نوشتن کلمات احتمالاً بزرگترین اختراع انسان بوده است.
کلمات به ما امکان میدهند با مرده، با غایب و با کسی که هنوز متولد نشده گفتوگو کنیم.
-آبراهم لینکلن
مدتی بود که از کارگاه کلمات فاصله گرفته بودیم، از امروز تمرینهای جملهسازی را دوباره ادامه میدهیم.
پیشنیاز مطالعه این پست: چرا باید فارسی یادبگیریم؟
تمرین: با هر یک از عبارات پیشنهادی جملهای بسازید و در قسمت کامنتها بنویسید.
کارگاه کلمات 17
یک غلپ هوا
دوست اهوازی من نوشته بود؛ محروم از یک غلپ هوا، نشستهام و مینویسم تا هوای فکرم را عوض کنم.
آدمهای اسطقس دار
محمدرضا زمانی از آن آدمهای اسطقسدار است که من آیندۀ خوبی را برایش متصورم.
لاف و گزاف
با لاف و گزاف نمیشود نویسنده شد، تا ننویسی نویسنده نیستی.
خاطرههای سمج
خاطرههای سمج را تا ننویسی نمیتوانی فراموش کنی؛ شاید هم باید بنویسی تا فراموش نکنی.
محاذات
به قول سلین در رمان سفر به انتهای شب، قلبم در محاذات نافم تاپتاپ میکرد!
13 پاسخ
تشکر ویژه از شاهین خان بخاطر اینکه کمک می کنند آدمای بیشتری سوار قطار ادبیات شوند.
یک غلپ هوا: بر خلاف موجودات خشکی زی، ماهی ها به یک غلپ هوا برای ادامه حیات نیازمندند.
آدمهای اسطقس دار: دوندگان دوهای سرعتی سیاهپوست واقعن آدمهای نیرومند و اسطقس داری هستند.
لاف و گزاف: در ادبیات فرد متکبر ولی تو خالی، لاف و گزاف به وفور یافت می شود. حافظ جان : لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ—عشقبازان چنین مستحق هجرانند- در این بیت بجای دروغ اگه بگیم گزاف هم معنی دار است.
بدخیم ترین خاطره های سمج را می شود با نوشتن خوش خیم کرد.
نگارش رمان در محاذات سرایش شعر است،منشاء هردو متفاوت است ولی از فوآد آدمی سرچشمه می گیرند.
کلمات امروز: انگاره، ستیغ، استمالت، نگارین، جانان، خونین و مالین، هویدا، تقلا کردن، سبب ساز
ماندنی باشید و ماندگار
– بغض گلویش را قورت داد و یک غلپ هوای تازه و خنک به ریه اش روانه کرد.
– آدم های اسطقس دار می توانند رهبری و مدیریت تیم را بخوبی عهده دار شوند.
– برای کاستی ها و اشتباهاتش هر بار ادعای لاف و گزاف داشت.
– سعی کرد با تمرکز بیشتری کارهایش را انجام دهد اما خاطره های سمج فکرش را مغشوش کرده بودند.
– برنامه ریزی به محاذات اراده و توانایی فردی و تلاش مداوم است که نتیجه بخش خواهد شد.
معصومه جان، تمرین روی وبلاگت رو هم دیدم، همشون عالی بودن
– یک غلپ در هوای خیالت سیر کردن برای یک عمر زندگانی بس است.
– چنین به نظرم می رسد که نوشتن راه رهایی از خاطره های سمج باشد.
– سکرآورترین لحظات زمانی ست که شب و روز در محاذات هم اند.
پیچش زندگی:
شاید تنها اگزوپری بتواند پیچش زندگی را آنچنان شکوهمند در گره های شاخه ها و حلقه های تنه ی درختان ببیند.
پینوشت: کم کم از به روز شدن سری مطالب کارگاه کلمات ناامید شده بودم، به همین دلیل تقریبا هر روز یک واژه یا عبارت روی تخته وایت برد کوچکی که در گوشه ای از اتاقم قرار دارد می نوشتم و تمام روز ذهنم را با آن مشغول می کردم:)
به به بازگشت پیروزمندانۀ پریسا حسینی به کارگاه کلمات.
آفرین عالی نوشتی.
خیالت راحت من از کارگاه کلمات دست نمیکشم.
سلام!
آدمهای اسطقس دار، با بلعیدن یک غلپ هوا، در محاذات خاطرههای سمج، لاف و گزاف می زنند. (هر کس فهمید من چی گفتم، لطفا برای من هم توضیح بده. یاد این عبارت از محمدرضا افتادم: سالا کلمات!)
در ضمن یه سوال:
شاهین به نظرت «دردِ دل» درسته یا «درد و دل»؟
«زادِ ولد» یا «زاد و ولد»؟ «لافِ گزاف» یا «لاف و گزاف»؟
چون من هر دو نمونه از عبارات بالا رو به وفور دیدم، و هنوز متوجه نشدم کدوم ارجحیت داره؟
سالاد گلمات رو خوب اومدی.
درد دل درسته.
زاد و ولد و لاف و گزاف درسته.
یک غلپ هوا: در هنگام خشم یک غلپ هوا را قورت بده!
دل خوشیم به یک غلپ هواست ، هوایی که تو در آن نفس می کشی!
آدم های اسطقس دار: معتقدم آدم های اسطقس دار آنانند که به دنبال یادگیری راه درست اندیشیدن هستند.
لاف و گزاف: ادعا نمی کنم همیشه گفته هایم سنجیده و حساب شده هست اما در حال تلاش برای پرهیز از لاف و گزاف گویی هستم!
خاطره های سمج: از خاطره های سمج ، آن هایی که مثل خوره ذهن آدم را می جوند ممنونم! زیرا شکرگزاری را به من یادآوری می کنند.
محاذات: کار آن جا دشوار می شود که عقل و احساس در محاذات باشند.
____________
به معنی حقیقی کلمه از تمرین های کارگاه کلمات لذت می برمツ
جمله های خلاقانه و خوبی شده.
انصافا اول فکر کردم فحش دادی 😀
قربونت 😉
:))))
فدا مدا.
سلام و خدا قوت
ایده ی بسیار عالی برای تمرین نوشتن دارید.
در حال راه اندازي سایتم هستم، حتما تمرینات رو پیگیری خواهم کرد
سلام علی جان
ممنونم، وبلاگ شما رو خیلی دوست دارم. منتظر سایتتون هستم. لینکش رو به من هم بدید.