مارگریت دوراس چگونه مینوشت؟
موضوع جدی و تلخی دربارۀ نوشتن و نویسنده شدن وجود دارد که کمبود استعداد و دانستهها، در برابرش ناچیز است: وقت؛ بله مسئله داشتن و گذاشتن «وقت» برای نوشتن است که درنهایت تفاوت نویسنده و نانویسنده را رقم میزند…
موضوع جدی و تلخی دربارۀ نوشتن و نویسنده شدن وجود دارد که کمبود استعداد و دانستهها، در برابرش ناچیز است: وقت؛ بله مسئله داشتن و گذاشتن «وقت» برای نوشتن است که درنهایت تفاوت نویسنده و نانویسنده را رقم میزند…
وقتی از رنگآمیزی محتوا صحبت میکنیم، معماری جملات معمولاً کماهمیتتر از حد لازم در نظر گرفته میشود. در صورتی در اولین ملاقات خواننده با متن، این جملات هستند که موفقیت یا شکست رابطه را تضمین میکنند…
ایدۀ کلیدی این یادداشت دربارۀ موضوعی است که به نظرم تفاوت اصلی بین نویسندۀ حرفهای و نویسندۀ میانحال را رقم میزند.
ما تصور میکنیم بعد از یادگیری مبادی نویسندگی، (نکات ویرایشی، جملهنویسی و بهترنویسی) فن نوشتن را گرفتهایم و فقط میماند پیدا کردن موضوع خوب و تازه…
وقتی تمام نکات بزرگ و کوچک زندگی را در قالب جملات کوتاه به بند میکشی، پس از مدتی کتاب الهامبخشی پدید میآید، که تو بهترین خوانندۀ آن خواهی بود…
با گرفتن هر تصمیم تازه، ذهن ما بهطور خودکار تمام شواهد موافق با آن را جمع میکند.
چند روز پیش در رابطه با یکی از فعالیتهای مهم و وقتگیرم تصمیمی قطعی گرفته بودم و ذهنم در تکاپوی جمع کردن شواهد موافق بود، تا اینکه اتفاق جالبی پیش آمد…
یکی از ایدههای پربازده و فوقالعاده ثمربخش مدرسه نویسندگی در یک سال گذشته ترویج نوشتن هزارکلمههای روزانه بوده است.
حالا صدها نفر در سراسر ایران، با پیوستن به جمع هزار کلمهنویسها، در مدت کوتاهی مهارت نویسندگیشان را تا ده برابر افزایش دادهاند…
من هیچوقت کتاب جادوی فکر بزرگ را جدی نمیگرفتم تا اینکه دیدم جزو کتابهای محبوب ست گادین است، بنابراین کنجکاو شدم نگاهی به آن بیندازم. د. شوارتر در جایی از این کتاب مینویسد:
چندی پیش، یک رماننویس جوان دربارۀ رؤیاهای نویسندگیاش با من حرف میزد…
روزانه پیامهای متعددی دریافت میکنم تا دربارۀ انواع مختلفی از مطالب بازخورد بدهم، از شعر و داستان کوتاه تا یادداشت و مقاله؛ و طبعاً فرصت پاسخگویی به همۀ این پیامها را پیدا نمیکنم.
نکتهای که در این یادداشت میخواهم بگویم، از جایگاه یک شیفتۀ یادگیریِ نوشتن است، نه کسی که مطالب زیادی را برای اظهارنظر دریافت میکند.
من تلاش برای بازخورد گرفتن را…
جدا از شوخی بیمزۀ: «آدمها فقط دستهاند: دستۀ اول و دستۀ دوم!»؛ تام رابینز جملۀ تأملبرانگیزی دربارۀ این نوع دستهبندیها گفته است:
دو نوع انسان در این جهان زندگی وجود دارند، آدمهایی که فکر میکنند دو نوع انسان در جهان وجود دارد و…
اگر بخواهیم اهمالکاری در نوشتن را به دو قسمت تقسیم کنیم؛ اولین و شناختهشدهترین آن اهمالکاریِ پیش از نوشتن است. و به گفتۀ بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان سختترین قسمت نوشتن، شروع کردن آن است…