یادداشت روز: قلماندازهایی دربارۀ زندگی و خواندن و نوشتن و…
این مطلب، طی روز و به تدریج نوشته میشود. بنابراین اگر تا ساعت 12 امشب هر چند ساعت یکبار به این صفحه سر بزنید، احتمالاً با چند سطر جدید مواجه میشوید…
این مطلب، طی روز و به تدریج نوشته میشود. بنابراین اگر تا ساعت 12 امشب هر چند ساعت یکبار به این صفحه سر بزنید، احتمالاً با چند سطر جدید مواجه میشوید…
میدانی، نوشتن گاه بسیار بیرحم میشود، دو سه روز که به او بیمحلی کنی، مثل بازی مار و پله ممکن است با یک نیش از خانۀ نود و نهم تو را برگرداند سر جای اول؛ طوری که وحشتزده و هراسان دیگر توان شروع دوباره را در نیابی…
من کسی را نمیشناسم که بدون پشتکار به جایی رسیده باشد. پشتکار دستورالعمل موفقیت است. شاید این نسخه شما را تا نوک قله نبرد، اما حتماً تا نزدیکیهای آن میبرد…
مطالبی که عناوین آنها را مشاهده میکنید، طی سالیان گذشته از بیشترین میزان اشتراکگذاری و درگیری و بازخورد مخاطب برخوردار بودهاند. البته که تعداد بالای بازدیدها در آمدن آنها به این فهرست موثر بوده است. اما نکته مهم این است که من چند پست بسیار پربازدید سایت را به خاطر اینکه…
ویلیام تکری -نویسندۀ رمان کلاسیکِ بازار خودفروشی- جملۀ الهامبخشی دارد که من آن را بسیار دوست میدارم:
«انسانی که میخواهد در زندگی موفق شود باید این پند حکیمانه را به خاطر بسپارد: حمله کردن…
واژه مثل کالاست و جامعه مثل بازار. هرکسی میتواند واژهاش را ارائه بدهد؛ ولی اول باید کالایش را خوب توزیع کند و بعد مشتری را به خرید متقاعد کند. درست مثل بازار، موفقیت واژه هم صرفاً بهخاطر کیفیت آن نیست و عوامل زیادی در پذیرفتهشدن و شایعشدن آن نقش دارند…
هزار سال پیش از ننوشتن خسته شده بودم. تقریباً تمام کتابهای آموزش فیلمنامهنویسی و نویسندگی را خوانده بودم، اما همچنان نویسندهای بودم که نمینوشت!
توقع نداشتم شاهکار بنویسم، برای من برونریزی ذهنی و نوشتن خاطرات روزمره هم کافی بود اما…
گفتم حالا چه کنم که این تصمیم در اولویت بماند؟ نوشتن همیشه اولویت است، اما روزمرگی از آن قویتر. ممکن است نفهمی که چه مکارانه تو را از نوشتن پس کشانده و نشانده پای کارهای بیربط و بیآینده. با خودم گفتم…
بحثم را با اساره به استعارۀ مهم گوسفندنگری آغاز کردهام.
سپس با اشاره به 24 ساعت هر روز، به عنوان یکی از مهمترین منابع برگشتناپذیر، از پیش گرفتن گوسفندنگری برای برنامهریزی روزانه گفتهام…