هشدار برای کبرا 11 و سایر بچههای محله: من خودم هم کم عوضی نبودهام، پس لطفاً به ریش و گیس مبارک نگیرید.
من فکر میکنم کسی که میکوشد ناتوانی آدمها را به آنها اثبات کند، مصداق بارز یک آدم عوضی است.
من بارها و بارها افرادی را دیدهام که به خاطر افاضات آدمهای عوضی ذوق و انگیزهشان فروکش کرده.
ذوق آدمها حفاظت میخواهد، تشویق و مهربانی میطلبد.
مگر عمر آدمها چقدر است که به خودمان اجازه میدهیم آنها را دنبال کردن علایقشان ناامید کنیم؟ هر کسی اجازه دارد در فرصت کوتاه حیات به هر کدام از علایقش بپردازد. چه کسی ما را به نگهبان شاکی مجتمع هنرها و مهارتها تبدیل کرده؟
اصلاً این به یک پُز تبدیل شده که برخی برای عمیق نشان دادن خودشان به سخت جلوه دادن برخی کارها بپردازند. آدمهایی که طرفدار طرز فکر تخت و ایستا هستند و گمان میکنند همه چیز باید از پر قنداق به آدمی پرچ شده باشد. آدمهایی بیاعتقاد به قدرت کار و کوشش و اشتیاق آدمی.
مثلاً همین نوشتن و نویسندگی را ببینید. من نمیدانم چرا باید اصرار داشته باشیم که دیگران را به خاطر طول و عرض و ارتفاع استعداد نویسندگیشان نگران کنیم. آقا جان، خانم جان، طرف عشقش کشیده بنویسد. نویسندگی که ارث بابایت نیست. بگذار هر کسی نویسندهای باشد شکل خودش و به شیوهای که دوست دارد و میتواند بنویسد. بگذار هر کسی هر طور که دوست دارد حالش را ببرد. چه کسی به ما اجازه داده برای هر چیزی دیوار بسازیم و مدام از بنبستها بگوییم؟ از اینکه ناظم سختگیر مدرسه دیگران باشیم چه سودی میبریم؟ اگر بلد نیستی برای دیگران راه را هموار کنی، اقلکم سد راه آنها نشو. قرار نیست دیگران قربانی گرههای کور روانشناختی تو باشند.
به خودم میگویم:
کاش کمتر عوضی باشم.
من هر چند وقت یکبار برای دوستانم ایمیلی میفرستم که در آن جدیدترین جملات الهامبخشی را که خواندهام به اشتراک میگذارم. اگر به دریافت این نامهها علاقه دارید فرم زیر را پر کنید:
[sibwp_form id=2]
58 پاسخ
سلام،خوبین؟
من از سال ۱۳۹۷ تا الآن مشغول نوشتن هستم،مطالب آموزنده در قالب شعر،داستان،جمله و… مینویسم
چطور میتونم با نوشتن و وبلاگ کسب درآمد کنم؟
درود
پیشنهادم خوندن سلسله مطالب بخش تولید محتوای سایته؛
آموزش تولید محتوا
سلام داشتم یه کتاب ترجمه میکردم ،برای این کلمه((abusive man))دنبال معادل میگشتم ،مردهایی که به همسراشون بد دهنی می کنند ،فحش میدن،تحقیر میکنند،اونها رو نادیده می گیرن…
فکر میکنم کلمه عوضی خیلی مناسب باشه
نظر شما چیه؟
درود ژیلا
به نظر من هم خوبه.
سایت خوب و مطالب خوبی دارید
موفق باشید
سلام!
باورم نمیشه هنوز آدمایی مثل تو وجود دارند! بدون نقطه ی تاریکی… انقدر آزاد و پر مایه! که به استعدادشو، مهارتشو، تجربه شو مرز و محدود نمیکنه که تو سایه ی اون بتونه به خودش بباله. آفرین که هستی!
دنیا
دنیا جان
نظر لطف شماست.
من خیلی خوشبختم که دوستان عزیزی مثل شما دارم.
برات زیباترین لحظهها رو آرزو میکنم.
یادداشت های جالب و خیلی عجیبی دارید!
سلام بر شاهین عزیز :
عوضی ها که قطعا” این مطلب رو نمی خونند، یعنی نمیبینند که بخونند.
ولی برای خود ما خوبه که عوضی ها رو بشناسیم و براشون یه گوشمون در بشه و یکی دروازه!
سعی کنیم عوضی نباشیم.
دقیقا این حرفی که زدین خیلی خیلی درسته اتفاقا همیشه از شما بعنوان انسانی یاد میکنم که یک آکادمی نویسندگی خیلی بزرگ ساخته و هرکسی میتونه توی این آکادمی خودش باشه. متاسفانه داخل شبکههای مجازی شاهد این موضوع هستم که افراد زیادی میان و تعریفهای بسیار سخت و گنده گنده برای نویسندگی میذارن تا حدی که یک نوجوان یا یک کودک اگر بخواد بنویسه از اینکار شرمسار میشه. واقعا از شما ممنونم که انقدر قشنگ گفتی : هرکسی که مینویسه، نویسندست. تمام
سلام رامتین عزیزم
خیلی خوشحال شدم از خوندن کامنتت، و کامنتت بهانهای شد برای دیدن سایتت، و سایتت بسیار برام جذاب بود.
اینجا بهت لینک دادم: دوستان من
باز هم برای من بنویس. خوشحال میشم.
خیلی لطف کردین واقعا غافلگیر شدم. البته سایت به توصیه خود شما راه اندازی شد. امیدوارم اتفاقات بهتری برام رقم بخوره. من تو زندگیم تا دلتان بخواهد استاد داشتم، مدرسه، دانشگاه و… اما شما اثرگذار ترین فرد زندگیم شدین…
عزیز دلمی رامتین جان. سپاس از مهرت.
شروعت که عالیه. میدونم در ادامه میتونی حسابی بدرخشی.
سلام آقاشاهين ماخيلي خيلي زياد به شما اول وبه فکرباز شما دردرجه دوم ارادت داريم . از اون زماني که من راوبقيه رابه نوشته هاي صبحگاهي دعوت کرديدتابقيه راه فکرمن به فکري خلاق تغييرکردومن خودم رامديون سخنان وافکارزيباي شما مي دونم .اين رااز ته دل مي گويم وابداقصد پاچه خواري نداشته وندارم .فقط بيشتر پيام هاي اخير شما گوياآمده توي قسمت هايي که شايد از ايميل پريده .تعريف شما از آدم عوضي عالي بود ماروتنها نگذاريد واز زلال افکار زيبايتان بهره مندمان سازيد . خداوندهرآن چه رانيکو تر است سرنوشت ونصيب شما سازد.
سلام
سپاس از مهر شما دوست بسیار نازنین و خوبم.
با این متن خیلی احساس نزدیکی کردم. چون خودم هم یکی از همون عوضیها بودم، ولی برای خودم..
اما
خوشحالم که فعل جملهی بالا برای گذشتهست (بودم)
چون دیگه نیستم.
هم مینویسم، هم به شدت آدمهای اطرافم رو تشویق میکنم به نوشتن!
و از این بابت هم باید ممنون ِ استادِ از راه ِ دورم باشم 😊
مرسی واقعا استاد..
سلام
دولتشاهي هستم
خيلي دوست دارم بنويسم امانميدونم راجع به چي بنويسم.
سايت هم طراحي كردم،اما هنوز محتواش آماده نكردم،انقدرفكرمي كنم سرم درد ميگيره.
اگركمكم كنيد ممنون ميشم.
سلام نسرین عزیز
این دو مطلب رو مطالعه کنید. بعد اگر سوالی داشتید با جزییات برام بنویسید:
صفحات صبحگاهی
آموزش تولید محتوا
آخ که چقدر برای دیگران می بریم و می دریم و می دوزیم و می بافیم …چرا؟
وقتی که مال خودم را دکور خانه قرار داده ام و هر روز بر روی آن دستمال نم دار می کشم !
وقتی که اگر کسی خدایی ناکرده یک پر بر روی آن بیندازد و یا میلی متری جابه جایش کند ، دیگر صدایمان از زور گلو درد و دست هایمان از زور خون نای هیچ کاری را ندارند …
درست است جناب کلانتری ؛
ما برای خود یک مادر هستیم و برای عالم و آدم ؛ به قول شما : نگهبان شاکی مجتمع هنر ها و مهارت هاا !
سلام
شاهین جان سلام. بسی دلم برایت تنگشده بود. همینالان که داشتم مینوشتم دلم برایت تنگشده بود فکر کردم که چقدر عصر دیجیتال عصر خوشگلی است که لازم نیست روی کاغذی بنویسم و بروم اداره پستی و نامه را ارسال کنم و شش هزار سال نوری منتظر بمانم که پیام دلتنگیام ارسالشده یا نه..
بگذریم.
آدم برایت بنویسم که بدانی همیشه یکی از امیدهای زندگی من هستی. هر وقت از کار تولید محتوا دلسرد میشوم کافی است با یک کلیک به شهر پر شروشور شاهین سری بزنم و امید زندگی در من ریشه بدواند.
و اما در مورد این پست هم همین چند وقت پیش خواهرم در جلسات آموزش نویسندگی نویسندهای شرکت کرده بود. انگار هر کس داستانی را باید در طول یک هفته مینوشت و بعد سر کلاس میخواند. تعریف میکرد میگفت یکی داستانش را خواند و دیگران چنان بر او باریدن که وقتی نشست نمیتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد و مدام گریه میکرد. الآن که این متن ات را خواندم کیف کردم که نوشتی مگر نویسندگی ارث پدرمان است که مدام بر اینوآن میکوبیمش. بگذاریم دیگران هم بنویسند اصلاً بد بنویسند چه اشکالی دارد؟ من که فکر میکنم همینکه واژهها زنده میمانند کافی است.
بگذریم
در آخر اینکه
جدیداً نامه برایمان نفرستادی؟ یکم ذوقزده شویم و عشق کنیم؟آیا قصد ارسال نامه نداری؟
سلام گیلدا جان
چقدر خوشحالم کردی با اینکه کامنت زیبا و پرمهرت.
من همیشه صفحۀ خوب تو رو دنبال میکنه تو اینستاگرام. برام بسیار الهامبخشه. مایه افتخاری.
نامه رو هم جشم. بزودی یکی جدیدشو هوا میکنم.
مرسی که هستی.
🌸🌸🌸
درود بر شما
مگر هنر طول و عرضی دارد که کسی بخواهد آن را اندازه بگیرد و سپس نتیجه بگیرد که هنر من کوتاه است یا بلند ؟
باید با چنگ و دندان از ذوقمان مراقبت کنیم
سلام به استاد عزیزم.
استاد، من مشکلی برام پیش اومده که لازم دونستم براتون شرح بدم چون که فقط شما نویسنده ای در اطراف من هستید و کسی به جز شما منو درک نمی کنه.
استاد مشکل من اینه که وقتی در حال نگارش کتابم (:داستان_فانتزی:)هستم هر چه قدر که ایده نو و جذاب باشه خود به خود از ایده ام ناامید می شم وهرچقدر صفحه که تایپ کرده باشم، از کتاب ناامید می شم و به سراغ ایده جدید می رم. استاد از کجا بفهمم که این ایده کلیشه ای نیست و خواننده از اون خوشش میاد؟
امیریوسف عزیز
این یه بخش طبیعی از کاره.
واقعاً نمیشه چیزی جز این گفت: زمان لازمه. کار کن. باید سالها بخونی و بنویسی تا بتونی کمی رضایت داشته باشی از کارت.
کاش کمتر عوضی باشم،
هم در ارتباط با دیگران و هم در ارتباط با خودم.
چرا ناظم سختگیر مدرسه خودمان باشیم، وقتی میتوانیم معلمی دلسوز و مهربان باشیم؟!
باید سعی کنیم مهربانتر باشیم، با خودمان و دیگران.
دقیقا استاد…ما علاوه بر اون «منتقد درون» یک «عوضی درون» هم داریم که باعث میشه سد راه دیگران بشیم…ای کاش همه بتونیم این دو بخش رو مهار کنیم…
سلام:فقط همینو بگم که حرفاتون خیلی به دلم نشست.
سپاس.
سلام
بینهایت سپاس حمید نازنین
عالی بود، ولی متاسفانه خیلیا فکر میکنن با مشکل دار نشون دادن طرف مقابلشون و تضعیف روحیه خودشونو بی مشکل و کامل نشون میدن که بنظرم این از نقص و کمبودیه که از درون دارن و جبرانش یکم سخته، امیدوارم روزی برسه که همه نسبت به هم احساس و آرزوی خوبی داشته باشیم و هیچ وقت برای جبرانش دیر نشده باشه
کاش کمتر عوضی باشیم، اما متاسفانه مدام بیشتر و بیشتر عوضی میشویم، و انگار که در یک مسابقه شرکت کردیم ، فکر میکنیم هر چه بیشتر ، تواناییها و نقاط قوت دیگران را زیر سوال ببریم، خودمان توانمندتر به نظر میرسیم.
متاسفانه،من هم یک نفر از بهترین دوستانم مدام منو سرکوب میکرد که نوشته هات رو هر کسی میتونه بنویسه ،جوری از نوشتن دلسرد شده بودم که چند ماهی دست از نوشتن برداشتم،و بعد از دریافت راهنمایی های شما امیدوار شدم و قلم و دستم قوت گرفت ،و اینبار نوشته هام بیشتر به دل خواننده نشست،اول خیلی از شما سپاسگزار هستم و دوم خیلی خوشحال هستم که وبلاگ و صفحه ی اینستا گرام شما رو دنبال میکنم
من هم خیلی خوشحالم از اینکه اینجا هستید. 🌸
خیلی جالب بود. شما دقیقا عنوان هایی را انتخاب می کنید که آدم را به خواندن ترغیب می کند. از خودتان شروع می کنید و به خودتان ختم می کنید. عالی بود.
سپاس از توجه شما مهناز جان
سلام استاد عزیز لینک دو تا از نوشته هام که به پیشنهاد شما بخشی از روزم رو از زبان سوم شخص نوشتم و خیلی زیبا با ویرایش ازش داستان خیلی کوچکی ساخته شد البته شاید هم از نظر ادبی اصلا داستان نباشه اما برام خیلی لذت بخش بود، دوست داشتم اینجا هم برای شما هم به اشتراک بگذارم. برام خیلی انگیزه بخشه وقتی تمرینی رو انجام میدم که حتی چرایی و دلیلش رو نمی دونم اما بعد از انجامش و نتایجی که می بینم مخصوصا برای من که هیچوقت علاقه آشکاری به نوشتن نداشتم خیلی بهم شوق و شادی میده
خواهرزاده ای دارم که از ریاضی متنفر بود اما یه روز مجبور شد به کلاس بره و بعد از یکسال از اون کلاس بهم گفت بعضی معلم ها آدم رو به درسی علاقمند میکنند که هیچ وقت فکرش را هم نمی کرده. دیروز بهش میگفتم من هم اون معلم خودم رو پیدا کردم. تشکر استاد عالی و مهربون و البته خیلی صبور
داستان کوچک فانوس
https://farnazqaed.ir/%d9%81%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%b3/
داستان کوچک کوچک ساحل
https://farnazqaed.ir/%d8%b3%d8%a7%d8%ad%d9%84/
هر دو مطلب رو باز کردم تا بخونم فرناز جان.
بینهایت سپاس از مهرت.
تو از بهترینهایی.
سلام استاد عزیز
لینک یکی از نوشته های تازه ام
ترسناکترین چیز دنیا | شهامت غلبه بر ترس – الهام گرفته از تمرین کلاس هزار و یک محتوا
https://farnazqaed.ir/%d8%aa%d8%b1%d8%b3/
عالی بود فرناز جان
تو اگه بیشتر و بیشتر بنویسی به جاهای فوقالعاده درخشانی میرسی.
این روحیه شما عالیه. ممنون بخاطر نوشتههای خوبتون.
منم با اینکه خودم تازه چند ماه هست که با خواندن مطالب شما و گفتههای ارزشمندتون تشویق شدم که مداوم بنویسم، سعی کردم به هرکدوم از زبانآموزهام که دوست داشتند بنویسند روحیه بدم و تشویقشون کنم. مثلا قول دادم نوشتههای آنها را در سایتم یا کانال تلگرام خودم بگذارم و خیلی خوشحالم که آنها هم نوشتن را شروع کردند. این به خودِ آدم انگیزه میده که قویتر پیش بریم.
البته شاهین جان، همهی ما یک عوضی درون هم داریم که خودمون رو اذیت میکنه
سلام
خیلی به جابود گفته هاتون
اتفاقاهمین امروزمن داشتم همین اشتباه
میخواستم به طرف ثابت کنم که عوضیه ممنون که یاداوری کردیمیکردم د
من هم بدلیل بعضی از این حرفای آدم های عوضی باعث شده استعدادم هم کور بشه ولی چه کنیم دیگه استاد چی بگیم بهشون ؟ امیدوارم همه با تشویق بتونند به هم دیگه امید و استعداد عرضه کنند .
میدانی خانواده انتخاب کردنی نیست. مثل در مسجد میماند. ناچاری بپذیری. در خانوادههایی که عوضی دور هم جمع شدهاند و عوضی زندگی کردهاند، تاوانش میشوند بچههایی مثل من که تازه در آستانهی بزرگسالی کاسهی چه کنم چه کنمشان قرار است وارونه بر خاک بیفتد تا بفهمند کجا ایستادهاند و میتوانند از کجا شروع کنند و این بسیار دردناک است. آخر مگر چقدر عمر میکنیم؟
اتفاقا اولین باری که تو بچگی شعرمو برای خونوادم خوندم بهم خندیدن…من اون زمان عاشق شعرهای مریم حیدرزاده بودم و کلی تلاش کرده بودم که به سبک مریم بنویسم… از اون روز به بعد دیگه شعر طولانی ننوشتم…حس کردم که استعدادشو ندارم… زمان ما مثل الان بچه هارو بخاطر همه چیز حتی اجابت مزاجشون نابغه نمیدونستن.. یا الان خیلی جدی میگیرن یا زمان ما خیلی شوخی میگرفتن😂
دقیقا مشکل های ما همینه،احساس رو به شوخی میگیریم در صورتی ک ممکنه با اشخاص دیگه هم حس و حال باشیم و برای کسی موثر باشیم
استاد جانم با عرض پوزش فکر میکنم که میخواستید بنویسید هموار ولی نوشتید همراه.. اگر اشتباه میکنم به بزرگی خودتون ببخشید
سلام لیلا جان
کلاً اون بخش اشتباه بود. چیزی هم جاافتاده انگار. ویرایشش کردم. بینهایت ممنونم که گفتی.
چه خوب گفتی شاهین جان
به نظر میاد هر کدوم از ما آدم عوضی در زندگیمون کم تجربه نکردیم. آدمهایی که برخی از اونا خیلی به ما نزدیک بودن و بخشی از صدای درونی ویران کننده ما، حاصل افاضات ایشان بوده.
به همین خاطر، ما با قسمت عوضی درون خودمون هم گیریم.
شاید بهترین کاری که می تونیم برا خودمون بکنیم این باشه که این قسمت عوضی درون خودمون رو کوچیک و کوچیک تر کنیم.
احتمالا با کوچیک شدن این قسمت، رفتار آدمهای عوضی با ما، اثرش کم و کم تر میشه.
زنده باد آرش جان
دقیقا. باید عوضی درون خودمون رو هم خاموش کنیم.
خیلی زیبا بود و دلنشین و تلنگری تا به علایق خودمون و دیگران احترام بگذاریم.
سپاس فرناز نازنین
بسیار عالی 👏
چقدر باید مراقب ذوق و انگیزه ی خودمون باشیم . مثل کمیاب ترین و گران قیمت ترین داشتمون . هر چقدر قدر نعمت خودمون رو بدونیم ، اون رو برای آدمای دیگه هم ، تمام و کمال میخوایم .
ممنون از شما برای فکر قشنگ و قلم روانتون
زنده باد مریم خانم عزیز
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید.
بی نهایت سپاس از مهر شما.
جناب کلانتری سلام
اتفاقا در بخش پرسش و پاسخ همین الان هزار کلمهی امروز رو براتون ارسال کردم که اگر افتخار بدید و بخونید ممنون تون میشم. تازه بعد از ارسال بود که فهمیدم جای این جور چیزا توی مدرسهی نویسندگیه. شرمنده.
البته این هزار کلمه هم بی ربط به نثر یومیه امروز نیست.
به به چه عالی. حتما میخونم علی جان. زنده باد.
اونی که همیشه می خواهد تو را با تاریک ترین بخش های وجودت رودر رو کند. قبلا خیلی ازش ناراحت می شدم ولی الان ازش ممنونم.
بسیار عالی گفتید احسنت برش