پیش نوشت: مدتی است در حال مطالعه کتاب بی نظیر روانشناسی خلاقیت نوشته ی میهای چیکسنت میهای(نشر مازیار) هستم.دوست داشتم پاراگراف زیر را-که برایم الهام بخش بود- با شما به اشتراک بگذارم:
” پیتر دراکر، مرشد مدیریت، در نامه امتناع از شرکت در مطالعه ما چهار دلیل(به علاوه یک دلیل پنجم برای شرکت نکردن در چنین پژوهش هایی) برای دستاوردهایش ذکر می کند:
(الف) توانسته ام مولد باشم چون همیشه دوستدار تنهایی بودم و مجبور نبوده ام برای داشتن زیر دست، دستیار، منشی و بقیه تلف کنندگان وقت، وقت صرف کنم،
چون(ب) هیچ وقت به دفترم در دانشگاه پا نگذاشته ام- خودم درس می دهم، و اگر دانشجویان بخواهند مرا ببینند وقت ناهار را به آن ها اختصاص می دهم،
چون (پ) از بیست سالگی معتاد به کار بوده ام،
و (ت) چون اگر ضرب الاجلی وجود نداشته باشد تحلیل می روم. در غیر این صورت- اگر بی پروا باشم باید بگویم مانند نگهبان در فاوست گوته:
زاده شدم برای دیدن
پاییدن وظیفه من است”
پی نوشت: با خواندن جملات بالا شاید بتوان به راز بهره وری بالای دراکر پی برد، دراکر بنیانگذار عمل مدیریت بود و با نوشتن سی هشت کتاب طی شش دهه هنوز از موثرترین تئوریسین های مدیریت در جهان است.