- اینکه صرفاً نوشتن دربارۀ یک موضوع را بهعنوان مزیت محتوایی در نظر بگیریم کافی نیست.
- صرف تولید مقاله دربارۀ یک موضوع، تضمینی برای موفقیت در بازاریابی محتوا نیست.
- آیا نوشتن مقالهای که کس یا کسان دیگری نیز بهراحتی میتوانند عین آن را بنویسند تمایزی ایجاد میکند؟
- اینکه جملات درستی بنویسیم و مقالۀ استانداردی تولید کنیم، موفقیت محتوای ما را تضمین نمیکند.
- اگر ده نفر دیگر هم مقالهای با موضوع مقالۀ ما منتشر کنند، نقطه تمایز محتوای ما چه خواهد بود؟
- آیا نوشتن مقاله کافی است؟
- چه چیزی یک مقالۀ عادی را از یک مقالۀ منحصربهفرد و تأثیرگذار متمایز میکند؟
- اگر حوزۀ تخصصی ما از مقالات مختلف اشباع شود، چگونه میتوانیم خودمان را نشان بدهیم؟
- اگر نمونههای مشابه پست شما وجود دارد، پس چرا این مقاله را نوشتید؟
- تولید یا تمایز؟ در بازاریابی محتوا بیشتر روی کدامیک از گزینهها تمرکز کنیم؟
هر ده جملۀ بالا، برای گفتن یک مضمون واحد تلاش میکنند. حتی شاید هیچکدام از آنها هنوز به کیفیت مطلوب نزدیک نشده باشند و نیاز باشد تا دهها جملۀ دیگر نوشته شود.
از میان جملات گوناگونی که میتوان برای بیان هر مضمون نوشت، تنها یکی دو جمله است که جان کلام را به بهترین شکل ممکن منتقل میکند.
وقتی از رنگآمیزی محتوا صحبت میکنیم، معماری جملات معمولاً کماهمیتتر از حد لازم در نظر گرفته میشود. در صورتی در اولین ملاقات خواننده با متن، این جملات هستند که موفقیت یا شکست رابطه را تضمین میکنند.
در شکل ایدهآل، جملۀ اول باید منجر به خوانده شدن جمله دوم بشود و همین روند یکنفس تا پایان متن ادامه بیاید.
بنابراین یکی از اصلیترین نشانههای تنبلی محتوایی، اکتفا به اولین جملهای است که برای بیان موضوع به ذهن میرسد.
قطعاً این یادداشت هم با سختگیری بیشتر روی ساختمان جملات، میتوانست به بنای مستحکمتری تبدیل شود.
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
یک واقعیت تلخ دربارۀ تولید محتوا+واقعیت شیرین!
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
5 پاسخ
سلام…
تکلیف بعدیم در زمینه نوشتن مشخص شد !
از این به بعد سعی میکنم با چندین کانال شبکه مغزم رو روی صفحه کاغذ پخش کنم !
یا…
از این به بعد سعی میکنم تا از ایده های بازیافتی خودم دست ساخته های خلاقانه تری بسازم …
یا …
از این به بعد سعی میکنم تا هر بار با یک نمای جدید خانه قدیمی ایده هایم را باز سازی کنم
یا ….
آفرین
تو اعجوبهای.
همین که تمرین رو با نوشتن کامنت شروع کردی یعنی که قدرت یادگیری و عملگرایی عجیبی داری.
درود شاهین جان.
نمیدونم این نقل قول ربطی به اینجا داره یا نه، ولی از زبان «احمد محمود» رمان نویس فحل در زبان فارسی، خوندم که می گفت(نقل به مضمون):
“اوایل نویسندگی، «چه» نوشتن برام مهم بود و در کتابهایی که می خوندم دنبال مفهوم و حرف اصلی نویسنده بودم، به خاطر همین تکنیک زیاد مهم نبود برام.اما هر چه گذشت ،به «چطور» نوشتن بیشتر و بیشتر دقیق شدم و اونوقت بود که معماری کار و درست و خوب نوشتن شد اصل اول نوشتن من ”
فکر کنم این نکته همیشه بوده و هست و ذوق و هنر هم در همین پرداخت شخصی از ايده های همیشگی و همه جایی ست.
سلام توحید عزیز
چه نقل خوبی.
بله، ذهن نویسنده هر چقدر پختهتر بشه، بیشتر به چگونه گفتن گرایش پیدا میکنه، تا اینکه صرفاً درگیر چه گفتن باشه.