به‌حساب یک پست جدید

همکاری داشتیم که در هر جمله‌ای که می‌گفت دو سه تا «به‌حساب» هم می‌چپاند.

«به‌حساب الان دارم آماده می‌شم برم خونه. به‌حساب دیگه دلم نمی‌خواد این کارو بکنم. به‌حساب اینا آدمی نیستن که بشه روشون حساب کرد.»

علاقۀ من به زبان سبب شد تا با حساسیت بیشتری به این قبیل کلمات و عباراتی که در گفتارمان به کار می‌بریم توجه کنم. مچ خودم را بارها در حال استفادۀ بی‌حساب از این چاشنی‌های بیخودی کلام گرفته‌ام. برای کسی که می‌خواهد بنویسد چنین حساسیتی مفید و آموزنده است.

باری، دیدم زنده‌یاد هرمز انصاری، در کتاب «نگوییم…بگوییم» چه هوشمندانه از این موضوع گفته است:

برخی تکیه‌ کلام‌هایی دارند که لابه‌لای گفته‌هایشان بسیار می‌آورند -نه فقط وقتی گیر می‌کنند، که حتی وقتی می‌خواهند -به اصطلاح- روان حرف بزنند.
این تکیه‌ کلام‌ها -از آنجا که بی‌ضرورت، خود به خود، فکر نشده و نسنجیده می‌آیند- گاه گفتار را دچار خدشه‌های جدی می‌کنند و مفاهیم نامطلوب و ناصوابی به بار می‌آورند.
از آن جمله‌اند:
«به اصطلاح»، «در واقع»، «در حقیقت»، «فی‌الواقع»، «واقعاً»، «راستش»، «فرضاً»، «فرض کنید»، «به‌حساب»، «الان»، «ما»، «شما»، «اینا»، «به‌قول معروف»، «عرض کنم»، «عرض شود که»، «اتفاقاً»، «تصادفاً»، «ببخشید»، «برعکس»، «چیز»، «در نهایت»، «منتهای مراتب»، «نهایتاً»، «کلاً»، «اصولاً»، «اکثراً»، …
خوب، شخصیت معتبری را دعوت کرده‌اند تا یک کنگره بزرگ علمی را افتتاح کند. ضمن خوشامدگویی می‌گوید: “در محضر شما … به اصطلاح اندیشمندان!”
یعنی شما که دانشمند نیستید؛ ما به شما «دانشمند» می‌گوییم.
کما این‌که یک کسی، در رد صلاحیت علکی دیگری -که اسمش به دانشمندی در رفته است- ممکن است بگوید: “این به اصطلاح دانشمند.”
و اگر پزشکی، با تشخیص غلط، موجب مرگ بیماری شود، اطرافیان متوفی، با اهانت، می‌گویند: “این به اصطلاح پزشک!”
حالا فکر کنید اگر مسئول بلندپایه‌ای -که سخنان او همزمان روی آنتن خبرگزاری‌ها می‌رود- با نام بردن کشورهایی چند، بگوید: “این کشورهای به‌اصطلاح دوست…” مترجمان زبان‌های دیگر چه ترجمه می‌کنند؟
با استاد گرانمایه تاریخدانِ ناریخ‌شناسی -در گفتگویی- بگوید: «اتفاقاً، نظریۀ این نظریه‌پردازان را تاریخ تأیید می‌کند.” که به اعتبار گفته‌های ایشان نه اتفاقی نیست، که قانومند نیز هست.

پی‌نوشت:

منظور این نیست که از هیچ تکیه‌کلامی استفاده نکنیم، بلکه از سرعادت آن‌ها را در جای اشتباه به کار نبریم.

 

چند نوشتۀ پیشنهادی: 

8 پاسخ

  1. من کسی‌که مدام بگه 《به‌حساب》ندیده بودم یا شایدم حواسم نبوده.
    چند روز بعد خوندن این پست، یه ویدئو می‌دیدم که یه آقایی بین حرفاش می‌گفت به‌حساب، به‌حساب، به‌حساب. همین الان که دارم می‌نویسم حرصم گرفته. نتیجه؛ هدردادن به‌حساب از مثلن دردناک‌تره.

  2. درود استاد کلانتری دوست داشتنی.
    از وقتی که نوشتن را موضوعی فراتر و مهم تر از تفنن و رفع نیاز یافتم روی به کارگیری کلمه ها حساس شده ام و به این نتیجه رسیده ام که کلمات را باید به اندازه و به جا استفاده کرد. به نظرم نوشتن بیماری های پنهان کلام و گفتار را به بهترین شکل ممکن درمان می کند.

  3. تكيه كلامها وقتي حتي به جا استفاده شود ،اما زياد تكرار شود ،ذهن فرد مقابل را خسته ميكند تا جاييكه شنيدن مطلب اصلي از دست و گوش آدم در ميرود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *