دستهبندیهای سودمند | دستهبندی میکنم، پس میفهمم
دستهبندی سامان میبخشد. دستهبندی پوشیدهها و پریشیدهها را از نهان تاریکی به عیان روشنایی میآورد. دستهبندی کلید انتقال دانش است. دستهبندی نقصهایی هم دارد. گاه
دستهبندی سامان میبخشد. دستهبندی پوشیدهها و پریشیدهها را از نهان تاریکی به عیان روشنایی میآورد. دستهبندی کلید انتقال دانش است. دستهبندی نقصهایی هم دارد. گاه
شب است. نه. خود «شب» کافیست. پس از نو میآغازم: شب. مرتضا نشسته آنسو. خوب است. کوتاه در سه کلمه. اما نه. حس میکنم تصویر
بی استعاره دستهای زبان چه خالیتر بود، استخوان جملهها به تنشان میچسبید و شوق سخن گفتن یکسره از میان میرفت. به زور استعاره است که
«من مینویسم تا دریابم چه میاندیشم.» (توماس آگدن، کتاب «کشف دوبارهی روانکاوی»، ترجمهی مهسا موحد ابطحی، نشر ارجمند، ص ۲۵) توماس آگدن از روانکاوان شاخصی
به این پرسش بیندیشیم: وقت گرفتاری و تشویش، از نوشتن میگریزیم یا به آن میپناهیم؟ در گرداب بلا بودیم اما مینوشتیم که دوستی اعتراض کرد
اینکه آدم زندگیاش را در سخنی قصار خلاصه کند کار نامعمولی نیست، مثل این بیت مولانا «حاصل عمرم سه سخن بیش نیست/خام بُدم پخته شدم
چهار روز پیش یکهو کنجکاو شدم بدانم کلمهی «آسمانخراش» را چه کسی ساخته. در رابطه با خیلی از واژههایی که به نظرم جالب میایند چنین
چند روز است که این دو جمله را گذاشتهام جلویم: «زندگی پارهی کوچکی است که از مرگ به جا مانده.» -والت ویتمن «در رنجهای گذشته
© ۱۳۹۴-۱۴۰۴ | این وبسایت برای شاهین کلانتری است. | طراحی و پشتیبانی: دانیال مرادی، سعید قائدی
© ۱۳۹۴-۱۴۰۴ | این وبسایت برای شاهین کلانتری است.
طراحی و پشتیبانی: دانیال مرادی، سعید قائدی