امروز اولین جلسۀ کارگاه تولید محتوا برگزار شد.
فکر برگزاری این کارگاه پس از برگزاری کارگاه بداههنویسی در ذهنم شکل گرفت. بازخوردهای مثبت آن کارگاه دلگرمکننده بود و گمان کردم تداوم این حرکت میتواند تاثیر زیادی بر بهرهوری و خلاقیت نویسندگان و محتواگران داشته باشد.
در اولین جلسۀ کارگاه تولید محتوا 5 تمرین متفاوت داشتیم که هر کدام بخشی از مهارتهای یک محتوانویس را تقویت میکنند.
اولین تمرین نوشتن نامهای به خود بود. در این نامه دربارۀ نوشتن به خودمان پند و اندرز دادیم.
دومین تمرین نوشتن طبق الگوی بازاندیشیِ «بود» بود! با این الگو تجربیات خودمان را به محتوا تبدیل میکنیم.
سومین تمرین نوشتن سی جملۀ کوتاه دربارۀ یک موضوع خاص بود.
در چهارمین تمرین نوشتن یک کتاب غیرداستانی را آغاز کردیم.
واپسین تمرین به داستانسرایی اختصاص دارد، و در آن بر اساس یکی از کهنالگوها طرح یک داستان را نوشتیم.
هر جلسه از کارگاه صد دقیقه است. جزئیات برگزاری آن را میتوانید در صفحۀ فراخوان کارگاه تولید محتوا بخوانید.
کامنتهای این مطلب به تجربیات اعضای کارگاه در نخستین جلسۀ این رویداد اختصاص دارد.
36 پاسخ
اولین جلسه عالی بود. خیلی راحت آنچه را استاد گفت می نوشتم انگار هیچ مانع ذهنی نداشتم و ایده ها به راحتی به روی کاغذ می آمدند. حس خیلی خوبی بود که با هم می نوشتیم. انگار اجبار شیرینی بود که دوست نداشتم از بقیه عقب بیفتم
اول دراین مورد بگویم امروز که بعد پنج جلسه ی محتوا متوجه شدم که می توانم درمورد کارگاه وتجربیاتم بنویسم.ساعتهای خوشی را هنگام نوشتن ،مخصوصا باهم نویسی ،طی می کنم .اصلا نمی دانم زمانم چگونه می گذرد،با هیجان می نویسم،رهای رها
اولین روز این کارگاه خیلی هیجان داشتم ونیمه های کلاس گذشته بود که همسرم آمدند برای صرف ناهار من هم مجبور شدم کلاس را ترک کنم وبعد متوجه شدن که عجله دارم برای حضور در کلاسم حساس شدن وبا هزار ویک بهانه نمیزاشتن من وارد کلاس شوم واز آن روز به بعد مجبورم هیچ عکس العمل خاصی نشان ندهم وحساسشان نکنم
اول بگویم عالی،عالی،عالی بود
حس دانش آموزی رو داشتم که سر کلاس مورد علاقش نشسته و عاشقانه گوش می دهد.با اینکه دستم کند است وبیشتر از یک صفحه نتوانستم بنویسم ولی حس نابی رو تجربه کردم .هیچ وقت فکر نمی کردم به این سادگی بتوانم بنویسم .سالها بود از حضور در کلاس این قدر لذت نبرده بودم .کلاس به حدی برایم جدی بود که استرس داشتم انگار روبه روی استاد کلانتری نشسته ام ودرحال امتحان دادن هستم .ممنون از کلاس عالی استاد کلانتری ،تمام سعی خود را خواهم کرد تا نهایت استفاده ولذت را از این دوره ببرم.
اوّل از همه این را بگویم که خیلی خوشحالم چون بعد از مدت کوتاهی دوباره به دنیای نوشتن برگشتم و آن را جدی گرفتم.
همهی تمرینهای این جلسه دلچسب و دلنشین بودند ولی من تمرین داستانپردازی را بیشتر از همه دوست داشتم به این خاطر که یک طرح داستان طنز و جالب خلق کردم و احتمالاً میتوانم از دل آن یک داستان کوتاه بیرون بکشم.
در آخر جملهای از تمرین سوم برایتان مینویسم:
«کتابی را که دوست نداری پاره نکن، آن را هدیه بده به فردی که دوستش دارد تا کتابی که تو دوستش داری، پاره نشود.»
سلام 🌸
وی بسیار دلش احاطه کامل بر امور تولید محتوا را میخولست.
نشسته بود و استوریهای اینستاگرامش را بالا و پایین میکرد که رسید به استوریهای میم-ت.
دید او دارد راجع به تولید محتوا میگوید، گوشهایش تیز شد،میم-ت گفت: من دو نفر را در حوزهی تولیدمحتوا به شما معرفی میکنم، نون_عین و شاهین کلانتری.
جنابِ میم_ت خیلی هم بیتعارف بود با این عزیزان.
به شدت حواسش به این نامها جلب شد و استوریها و اینستاگرام را به وری نهاد و رفت دست به دامان عالیجناب گوگل شد.
این دست به دامنی، را سرِ هر شوقِ به دانستنی انجام میداد و اصلا علت دلشورهاش بابت فیلترِ کاملِ اینترنت جهانی هم زین سبب بود، که بعدا یعنی بعد از فیلترینگ، جواب سوالهایش را کجا بجوید و بیابد.
سرتان درد نیاید، پس از سرچِ نامِ آن دو عزیز، و همینکه چشمانش به مطالبِ سایتِ shahinkalantari.com افتاد مانند کودکیهایش که در ظهرهای بهاری، کتلتهای خوشمزهی مامان، بسیار او را در بالکنِ مشرف به حیاط و در کنار شاخههای درخت گیلاس که خودشان را به بالکن ط دوم رسانده بودند، مشغول خوردن و غرق لذت میکرد و در رؤیا فرو میبرد، با خواندن مطالب و کامنت گذاری و انجام تمرینات پیشنهادی صاحب سایت، هم غرق در لذت و شادی میشد.
باری،
از سایت شاهین کلانتری رسید به اینستایش و از آنجا دوباره برگشت به سایتش و از هر دوی اینها به دورههایش.
از همان اولین دوره که اتفاقا خیلی هم پر استاد و طمطراق و شلوغ و محتوا آلود بود، مرشدش را شناخت و دنبال کرد و گذشت و گذشت و گذشت تا رسید به دوره «کارگاه تولید محتوا»
یک سال و سه ماهی از اولین روزهای آشنایی با سایت فوق و صاحبِ آگاه و خلاقش میگذشت.
در باره کارگاه خواند.
دانستن راجع به انواع محتوا و تولیدش بسیار اثرگذار و اعتلا بخش بود برایش.
تصمیم برای ثبت نامش نهایی شد.
فیالحال اولین جلسه را از دست داد.
چراا؟؟؟
زیرا به قول میم-الف دوره در دوره همه چیز را قاتی کرده و قیمهها را در ماستها ریخته بود.
همان وقت که فهمید چه گافی داده گرخید و در لحظه ویدئوی اولین جلسهی زبان بستهی کارگاهِ نابِ تولید محتوا را دید و شنید و انجام داد.
و در عجب ماند از فوران ایده در هر یک از پنج مورد موضوع مطرح در کارگاه و نوشتههایِ جذاب البته از نظر خودش.
غرق سرور و نشاط شده بود.نشست ساعتها را کوک کرد که دیگر هیچ آنلاینی برایش سیوشده نشود.
از شلوغی دورههایی که دَرِشان به سر میبرد در لذت بود،
کارگاه تولید محتوا برایش خلاقانهترین روش،جهت تولید محتوا بود.
پس پیش به سوی تولید محتوا.
همین و دیگر هیچ.
سلام به روی ماه استاد و همهی دوستان عزیزی که با هم در این باشگاه گرد هم آمدیم.
جلسهی اول را با اینکه در بیرون از خانه بودم و شرایط ایدهآلی برای تمرکز نداشتم، گذراندم. من سعادت شرکت در کارگاه تک جلسهای بداههنویسی را داشتم و آنقدر برایم جذاب بود که امکان نداشت از شرکت کردن در چنین کارگاهی باز بمانم. ایدهی این کارگاه که مثل یک باشگاه برای نویسندگان و محتوانویسان است آنقدر ناب و درجه یک است که از تشکر کردن بابت آن عاجزم. پنجاه دقیقهای که در جلسهی اول نوشتم، قدرت بیشتری به قلم و روحم بخشید. حالا میخواهم تجربهی شخصیام از کلاس را نقل کنم:
در این جلسه، تمرینهایی که بیش از همه علاقه و توجه من را به خود جلب کرد تمرین چهارم و پنجم بودند. راستش تمرین شمارهی چهارم که نوشتن یک کتاب بود را به شکل یک موهبت دیدم. اما چرا؟
به خاطر اینکه این روزها مهمترین دغدغهام را نمیتوانم به خوبی مدیریت کنم و بار روانی روی دوشم سنگینتر از هر زمانی شده. اما چند شب پیش بود که در لایو شبانه صحبت از نوشتن یک کتاب شد، یعنی نوشتن در مورد موضوعی که دوست داریم در آن عمیق بشویم و قدمهایی در مسیر شناختن بیشتر آن برداریم. با تمام ترس و لرزی که از خودتخریبیهای اخیر -در مورد همان دغدغهای که گفتم- به جانم افتاده، فهمیدم این تنها راهی است که میتواند مشکل حال حاضرم را رفع کند.
اتفاق بینظیر دیگر، همپوشانی محتوای کلاسهاست یعنی هم در کلاس تولید محتوا و هم در کارگاه و هم در لایوهای شبانهی اخیر استاد، صحبت از نوشتن کتاب شد که باعث شد تمام سؤالات و ابهامات راه برایم رفع بشود. حالا تنها کاری که نیاز است انجام بدهم این است که فایل وردی که به کتابم اختصاص دادهام را باز کنم، بروم سراغ یک نثر خوب -در حال حاضر کتاب بزرگترین فروشندهی دنیا و روزها در راه- کمی از آن را بخوانم و بعد، بلافاصله شروع بکنم به نوشتن کتاب خودم. امید دارم که بتوانم مشکلات زیادی که در حال حاضر با آنها مواجه هستم را از طریق لمس کردنشان با نوشتن بیشتر در مورد آنها، مرتفع سازم.
درود بر استاد گرامی
جلسه اول؟مگه میشود یادم برود،آن حس و حال خوش واقعی نوشتن را در جمع مشتاقان به تفکر و کلمه و جمله..؟!
با شوق مینوشتم..تا جایی که دستم میگفت وااای!یکم وایسا تا به کلماتت برسم،خسته شدم.چند ثانیه میگفتم خیلی خب،یه نیم نفسی بکش و بدو بریم ادامه…
این جلسه مرا به تمرین های جدیدی وادار کرد که دوستداشتنی بودند.
“اجباری های دوستداشتنی”معمولا کمیابند،البته اگر فقط یک روی سکه را ببینی!سعیم بر این است روی درخشانش را بیشتر ببینم..این با هم نویسی عالی باعث شد،به یکی از چالش هایم در یک نوشته ۱۰دقیقه ای،راهکار مناسبی بدهم که هم قابل اجراست و هم خوشایند.
یکی دیگر از چندین جذابیتهای این کارگاه عصرانه،پی بردن به توانایی های نهفته خود است،بسی حیرت زده خواهی شد!
سلام
منم در کارگاه محتوا نویسی تجربه متفاوتی از سایر دورههاتون تجربه کردم.
البته چون هر روز چند ساعتی مینویسم و برای سایتهای مختلف محتوا تولید میکنم برای تیز کردن قلمم چالش خوبی بود. در کل در طول کلاس فقط به نوشتم فکر کردم نوشتم، باز فکر کردم و نوشتم و این چرخه ادامه داشت و ماحصلش تعدادی پیش نویس بود که بایستی سر فرصت بیشتر تراش بخورد و تندیس یا همان نوشته اصلی از دل آنها بیرون آید. دوست دارم جعبه ابزار نوشتنم را هر روز و هر ساعت گسترش بدهم تا حرف تازهای برای گفتن داشته باشم.
در بخش دیگری
نظرم را هم با عنوان “فقط بنویس” در سایتم و صفحهاینستاگرامم ثبت کردم.
لینک صفحه:
http://jahanfekr.ir/2021/09/26/%d9%81%d9%82%d8%b7-%d8%a8%d9%86%d9%88%db%8c%d8%b3/
سلام استادجان.
این دورهمی نوشتن برای من به قدری جذاب بود که متوجه ی گذر صد دقیقه نشدم.
با اینکه دقیقا همون ساعت مهمون کوچیک دو ساله ای هم اومد خونمون و حین نوشتن از سر و کولم بالا میرفت؛ اما با حال خوب نوشتم و از زمانم بهره بردم.
مزیت این کارگاه از دیدگاه من این هستش که چون خودمون رو وادار میکنیم که در یک تایم مشخص ده دقیقه ای بنویسیم، صادقانه تر از هر زمان دیگه ای مینویسیم و از سانسور و حتی قضاوت درباره ی خودمون دوری میکنیم.
چقدر با ارزش بود.
ممنونم از شما بابت ایده ی ناب و این دورهمی درجه یک✨
در جلسۀ دیروز فهمیدم که اگه به جای جویدن ناخنهام بیشتر بنویسم و بیشتر به خودم اجازۀ تولید چرک نویس بدم اوضاع بهتر پیش میره. دیروز بعد از کارگاه اینقدر حالم خوب شد که تا آخر شب سه چهار هزار کلمۀ دیگه هم نوشتم.
متوجه شدم برای تولید محتوا در یک زمینۀ مشخص قرار نیست فقط در همون زمینه بنویسیم و میتونیم در پشت پرده از جاهای مختلفی قلم بزنیم. این روزا یه مقدار با این موضوع درگیر بودم که بالأخره حل شد. این اواخر حتی مطالعهام رو هم زیادی محدود کرده بودم و این باعث دلزدگیم شده بود.
و اون دو تمرین آخر هم حسابی خوب بودن. یه موضوعی مد نظرم بود که نمیدونستم دقیقاً در چه قالبی پیادهاش کنم و تمرین دیروز بهانهای بود برای پیاده سازیش در قالب کتاب. هرچند تازه فقط مقدمه رو نوشتیم و معلوم نیست که خوب از آب دربیاد یا نه، ولی همین که دیگه یه ایدۀ خشک و خالی نیست و دارم براش یه کاری میکنم حس خوبیه. اون تمرین آخر هم باعث شد که بالاخره یه شخصیتی که چندماه پیش ساخته بودم قصهاش کامل بشه. هرچند طرح خوبی از آب درنیومد ولی لااقل دیگه یه طرح نصفه نیست.
امیدوارم در پایان این دوره بالأخره این مفهوم که تولید محتوا با تولید کردن ایجاد میشه در من نهادینه بشه:)
عالی بود ..
خدا را شکر تونستم برای هر تمرین قریب به 556 کلمه بنویسم و این برای من که تقریبا ی هفته بود دست به قلم نشده بودم عالی بود . البته کمک ها و راهنمایی های استاد عزیز هم بی تاثیر نبود . به امید عالی ترین ها برای همه و خودم 😊🙏
سلام استاد عزیزم!
کارگاه تولید محتوا برایم تجربهی جدیدی بود. با وجود اینکه مشتری پروپاقرص کلاسهاتون بودم؛ این مدل نوشتن برایم ابتدا مثل خرمالوی گس و بعد به هلوی زعفرانی تبدیل شد.
الان عرض میکنم چرا خرمالوی گس؟ راستش ابتدای کلاس که بعد از توضیحاتی از ما خواستید بدون وقفه بنویسیم، با خودم گفتم شروع شد. چی بنویسیم آخه؟
شدهبودم مثل اسب چموشی که در پیست اسبسواری رها شدهباشد و از او بخواهند رو به هدفی مشخص فقط بدود، البته به دهانش یک کیسه آذوقه هم آویزان کردهباشند که بهانهای نداشتهباشد. دویدم… بیوقفه….
ته خط رسیدهبودم؛ نفسنفس زنان. تمام جانم درد میکرد. برگشتم به عقب نگاه کردم.
ماحصل این دویدن یکنفس، شیرین بود مثل هلوی زعفرانی. به دشتی سبز، صاف و زیبا رسیدهبودم.
۱_ نامهای به خودم نوشتم که مسیرم را درون پیست، هموار کردهبود.
۲_ شیرینی یک پیروزی پس از تجربهای تلخ برایم یادآوری شدهبود.
۳_ ۳۰ جملهی کوتاه نوشتهبودم که برایم ارزشمند بودند.
۴_ یک کتاب غیر داستانی استارت زدم و باعث شد بعد از کلاس به دنبال کسب اطلاعات بیشتر بروم.
۵_ شیرینی آخر داستانی بود که بداهه نوشتم. منی که همیشه برای شروع داستان مشکل داشتم.
این دویدن بیوقفه در کارگاه شما آقای کلانتری عزیز، این حلاوت را برایم بهجا گذاشت.
زندگیتون به حلاوت هلوی زعفرانی🌸
سلام وقت همگی بخیر
دیروز در اولین جلسه کارگاه تولید محتوا من متوجه شدم که چقدر سرعت نوشتنم کمه و تعلل در برون ریزی ذهنیم بسیار زیاد.
وقتی باهم شروع به نوشتن تمرین میکردیم منم ناخواسته سرعت نوشتنم بیشتر شد و این خیلی حس خوبی داشت برام.
تنوع در تمرین ها و انجام اونها بطور جمعی در یک زمان جذابیت خاص این دوره ای
خوشحالم که اینجا هستم🌹
من با اینکه نتونستم کلاس آنلاین رو شرکت کنم و کلا هدف من از شرکت در این کلاس بیشتر به یادگیری جنبه ی تجاری و شغلی تولید محتوا بود و تجربه ی چندانی هم ندارم, اما کلاس بسیار لذت بخش و می تونم از کلمه ی تغییردهنده برای توصیف کلاس استفاده کنم.
برای من نوشتن بی وقفه و با سرعت مثل تجربه ی زندگی کردن با همه ی بدی ها و خوبی ها بود, انگار که در حال رانندگی با سرعت بالا در جاده ای خلوت بودم.
ممنونم و امیدوارم بتونم بیشتر و بهتر بنویسم.
با سلام
من برای این کلاس استرس داشتم و اصلا فکر نمیکردم بدای مواردی که مطرح میشه بتونم ده دقیقه مطلب بنویسم ولی خیلی خوشحالم که حتی زمان هم کم میاوردم، و تمام تایم رو نوشتم طرح جستجو کد ایده خیلی خوبی بود و من رو به سمت خلق یک ایده جدید سوق داد البته همه تمرینها عالی بودند ولی تمرین ۴ و ۵ فو ق العاده بود در ضمن من در تایم کلاس افلاین بودم و بعدا تمرینها رو انجام دادم که بهم خیلی چسبید💃💃
با سلام
من برای ایت کلاس استرس داشتم و اصلا فکر نمیکردم بدای مواردی که مطرح میشه بتونم ده دقیقه مطلب بنویسم ولی خیلی خوشحالم که حتی زمان هم کم میاوردم، و تمام تایم رو نوشتم طرح جستجو کد ایده خیلی خوبی بود و من رو به سمت خلق یک ایده جدید سوق داد البته همه تمرینها عالی بودند ولی تمرین ۴ و ۵ فو ق العاده بود در ضمن من در تایم کلاس افلاین بودم و بعدا تمرینها رو انجام دادم که بهم خیلی چسبید💃💃
امروز با یکی از علاقه مندی های خودم که به طور طولانی قهر کرده بودم اشتی کردم، من با نوشتن قهر بودم چون احساس می کردم دیگر علاقه ای ندارم اینجا هم جای علت و معلول اوردن نیست، ولی کارگاه باعث پیوند من با نوشتن شد پیوندم با دنیایی که لحظه به لحظه احوالم را می توان در آن ثبت کنم.
دنیایی که برایم ارزشمند است.
سلام
مثل یک چالش بود. گریزی از انجامش نبود. ظرفیتهای پنهان زیادی را در آدم آشکار میکند. و درک اینکه فقط علاقمندی و انگیزه برای نویسنده شدن کافی نیست.
سلام و درود
فوقالعاده است.
در یک جمله:
آموختن را با آموختن آموختم 😁
مهمترین اصل یادگیری انجام دادن هست، انجام همزمان تمرینها، حس فوقالعادهای داره و اینکه خیالت راحت هست که تمرینها رو انجام دادی و دیگه نگران انجامشون نیستی.
تازه کلی چیز جدیدم با تجربه کردن یا میگیری که زیاد منطقی نیست. مثل اینکه بدون فکر و تند تند نوشتن، این معمولا از درون یه گاردی داریم بهش ولی خب تو دوره اگه فقط گوش کنی و انجام بدی، هیچ گاردی نیست
سلام
همانطور که در فراخوان ذکر شده بود اولین جلسهی کارگاه تواید محتوا شنبه سوم مهر بود و اولین جلسهی درس پسر کلاس چهارمم که خیلی به من وابسته است هم ساعت ۴ بود. اما من هیچ ترس و تردیدی به خودم راه ندادم. با پسرم صحبت کردم که من در این ساعت کلاس دارم بهتر است مسئولیت کلاسش را تمام و کمال قبول کند و به جز ضرورت وقتم را نگیرد.
همینطور هم شد.
و اینکه منی که فکر میکردم متنی را نمیتوانم گسترش دهم به خوبی توانستم آزادانه و خیلی راحت بنویسم.
شکل دیگری از استاد را بعد از یکسال آشنایی دیدم: سرسخت، جدی و قاطع
خدا رو شکر میکنم در این دوره هستم و سعی میکنم نهایت استفاده از آموزش استاد عزیز و گرامی را ببرم.
به نظر من همهی کسانی که میخواهند نویسنده شوند باید در این دوره شرکت کنند. دوپینگ محض است.
استاد از شما مچکریم که سخاوتمندانه و با محبت آموزش میدهید.
کلاس و آموزش های شما شروع پرقدرتی بود برای من،شما دارید به ذهن و زندگی من نظم میدین و منو با خودم وتوانایی هام بیشتر آشنا میکنید، ممنون که جدی و با انرژی آموزش میدین، من با شما ادامه میدم…
سلام
تجربه متفاوتی بود برای من که همیشه خودم را مجبور میکردم اگر قرار نیست ایدهال و کامل بنویسم پس بهتره که ننویسم. این باعث یه وقفه طولانی توی نوشتن برام شده بود و به قولی قلمام خشک شده بود. اما وقتی همزمان توی کلاس و بدون خودسانسوری فقط نوشتم و نوشتم کم کم انگار ذهنم باز شد و جرقه ایدههای خوبی به ذهنم رسید.
خودم تفاوت رو توی متنام احساس میکردم. جملههای اول شاید جالب نبود اما بعد انگار همون جملههایی شد که مدتها واسه نوشتناش زمان رو عقب میانداختم و منتظر بودم بهم الهام بشه.
ممنونم استاد
سلام
اینکه همزمان با چندین نفر ، با دغدغه ها و ذهنیات و تجربیات متفاوت در ارتباط با موضوعی هستی و مشغول به نوشتن میشی ، بی نظیره و جذاب تر از همه یادگیری در حین نوشتن هست و ایده هایی که در حین باهم نویسی شکل میگیره .
فوق العاده بود مثل همیشه . اما امیدوارم من و امثال من مثل همیشه نباشیم و نمونیم و این جلسات و کارگاهها قدم های پیوسته ای باشند برای بالغ شدن قلم مون و رسیدن به اهداف مون .
استاد عزیزم ممنونم از شما 🌻🌿برقرارباشید🌻🌿
سلام و عرض ادب.
میتونم بگم این کارگاه یکی از بهترین و البته متفاوتترین تجربیات من در رابطه با نویسندگی تا الان بود. فقط ۱۰۰ دقیقه بود ولی بهم نشون داد خیلی چیزهایی هست که در رابطه با خودم و تواناییهام نمیدونم.
از نظر من تمرین اول و سوم، یعنی نوشتن نامه به خود و سی جملۀ کوتاه، دوست داشتنیترین تمرینها بودن. اونقدر برام جالب بودن که تا چند ساعت بعد اتمام کارگاه داشتم جمله مینوشتم! (البته نه بیوقفه)
بقیه تمرینها رو هم دوست داشتم و خیلی مفید بودن.
بیصبرانه منتظر جلسات بعد خواهم بود.
خدا قوت و سپاس از شما آقای کلانتری عزیز.
سلام.کلی ایده خوب و جدید به ذهنم رسید، که روی چندتاییش بیشتر تمرکز میکنم و برای سایت مطلب مینویسم. دوست دارم یک کتاب داستانی و یک کتاب غیرداستانی بنویسم که کلاس امروز یهجورایی جرقههاش رو توی ذهنم بیدار کرد. سپاس
اغلب وقتی میخواهیم در خصوص موضوع یا شرایط خاصی واژه منحصربهفرد را به کار ببریم این انحصاری بودن شامل یک وجه آن میشود. اما اعتراف میکنم که کارگاه محتوانویسی امروز از همه جهات منحصر به فرد بود از نحوه اجرا تا نوع مطالب و تمرینات. از اهم ویژگیهای این جلسه به موارد زیر اشاره میکنم:
۱. کلاس در زمان مقرر شروع و بدون کوچکترین اتلاف وقتی موضوعات اصلی عنوان و بعد تمرینها در جای خود انجام شدند. جدیت در برگزاری کلاس مطابق برنامه اعلام شده بسیار ارزشمند است.
۲. مطالب عنوان شده گزیدهای از تجارب مدرس هستند نه نقل قول صرف از یک کتاب یا منبع.
۳. تمرینها تک بعدی نبوده و با رویکردی خلاقانه به صورت غیر مستقیم بر آشنایی و یادگیری انواع نوشته و برخی تکنیکها تاکید دارد.
۴. پیش از هر تمرین نمونهای از نوع نثر مورد نظر خوانده میشود در نتیجه افرادی که با انواع نوشتهها آشنایی ندارند نیز به راحتی میتوانند موضوع را درک کند.
۵. تنوع موضوعات و تمرینها در فواصل کوتاه موجب واکاوی ذهن شده و هنرآموز بمنظور انجام تمرینات در زمان مقرر باید صرفا بر موضوع مربوطه متمرکز شود. این فرآیند خود موجب تقویت چند مهارت به صورت همزمان میگردد.
۶. پویایی کارگاه
۷ پشتیبانی و اطلاعرسانی مناسب
سپاس🌻
من بعداز چهارده ماه ناراحتی ناشی از دست دادن پدرم،تونستم چند صفحه بنویسم،بااینکه خیلی سخت بود احساس کردم حالم بهترشده،مثل یکجور هنردرمانی بود برای من….
سلام استاد عزیز
راستش من در بکار بردن عنوان استاد برای افرادی که از اونا چیزی یاد میگیرم یکم حساسیت به خرج میدم. بهنظرم هرکسی که چیزی به تو یاد میده لزوماً استاد نیست، ولی در مورد شما امروز این استادی رو با تکتک سلولهای وجودم حس کردم. یک استاد به تمام معنا، عاشق به کار و شاگرداش، همزمان مهربان و سختگیر و دلسوز، دقیق و خلاق… اصلا هرچی بگم کم گفتم.
فقط میتونم بگم غیر از تولید محتوا و نوشتن، دربارۀ تدریس و استادی هم کلی ازتون چیز یاد میگیرم.
مرسی که هستید، مرسی که اینقدر خلاق و خوشفکرید.
این تجربۀ باهمنویسی به این شکل منظم، بابرنامه، فکرشده و عالی برای من یک تجربۀ بینظیر بود. اینکه انواع نوشتن رو د یک جلسۀ کمتر از دو ساعته تجربه کردم. انواعی که شاید هیچوقت اونا رو امتحان نکرده بودم برام عالی بود.
یکیشون رو در سایتم منتشر کردم و فکر میکنم غیر از طرح داستانی، بتونم بقیه رو هم به شکلی مناسبسازی برای موضوع سایتم بکنم و اونا رو هم منتشر کنم. وقتی رو که میخواستم برای نوشتن پست برای بلاگم صرف کنم در این جلسه گذاشتم و به جای یه پست، ۴ تا تولید شد.
نامهای از من به من:
https://procheasta.ir/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%e2%80%8c%e2%80%8c%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%9B-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%80-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%88/
با سلام،این کارگاه برای من خیلی جالب و لذت بخش بود .مخصوصا در نامه ای به خود نمیدونستم من این قدر حرف برای
خودم داشتم. در کل عالی بود کلاس ممنون و سپاسگزارم🙇🏼♀️🙇🏼♀️🙇🏼♀️🌻🍃
بله چنین حرفی گفته بودم ولی جوابی نگرفته بودم و خواستم از این طریق رضایت خو م رو هم از این کارگاه بکنم بازم ممنونم
با سلام،این کارگاه برای من خیلی جالب و لذت بخش بود .مخصوصا در نامه ای به خود نمیدونستم من این قدر حرف برای خودم داشتم. در کل عالی بود کلاس ممنون و سپاسگزارم🙇🏼♀️🙇🏼♀️🙇🏼♀️🌻🍃
سلام استاد جان
از جلسه اول دوره حسابی لذت بردم خصوصا برای من که حسابی از نوشتن میترسه.
واقعیت اینه که همیشه با خودم فکر میکردم اگه بخوام برای سایت محتوا تولید کنم چی باید بنویسم و خوشبختانه این مشکل تو جلسه امروز حل شد.
ثانیا اینکه از همین ایده نوشتن بی وقفه میشه برای داستان نویسی هم استفاده کرد چون من به شخصه میومدم رمان رو مینوشتم و بعد دنبال نتیجه منطقی بودم در حالیکه نتیجه منطقی برای پیشنویسی نیست بلکه برای بازنویسیه.
در اخر هم تشکر میکنم ازتون بابت این همه زحمات خوبتون شما آتش نوشتن رو تو وجودم شعله ور میکنید.
هادی قربانی یا همان شوهر گ.
سلام، خیلی عالی بود، نوشتن در کارگاه ایدهی فوق العادهای برای کسانی است که نوشتن را به زمان دیگهای موکول می کنند و فکر می کنند نمی توانند چیزی بنویسند.
فوق العاده عالی🌺
امروز لحظات درخشانی برای من شکل گرفت. بسیار مشتاق شروع این دوره بودم. با شروع نوشتن انگار در فضای دیگری به سر میبردم. ایدههای بسیار درخشانی حین نوشتن برایم اتفاق افتاد. ده دقیقهی پروژههای شخصی برای من جذابیت زیادی داشت. امیدوارم در جلسات بعدی هم بتوانم حضور داشته باشم.
این جلسه برای من که در حوزهی محتوا فعالیت دارم بسیار کاربردی و جذاب است.
راههای ارتباطی من :
http://Www.instagram.com/iam.zahraahmadi
سایت :
http://Www.zahmadi.com/blog
سلام
تجربه متفاوتی بود برای من که همیشه خودم را مجبور میکردم اگر قرار نیست ایدهال و کامل بنویسم پس بهتره که ننویسم. این باعث یه وقفه طولانی توی نوشتن برام شده بود و به قولی قلمام خشک شده بود. اما وقتی همزمان توی کلاس و بدون خودسانسوری فقط نوشتم و نوشتم کم کم انگار ذهنم باز شد و جرقه ایدههای خوبی به ذهنم رسید.
خودم تفاوت رو توی متنام احساس میکردم. جملههای اول شاید جالب نبود اما بعد انگار همون جملههایی شد که مدتها واسه نوشتناش زمان رو عقب میانداختم و منتظر بودم بهم الهام بشه.
ممنونم استاد