چرا نوشتن مهم است؟

چرا نوشتن مهم است؟

بخش‌های قبلی پروژۀ ۱۰ جمله را اینجا بخوانید.

 

۱

وقتی همه چیز را در خلوت خودت می‌نویسی، دیگر با پرگویی و نقل افکار منفی‌ات مزاحم دیگران نمی‌شوی. دستاورد بزرگی نیست؟

 

۲

نوشتن همان دوستی‌ است که سال‌ها انتظارش را می‌کشیدید.

 

۳

روز به روز که می‌گذرد بیشتر به این پی می‌برم که مؤثرترین راه جلوافتادن و پیشرفت پایدار، تولید محتوا است.

 

۴

بسیاری ذهن را به میمونی پریشان تشبیه کرده‌اند که بین افکار و خیالات مختلف، مدام از این شاخه به آن شاخه می‌پرد. با آزادنویسی و برون‌ریزی ذهنی روی کاغذ، حرکات این میمون را از حالت نامرئی به مرئی تبدیل می‌کنی؛ و این‌جوری با کند شدن سرعت پرش میمون، ذهنت نظم می‌گیرد و آرام می‌شوی.

 

۵

هر وقت از بیکاری احساس گناه نکردی و از خوابیدن عمیقاً لذت بردی، حس و حال بهتری نسبت به خودت پیدا می‌کنی.

 

۶

برای نوشتن یک کتاب غیرداستانی خوب در موضوع موردعلاقه‌تان، نیازی نیست که نویسندۀ خوبی باشید. فقط باید زیاد بنویسید و بخش‌های کمی از آن را برای انتشار انتخاب کنید.

 

۷

برای انجام کارهای اثربخش نیاز به هیچ مجوزی نیست. این شما هستید که باید مجوز اصلی را برای کارهایتان صادر کنید، نه هیچ‌کس دیگر.

 

۸

ما فقط باید از یک چیز به شکل بی‌رحمانه‌ای کار بکشیم: مغزمان.

 

۹

کپی رایتینگ قرار نیست فقط در خدمت فروش چیپس و پفک باشد، تو برای ترویج علایق و ایده‌هایت نیاز داری تا مثل یک کپی‌ رایتر بنویسی.

 

۱۰

از نشانه‌های بارز کله‌پوکی گذاشتن 3 یا تعداد بیشتری علامت تعجب در انتهای جملات است!!!

 

#چالش_۱۰جمله

بعد از خواندن این مطلب چه‌کار کنم؟

می‌توانید «استفاده بهینه از جملات قصار» را بخوانید.

عضویت در کانال مدرسه نویسندگی در تلگرام

 

17 پاسخ

  1. سلام دوباره خدمت شما
    به نظر شما این جمله سرآغاز چه نوع داستانی است؟رمان یا …
    گنجشک آواز سر می دهد، پرستو از زمستان برگشته و به استقبال بهار میرود.گهگاهی صدای هوهوی باد و هیاهوی کلاغ ها سکوت باغ را میشکند.
    به وبلاگ جدیدم سربزن
    nevisandeh.loxblog.com

  2. سلام آقای کلانتری بزرگوار
    یه سوال داشتم، به نظر شما با رایانه نوشتن بهتر است یا دست نویس؟
    چون من خودم قبلا تجربه دست نویسی داشته ام.
    راستی اپلیکیشنتان را درست کرید

    1. هر دو خوبه.
      برای نویسندگی حرفه ای بیشتر تایپ کنید.
      هنوز سراع اپ نرفتم. گرفتارم.

  3. درود بر کسی که زمخت ترین کلمات هم در دستش چون موم نرم چکش خورده است
    جمله 4 را خیلی دوست داشتن چون حس همیشگی ام که برای اولین بار آن را بصورت نوشته می دیدم
    متاسفانه خیلی کمتر به وبلاگ ارزشمندتون سر میزنم ولی خدا رو شکر هروقت هم سر می زنم ساعتها شگفتزده می شوم. مشغله کاری فرصت دهد جر سر کوی وبلاگت جایی ندارم.
    با آرزوی بهترینها برای شما
    استاد گرامی
    سخن

    1. سلام جهان عزیز
      بی نهایت ممنونم بابت محبتت.
      خوشحالم که دوستان نازنینی چون شما دارم که یک کامنتشون به دنیاها می‌ارزه.

  4. سلام!
    کاملا با این جمله موافق هستم:
    «برای نوشتن یک کتاب غیرداستانی خوب در موضوع موردعلاقه‌تان، نیازی نیست که نویسندۀ خوبی باشید. فقط باید زیاد بنویسید و بخش‌های کمی از آن را برای انتشار انتخاب کنید.»
    و اما یک تداعی درباره کپی رایتینگ:
    چند سال پیش، در قطار فیلم «آشنایی با لیلا» رو دیدم. فیلمنامه این فیلم رو شادروان عباس کیارستمی نوشته بود. داستان فیلم درباره یک تبلیغات چی است که برای بازاریابی محصولات دیگران، ایده پردازی می کند. شاید دیدن این فیلم برای دوست داران و دست اندر کاران کپی رایتینگ مفید و جالب باشه.

    1. سلام سعید عزیز
      دلتنگت بودم.
      چقدر خوب که این فیلم رو پیشنهاد کردی ببینم. خیلی کنجکاو شدم.

  5. سلام من از بعضی کلمه ها حس خوبی نمی گیرم و ببخشید که نظرم رو می گم
    چیزی که الان یادمه کلمه خریت و کله پوکی هست و امثالشان
    ولی مثل همیشه می ستایم استادم را که بسیار ازش یاد می گیرم

    1. سلام الهام جان
      مرسی که نظرت رو برام نوشتی.
      خوشحالم که دوستان خوبی مثل تو دارم که نظرشون رو صریحاً بهم میگن.

  6. برای کسی که از نویسندگی بیش از هر کاری لذت می‌برد، نوشتن راهی برای تخلیه فشارهای زندگی است، راهی برای تسکین دل‌آشفتگی‌ها، راهی برای نظم بخشیدن به ذهن و برای گفتن بی‌صدای حرف‌هایی که در دلش مانده. موضوع نوشته‌ها هر چه که باشد، خود نوشتن برای یک نویسنده از هر چیزی اهمیت بیشتری دارد.

    در ضمن، به غیر از گذاشتن سه علامت تعجب در پایان جملات، اشتباهات متداول دیگری هم وجود دارند که واقعا با دیدن‌شان اعصاب آدم به هم می‌ریزد. باید تلاش شود که این اشتباهات تا حد امکان کاهش یابند.

    1. سلام به بهراد نازنین
      چقدر زیبا نوشتی: خود نوشتن برای یک نویسنده از هر چیزی اهمیت بیشتری دارد.

  7. ســــــلام شاهین عزیز
    عالـــــــــے بود اما مورد ده را متوجه نشدم، یک پیشنهاده؟ یا اینکه یک نباید؟
    اما حکایت من:
    کلمات هم ناز می کنند، همینکه می خواهم کنار هم قرارشان دهم…
    همینکه دوست دارم جمله ام زیباتر شود،کلمات خودشان را گم وگور می کنند.
    وبعضیا هم برای خالی نبودن عریضه مشابه می فرستند.
    که جمله هایم قشنگ نباشند.
    چه کنم کلمات هم مراشناخته اند.
    بارها گفته ام می خواهم بروم جایی که که فقط خودم باشم وخودم
    بنشینم ونگاه کنم.
    چند روز پیش بود کنار دریا بودم می خواستم تاصبح، که نه تاروزها آنجا بنشینم وخیره شوم به دریا
    اما نشد.
    حالا که حرف به اینجا رسید،حتی گاهی می خوام، بروم بیابان زندگی کنم وساعتها بنشینم و نگاه کنم.
    اما نمی شود. که نمی شود.
    در من کلمات مرده اند!یا این مرز افسردگی است؟
    نمی دانم.
    ….
    #مهــــــــــرگان

    1. مورد 10 یک نباید است مهرگان عزیز
      قلم خیلی خوبی داری.
      وبلاگ راه انداختی ای دوست جان؟

  8. سلام ,مثل همیشه عالی ,سایه قلم تان بر روی کاغذ مستدام !!!!!!!!
    🙂
    با جمله ۵ مخالفم، ما ادم ها همینطوری راحت طلب و بیکار طلبیم با جمله شما تشویق میشیم:-)

    1. سلام نرگس خانم عزیز
      ممنون از محبتتون.
      جمله 5 رو برای آدم های بیش فعال و معتاد به کار گفتم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *