از میان سوالات شما:
با خودم کلنجار میروم که آیا چیزی که میخواهم بنویسم ارزش نوشتن دارد یا نه؟
و اما پاسخ من:
به زعم من هیچ ایدهای ارزش نوشتن ندارد؛ یا همۀ ایدهها ارزش نوشتن دارد.
بنابراین من فکر میکنم بهتر است درگیر سنجش ارزش ایده نشویم.
کار نویسنده تمرکز روی چگونگی اجرای ایده است.
بهتر است به این بیندیشیم که آیا توان پرورش ایدههایمان را داریم؟
بهترین ایدهها، با اجرای ضعیف و دمدستی هیچ درخششی نخواهد داشت.
اما گاهی اوقات، یک ایدۀ ساده، با اجرای درست میتواند به اثری خوب تبدیل شود.
باری، هر وقت احساس کردید ایدهای که به ذهنتان رسیده ارزش نوشتن ندارد، از خودتان بپرسید آیا طرح این پرسش بهانهای برای فرار از نوشتن نیست؟
14 پاسخ
دقیقا برای فرار از نوشتن است. یا البته مثل من که حقه ی خوبی برای خودم طراحی کردم تا همیشه منتظر الهام بمونم به لفظ اندک ومعنی بسیار.
آدم ها متفاوت هستند ؛ یکی عاشق یک ایده یا سوژه برای نوشتن هست و همون ایده شاید خیلی برای یکی دیگه حال بهم زن باشد.
به نظرم اگر فردی عاشق ایده اش باشد ، بهتر می تواند بنویسید ، فکر کند .
زنده باد.
سلام شاهین جان عزیز
قبلا ها که به یادگیری کارهای فنی علاقه داشتم و
به آموزشگاه های مربوطه مراجعه می کردم معلوم شد که
در هر کار و حرفه ای سطوح مختلف مهارتی وجود دارد
مثلا کارگر قنادی که ساده ، نیمه ماهر ، ماهر ، استاد کار و هنرمند دارد
یا بنا به ضرب المثل قدیمی در خصوص مهارت بافندگی گفته شده :
” بوریا باف اگر چه بافنده است ، لیک نبرندش به کارگاه حریر ”
در نوشتن هم به نظرم همین فرمول می تواند صدق کند .
نویسنده مبتدی
نویسنده نیمه ماهر
نویسنده ماهر
نویسنده هنر مند
و هر مرحله ای از این مراحل الزاماتی دارد هر الزام را تمریناتی واجب .
موضوعی که نویسنده در اوایل کارش ساده می نویسد
در مراحل بالاتر مهارتی و هنری اش می تواند از همان موضوع
اثری دلنشین و داخواه خودش خلق کند .
و این یعنی طی کردن مسیر مهارت آموزی و هنرآموزی
و هر روزه نوشتن آنهم هر روز و هر روز چند نوبت ، راهنمایی مان
می کند ، درست مثل اینکه کارمند یک کارفرما باشیم هر روز سرکار حاضر باشیم و بنویسیم .
به نظرم اگر در نویسندگی هم فرایندی فکر کنیم
و الزامات مراحل قبل ، حین و بعد از نوشتن را بشناسیم و رعایت کنیم
نوشته هایمان آرام آرام و نرم نرم پخته تر ، شیواتر و دوست داشتنی تر می شود .
تا نظر جنابعالی چه باشد .
سلام پرویز عزیز
زیبا نوشتی.
چه دستهبندی خوب و مفیدی.
سلام
به مشکلی برخورد کردم، اصلا دیگه نمیتونم حتی نیم ساعت یک جا بشینم و بنویسم، انگار نوشتن برام سخت شده،
مدت ها قبل روزی هفت هشت صفحه مینوشتم ولی به مرور کمتر شد، انگار دیگه ذهنم نمیخواد افکار و ایده هارو
از طریق کلمات، روی کاغذ منتقل کنه،
بیشتر الان تمایل به مطالعه دارم تا نوشتن،
نمیدونم واقعا چکار کنم؟ اصلا احساس خوبی نیست!
سلام نوید عزیز
میدونم چی میگی.
قبلاً یه چیزکی در این رابطه هوا کردم:
خواندن، دشمن نوشتن است؟
حماقت از کلام و رفتار شما میبارد.
حسادت از کلام و رفتار شما میبارد.
سلام استاد امیدوارم حالتون خوب باشه..
دوروزه که وبلاگ من باز نمیشه بعد از وارد کردن رمز عبور ارور میده که
(مشکلی در اجرای برنامه وجود داره شاید به دلیل به روزرسانی سایت است تا دقایقی دیگر دوباره امتحان کنید)
به نظرتون چیشده :((((((
مهدیه جان
اگر تو بلاگفا وبلاگ ساختید، میتونید برای پشتیبانی بلاگفا پیام بفرستید.
فکر میکنید فردی که درباره قتل و یا مرگ طبیعی دیگران خیال پروری میکند چه جور انسانیست؟
سایکوپات، روان پریش، بی رحم و یا یک موجود سمی که تا جای ممکن باید از او دوری کرد.
شما کدام گزینه را انتخاب میکنید؟
قطعا من آدم خوبی نیستم من حتی یک دیندار واقعی هم نیستم گاهی اوقات حس میکنم برای خوب کردن حال خودم یک سری مسائل را برای خودم مقدس کرده ام و چقدر که نا به خردانه تمامی این زندگی را در پی فریب دادن خودم با خودم درگیر بوده ام.
تازگیا فهمیده ام که چقدر زندگی من شبیه اِلِلا در کتاب ملت عشق است،آه اللای عزیز..
من هم یک زمانی ارزو داشتم نویسنده بزرگی شوم چون معتقدم نوشتن تنها کاریست که میتواند حال و هوای روزهای من و بسیاری از امثال من را که به شدت در وصف فیلم گراند هاگ میگذرد را مشوق کند روزهایی که اگر از گذر زمان چشم پوشی کنیم امروز فردایشان چندان تفاوتی با هم ندارند البته که این چنین لابه لای جهل و عادت رد گم کرده ایم ، در عوض تبدیل شده ام به یک زن خانه دار وسواس که دیگر حتی در اعماق ذهنش هم جایی برای هیچ واژه ای خالی نکرده است و چه ساده ارزوها در من دفن میشوند و اینگونه تمامی آمد و شد های گذشته را به خودم رکب زده ام، آیا من یک قاتل نیستم؟
فرشته عزیز
از همین کامنت شما پیداست که قلم زیبایی دارید.
حتی یه روز رو هم هدر ندید.
نوشتن رو از جدیتر دنبال کنید.
برای نوشتن هیچوقت دیر نیست.
حتی شده روی یک ربع بنویسید. ولی یک روز هم از نوشتن دور نیفتید.
salam