- جامعه سطحیتر و شتابزدهتر شده است.
- هجوم اطلاعات به فلج مغزی منجر میشود.
- یادگیری، ضروری اما ناممکن به نظر میرسد.
- بیشتر نوشتهها خوانده نمیشوند.
- بهترین نوشتهها به صورت سطحی مرور میشوند.
- مخاطب از متن طولانی و پاراگرافهای بلند میترسد.
- نمیتوان فرم نشر کاغذی را عیناً در فضای آنلاین نیز تکرار کرد.
- آیا باید نوشتن مطالب بلند را کنار گذاشت؟
- یا باید به طور اساسی در شکل ارائه مطالب تجدیدنظر کرد؟
- برای مخاطب آنلاین، باید به روشهای تازه اندیشید.
- بر خلاف تصور، ویدیو و صوت حوصلۀ بیشتری میخواهند.
- متن را میتوان در کسری از ثانیه زیر چشم گذاشت.
- اما در فایل صوتی یا ویدیو، مرور در یک نگاه امکانپذیر نیست.
- دلیل موفقیت توییتر بهعنوان یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی، جملات کوتاه است.
- باید به قالب جملات کوتاه بهعنوان یکی از مهمترین تاکتیکهای تولید محتوای دیجیتال فکر کرد.
- جملات کوتاه در مخاطب احساس سهولت مطالعه را ایجاد میکنند.
- یادداشتی که میخوانید، نمونهای از نوشتن یک ایدۀ واحد در قالب جملات کوتاه و منفصل است.
- برخی جملات، کوتاه و برخی دیگر کوتاهتر است.
- کوتاهتر، خواندنیتر است.
- دوست دارید با همین فرم برای این مطلب یک کامنت بنویسید؟
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
روش من برای ریختن ترسم از کاغذ سفید
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
15 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
۱-سلام و صد سلام حضور انورتان
۲-می دانستید که شما معرکه اید در آموزش نویسندگی؟؟
۳-من عمیقا مسرورم از آشنایی باشما
۴-از کودکیم زمانی که شاید مادر شما تازه متولد شده بوده اند من عاشق نوشتن بودم و از چهارم دبستان خاطره نویسی می کردم
۵- شما ولی مرا به سمت جدی گرفتن خودم در نوشتن راهنما بودید
۶- خدا می داند برای کسب درآمد و تولید محتوا و کپی رایتینگ مریدتان شدم
۷-به امید اینکه همه اهدافم محقق شود
۸-زندگانی بر وفق مراااد استاد شاهین خان کلانتری نازنین
۹-🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام شکوه خانم نازنین
شما خیلی ماه و عزیز هستید.
همیشه با خوندن کامنتهای پر مهر شما سرشار از شادی میشم.
ایشالا که همیشه شاد و سلامت باشید.
[…] جملات کوتاهی دربارۀ جملات کوتاه […]
[…] نوشتن برای مخاطب آنلاین ظرافتهای خاص خودش را دارد. اگر خواندن پاراگرفهای طولانی کار دشواری به نظر نمیرسد، در یک متن اینترنتی شاید خواندن یک جملۀ بلند هم برای مخاطب سخت باشد. (+) […]
سلام عرض میکنم خدمت شما جناب کلانتری.
خدا رو شکر که ۲ سال سایت و کانال شما رو دنبال میکنم.
سوالم در این مورد است:
برای نوشتن جملات کوتاه، چه اصولی رو باید رعایت کنیم؟
پاسخ به سوالم رو در نوشته های سایتتون دیدم، اما فکر میکنم راهنمایی و سرنخ هایی که خودتون ارائه میکنید راهگشا خواهد بود.
درود مهدی عزیز
قبلاً در این رابطه جیزهایی نوشتم. ولی به بهانۀ سوال تو بزودی یه پست اختصاصی در این رابطه مینویسم حتما.
برقرار باشی.
درود.
خوبه، اما فقط برای خبر.
توییتر هم برای چنین چیزی ساخته شد.
جملات کوتاه یا متن کوتاه هر دو برای تهیه شعار و اخبار به کار می روند.
این موارد هم برای تولید تصمیم آنی یا بهتره بگیم اغوا و داغ کردن هستند.
تولید محتوای آموزشی با پیام های کوتاه تاثیر خوبی نداره،
چون آموزش فرایند پخته شدن رو دنبال میکنه نه داغ کردن.
و اینکه کوتاه در صورتی خوبه که کم هم باشه به لحاظ تعدد،
در غیر این صورت همان هجوم اطلاعات و فلج مغزی و سطحی شدن و… رو به همراه میاره.
موضوع بندی مطالب و افزایش تیترهای یک مطلب هم به نوعی چنین رویکردی داره.
فقط با این کار ما به طور اجباری به فرد دستور به استراحت مغزی و تفکر در مورد مطالب گذشته رو میدیم
که فرد احساس خستگی نکنه.
همان افزودن خط های خالی در بین مطالب که خودتون در یکی از پست ها فرمودید.
البته آموزش با مطالب کوتاه هنگامی که پاسخ به سوال باشه در خلال یک سیر میتونه خوب باشه.
و نیز برای تذکر و یاد آوری.
دریاتان بی کران.
بدرود.
دوست خوبم
حرف شما درسته.
ولی من دارم از یه مجموعۀ به هم پیوستۀ جملات کوتاه حرف میزنم.
بخشی از مهمترین کتابهای فلسفی با همین فرم نوشته شدن.
درود.
اتفاقا کتب فلسفی و کلامی دارای جملات پیچیده و الفاظ نا مانوسی هستند و این هم به خاطر ذات فلسفه و کلام هست و اصلا علم کلام یکی از دلایل نامگذاریش به این اسم (کلام) به همین خاطر است.
اگر منظور شما از کتاب های فلسفه که به روش دیالوگ نوشته شده اند می باشد، این همان پرسش و پاسخ هستند که به صورت یک سیر منطقی و روش دیالکتیکی تدوین شده اند -که البته یکی از علایق بنده هم هستند- که غالبا یا بهتره بگم تماما دارای متن های طولانی است که گاه حتی پاراگراف هایی طولانی در حد یک صفحه دارند و نیز اینکه بدون عنوان و موضوع خاصی هستند (به استثنای سوال ابتدایی یا موضوع ابتدایی).
فلسفه یعنی استدلال و دلیل و نه شعار و شور.
جملات کوتاه خوبند اما برای هر کاری نه.
جملات کوتاه به متن حالت خطابه می دهند که این برای متون آموزشی مناسب نیست و حتی برای متون روایی هم سبب دلزدگی و خشکی متن می شود.
شبهاتان پر نور.
بدرود.
اولاً این فرض شما غلطه: کتب فلسفی و کلامی دارای جملات پیچیده و الفاظ نا مانوسی هستند.
دوماً تا زمانی که مجموعهای از کتابهای متعددی که با این فرم نوشته شدن رو ندیدین چطور میتونین نظر قطعی بدین؟
من از فرم دیالوگ حرف نزدم. من دارم از فرم جملات قصار و گزینگویهها میگم.
صرفاً چند نمونه برای مطالعه بیشتر:
غروب بتها-نیچه
پژوهشهای فلسفی-ویتگنشتاین
و
حکمتها-لاروشفوکو
تاملات-مارکوس اورلیوس
این مطلب هم شاید براتون مفید باشه:
گزینگویه، کوتاهترین فُرمِ جُستار
درود.
کتب بزرگ فلسفی یعنی کتبی که در آن استدلالات و تعاریف عقلی باشد و نه مجموعه ای از ادعاهای شعاری و غالبا متناقض. این افراد در ادبیات غرب شاید فیلسوف باشند اما تعریف ما (بخوانید بنده) از فیلسوف فردیست که برداشت خود از جهان و هستی را بیان میکند آن هم با استدلال عقلی و نه اینکه صرفا ادعاهایی در مورد هستی بیان کند و با مثال هایی تجربی و ناقص ادعای خود را به اصطلاح ثابت کند!(این رو هم باید اضافه کرد که معنای فلسفه و فیلسوف در ادبیات غرب متفاوت از تعریف ما از آنهاست).
ثانیا این افراد کتبشان ترجمه شده است و نمیتوان کوتاهی جملات مترجم را دلیل بر کوتاهی جملات نویسنده اصلی دانست.
سوما اگر شما کتاب چه باشد آنچه میخوانندش تفکر؟ (نوشته مارتین هایدگر) یا کتاب های فلسفی از نوع داخلیش رو بخونید فکر کنم منظورم رو از فلسفه و کتب فلسفی متوجه شوید. و ایضا چند کتاب کلامی هم به اونها اضافه کنید.
در مورد گزین گویه یا جستار. با توجه به این تعریف:
یک گزینگویه، آخرین حلقۀ یک زنجیرۀ طولانی از تفکرات است.
Marie von Ebner-Eschenbach
که از
http://tahereshafiei.com/گزینگویه،-کوتاهترین-فرمِ-جُستار/
استخراج شده دقیقا تایید حرف های گفته شده در مورد مناسب نبودن اینگونه متون برای آموزش است و اینکه این موارد برای کتب فلسفی مناسب نیستند و تنها برای تیترها و خلاصه ها میتوانند مناسب باشند. زیرا فلسفه بیان فرایند تفکر و استدلال عقلیست و نه صرف گفتن نتیجه به دست آمده(که معلوم نیست چگونه و با چه مقدماتی حاصل شده).
البته این رو هم اضافه کنم که مقاله ارجاعی شما رو بنده قبلا مطالعه داشته ام.
در کل ما تا تعریف درستی از جمله کوتاه و کارکرد اصلی آن نداشته باشیم نمیتوانیم جایگاه اصلی آن را مشخص کنیم.
و اینکه اگر قائل به این شویم که میتوان متون سنگین حاوی جملات طولانی را تبدیل به متون سبکی که حاوی جملات کوتاه هستند کنیم این فرایند نیازمند تفکر طولانی و استفاده از کلماتی پیچیده هستند (به جهت پر معنایی و چند وجهی بودن) که اگر از این هم چشم پوشی کنیم باعث بزرگی متن می شود که در نهایت مقصود ما که همان کوتاهی متن باشد حاصل نمی شود.
خلاصه عرایض بنده:
جملات کوتاه خوب هستند اما برای متون آموزشی و فلسفی کلامی و هر متنی که با بیان و استدلال سر و کار دار مناسب نیستند. به جهت طولانی شدن متن و نارسایی آن.
قلوبتان پر فروغ.
بدرود.
من کماکان معتقدم شما به حرف من توحه نکردید:
من دارم از مجموعۀ جملات به هم پیوسته صحبت میکنم: «مجموعۀ جملات کوتاه به هم پیوسته»
حالا من متوجه نمیشم که چرا اصرار دارید قاطعانه ثابت کنید که برای «آموزش» نمیشه از جملات کوتاه بهره گرفت.
درود.
منظور بنده از آموزش تنها به آموزش فلسفه و کلام محدود بود آن هم آموزشی که منجر به نظریه پردازی بشه (دکترا) و نه هر آموزشی. یعنی به بیان دیگه آموزش عمیق و نه صرفا حفظ و تصور یک سری الفاظ و اصطلاحات.
با این حال من خودم هم طرفدار جملات کوتاه هستم و در این چند ساله به جهت عادت کردن به این سبک از نوشتن، برگه های کاغذ رو به قطعات A6 تبدیل میکنم تا قسمت های سفید کمتری اسراف بشه (به جهت اینکه به جمله نویسی در هر سطر عادت کردم و تقریبا بعد از اتمام هر جمله ای به خط بعدی میرم که منجر میشه خیلی از قسمت های صفحه کاغذ (کاغذ های بزرگ) بی مصرف بمونه).
عمرتان عمران.
بدرود.
با سلام و احترام
¤ انسان امروز دچار احساس کاذب همه چیز دانی شده است
¤ اکثر افراد رغبتی به مطالعه عمیق ندارند
¤ محتوای آموزشی در بستر زمان با رشد جوامع پیچیده تر شده
¤ انسان کم حوصله خواهان سادگی و کوتاهی همراه با جذابیت است
¤ یادگیری نیاز خفته روح بشر است
¤ ذهن انسان همیشه به دنبال راهها و مطالب کوتاه و میان بر است
¤ شعر نمونه بارز جملات قصار است گاهی یک مصرع حاوی یک دنیا پیام است
¤ مغز جملات قصار را یک فرمان لازم الاجرا تلقی میکند راز تاثیر گزاری ادیان و کتابهای مقدس در این است
¤ گاهی خود گمگشتگی باعث هنگ شدن انسان میشود که با فرامین کوتاه خودشناسی بازیابی میشود
¤ محتوا در عین کوتاهی و سادگی باید متناسب با نیاز و سلیقه مخاطب باشد
¤ فهم جملات قصار برای مغز به راحتی هضم غذای سبک برای معده است
●هر آنچه می نویسم مشق نویسندگی ست.
●من فقط می نویسم که بنویسم و اهمیتی به اینکه نوشته هایم خوانده شوند نمیدهم.
●من قبل از تولد با خالقم عهد بسته ام که در این زندگی با نوشتن، رسالتم را به انجام برسانم.
●مسئولیت من نوشتن است و مسئولیت خداوند جذب مخاطبانی ست که رسالت من کمک به آنهاست.