چرا گاهی اوقات گفتههای من درباره نوشتن اغراقآمیز به نظر میرسد؟
چون به راستی تاثیری که نوشتن در زندگی من داشته بیش از حد انتظارم بوده است.
با تمرین نوشتن، فقط نوشتههای ما بهتر نمیشود. تمرین نوشتن یعنی تسط به واژهها؛ و با تسلط به کلمهها:
از حقوق خودمان بهتر دفاع میکنیم؛
با ظرافت بیشتری عشق میورزیم؛
آرامش عمیقی را تجربه میکنیم؛
ایدههای تازه تولید میکنیم؛
تصویر روشنتری را از آینده میسازیم؛
و با افراد خوشفکر ارتباط برقرار میکنیم.
اینها همه تنها بخشی از شگفتیهای نوشتن است.
مهم نیست چه چیزی مینویسم.
فقط کافی است واژهها را به صورت مکتوب تجربه کنیم.
فرهنگ مکتوب منجی ذهن ماست.
2
بخشی زیادی از امروز در مسیر زنجان گذشت. توی راه با حافظ سروکله زدم و چندتایی هم عکسنوشته برای اینستاگرام ساختم. گوش دادن به فایل نوروزی محمدرضا شعبانعلی هم که حسابی دلچسب و عقلچسب بود!
نوشتن در کوچه و خیابان و جاده و بیابان عادتم شده؛ دیگر مثل قبل چندان حساس نیستم که خلوت و آرامشی برای تمرکز پیدا کنم.
البته کماکان یادداشتهای سایت را توی خلوت مینویسم. ولی در کل تجملگرایی محتوایی را کنار گذاشتهام. اینجوری خیلی راحت میتوانم در هر وضعی که هستم قلم و کاغذ را بیرون بیاورم و به ایدههایم شکل بدهم. میدانم اگر دست نجمبانم خیلی از ایدهها مثل لیموشیرینِ پارهشده شده زود تلخ میشوند و از مزه میافتند!
الان که این سطرها را مینویسم، به لپتاپم دسترسی ندارم، منم و یک موبایل. اما با همین یک موبایل خیلی کارها میشود کرد.
شاهرخ مسکوب میگوید ایرانی بودن با همه مصیبها، به زبان فارسیاش میارزد. من هم میخواهم بگویم زندگی در این روزگار، با همه تشویشها و دردسرهایش، با وجود اینترنت میارزد.
برای من اینترنت همیشه منشأ خوشی، رشد و روابط خوب بوده. درست است که استرس زیادی را به خاطر ذات رسانه تحمل میکنم. اما این اینترنت بوده که به من اجازه داده افکار و علایقم با هزاران فرد خوش ذوق و خلاق در سراسر ایران (و فارسیزبانهای سراسر جهان) به اشتراک بگذارم.
باری. برگردیم به حافظ. من چهار پنج جلد دیوان حافظ دارم. به خاطر اینکه وقتی با ماژیک هایلایت به جان یکی از نسخهها میافتم، عذاب وجدان کمتری داشته باشم.چرا اصرار دارم حافظ را بخوانم؟ راستش نه دنبال رمز و راز خاصی هستم، نه میخواهم با ازبر کردن ابیات حافظ برای خودم اعتبار بخرم. من شیفتۀ بازی حافظ با واژهها هستم. مثلاً مصرعی مثل این قلقلکم میدهد:
یکیدوتا توییت تازه هم نوشتم که برایتان نقل میکنم:
۱
زندگی بی معنی است؛
وجود بعضی چیزها آن را بیمعنیتر هم میکند.
از جمله وجود سیاستمدارها، تلویزیون و استوری اینستاگرام!
۲
انس با کسی گیر که به نزدیک اوست هر چه تو را میباید.
تذکرةالاولیا
۳
تلاش برای گفتن یه حرف تازه سخته؛ ولی بیشتر از هر چیز دیگهای آدم رو رشد میده.
پیشنهاد:
دورههای حضوری و آنلاین نویسندگی و تولید محتوا
شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
6 پاسخ
سلام استاد بسیار خرسندم از اینکه نوشتن مسیرم را برایم نمایان کرد استاد ارجمندم
من یه تازه واردم امروز که سرکار نبودم وتا الان توی خونه با تمرینهای درس اول ودوم پوستم داره کنده میشه آخه من به استفاده از سایت ونوشتن هزارکلمه توی ورد واردنیستم.حسابی روزم رو پر کرد اما خود کرده را تدبیر نیست(هم شوخی وهم غر😂)
سلام حبیبه خانم نازنین
نگران نباشید.
با آرامش و لدت و قدم به قدم پیش برید.
من در کنار شما هستم.
ممنون کهبا عشق کنارتکتمون هستید
سلام ممنون ازسایت خیلی خوبی که داری من یکی خیلی استفاده می کنم.بااجازه ات یک مزاحی هم داشته باشم.
وقتی میام توسایتت آمدنم باخودمه ورفتنم باخداست.
یکی دیگه یکی دیگه ” ”
وقتی میام…………………..انگار که میخوام کاموا گره خورده ای بازش کنم ازاین لینک سردرمیارم بعدمی بینم ازجایی دیگه سردرآوردم
درود نسرین گرامی
باعث خوشحالیه که چنین حسی دارید.
براتون زیباترین لحظهها رو آرزو میکنم.
🌷