تجربهنگاری جلسۀ دوم سمپوزیوم توسعه فردی:
- در دومین جلسۀ سمپوزیوم از نوشتن کتاب حرف زدیم.
- قرار گذاشتیم تا هر کداممان تا پایان سمپوزیوم کتاب توسعۀ فردی خودمان را بنویسیم و منتشر کنیم.
- هدف ما از نگارش کتاب نظم دادن به آموختههایمان است.
- کتاب ما باید قالب و ساختار مشخصی داشته باشد. تلاش میکنیم 101 ایدۀ خودمان برای توسعۀ فردی را فهرست کنیم و سپس دربارۀ هر کدام حداقل 3 سطر بنویسیم.
- برای نوشتن این کتاب از منابع گوناگونی الهام میگیریم.
- مهمترین بخش این چالش بهروزسانی سالانۀ کتاب و انتشار ویراست تازهای از آن است. بنا داریم هر سال با توجه به دانش و تجربیاتی که کسب میکنیم کتابمان را بازنویسی و ویرایش کنیم.
- کتابها میتوانند به صورت کاغذی یا الکترونیکی منتشر شوند؛ اما حتما باید به صورت عمومی منتشر شوند.
نقلقول:
آموختن یک کار است،
نظمدادن به آموختهها کاری دیگر.
تمرین:
از تجربۀ شروع نگارش کتاب بنویسید. چه حسی نسبت به انجام این کار دارید؟
92 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
[…] از روند نوشتن کتاب «۱۰۱ ایدۀ من برای توسعۀ فردی» […]
سلام. شروع 101ایده برای من دابتدا دورازدسترس بود اما باتردید شروع کرده ام. البته ایده های من فقط توسعه فردی نیست. تاحالا پانزده ایده نوشته ام. درحقیقت برنامه های کاری ام هستند ولی حالا انتظام یافته اند وهمه روزه جلوی چشمم هستند. برای انجامشان طبق برنامه روزانه جدی تر شده ام ویادم نمیروند. وصدالبته افزایش هم می یابند. حالا ازروی فهرست صفحه خاصی به هرکدام میدهم ومیزان پیشرفت وچالشهای پیش رورایادداشت میکنم. که باز محتاج برنامه هستند. درواقع ممنون ازشما که برنامه پویایی ارایه دادیدهمچون دیگرپیشنهاداتتان. درمورد زمان بندی برنامه تا پایان سال هنوزکاری نکرده ام چون فکرمیکنم شایددرجریان کارتغییرکنند. اما بازهم فکرمیکنم تعیین بازه زمانی خالی ازلطف نخواهدبود
درود استاد کلانتری عزیز
همیشه در آغاز کاری هزاران بهانه برای انجام ندادن در ذهنم ردیف می شود؛ بهانه هایی مثل دست بردار، تو که اینکاره نیستی!! آخه کتاب نوشتن مگه بچه بازیه؟؟ اما شروع کردم و همون برداشتن قدم اول کافیه تا همه اون بهانه ها خط بخورن. ممنون که با این پیشنهاد کمک کردید تاتی تاتی پا به دنیای نویسنده ها بگذارم. هدفی که سالهاست رویامه ولی همین بهونه ها نذاشته برم دنبالش
درود و روز بخیر
آموختن یک کار است، نظمدادن به آموختهها کاری دیگر!
جمله بالا را عاشقانه میپرستم! مشکل من هم اهمال کردی در انجام کارهایم است! در پی آنم با شناخت بیشتر خود در کتابی بنام « 101نکته برای اهمال کاریهایم»، چراغی بدست بگیرم و با لبخند به جستجو و بررسی ۱۰۱ مورد و راه حل برای اهمال کاریهایم در درونم بپردازم!
بسیار بسیار مسرورم و شاکرم که کائنات بمن فرصتی داد تا در چنین سمپوزیومی، در کنار استادی توانا و کاردرست شرکت نمایم و به شناخت باگ های وجودم بپردازم!
بهترینها، همراه با سلامتی و شادکامی را برای شما و تیم قدرتمندتان، آرزو دارم.
باسلام به استاد عزیز:
استاد من واقعا نمیدانم باچه زبانی خدارا شکرو ازشما تشکر کنم.
همیشه به این مطلب فکر میکردم که چطوری تجربیات باارزش زندگی خودم را با دیگران به اشتراک بگذارم. اصلا نمی توانستم آن ها را به دیگران انتقال بدهم و نمی دانستم از چه تریبون و یا از کجا شروع کنم. اما شما با معرفی این روش جواب همه سوالات مرا دادید. ازشما بسیار متشکرم و امیدوارم بتوانم حق مطلب را ادا کنم.
بااجازتون من 110 نکته را نوشتهام ولی هنوز باید پخته و ساخته و پرداخته شود.
دوتا سوال دارم:
سوال اول: آیا متن را اول شخص بنویسم یا دوم شخص یا سوم شخص ؟ به نظرشما کدام بهتر است؟
سوال دوم: آیا میتوانم اسم کتابم را عوض کنم؟ مثال 110 کلید برای رسیدن به گنج و….
سوال سوم: آیا میتوانم بجای 101 مطلب صدوده مطلب، بنویسم؟
ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید.
سلام به دوستان و استاد گرانقدر با شنیدن این ایده نوشتن کتاب ابتدا شروع کردم به برانداز شخصی که چطور میتونم یه کتاب بنویسم و حرفی برای گفتن داشته باشم اما فقط این جمله استاد که تاکید داشتن کمال گرایی ممنوع رو سر لوحه کارم قرار دادم وبدون ترس شروع کردم به نوشتن و نگران قضاوت نبودم چرا که قرار براین شد که این کتاب رو برای توسعه فردی خودم بنویسم و اگه نخواستم چاپ کنم هر سال تغییراتی رو دراون اعمال کنم وشروع کردم به نوشتن اول در نوت گوشی هرجا بودم مطلبی به ذهنم در ناخودآگاهم از راه میرسید مینوشتم وبعد به لب تاپ منتقل کردم زمانی که خودم رو در حال تایپ اولین کتاب خودم میدیدم اعتماد به نفس عجیبی پیدا کردم که چند سال اخیر کمتر تجربه کرده بودم شدم یه دانشجوی فعال و در خودم هویتی تازه پیدا کردم 👌👌👌👌🙏🙏🙏🙏