دیالوگ‌نویسی برای انجام بهتر کارها

تجربه‌نگاری جلسۀ یازدهم سمپوزیوم توسعه فردی:

  • در این جلسۀ لیست کارهای ثابت روزانه‌مان را بررسی کردیم و فقط 3 کار را به عنوان کارهای اصلی روز برگزیدیم.
  • معیار ما برای انتخاب این سه کار این بود: آیا این کارها ما را به اهداف مهمی که در اولویت قرار داده‌ایم می‌رسانند؟
  • سپس فهرست دیگری با عنوان «کارهای جالب و مفیدی که می‌توانم هر روز انجام بدهم» طراحی کردیم. در این لیست تمام کارهایی را می‌نویسیم که بهتر است هر روز انجام بدهیم؛ اما ضرورتی برای انجام روزانۀ این کارها وجود ندارد. فقط انجام آن سه کاری که در لیست بالا به آن‌ها رسیدیم اهمیت دارد. مجوز انجام کارهای لیست دوم را پس از اتمام کارهای لیست اول به دست میاوریم.
  • بعد از این بحث به یک تکنیک ویژه برای غلبه بر اهمال‌کاری و کمالگرایی و همینطور انجام بهتر کارها پرداختیم. در این تکنیک پیش از انجام هر کار چند دقیقه وقت صرف نوشتن دیالوگی درونی می‌کنیم. خودمان با خودمان دربارۀ کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم حرف می‌زنیم. از مشکلات و راه‌حل‌ها می‌گوییم و سپس دست به کار می‌شویم. نگارش منظم این گفت‌وگوها کمک می‌کند تا به تدریج به مربی شخصی خودمان تبدیل شویم.
  • یک نمونه گفت‌وگوی درونی که من پیش از برگزاری جلسۀ امروز سمپوزیوم نوشتم:
-چند دیقه دیگه جلسۀ تازۀ سمپوزیوم شروع می‌شه. به نظرت چطوری می‌تونم روی اهمیت درس امروز بیشتر تاکید کنم؟
-خب، از تجربۀ خودت بیشتر بگو، این کمک می‌کنه موضوع ملموس‌تر بشه. حتماً‌ روی این تاکید کن که بعضی نکات ریزه که باعث تمایز یه سری روش‌ها می‌شه، وگرنه ممکنه کلیت خیلی کارها مشابه هم باشه، و حتما بگو که توجه دقیق به این نکاته که می‌تونه باعث تغییرات مهم و موثر بشه.
-می‌دونی من نگرانیم اینه بعضیا یکی دو روز دیالوگ‌ نویسی رو انجام بدن اما بعد گرفتاری‌های روزمره باعث بشه این کارو فراموش کنن،‌ در صورتی که…
-صبر کن، اول همه بذار ببینیم…

نقل‌قول‌:

تمرینی جواب می‌دهد که آن را جدی بگیریم،‌ و هر روز تحت هر شرایطی برای آن وقت بگذاریم.

تمرین:

از تجربۀ دیالوگ‌نویسی پیش از انجام کارها بنویسید.

31 پاسخ

  1. بعد از تجربهٔ نوشتن نامه به خود، حالا سعی دارم این تمرین رو انجام بدم. فکر نمیکردم انننننقدر باارزش باشه. همین الان شروعش میکنم.

  2. من فکر می کنم دیالوگ‌نویسی برای انجام بهتر کارها، یکی از بهترین تکنیک‌هایی بود که تا حالا باهاش مواجه شدم. حرف جدید زدن خیلی سخته و این پیشنهاد روز منو ساخت.

  3. سلام
    من احساس میکنم
    دیالوگ نویسی مثل یک دوربرگردون فرار از وظیفه ها و مسئولیت های روزمرگی ماهاست یا کارهای ثابت نتیجه بخش زندگی مون هست.
    درواقع دیالوگ نویسی رفاقت با خود رو به تصویر میکشه و ازین رفاقت عمیق و پروپاقرص نمیشه دست کشید .
    نمیشه توجیح کرد که انجامش نمیدم بلکه بهت اعتماد به نفس میدونم که میتونم رو بهت میده 😍💪

  4. سلام
    من احساس میکنم
    دیالوگ نویسی مثل یک دوربرگردون فرار از وظیفه ها و مسئولیت های روزمرگی ماهاست یا کارهای ثابت نتیجه بخش زندگی مون هست.
    درواقع دیالوگ نویسی رفاقت با خود رو به تصویر میکشه و ازین رفاقت عمیق و پروپاقرص نمیشه دست کشید .
    نمیشه توجیح کرد که انجامش نمیدم بلکه بهت اعتماد به نفس میدونم که میتونم رو بهت میده 😍💪

  5. سلام استاد ماهم
    امروز جلسه یازدهم رو گوش کردم. دیالوگ نویسی تمرین فوق العاده‌ایه. بارها و بارها تاکید کردید به انجام دادنش. امروز همزمان با صدای تایپ شما، من هم شروع به نوشتن کردم، نکته‌ی جالبی که توی این دو صفحه بهش رسیدیم حس رهایی و پروازی بود که توی قلمم احساس می‌کردم. این راحتی گفت و گوی من با من باعث می‌شد از قضاوت شدن نترسم. انتهای دیالوگ به این رسیدم که چقدر خوبه آدم مشوق خودش باشه در هر مسیری، با حرف زدن با خودش دوباره وایسته و ادامه بده، کسی که میدونه هیچ وقت و هرگز از دستش نمیده.

  6. تجربه خیلی خوب داشت دیالوگ نویسی، وقتی می نوشتی گاهی سریع مشکل خودت را حل می کردی اما گاهی هم مشکل هی کشیده می شد، اما اخرش حل می شد.
    خیلی خیلی خوب بود🙂🙏

  7. سلام
    من همیشه برای باز شدن ذهنم به این نتیجه رسیده بودم که با دوستم حرف بزنم تا و گاهی دوستم به من راه کار میداد وبیشتر شنونده خوبی بود که باعث میشد خودم راه حلهایی به ذهنم خطور کنه بیشتر مواقع مسائل مشابه و جوابها هم مشابه بودند دیگه خجالت میکشیدم وقت دوستم رو بگیرم و دائم ازش راهنمایی و کمک بخوام ومدتها فکر میکردم اگه بهش این مسئله رو بگم آخر به چه نتیجه ای میرسیم و دیگه همون دیالوگها رو تو ذهنم مرور میکردم ولی فقط درذهنم و گاهی جوابهای تکراری در به فکرم میرسید کت برای اون مسئله جواب نمیداد !!!ونكته ديگه اين بود كه چون دوستم درتمامی مسائلی که من در اون بودم اشراف نداشت و تنها خودم هستم که به پیچیدگیهای احساسی و منطقی در مشکلاتم کاملا واقف هستم با نوشتن دیالوگ اول اسم خودم به عنوان کسی که مشکل داره و دومین شخص اسم دوستم براى اينكه اشتباه نكنم برای خودم یه دوست تمام و کمال شدم و زمانيكه به درگیریهایی برای انجام دادن یا ندادن کاری برمیخورم کم کم با خودم به صلح درونی میرسم که شاید خیلی مواقع خودم با افکارو خواسته های متضاد خودم مانعی بزرگ بر انجامشون بودم نه عامل بیرونی و این مهمترین خود آگاهی من در این بخش بود و بابتش خیلی خوشحالم 😃😃😃😃😃😃😃😃😃

  8. درود و وقت بخیر استاد
    دیالوگ‌نویسی قبل از انجام کارها هم باعث شد متعهدتر باشم و کامل انجام بدم هم اینقدر این تمرین ارومم کرد که شروع کردم با خودم مشورت و درد و دل کردن. و جالب اینجاست خودم به خودم حرفای تازه ای میزنم. واقعا لذت بردم و استفاده کردم. کتاب ۱۰۱ ایده هم بنظرم خوب پیش رفته‌. سرفصل ایده ها کامله ۶۱ فصل رو‌ کامل نوشتم. البته گاهی عناوین رو تغییر میدم تا بهتر بشه.

  9. درود و وقت بخیر استاد
    دیالوگ‌نویسی قبل از انجام کارها هم باعث شد متعهدتر باشم و کامل انجام بدم هم اینقدر این تمرین ارومم کرد که شروع کردم با خودم مشورت و درد و دل کردن. و جالب اینجاست خودم به خودم حرفای تازه ای میزنم. واقعا لذت بردم و استفاده کردم.

  10. سلام
    متاسفانه دیالوگ نویسی رو ادامه ندادم ،اما از فردا حتما انجام میدم .سه کارم مهم رو در برنامه جابجا کردم وهدفهای جدید رو جایگزین کردم و انجام دادم .نوشتن کتاب ۱۰۱ ایده رو جدیتر ادامه میدم،جلسات سمپوزیوم رو مرور میکنم وهر روز پنج دقیقه ها را مینویسم .باید تلاش بیشتری کنم تا به صورت عادتهای روزانه ام بشوند.البته عادتهای دیگه هست که جز کارهای روزانه ام هستند وماهاست انجامشان میدهم.مشکلی که در دیالوگ نویسی دارم سرزنش خودم به دلیل کمال گرایی وعدم اعتماد به نفس است که باید تلاش کنم ازبین ببرم تمام سعی ام رو میکنم به مرور زمان حتما موفق میشم.

  11. تجربه دیالوگ نویسی یکی از بهترین تجربه هاست. یه جورایی انگار یه مشاور تو وجودم بوده که حالا پیداش کردم. هروقت سوالی دارم شروع میکنم به نوشتن دیالوگ و خیلی خوب جواب میده. باعث آشتی با خودم شده.

  12. این تمرین کمک میکند تا بیشتر به صدای ذهنمون گوش بدیم و برای سوالهایی که برایمان پیش می آیند در همان ذهنمان پاسخ پیدا کنیم، تخلیه و سبک بشیم و نظم پیدا کنیم.

  13. سلام ( با انرژی خوانده شود)
    تقریبن یک هفته شد که من سه کار اصلی رو گذاشتم تو لیست و قرار بود دمار از روزگار شون درآرم با سلامی که اول متن نوشتم باید مشخص باشه که حالم خوبه و علت این حالِ خوب انجام دادن این سه کار بود مدت ها بود که سنگینی می‌کرد رو دوشم و انقدر پشت گوش انداخته بودم که روم نمیشد دوباره شروع کنم با شروع و تمرین دوباره هر روز مشتاق تر به انجام این کار شدم راستی این تمرین پنج دقیقه چقدر خوب بود همه جا کار راه میندازه و یجوری هُلت میده رو به جلو مخصوصن تو نوشتن ایده ها و این رو بگم که من شروع نکرده بودم و تو این یک هفته جزو یکی از اون سه کار اصلی قرار گرفت و الان میتونم بگم ۷۵ ایده نوشتم خودم باورم نمیشه😍🤲🏻 البته خیلی جای کار داره ولی به خودم افتخار میکنم که این نفس رو شکوندم و ثابت کردم منم میتونم .
    دیالوگ نویسی هم خیلی کار باحالیه قبلن انجام داده بودم ولی این که قبل شروع کارم انجام بدم نه و چقدر ایده میده بهت راستی گاهی که کاغذ یا لپ تاپ پیشم نبود صدامو ضبط میکردم و با دو شخصیت متفاوت حرف میزدم گوش دادن دوبارش خیلی جالب بود برام.
    این بود تجربه یک هفته از تمرین ها :).

  14. سلام
    دیالوگ نویسی قبل از انجام کارهایی که همیشه پشت گوش می انداختم باعث شده دلیل انجام ندادنشون را بدونم
    بعد حتما موظف میشم انجام بدهم
    سپاس

  15. نکته‌ای که درباره انتخاب سه کار مهم برای من خیلی جالب است این است که این سه کار تقریبا روز کاری من را پر می‌کند و با آزاد کردن ذهنم از اینکه من سه کار حیاتی که باید امروز انجام می‌دادم را به پایان رساندم، در ساعات پایانی روز با حسی رها از دغدغه‌های کاری می‌توانم به فعالیت‌های تفریحی خودم و وقت‌گذرانی با خانواده بپردازم و این حس رهایی ذهنی برای من بسیار ارزشمند است.

  16. من مدتها بود که با اولویت‌بندی کارهایم مشکل داشتم. با وجود اینکه بارها آن را اصلاح کرده بودم ولی در نهایت اینقدر حجم کارهایی که برای خودم در نظر می‌گرفتم سنگین بود که به بخشی از آن نمی رسیدم و این باعث میشد فکر کنم من هیچوقت نمی‌توانم با برنامه‌ریزی پیش بروم. اما با این روشِ انتخابِ سه کار مهم، سه کاری را که واقعا در زندگیم اولویت دارند و باید به انجام برسند را در اولین ساعات روز که بالاترین بهره وری و بهترین حال را دارم انجام می‌دهم و در نتیجه خیلی سریع‌تر از قبل می‌توانم آنها را به پایان برسانم. انجام این کارها به من انرژی خیلی خوبی می‌دهد که باعث می‌شود در ادامۀ روز هم پرانرژی‌تر به بقیه کارها برسم. از این بابت بی‌نهایت خوشحالم و ممنونم از شاهین کلانتری عزیز بابت سمپوزیوم توسعه فردی، که تا این لحظه من را به بزرگترین خواسته‌ای که از شرکت در این سمپوزیوم داشتم رسانده‌است و البته چیزهایی خیلی فراتر از این.

  17. سلام
    من همیشه برای باز شدن ذهنم به این نتیجه رسیده بودم که با دوستم حرف بزنم و گاهی دوستم به من راه کار میداد وبیشتر شنونده خوبی بود که باعث میشد خودم راه حلهایی به ذهنم خطور کنه بیشتر مواقع مسائل مشابه و جوابها هم مشابه بودند دیگه خجالت میکشیدم وقت دوستم رو بگیرم و دائم ازش راهنمایی و کمک بخوام ومدتها فکر میکردم اگه بهش این مسئله رو بگم آخر به چه نتیجه ای میرسیم و دیگه همون دیالوگها رو تو ذهنم مرور میکردم ولی فقط درذهنم و گاهی جوابهای تکراری در به فکرم میرسید که برای اون مسئله جواب نمیداد !!!ونكته ديگه اين بود كه چون دوستم درتمامی مسائلی که من در اون بودم اشراف نداشت و تنها خودم هستم که به پیچیدگیهای احساسی و منطقی در مشکلاتم کاملا واقف هستم با نوشتن دیالوگ اول اسم خودم به عنوان کسی که مشکل داره و دومین شخص اسم دوستم براى اينكه اشتباه نكنم برای خودم یه دوست تمام عیار شدم و زمانيكه به درگیریهایی در فکرم‌ برای انجام دادن یا ندادن کاری برمیخورم با دیالوگ نویسی کم کم با خودم به صلح درونی میرسم که شاید خیلی مواقع با افکارو خواسته های متضاد خودم مانعی بزرگ بر انجامشون بودم نه عامل بیرونی و این مهمترین خود آگاهی من در این بخش بود و بابتش خیلی خوشحالم 😃😃😃😃😃😃😃😃😃

  18. سلام
    من همیشه برای باز شدن ذهنم به این نتیجه رسیده بودم که با دوستم حرف بزنم و گاهی دوستم به من راه کار میداد وبیشتر شنونده خوبی بود که باعث میشد خودم راه حلهایی به ذهنم خطور کنه بیشتر مواقع مسائل مشابه و جوابها هم مشابه بودند دیگه خجالت میکشیدم وقت دوستم رو بگیرم و دائم ازش راهنمایی و کمک بخوام ومدتها فکر میکردم اگه بهش این مسئله رو بگم آخر به چه نتیجه ای میرسیم و دیگه همون دیالوگها رو تو ذهنم مرور میکردم ولی فقط درذهنم و گاهی جوابهای تکراری در به فکرم میرسید که برای اون مسئله جواب نمیداد !!!ونكته ديگه اين بود كه چون دوستم درتمامی مسائلی که من در اون بودم اشراف نداشت و تنها خودم هستم که به پیچیدگیهای احساسی و منطقی در مشکلاتم کاملا واقف هستم با نوشتن دیالوگ اول اسم خودم به عنوان کسی که مشکل داره و دومین شخص اسم دوستم براى اينكه اشتباه نكنم برای خودم یه دوست تمام عیار شدم و زمانيكه به درگیریهایی در فکرم‌ برای انجام دادن یا ندادن کاری برمیخورم با دیالوگ نویسی کم کم با خودم به صلح درونی میرسم که شاید خیلی مواقع با افکارو خواسته های متضاد خودم مانعی بزرگ بر انجامشون بودم نه عامل بیرونی و این مهمترین خود آگاهی من در این بخش بود و بابتش خیلی خوشحالم 😃😃😃😃😃😃😃😃😃

  19. کتاب ۱۰۱ ایده توسعه فردی را شروع کرده بودم وتا حدودی نوشتم ، وخواندن کتابی،که تا آخر سال باید سه بار خوانده شود ویادداشت برداری از این کتاب جز کارهایی بود که برای من اولویت داشت ، ولی متاسفانه تو این چند روز اخیر احساس،خمودگی فروان داشتم .امروز صبح که از پیاده روی برگشتم خانه به خودم گفتم که تو میتونی کارهایت را مدیریت کنی،وبه انجام آن ها برسی وصبح بعد از اینکه صبحانه اهل منزل را دادم خودم را موظف کردم که باید اول این دو کار را انجام دهی،وبعد دنبال کارهای بعدی بروی .

  20. سلام استاد.
    چند روز هست که با شیوه پرسش و پاسخ دارم می نویسم ولی امروز این توصیه شما رو دیدم و کامنت میزارم . البته از کلاس نویسندگی این موضوع رو یاد گرفته بودم ولی اجرایی نشده بوده .
    بنظرم این شیوه فوق العاده هست . انگار از درون خودت یه بالغ آگاه یا یه مشاور دانا بجای قضاوت یا انتقاد اجازه میده حرف دلت رو بزنی، و در موقع مناسب منطقی ترین راهکار رو ارائه میکنه .
    و تازه فهمیدم که چرا راهکارهایی که میده اینقدر موثر و اجرایی میوفته !؟ چون از درون خودت میاد ، و هیچ کس مثل خودت ؛ درون و بیرون خودت رو نمی شناسه
    سپاس

  21. با سلام. تمرین باعث شد که نگرانی ها، ترس ها و دودلی هایم بیرون بیاد و آنها را به چالش کشیدم، بعد از چند خط که نوشتم متوجه شدم که آنها کمرنگ شدند، و آنها در ذهن ما هستند، احساس آرامش پیدا کردم ، ذهنم آروم شد و فهمیدم که برنامه هام را می توانم به انجام برسونم.

  22. ممنون این جلسه خیلی خوب بود و من لازمش دارم.هی کار سایتم رو عقب می اندازم

    جالبه واقعا واکاوی درونه، ناهشیار میاد بالا و می فهمی چرا انجامش نمیدی

  23. فرازو نشیب های زندگی را که کناری بگذارم ، از دوره نظم شخصی و آشنایی با نیکلاس جان به آن شیوه جالب استاد شاهین ، وادار شدم که بازهم بیشتر به فرآیند کاری خودم فکر کنم و تخصص جمع آوری شده رو به سمت کار با کودکان بردم و در جلسه اول گردهمایی نظم شخصی اعلام کردم و باز هم سعی کردم من چند پتانسیلی هدفمند تر و مینیمالتر رفتار کنم .
    بعد از بحث دیالوگ نویسی با فردی موفق و عالی در زمینه رشد کودکان جلسه ای داشتم.
    – به چه ایده جالبی اول دیالوگ نویسی میکنم…
    جالبه که من در آن جلسه میخواستم درباره ایده محصولی که دارم طراحی میکنم با اون شخص صحبت کنم اما به این نتیجه رسیدم تا 4 الی 6 ماه با کسی درباره محصولی که میخوام تولید کنم صحبت نکنم تا محصول رو کامل طراحی کنم و فقط شنونده باشم و با اطلاعاتی که بدست میارم ، محصول بهتری طراحی کنم.
    دیالوگ نویسی فوق العادست ، ایده ای از استاد شاهین ندیدم که فوق العاده نباشه …
    این فاطمه اهمال کار چند پتانسیلی که همیشه کوهی از ایده ، حرکت بدنش رو کند میکرد و با کلی آدم که ازشون رنجیده بود به تنهایی رو آورده بود الان به جرات میگه دورتر از شاهین به اوج شاهین نگاه میکنه و جرات کرده که بال بزنه و در آرزوی پرواز روزگار رو سپری نکنه ، تمرین پرواز کنه.
    سپاس از صمیم قلب

  24. چیزی که درباره این تجربه دیالوگ نویسی توجهم رو جلب کرد این بود که وقتی ما یه تغییری تو برنامه مون ایجاد می کنیم معمولا مقاومت زیادی رو تجربه می کنیم و این دیوالوگ نویسی دقیقا همراه بود با یه پیشنهاد برای یجاد یه تغییر اساسی تو برنامه ثابتمون. مخصوصا اینکه قرار بود این سه تا همون اولی باشن و تا تموم نشدن سراغ باقی کارها نریم. به شخصه خیلی داشتم طفره می رفتم و این دیالوگ نویسی قبل از انجام کار باعث شد که تموم درها رو بروی خودم ببندم. و به جای ناله کردن بگردم سراغ راه حل.

  25. سلام و درود
    تمرین دیالوگ نویسی بهم کمک کرد که اشکال کارم رو متوجه بشوم و بتوانم دقیق تر روی کارهایی که تعیین کرده ام تمرکز کنم.
    اولویت دادن به 3 کار مهم باعث میشه که در طول روز بهتر بتوانم برنامه خود را پیش ببرم و دیگر دچار احساس اجحاف یا خود سرزنشی نمی شوم. طبق برنامه و با کمک تکنیک 5 تا 5 دقیقه وقتم را تنظیم می کنم و گاهی از سطح خرد به سطح متوسط یا بزرگ هم می رسد.
    از این بابت خوشحالم.
    ممنون از شما استاد عزیز که همیشه خردمندانه راهنمایی می نمایید.

  26. من مدتی بود که روی کتاب 101 ایده کار می کردم اما یک روز در میون، گاهی هم دو روز یک بار انجامش می دادم و به زحمت این ایده ها به 36 ایده رسیده بود که ده تاش رو همون روز اول نوشته بودم و بقیه هم همینطوری هر وقت که به ذهنم خطور کرده بود اما با برنامه کلاس دیروز تصمیم گرفتم این کار و دو کار دیگه که مرتب ازشون طفره می رفتم رو تو الویتم قرار بدهم و بعد از نوشتن صفحات صبحگاهی این سه تا رو با دیالوگ نویسی قبل شروع کارها انجام دادم. این دیالوگ نویسی برای من خیلی جالب بود انگار داری به یکی گزارش می دی و اون یه نفرم با دقت داره به حرفات گوش میده و بهت راه حلم میده و وقتی تنبلی میکنه جلوت وایمیسه و بهت گوشزد میکنه که داری کم کاری می کنی و هلت میده تا کار رو درست انجام بدی. خلاصه که توی این دو روز توی هرسه تا کارم موفق بودم و مخصوصا توی نوشتن ایده ها برای خودم حداقل سه ایده رو گذاشتم و امروز به ایده 48 اونم با شرح و بسط کامل رسیدم که تجربه بسیار ارزشمندی بود. سپاس از رهنمودهای ارزشمندتون.
    ولی یه اتفاقی هم افتاده که توی انجام بقیه لیست یکم اهمال کار شدم و میگم اگه انجام دادی که چه خوب ندادی هم حتما وقت کافی نداشتی فدای سرت و یه جوری دارم خودم رو توجیه میکنم.

  27. من تجربه گفتگو با خودم را بیشتر در صفحات صبحگاهی دارم. البته باید بگویم که بیشتر در قالب مونولوگ بوده تا دیالوگ‌نویسی. اما تاثیر شگرف بسیاری بر آرامش ذهنی و تخلیه روانی‌ام داشته و اغلب راهکار گره و مشکلی که برایم ایجاد چالش و دغدغه نموده را در همان گفتگو پیدا کرده‌ام. چرا که ازطریق صحبت کردن درباره موضوع مدنظر، قدرت احاطه بر آن بخشی که در حالت عادی برایم روشن و شفاف نبوده را پیدا کرده و قادر شده‌ام که به تصمیم‌گیری بهتر و منطقی‌تری درخصوص آن مساله دست یابم.
    امروز هم که به سخنان استاد گوش می‌کردم به ذهنم رسید با ایجاد پرسش و پاسخ در حین دیالوگ‌نویسی قبل از شروع به کار، لایه‌های عمیق‌تری از موضوع در ذهن شکافته شده و پاسخ‌های بهتری نیز دریافت خواهیم کرد. نسبت به زمانی که از بیرون بخواهیم به آن نگاه کنیم که به احتمال زیاد یک نگاه سطحی و اجمالی خواهد بود.

  28. باسلام و احترام:
    استاد عزیزم من تا الان۱۲۰ ایده برای توسعه فردی نوشتم اما وقتی میخوام چند سطر توضیح بنویسم احساس میکنم ارزش کلامم کم شده چند بار نوشتم و دوباره پاک کردم به نظرتان چه کار کنم مقاومت کنم و بنویسیم ویا به همین تیترها اکتفا کنم؟
    خواهشمندم راهنمایی بفرمائید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *