▽
خوشبختی چیزی جز آرامش ذهن نیست.
-مارکوس سیسرو
▼
در طول روز مجبورم برای رسانهها و برنامههای مختلف ایده و محتوا تولید کنم. گاهی فشار ذهنی و جسمی خستهام میکند، اما من از این فشار و خستگی لذت میبرم. کار مورد علاقۀ ما کاری نیست که خستهکننده و پرفشار نباشد، کاری است که تحمل دشواریهای آن هم برایمان شیرین است.
▽
خواندن کتاب برای بار دوم و سوم باعث جذب بیشتر اثر در روح شخص میشود.
-کلاریسا پینکولااستس
و من امشب میخواهم برای روی وسوسۀ خواندن کتابهای تازه پا بگذارم و «متفکران روسِ» آیزایا برلین را برای بار دوم بخوانم و از ترجمۀ درخشان نجف دریابندی بیشتر و بیشتر بیاموزم.
▼
گُلِ وقت امروز صرف دوره تولید محتوا شد. این دوره خوبتر از تصورم پیشمیرود، و این به دلیل ذوق و همت اعضای کلاس است، نه من.
یکی از جملاتی را که در اسلاید کلاس امروز آوردم برایتان نقل میکنم:
“زندگی شما مهمترین داستانی است که برای تعریف کردن دارید.”
-آنت سیمنس
▽
عنوانی بعضی کتابها به آدم هزار ایده میدهند: «تبسمها و تاسفها» اسم خلاقانۀ کتابی از زندهیاد منصور کوشان است.
▼
هر روز صبح سه مرتبه با صدای بلند این نقلقول چخوف را بخوانید:
«بهتر است از تشریح حالت روحی شخصیتها بپرهیزیم. باید این امر را از طریق کنش قهرمانها به خواننده انتقال داد.»
-ژان کلود کارییر، کتاب تمرین فیلمنامهنویسی، ترجمۀ نادر تکمیل همایون
▽
10 پاسخ
سلام
سپاس از نکات بسیار آموزنده تون.
ممنونم مهدیه عزیز
میدونم پرسشی که دارم خیلی کلی هست ، اما میخوام بدونم اصل مواقعی که میشه حالشون رو شرح داد چه مواقعیه؟
البته خودم تا حدودی درک کردم ولی راهنمایی شما بهم بیشتر کمک میکنه .
سپاس از سایت پرمایه تون .
سلام فرناز عزیز
دقیقاً متوجه سوالت نشدم.
منظورم اینه بهتره چه مواقعی تو داستان به جای شرح شخصیت از راه کنش هاشون ، احوالات درونشون رو بیان کنیم ؟ مثلا : احساس سردرگمی و پوچی داشت .
دقیقا پاشنه آشیل داستان نویسی همین کنش های قهرمان هست:((( چون تنها کسی که میتونه با قهرمان و کاراکترهای داستان مستقیما گفتگو کنه تا درکشون کنه، فقط نویسنده است! بعد از اون بار مسئولیت انتقال و تبدیل این ادراک به اتفاقات و واکنش ها بازم متوجه نویسنده است! خدایا خودت کمک کن :)))
انسان فعالی چون شما قابل تقدیر است🦋🌼🦋از شما بسیار میآموزم
سلامت باشی ویدا جان
ارامش ذهن یعنی خوشبختی
تعریف جالبی از خوشبختیه!
عالی بود اقا شاهین