پیش نیاز مطالعه این پست:
ولنگاری کلامی در شبکههای اجتماعی زبان فارسی را از شکل انداخته است.
آیا شکیب سالها تلاش برای تقویت مهارت نویسندگیمان را داریم؟
باید با کاغذ و قلم مأنوس باشی تا بفهمی چرا شاهرخ مسکوب میگوید: نوشتن برای من یک جور عبادت است.
بیشک نوشتن گامی مؤثر برای کشف فردیت است.
بوته بر بوته نام کتاب نقدهای ادبی زندهیاد قاسم هاشمی نژاد است، من از این کتاب درسهای زیادی گرفتهام.
13 پاسخ
با بالابردن آستانه شکیبایی خود سپس در بوته نقد گذاشتن آیینهای مرسوم مان از تفکرات نامانوس در حیطه فردیت گرایی و مسبب ولنگاریهای فرهنگی اجتناب نماییم.
حیطه، روا، ماند (ماندگاری)، مبارک، گسیختگی، روان و …
– بوته های گل در حاشیه ی پارک ها و خیابان ها چشم نوازی می کنند.
– برای تحکیم روابط لازم است فردیت طرف مقابل را محترم بشماریم.
– با کتاب و نوشتن مانوس شدم و از همنشینی آنها محظوظ می شوم.
– تماشاگران و طرفداران برای دیدن نتیجه و ثمره انتخاب خود چقدر شکیب هستند؟
– از مشاهده ولنگاری در بعضی عرصه های اجتماعی و سیاسی متاسف می شوم.
ولنگار: تقویت سرمایه اجتماعی با حفظ “فردیت” افراد، می تواند از ولنگاری و سهل انگاری در جامعه جلوگیری کند.
برای من این صفت های مرکب واقعا جالب بود. ترکیب با انگار مثل سهل انگار. وای ساختن صفت مرکب خیلی هیجان انگیز و جذاب است.
شکیب: سکوت بینه ماست بر شکیبایی! (؟)
این سان که جلوه کنی هر دم به پیش نظر
بنیاد صبر و شکیب از بیخ و بن بکنی
(بیدل شیرازی)
مانوس: آن قدر با خواندن و نوشتن مانوس و مالوف شده ام که گاهی قلم که به دست می گیرم متوجه گذر زمان نمی شوم.
بوته: ترکیب بوته گون را نمی دانم که اولین بار کجا دیدم یا از که شنیدم، به عنوان نماد گرفتاری و دست بسته بودن اما سرشار از شوق رهایی و آزادی. گرفتار شاید به علت ریشه های سخت در خاک، دست بسته شاید به خاطر ساقه های کوتاه و سرشار از شوق رهایی به خاطر سبز بودن و طراوت.
بوته ای را کنار من کاشتند که بعدا متوجه شدم که فردیت خود را از دست داده و ولنگار شده است. چگونه می توانستم با او مأنوس باشم؟ هرگز شکیب چنین کاری را نداشتم.
پیشنهادها:
– آلونک( این آلونک تمام دار و ندار ما از دنیاست از پدری که رفت و از دار دنیا چیزی نخواست و گرنه خواستنش پر از دست یافتن بود اما او نخواست و رفت به مثابه یک رهگذر که بیشتر از ماندن یارای رفتنش بود.)
– بختیاری( آنجا که شاملو از قول مارگوت بیگل می گوید :از بخت ياري ماست شايد،
كه آنچه مي خواهيم ، يا به دست نميآيد
يا از دست مي گريزد .)
– اضمحلال( فکر می کنم شبکه های اجتماعی در فکر اضمحلال روابط انسانی اند البته با استقبال اینچنینی که از طرف کاربران روبرو هستیم.)
زنده باد دوست شاعر من
گاهی اوقات آدم نمی داند چگونه بابت این لحظه های ناب که برایش رقم میزنی تشکر کند.
۱- مانوس: خانم جولیا کامرون هم تاکید میکند : با نوشتن که «مانوس» باشی، همیشه دوستی هست که می توانی سرت را روی شانه اش بگذاری و آرام گریه کنی.
۲- فردیت: هدیه ما به جهان «فردیت مان» است.
۳- بوته: راستش در جستجویی که در واژه یاب داشتم به ترکیبی دوست داشتنی از «بوته» برخوردم: بوته دل.
میخواهم با این کلمه جمله بسازم:
مازنی ها به او «بوته دل» می گفتند، از بس که روزگار به تلخی با او تا کرده بود.
آن قدر این ترکیب را دوست داشتم که یک داستان کوتاه هم نوشتم^_^
واژه پیشنهادی: «رهنمون»
مانوس: این روزها چنان با نبشتن مانوس و مالوف شده ام که کالبدم را کمتر به یاد می آورم.
شکیب: بدو گفتم که بی تو بی شکیبم تحملْ، صبر و آرامی ندارم ( از خودم)
ولنگار : لاابالی گری و لاقیدی شیوه ی این دلِ بی تاب نبود
تو چه کردی که پس از تو همه امْ غرقِ ولنگاری شد؟(از خودم)
فردیت: پس سهم فردیت و یگانگی مان چه می شود؟ مگر قرار نبود همگی، وجه تمایزمان را نمایش دهیم تا دنیایمان رنگارنگ و گونه گون باشد؟ مگر قرار نبود همگی کپیِ یکدیگر نباشیم؟
شعری که با واژه ولنگار سرودید، به نظر من بسیار زیباست.
ولنگار خیلی جالبه که معنای منفی در وجود خودش برام نداره.با اینکه اگر مترادفهاش به ما بچسبه برای ما معنای خوبی نخواهد داشت.حتی توی ساخت این کلمه انگاری ول بودن جدی نیست و بیشتر یه حس رهایی با دید مثبت به من میده.واسه همین با جمله ای که نوشتید یکم مخالفم😄خیلی کم دیدم که این کلمه جایی بکار بره.تنها چیزی که ازش یادمه شعر شاملوئه بزرگه که میگه:تارهای بی کوک و کمان باد ولنگار/باران را گو بی آهنگ ببار
زنده باد
شعر شاملو عالی بود
سلام شاهين جان
مي توان خواهشي نمايم
چند كتاب از نمايشگاه كتاب لازم دارم
قدور و ممكن است كه شما زحمت تهيه و ارسالش را برايم بكشي؟
مبالغ را تمام و كمال پرداخت خواهم نمود
با تشكر و ارادت پوريا قصابي