تا همین چند وقت پیش درگیر عنوان های پر طمطراق بودم. در دوره نوجوانیام بعضی از نشریات از من به عنوان کم سن ترین کارتونیست حرفه ای ایران نام می بردند، چنان از این عنوان لذت می بردم که زیر تک تک آثارم سنم را هم مینوشتم.
طی دوران مدرسه افتخارم این بود که تنها اتاق تخصصی کاریکاتور را در طول تاریخ مدارس ایران راه اندازی کرده ام.
زمانی سعی میکردم جزو لیست جایزه بگیرها باشم، در صدها جشنواره داخلی و خارجی کاریکاتور شرکت کردم و در بیش پنجاه جشنواره پیروز شدم. تا اینکه از تندیس و جایزه هم سیر شدم و دست از جشنواره بازی کشیدم.
زمانی هم دوست داشتم از پرکارترین کارتونیست های مطبوعاتی ایران باشم، و طی بعضی از سال های اخیر در طول یکسال بیش از سیصد کارتون از من در رسانه ها منتشر شد، تا اینکه چند وقت پیش از آن کار هم دست کشیدم.
فکر میکنم اگر به همان روال ادامه می دادم بعد از مدتی به تب و تاب ثبت رکوردی در گینس می افتادم.
چند روز پیش یکی از دوستانم گفت تو الان جوان ترین سردبیر مجلهای سراسری در ایران هستی.
راستش دیگر هیچ لذتی از این نوع عنوان ها نمیبرم.
دیگر مثل قبل نیستم که با راه اندازی هر سایت یا مجله ای، دنبال آن باشم که که عنوان اولین و تنها ترین و بی نظیرترین در خاورمیانه و… را به آن بچسبانم. حالا بیش از هر زمان دیگری چنین عنوان هایی را مضحک می دانم.
یاد ولع افراد مسنی می افتم که همچنان دنبال این هستند تا هر طور شده عنوانی را کنار نامشان بگنجانند : پدر دارچین ایران، سلطان قالپاق ایران، مرد اول کله پاچه ی ایران و…
حالا یادگیری دقیق کارهای مورد علاقه ام و انجام آنها طبق استانداردهای ذهنیام را، به هر عنوان پر زرق و برقی ترجیح میدهم.
2 پاسخ
بله انسان تا وقتی چیزیو بدست نیاورده ، براش خیلی جذاب و دست نیافتنیه. همینکه بدستش میاره از چشمش میافته !
سلام . اتفاقا من میخوام به دوست عزیز و با سواد خودم یه لقب سلطانی انهم در این موقع هبه کنم . لطان عیال . نه اینکه عیال واقعی داشته باشد . تو منو بیشتر یاد یک خصلت علی میندازی . در هر صورت وقتی ادم افکارش بزرگ میشه لذتت هایش هم فرق می کند . دیروز کاریکاتور و نام .امروز تفکر و کتاب . خدا فردایمان را بخیر کند یک دفعه بانگ انالحق نزنی تو .