جملهای از جرج اورول بر دیوار اتاق من
کم پیش میآید جملهای روی دیوار اتاقم نقش ببندد؛ اما در مواجه با جملۀ جرج اورول، حس کردم به فرمول جذابی برای بهتر زیستن رسیدهام…
کم پیش میآید جملهای روی دیوار اتاقم نقش ببندد؛ اما در مواجه با جملۀ جرج اورول، حس کردم به فرمول جذابی برای بهتر زیستن رسیدهام…
فرد حرفهای کسی است که محوریت زیست هنری و زیست غیر هنریاش؛ نوشتن باشد و لاغیر. نه که تمام هفته بنشیند و بنویسد، بلکه روزها فکرش این باشد و همه شب سخنش!
دوست دارید از افراد تأثیرگذار جهان 3 باشید؟
ماریو بارگاس یوسا در مقالهای با عنوان «اهمیت کارل پوپر» مینویسد:
از همۀ نامگذاریها و ردهبندیهای بیشماری که دانشمندان و دیوانگان بهکاربردهاند، هیچیک به شفافیت نامگذاری پوپر نیست…
بسیار خب، خواندن متن خطابهای از یوسا، که در اهمیت کارل پوپر نوشته، کجای اولویتهای زندگی من است؟ نمیشد اول صبح یک متن راحتالحلقوم بخوانم و به بقیه کارهایم برسم؟ یا چیزی بخوانم که صاف به پول تبدیل شود تا اینجوری «آموختههایم به عمل! تبدیل شود؟»
گفتن از عادات نویسندگی و تکنیک و درستنویسی تا یک جایی مفید و بسیار لازم است، چهبسا که کسب مهارت در آنها نیز به سالها تلاش نیاز داشته باشد. اما در نهایت همه چیز باید به فکر منجر شود و فکر قرار است از چه ذهنی بیرون بیاید؟
غالباً گمان میکنیم تمرین، کار آماتورهاست و نوابغ و استعدادهای درخشان بدون درد و خونریزی دم به دم شاهکار میزایند! اما با بررسی دقیق فعالیتهای هنرمندان موفق و حرفهای به نکتۀ جالبی میرسیم…
«من همیشه شاگرد اول بودم. تو تیزهوشان درس خوندم. تو دوران مدرسه هیچ کار بدی نکردم که خانوادهم اذیت بشن. هیچ وقت تو مدرسه دعوا نکردم. سرم تو کار خودم بود و همه هم دوستم داشتن. تو کنکور رتبۀ خوبی آوردم. تو یه دانشگاه خیلی خوب تهران هم قبول شدم. تا خود دکترا هم تقریباً با آرامش و بدون هیچ مشکلی بالا اومدم. حالا هم شغلم بد نیست. احتمال ارتقا هم هست. ولی…»
من همچنان و همیشه مینویسم و منتشر میکنم. چون واقعیت این است که از این کار خیلی لذت میبرم.
شاید برخی از در به درِ خرید و احتکار رب گوجه فرنگی و ارز خارجی بودن لذت ببرند، یا از اشتغال داشتن به معاملۀ تجاری آنها، خوب من هم از چیزهای دیگر لذت میبرم.یکی از این خیل انبوه ابلهها و کلاشها بودن، برایم لذتی ندارد…
برتراند راسل میگوید اگر مانند بیشتر افراد بشر نسبت به بسیاری از مسائل عقاید احساساتی داشته باشید، روش مشخصی وجود دارد که میتواند شما را از تمایلات و تعصباتتان آگاه کند.
اگر عقیدهای متضاد عقیدۀ شما موجب خشمتان شد، نشانۀ آن است که…
در رابطۀ با این امکانات زبانی است که میفهمیم ما فارسیزبانها چقدر تنبلیم. تمام واژههایی که ما فکر میکنیم نداریم همه در فرهنگ معین وجود دارد، ولی شما بخواهید یک متن فلسفی یا ادبی یا روانشناسی را ترجمه کنید بیچاره میشوید. نه برای آنکه لغت نیست، لغت هست، لغت را نمیشناسیم. چون با آن کار نکردهایم…