوابگو باشد، ولی در مسائل اجتماعی تساهل جوابگو نیست.
عالی
سلام!
تنها مکنت او، تیر غمزه اش بود. در برابر تساهل دیگران، به گوشه چشمی دین و دنیای ایشان را به یغما می بُرد. با همین حربه، نحله های متعددی را روی ریل تطور انداخت.