ارتباط با مدرسه نویسندگی: 09388101739
ایمیل: info@madresenevisandegi.com
Facebook
Twitter
Instagram
RSS
لوگوی شاهین کلانتری
  • وبلاگ
  • درباره‌ی من
  • کانال تلگرام من
  • نظرات جدید
  • مدرسه نویسندگی
  • آموزش نویسندگی
    • اصول نویسندگی
    • تولید محتوا
    • عادت نوشتن
    • رادیو
  • کلاس‌‌ها
    • کلاس آنلاین نویسندگی
    • نویسنده-کارآفرین
    • کارگاه آنلاین تولید محتوا
    • کلاس حضوری نویسندگی
    • آموزش کپی‌ رایتینگ
  • رسانه‌ها
    • مدرسه نویسندگی
    • اینستاگرام شاهین کلانتری
    • اینستاگرام مدرسه نویسندگی
    • کانال تلگرام
    • کالج پول
    • جمله‌ورزی
  • جملات کوتاه
  • نامه
  • لینک
  • پرسش‌و‌پاسخ

چگونه متمایز شویم؟

۱۳۹۶-۰۴-۲۵شاهین کلانتریتوسعه فردی41 دیدگاه

پریماه عزیز

ما یک گله داریم، یا همان جماعت که عوام‌الناس می‌گویند اگر همرنگش نشوی رسوا می‌شوی.

این گله یا به تعبیر خودشان جماعت، قرن‌هاست در دور کامل لجن غوطه‌ورند و روز به روز تنبل تر و کرخت‌تر می‌شوند. و نتیجه همین چیزی است که می‌بینی.

بسیار خوب، اگر می‌خواهی رسوا نشوی، باید راه همین گله را دنبال بگیری و به جایی برسی که این جماعت رسیده.

اما اگر قبول داری که موفقیت و رضایت یعنی تمایز، باید خودت را ۱+۸۰ ببینی.

یاد آن نقل قول معروف افتادم که از زبان افراد متعددی نقلش می‌کنند:

«اگر یک میلیون نفر هم روی درستی یک دروغ اصرار کنند، آن دروغ همچنان یک دروغ است.»

داشتم از تمایز می‌گفتم، راحت است، عجالتاً باید آستین همت را بالا بزنی و راهت را اندک اندک از گله جدا کنی.

البته که باید پیۀ خیلی چیزها را به تنت بمالی، اینها را حتماً خواهی شنید: «دیوانه شده‌ای؟ فکر می‌کنی از دماغ فیل افتاده‌ای؟ بیا از زندگی ‌لذت ببر. توی هم که برج عاج نشین شدی.»

شنیدن اینها نشانۀ خوبی است. یعنی تا حدی مسیر را درست رفته‌ای.

اصلاً چرا قضیه را پیچیده‌ کنیم، بیرون زدن از گله آنچنان هم کار پیچیده‌ای نیست، بگذار یک مثال روشن بزنم:

اگر تو هم فیلم‌ها و سریال‌هایی را که بقیه می‌ببینند می‌بیبنی، پس توقع فکر و عمل متفاوتی را از خودت نداشته باش. امروز متمم جملۀ جالبی از هاروکی موراکامی گذاشته بود:

«اگر مطالعه شما محدود به کتاب‌هایی است که همه می‌خوانند، انتظار نداشته باشید نگرش شما از آنچه همه می‌فهمند فراتر رود.»

این را دربارۀ کتاب می‌گوید که نماد بهترین نوع یادگیری و گسترش سطح فکر است. حالا تصور کن ترهات سینما و تلویزیون چه اوضاعی دارند.

عیبی ندارد، در ۲۰ سالگی غالباً ممکن است آدم هنوز تحت تاثیر گله باشد، به گشت ارشاد بگوید فیلم و با من سالوادور نیستم و بارکد و خوب بد جلف  و این قبیل زباله‌های مبتذل شاد شود. آدم بزرگ شده در این جامعه هیچ بعید نیست که لمپن های تلویزیونی و این قبیل لوده‌ها را داخل آدم حساب کند؛ اما اگر در ۲۵ سالگی هم دوباره به همین چیزها بخندی و با همین آدم‌ها و سریال‌هایی مثل عاشقانه خودت را سرگرم کنی، آنوقت من نگران تو می‌شوم.

من تو را دعوت نمی کنم به نخندیدن یا عبوس بودن؛ بلکه حرفم این است چیزهای بهتر و جالب‌تری هم هست برای شاد بودن.

شاید تعجب کنی که چرا انقدر صریح و روشن اسم بردم از بعضی چیزها، به این خاطر که آموخته‌ام در پسله حرف زدن کار آدم‌های قاطیِ گله است، من اگر تو را دوست دارم و برایم مهمی، به صریح‌ترین شکل ممکن برایت می‌نویسم.

من امیدوارم تو را بیرون از گله ببینم، توی را جای گله، روی قله می‌خواهم.

چگونه نویسنده شویم؟ | دریافت کتاب قدرت نوشتن | کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام
برچسب ها: پریماه, تلویزیون, سریال, سینما, گله, نامه, همرنگ جماعت
پست قبلی نوشتۀ زیبای اینگمار برگمان دربارۀ مرگ پست بعدی اثر انگشت شما چه شکلی است؟

مطالب پیشنهادی

از کتاب به کتاب

از کتاب به کتاب

۱۳۹۸-۰۱-۱۳شاهین کلانتری

کلمه‌درمانی

۱۳۹۶-۰۳-۲۵شاهین کلانتری
نامه

دوست دارید برایتان نامه بفرستم؟

۱۳۹۸-۱۲-۰۸شاهین کلانتری

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

41 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

از سیب سرخ تا سینمای سیمرغ نشان – علی قناد
۱۳۹۹-۰۲-۰۶ ۲:۲۹ ق.ظ

[…] با این حال خودمان را با من سالوادور نیستم و بارکد و خوب بد جلف و از این قبیل زباله های مبتذل سرگرم کرده ایم. (+) […]

پاسخ
زینب
۱۳۹۹-۰۱-۰۹ ۱۰:۲۶ ب.ظ

بینظیر بود

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۹-۰۱-۱۱ ۷:۱۸ ب.ظ

بی نظیر بودن از خودتونه بانو

پاسخ
علی شنوایی قناد
۱۳۹۸-۱۲-۱۹ ۴:۲۷ ب.ظ

سلام. اتفاقا من الان دانشجوی سینما هستم و جویای فیلم ها و کتاب های خوب. هرچند به اندازه ای که باید برایش وقت نمی گذارم، اما حداقل سعی می کنم خودم را با دیدن بعضی از این به اصطلاح فیلم هایی که شما هم چندتایی را در مطلبتان نام بردید گول نزنم. غرب گرا هم نیستم. نمی گویم فقط فیلم های هالیوود. آنها هم فیلم مزخرف زیاد می سازند. اگر کمی به عقب تر نگاه کنیم، در همین سینمای خودمان هم فیلم های خوبی یافت می شود. آثار کارگردان هایی مثل رضا میرکریمی، مجید مجیدی، علی حاتمی و عباس کیارستمی که سرشان به تنشان می ارزد.

پاسخ
آلاگرین زاده
۱۳۹۸-۰۲-۱۴ ۲:۳۵ ب.ظ

سلام.
چقدر این جمله “توراجای گله روی قله می خواهم”
انگیزه میده. حس کردم دقیقا بامنی!!!

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۸-۰۲-۱۵ ۲:۲۹ ب.ظ

زنده باد آلا جان
روی قله‌ میبینمت یه روز

پاسخ
حمید
۱۳۹۷-۱۲-۱۳ ۱۲:۱۵ ق.ظ

چه زیبا نوشتی آقای کلانتری عزیز
جامعه ای که در آن فروش میلیاردی اش به فیلم هایی مثل من سالوادور نیستم و گشت ارشاد و … ختم شود یعنی هنوز آموزش در آن جامعه به اغما به سر میبرد.
دردی را که پشت این نوشته هایت بود به خوبی درک می کنم.
مرسی که جسورانه می نویسی و خودافشایی های نابی داری

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۷-۱۲-۱۷ ۱:۴۰ ب.ظ

سلام حمید عزیزم
ممنونم از تو
خوشحالم که دوستان همفکری مثل تو دارم.
بیشتر بنویس برام از خودت.

پاسخ
سیمابستانی
۱۳۹۶-۰۵-۰۳ ۲:۴۹ ق.ظ

هدف از تمایز چیست شاهین جان؟
در دنیای جدید ، همیشه تشویق به متمایز بودن و فرق داشتن شده ایم. رسانه ها ، کتاب ها ، آدم ها و ….
و این قضیه تا جایی پیش رفته که به اعتقاد من ، خیلی ها به دلیل تمایل به خاص بودن مسیری رفته اند که شایدمنجر به دادن هزینه های گزاف بیهوده ای چون از دست دادن آرامش و یا داشته های فعلی و جنگی بیهوده شده است.
البته که نمیتوان این گونه صفر و یکی و مطلق به قضایا نگاه کرد.
در شرایط مختلف برای ادم های مختلف گزینه های متفاوتی وجود دارد که اتفاقا برخلاف شما معتقدم،انتخاب گزینه ی به ظاهر مناسب تر از دید من براساس اولویت های فکر شده و نه تقلید شده ی شخصیمان باشد، و نه براساس توهم فقط مثل بقیه نبودن .
که اگر این گونه باشد دقیقا ازآن ور بام افتاده ایم و باز هم دنباله روییم.و این بار دنباله روی گله ای از گوسفندانی که که میخواهند هر کدام متفاوت باشند.

عقیده شخصی من این است که:
اول اولویت های شخصیمان را بهتر بشناسیم، بعد در همپوشانی داشتن و نداشتن اولویت هایمان با همان به اصطلاح شما گله و با تعبیر من جامعه ی شناخته شده درنگ کنیم.
اگر منطبق بر هم نبودند ، و اولویت هایمان برایمان مهمتر از تایید گرفتن و … بودند عقل حکم میکند ابتدا هزینه هایی را که باید بدهیم ببینیم و بعد در صورت پذیرفتن آن ها،سراغ اولویت ها برویم.
اگر منطبق بودند ، در توهم خاص بودن و متمایز بودن نیافتیم.

شاید اولویت من نوعی از تماشای فیلمی لذت بردن باشد و اتفاقا با دیدن فیلم هایی چون بارکد و خوب بد جلف و یا حتی من سالوادور نیستم در آن زمان به اولویتم برسم و چگونه تو می توانی بگویی این دنباله روی از گله است و فیلم های بهتری و جالبتری هم هست برای شاد بودن در صورتی که حتی نخواهی یکبار آن را ببینی . اصلا بهتر برای کی ؟ با چه اولویتی؟ آیا دنباله روی نکردن از گله ای که این فیلم ها را به هر دلیلی تماشا می کند ، دلیل خوبی برای تماشا نکردن من است؟آیا صحبت راجع به دنباله روی نکردن از همین گله و خواندن همین فیلم ها با نامی چون زباله های مبتذل ، دنباله روی از گله ای دیگر نیست؟

پ ن۱ : شاهین جان این فقط طرح یک پرسش است برای عمیق شدن و شاید سلیقه ی شخصی من این نباشد.
پ ن۲: از انتخاب گزینه ی به ظاهر مناسبتر سخن گفتم چون به اعتقاد من گزینه درست و غلط به دلیل همان نگاه غیر مطلق بین وجود ندارد.
و یک خواهش اگر پاسخی بود ممنون میشم از طریق ایمیل هم برایم بفرستی.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۵-۰۳ ۲:۵۸ ب.ظ

سیما جان، زیبا و موشکافانه نوشتی.
نظرم را برایت ایمیل میکنم.

پاسخ
یوسف
۱۳۹۷-۱۰-۲۹ ۸:۵۲ ق.ظ

سلام شاهین جان کاش در اینجا هم پاسخ را مینوشتی ، دغدغه من هم هست این سوال دوستمون .
یک عالمه تشکر

پاسخ
نسرین
۱۳۹۶-۰۵-۰۱ ۱۰:۰۱ ق.ظ

سلام شاهین جان
فکر میکنم بزرگترین ترس زندگیم یا حداقل یکی از موضوعات ترسناک زندگیم، همین همراه جماعت بودن است. میترسم که من هم شبیه همینها باشم. میترسم که نکند الان شبیه اینها شده باشم.
اعتراف بزرگیست که آدم بگوید یکی از همین همرنگهای جماعت است اما فکر میکنم حداقل، خوبیش اینست که این مسأله را میدانم و سعی میکنم برای رهایی از آن تلاش کنم.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۵-۰۱ ۳:۵۴ ب.ظ

آفرین درستش هم همینه.
البته از وبلاگ شما معلومه که انسان یگانه ای هستید.

پاسخ
سجاد سلیمانی
۱۳۹۶-۰۴-۲۸ ۸:۵۲ ق.ظ

شاهین سلام،
ببین یه جورایی جامعه داره به سمت نقد کردن میره، هر کسی جای خودش.
من حرف تو رو کاملا می فهمم، نیت پاک و تلاشت برای «همرنگ نـشدن با پیکره ی اصلیِ جامعه» رو از نزدیک دیدم و قبولت هم دارم،

اما راستش نکته ریزی هست که فکر میکنم این خانه ی مجازی به ما اجازه و فرصت بیان رو میده، تا هر دو باهم (و در کنار دوستان همراه) لختی تامل کنیم:

یک)
نامیدن جامعه به گلّه (منظورمان گله حیواناتی مثل گوسفند، بز و گاو در در برخی مناطق شتر) یکی از تیزترین بیاناتی هست که در میان حرفهای بزرگان و عوام همین جامعه (هرکسی به زعم و جایِ خودش) بکار می برد.
برای نمونه در همین مثال، اگر تو بقیه را گلّه ی یکدست می بینی، آنها هم تو را بزِ گر گله می دانند که چموش است و به زودی پس از خسته شدن، با فاصله ی کمی از گلّه حرکت می کند.

دو)
تو مرا و میزان شوخی کردن و دایره واژگانم را دیده ای، بسیار تیزتر و پرملات تر از این گونه مثالها، صحبت می کردم. اما در چند سال گذشته که با مفهوم «توسعه» آشنا شده ام و نبود زیرساخت ها و چالش های متفاوت دنبال می کردم که نهایتا یکی از این کمبودها را «هنر گفتگو» میان جماعت (از صدر تا ذیل) شناخته ام.
در وبسایتم هم یک دسته بندی به عنوان هنر گفتگو ایجاد کرده ام و گه گاه مطالب مرتبط با آنها را منشتر میکنم:
http://www.sajadsoleimani.ir/category/conversation

سه)
من می دانم که تو قطعا به موارد بالا آشنا و اشرافیت داری، اما خب، آیینه دوستان جایی هست که همیشه آدمی باید در آن خود را ببیند و بسنجد و بیاراید، من هم در این نوشته تلاش میکنم در برابر تو برای جمال تو، آیینه به دست بگیرم.

چهار)
گاهی ما نظری داریم که فقط بین دو دوست خیلی نزدیک می توانیم مطرح کنیم (مثلا من شوخی های رکیک زیادی دارم که فقط با دو یا سه دوست خیلی نزدیک انجام می دهم)، و نمی توانیم آن شوخی ها را در مهمانی یا پشت تریبون انجام بدهیم.
همه ما نظرات گوناگون، مختلف و متضادی در همه مسائل می توانیم داشته باشیم و البته داریم، اما باید در ارائه آنها برای مخاطبِ خود، رسانه/محل بیان و کلماتِ بیان کننده و … در نظر بگیریم.
کمی شفاف تر بگویم، درباره ی آن فیلم ها، نظر تو به نظر من نزدیک است، اما جای بیانش را هنوز پیدا نکرده ام جز به صورت خصوصی یا در جمع های کوچک.

پنجم)
— هنر گفتگو شامل نقد کردن و نقد شنیدن هم می شود
— در بیان بسیاری از نظرات ما باید اصول فنی نقد کردن (من جمله شدت نقد) و تخصصی بودنش را در نظر بگیریم
— من در بسیاری از جمع های روشنفکری و ادبی و سیاسی که حضور داشتم، بالاتفاق دیده ام که در مورد دیگری، اصولا با القابی مشابه یاد شده و سپس نقد کردن شروع می شود، و حدس میزنم طرف مقابل هم در مورد ما آنگونه صحبت می کند.
— همانطوری که ادب، آداب دارد، نقد کردن فیلم های سینمایی هم آداب دارد {چششششمک}

جمع بندی:
من تو را در «منظومه شعبانعلی» یکی از سیاراتی می بینم که کلی به دور خود قمــــــر دارد و پیش بینی من این هست که روزی اعلام استقلال می کند و «منظومه شاهین» را تشکیل می دهد، لذا همواره دنبالت می کنم و دورادور حواسم به تو هست،
امروز فکر میکنم با بحثی که پیش آمده، بهتر است آن تیغ تیز و برّان نقـــــــد خودت را از غلاف بیرون بیاوری و شیرفهمش کنی که «داداش یواش تر»، ما برای ساخت این کشور و زنده نگه داشتن زبان فارسی و تزریقِ سواد به همان جامعه و جماعت به کسانی مثل تو احتیاج مبرم داریم
و چشم امید ما این هست که از این جماعت آنقدر دور نشوند که دیگر «خارجی» به نظر برسند، فهم خـردجمعی و زبان تعاملی هر جمعی، از هنرهایی که همه ما باید بر روی آن تاکید و تلاش کنیم.

این روزها (حدود ۴۰ روزی هست که در محل کارم به شدت با این موضوع و رویارویی با جماعت رو به رو هستم، همه روزها را فکر کرده ام و نوشته ام، خیلی دوست دارم تجربیاتم را در اولین دیدار و وعده ی شامی که دارد خاک می خورد، با تو مرور کنم)

پیشنهاد برای مطالعه:
yon.ir/YU6yc

تمرین:
بیایید خود و همه اطرافیان (حضوری و مجازی) خود را تشویق کنیم که در یک تمرین سه ساله، در هنگام صحبت کردن در مورد انسان و انسان ها (حتی متجاوز به آتنا، حتی داعشی ها، حتی مخالفین سیاسی، حتی رقیبان تجاری و کاری و حتی راننده حواس پرتی که جلو ما ویراژ می دهد و…) فقط از واژه های رسمی استفاده کنیم
در تمرین سه ساله لازم هست که همه ی واژه ها مغزمان را بازبینی کنیم ، یک مقداری را دور بریزم و چندتایی جدید هم اضافه کنیم {چشششمک غلیظ}

به امید موفقیت های روز افزونت
دوستدار تو، سجاد

پاسخ
پروین
۱۳۹۶-۰۴-۲۸ ۵:۱۱ ق.ظ

آقا شاهین عزیز
من از نگرش شما خوشم میاد و نوشته هاتونو دنبال می کنم و من هم اعتقاد دارم بعضی فیلمها خیلی سطحی و بی محتوا هستند اما وقتی هیجان و لذت بردن کسانی که این فلمها رو میبینند و درباره ش حرف میزنند میبینم بیشتر به این باور میرسم که حق ندارم خط کش دست بگیرم و آدمها رو با خط کش خودم اندازه بزنم و اگر در سایز استاندارد من نبودند بزارمشون در دسته بدها!!
ترجیح میدم دنیا جای آسونتری باشه برای زندگی همه جور آدم با همه سلیقه ها و تفاوتهاشون.. همونقدر که دوست ندارم کسی به من برچسب بزنه سعی میکنم به هیچکس برچسب نزنم.

پاسخ
سمانه سجادی
۱۳۹۶-۰۴-۲۸ ۲:۰۴ ق.ظ

سخت است…
سخت…

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۹ ۱۲:۰۳ ب.ظ

لام سمانه جان
نیستی، دلتنگت بودم.

پاسخ
زینب رمضانی
۱۳۹۶-۰۴-۲۷ ۶:۳۶ ق.ظ

نوشتن درباره‌ش قشنگه
حتی دهن آدمو آب میندازه که انجامش بدی و ازعامه مردم جدابشی
ولی واقعیت اینه که خیلی سخته و دردو رنج داره
ممکنه دوستاتو از دست بدی یا حتی موقعیت خوبی که بین رفقا وفامیل داری رو
باید صبر زیادی داشته باشی
به همین شیکی وقشنگی هم که میگی نیست …
من اینکارو انجام دادم
بعصی وقتا اشکم دراومده
ولی یادم نرفته اگه حتی بتونم تمام آدمای روی کره زمین رو راضی کنم آخرسر یه نفر ناراضی میمونه و اون خودمم
بهتره بجای اینکه از نظراتی پیروی کنیم که همه میگن درسته ولی خودمون بهش اعتقادی نداریم از نظراتی تبعیت کنیم که خودمون به نتیجه رسیدیم
اونموقع حتی اگه نتیجه کارمون خوب نباشه بازم مدیون خودمون نیستیم

پ ن : مرسی بابت موضوع چالش برانگیز 🙂

پاسخ
khajeh
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۴:۲۷ ب.ظ

خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت باش …. جمله ای که خیلی در مدت زندگی ما آزار داده و مانند صدای ناخن کشیدن روی تخته سیاه گوش و دل خراش است ….

واما در مورد اینکه در ۲۰ سالگی از این فیلم ها ببینم اشکال ندارد …. شاید کمی با نظر من مخالفت داشته باشد … به نظرم بعد از ۱۸ سال شدن باید از گله بیرون زد … البته قبل از آن هم اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است ولی بعد از ۱۸ سالگی در گله ماندن، انسان را گوسفند بار می‌آورد …

تجربه شخصی من است که از قبل ۱۸ سالگی نمی توانستم از گله بیرون بروم … تلاش می‌کردم ولی مشکل از من و شرایط من بود … ولی با ۱۸ ساله شدنم دیگر زمانی برای همراهی گله نمانده بود …. و حال با آنکه هنوز به قله نرسیده ام ولی از اینکه در گله نیستم خوش‌حالم و میدانم که در دامنه هستم و قله منتظر من است ….

امید وارم که روزی هم تعداد و هم اندازه گله ها کم شود …. البته اگر چوپان دروغ‌گویمان بگذارد …

و در پایان ببخشید طولانی شد وقتی مطالب شما را می‌خوانم اینگونه به وجد می‌آیم و دست خودم نیست …

پاسخ
امیرحسین
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۵:۱۹ ق.ظ

سلام.بسیار زیبا نوشتین و لذت بردم..
من وقتی متن قشنگی میخونم در حقیقت قلنج فکریم گرفته میشه و شادتر میشم..
امیدوارم قلمت همیشه توانا باشه..
متن آخرت فوق العاده بود:
امیدوارم همه به جای داخل گله،سر قله باشیم..
موفق باشی..

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۲۴ ب.ظ

سلام امیرحسین جان
ممنون از لطفت
چه عبارت قشنگی نوشنی: قلنج فکری. یادم باشه حتماً
با آرزوی بهترین ها برای تو دوست گل

پاسخ
سارا
۱۳۹۶-۰۴-۲۷ ۷:۴۴ ق.ظ

به قول مشاورم

قلنج فکری رو خوب اومدی داداش 🙂 🎩📝

پاسخ
محمد
۱۳۹۶-۰۴-۲۵ ۱۱:۵۵ ب.ظ

با سلام
با تمام احترامی که به نوشته هایتان و خودتان میگذارم اما نمیدانم چه چیز باعث شده به این راحتی به یک انسان دیگر
توهین کنید.به نظرم انسان در هر جایگاهی که باشد حق ندارد به افرادی که شبیه او نیستند القابی مثل لوده بدهد.
حتی به نظرم بزرگترین افراد تاریخ مثل پیامبران نیز به خود اجازه نمیدادند که در مورد افراد دیگر این طور صریح
قضاوت کنند.
قرار نیست که دیگران از آن چیزی لذت ببرن که شما فکر میکنید که لذت بخش است.
با تشکر

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۲۵ ب.ظ

سلام محمد عزیز
درست میگید.
با شما موافقم.

پاسخ
پری
۱۳۹۶-۰۴-۲۸ ۱۲:۲۳ ق.ظ

اینطوریام نیست…آقا شاهین درست میگن یه همچین فیلمایی ارزش دیدن ندارن…یا خیلی از کتابا ارزش خوندن ندارن…یه بار قراره زندگی کنیم و دیگه قرار نیست این فرصت دوباره بهمون داده باشه.من ۲۱ سالمه و تا دلتون بخواد عمرمو با چیزای چرت و پرت هدر دادم.وقتی به این سن رسدم میبینم من انسان مستقلی نیستم نه در فکر و اعتقاد و نه در تصمیماتم بلکه تابع همون جمعی هستم که این همه مدت خودمو شبیهشون کردم.بیاین فکر کنیم چیزایی که انتخاب میکنیم ۱۰ سال دیگه تو زندگیمون چقدر ارزش داره و تاثیر گذاشته… . اونقده عمرمونو با چیزای به درد نخور تلف نکنیم.
ممنون آقا شاهین 🙂

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۹ ۱۲:۰۳ ب.ظ

سلام پری جان
عمرت طولانی.
ممنون از کامنت خیلی خوبت.
بیشتر برام بنویس.

پاسخ
نگار
۱۳۹۶-۰۶-۱۱ ۱۱:۰۷ ق.ظ

به نظر من تا اینارو تجربه نمی کردی به این نتیجه ی الانت نمی رسیدی
من خودم خیلی اشتباهات توی زندگیم کردم که واقعا هم ازشون شرمنده ام ولی تا اون هارو تجربه نمی کردم به این مسیری که الان هستم نمی رسیدم الان تو جایگاه بزرگی نیستم ولی شعورشو فک میکنم دارم بدست میارم که به جایگاه بزرگی برسم.

پاسخ
حمید
۱۳۹۶-۰۵-۰۴ ۴:۵۶ ق.ظ

حرف شما متین اما کاملا مخالفم با شما!!
می‌دانید چیست ؟ موافق و مخالف بودن جز خصایص اصلی بشر محسوب می‌شود. شما مخالف این نوشتاری و شاید دیگری موافق آن.
موضوعی دیگر عالمان یهود در قرآن با عرض معذرت به الاغ تشبیه شده‌اند ( از لحاظ اخلاقی بحث این لفظ جداست) ولی رویه بر آن بوده که مخالفت باشد با عالمان یهود.
موضوعی مهم‌تر این است که به قول برنارد شاو: من توانایی تخم مرغ گذاشتن ندارم ولی می‌توانم در مورد طعم و مزه آن نظر بدهم. بحث نقد هم همین در این پست همین است. اجازه دهیم روند نقد در جامعه پیشا مدرنِ ما نهادینه شود هر چند که این نقد خوش نیاید.
سپاس از شما و به ویژه سپاس از آقای کلانتری بابت وب‌سایت خوبشان.

پاسخ
مهدی
۱۳۹۶-۰۴-۲۵ ۱۱:۱۹ ب.ظ

متمایز بودن یعنی به جای پیروی از مسیر زندگی عامه مردم و پا گذاشتن جای پای آنها خودمون مسیر زندگیمون رو بسازیم.
متمایز بودن یعنی به جای پیروی از مسیر مرسوم و مزخرف و حوصله سر بر “درس خواندن—>گرفتن دیپلم—>دانشگاه رفتن—>گرفتن لیسانس—>سربازی رفتن—>استخدام شدن در یک اداره دولتی—>ازدواج کردن—>بچه دار شدن”
مسیر و روشی که مطابق میل و شخصیت خودمون هست رو دنبال کنیم.
متمایز بودن یعنی اینکه به جای سفر به دوبی و تایلند و آنتالیا و …. و پول خرج کردن برای کنسرت افراد جلفی مثل آرش و سامی بیگی…. روح و جسم خودمون رو در دل طبیعت بکر و زیبای استانهای شمالی تازه کنیم.
و رسیدن به همه این متمایز بودنها نیاز به شجاعت و عمل گرایی داره. و نترسیدن از اینکه برخلاف حرف پدر و مادر و جامعه ابله و گله وار قدم برداریم.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۲۶ ب.ظ

زیبا نوشتی مهدی جان
لذت بردم، زنده باد.
از این به بعد بیشتر بنویس تا از نگاه زیبات استفاده کنیم.

پاسخ
مهدی
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۱۰:۳۸ ب.ظ

خواهش میکنم آقا شاهین….من هم حدود دو سه ماهی هست که از مطالب خوب و زیبای سایتت استفاده میکنم و لذت میبرم…به خصوص کتابهایی که معرفی میکنی

پاسخ
سارا
۱۳۹۶-۰۴-۲۷ ۷:۴۲ ق.ظ

اینکه آرش جلفه رو هستم ولی سامی بیگی خیلی خوب میخونه
تازه تیپ جالبی هم داره
انگار رفته سرکوچه نون بخره سرراه اومده یه کنسرت هم اجرا کنه 😎

پاسخ
سمیرا شیری
۱۳۹۶-۰۴-۲۵ ۴:۱۰ ب.ظ

آقای کلانتری باز هم سپاس بابت پست های تأمل برانگیزتون. من کاملا با گفته ی شما موافقم که راه تمایز، تغییر راهیه که بدون تفکر و بازنگری فقط در حال طی کردن هستی، اونم به دلیل اینکه همه دارن از این مسیر میرن! و نتیجه اش میشه تقلیدهای کورکورانه و عادت کردن به عادت های همیشگی! و اینکه وقتی به آخر راه میرسی، میبینی این مسیری که همه چیزتو براش دادی از همون اول اشتباه بوده و اون وقته که با حسرتی که از اعماق وجودت بلند میشه به بقیه میگی: ” خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شو!
اما عذرخواهی میکنم چند تا سوال برا من پیش اومده که فقط دوستانه می پرسم و منتظر دیدن نظر شما هستم. و اونم اینه که آیا برای متمایز شدن باید همه رو یه طرف دید و خودمون رو یه طرف؟ همه رو “گله” ببینیم و خودمون رو در قله؟ آیا این طرز فکر و همه رو با یک چوب زدن، خودش از سطحی نگری و به قول خودتون داخل جماعت شدن نشأت نمیگیره؟ به نظرتون صرف “متفاوت بودن” باعث میشه که “متمایز” باشیم؟ این بی انصافی نیست که فقط از دور رفتارهایی که ظاهرا شبیه به نظر میرسن رو در یک طبقه قرار بدیم و غیر از اون رو در یه طبقه ی دیگه؟

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۲۸ ب.ظ

سمیرای عزیز
زیبا و دقیق نوشتید.
من برای شما یک جواب مفصل مینویسم و بزودی منتشر می کنم ان شا الله.

پاسخ
امیر
۱۳۹۶-۰۴-۲۵ ۴:۰۵ ب.ظ

سلام شاهین جان.
چرا باید به این همه بازیگر و عوامل پشت صحنه توهین کنی؟ وعلاوه بر اینها مردمانی که برای آنها اهمیت قائل می شوند؟ می دونم که می خواهی تجربه و دانش ات رو در اختیار ما بزاری اما اینطوری برداشت ما چیزی جزتوهین کردنت به علاقه مندان ان فیلم و بازیگر ها نیست، شاید من در حدی نباشم که بخواهم برای شما تعیین تکلیف کنم که چطوری بنویسید ولی خب اینطور انتقاد خیلی زنندس و اثرگزاری خوب ندارد

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۳۰ ب.ظ

سلام امیر عزیز
من به داشتن دوستان خوبی مثل تو افتخار میکنم، و ممنونم که نظرت رو به من گفتی.
من به دقت به حرفات فکر کردم.
امیدوارم یه روز بتونیم مفصل در این رابطه صحبت کنیم.
یک دنیا ممنون.

پاسخ
تیرا
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۴۷ ب.ظ

یک سوال؟
چرا اغلب اوقات وقتی نقدی میشه به دنبالش ناراحتی و کینه و .. به همراه داره؟
۱- آیا ماهنوز ظرفیت نقد و نقادی رو نداریم؟
۲- آیا ما نمیدونیم نقد برآمده از دلسوزی و اصلاح اشتباهات و بهتر شدن مورده؟
۳- آیا ما شیوه نقد رو بلد نیستیم؟
۴- آیا ما نمیخوایم کمی روی نقدی که ناخوشاینده برامون فکر کنیم؟
۵- همه موارد؟
۶- هیچکدام؟
۷- نظر بقیه دوستان چیه؟
۸- شرمنده بخاطر این کامنت 🙂

پاسخ
نگار
۱۳۹۶-۰۶-۱۱ ۱۱:۰۲ ق.ظ

نقد باید سازنده باشه نه اینکه توهین به همراه داشته باشه
من خودمم طرفدار این جور فیلم ها نیستم ولی زباله های مبتذل؟؟؟ اصلا عبارت قشنگی نیست.
به نظرم باید یاد بگیریم چطوری نقد کنیم.

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۶-۱۲ ۷:۰۶ ق.ظ

نگار جان
زباله های مبتذل به اندازه کافی تریبون دارن تا از خودشون دفاع کنن.
ما بهتره راهمون رو ازشون جدا کنیم.

پاسخ
تیرا
۱۳۹۶-۰۴-۲۵ ۳:۵۵ ب.ظ

ما حتی در جبرها هم آزادیم و انتخاب می کنیم که در گله باشیم یا در قله؟!
مسلما چریدن و پروار شدن آسان تر از رفتن و صعود بر قله هاست!؟
برای متمایز شدن و جدا شدن از گله باید خطر ها و سختی راه را به جان خرید..

پاسخ
شاهین کلانتری
۱۳۹۶-۰۴-۲۶ ۳:۳۸ ب.ظ

زنده باد

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

من عاشقِ انجیر خیس‌خورده و نوشتنم

پیشنهاد مطالعه

چگونه نوشتن را راحت‌تر شروع کنیم؟ نوشتن چیست؟
چگونه نوشتن کتاب را شروع کنیم

آخرین دیدگاه‌ها

  • شاهین کلانتری در موضوع برای نوشتن | ۳+۴۰ سوژه و ایده برای نوشتن متن‌های داستانی و غیرداستانی
  • شاهین کلانتری در کلمه‌ی سال ما
  • شاهین کلانتری در پرسش و پاسخ
  • شاهین کلانتری در پرسش و پاسخ
  • شاهین کلانتری در رسانه‌سازی: چالش ۷ روزه‌ی راه‌اندازی و توسعه‌ی‌ سایت آموزشی-۱
  • شاهین کلانتری در کلمه‌ی سال ما
  • شاهین کلانتری در کلمه‌ی سال ما
  • شاهین کلانتری در رسانه‌سازی: چالش ۷ روزه‌ی راه‌اندازی و توسعه‌ی‌ سایت آموزشی-۱
  • شاهین کلانتری در دربارۀ چه موضوعی بنویسیم؟
  • شاهین کلانتری در کلمه‌ی سال ما

دریافت خبرنامه اختصاصی:

با عضویت در خبرنامه، هر هفته گزارشی از پست‌های سایت و مطالب مهمی که به تازگی خوانده‌ام، دریافت خواهید کرد.
loader

جدیدترین مطالب:

  • کلمه‌ی سال ما
  • فهرست عجیب‌وغریب
  • فهرست فهرست‌ها
  • فهرست عملکرد من
  • از مدرسه نویسندگی چه خبر؟ فراخوان کلاس‌های جدید
  • چگونه همیشه به موضوعات مهم فکر کنیم؟+نمونه‌ی چک‌لیست
  • منوی رستوران نویسندگی
  • جملات کوتاهی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی
  • موضوع برای نوشتن | ۳+۴۰ سوژه و ایده برای نوشتن متن‌های داستانی و غیرداستانی
  • فهرستی از عمیق‌ترین و بدترین اشتباهات دنیای نویسندگی
  • نکات کوچکی درباره‌ی نگارش
  • فهرست مصاحبه‌های الهام‌بخش
  • اسم این کتاب‌ها را دوست دارم
  • فهرستی درباره‌ی اهمیت فهرست‌ها
  • فهرست کلمات تازه
  • شعرهایی که می‌خوانم
  • پیشنهادی برای آغاز سال نو | کلمه‌ی سال من
  • نقطه‌ی شروع تولید محتوا به عنوان یک متخصص
  • چرا نوشتن سخت‌تر می‌شود؟
  • قصه‌های روزانه‌ی من
  • فهرست مهم‌ها
  • درباره‌ی شرکت در مسابقات نویسندگی | نظر جعفر مدرس صادقی
  • عشق و نفرت
  • درس‌هایی از مقایسه‌ی ترجمه‌ها
  • از علی باباچاهی چه می‌آموزیم؟
  • استمرار یعنی چی؟
  • چگونه از تمرین نوشتن لذت بیشتری ببریم؟ | پاسخ ۵ نویسنده
  • تکرار و ترغیب
  • پیشنهادی ظریف و شفاف
  • حرفی از آن خود

دانلود رایگان کتاب:

مجلۀ عشق نوشتن:

آموزش تولید محتوا:

تولید محتوا

ویدیوهایی دربارۀ نویسندگی:

نوشتن تی وی

جمله‌ورزی:

شاهین بلاگ

بایگانی شمسی

  • فروردین ۱۴۰۲ (۱)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۳۰)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۸)
  • دی ۱۴۰۱ (۵)
  • آذر ۱۴۰۱ (۲۵)
  • آبان ۱۴۰۱ (۲۸)
  • مهر ۱۴۰۱ (۱۶)
  • شهریور ۱۴۰۱ (۱)
  • مرداد ۱۴۰۱ (۴)
  • تیر ۱۴۰۱ (۱۳)
  • خرداد ۱۴۰۱ (۱۲)
  • اردیبهشت ۱۴۰۱ (۴)
  • فروردین ۱۴۰۱ (۱۱)
  • اسفند ۱۴۰۰ (۸)
  • بهمن ۱۴۰۰ (۱۵)
  • دی ۱۴۰۰ (۲۴)
  • آذر ۱۴۰۰ (۲۹)
  • آبان ۱۴۰۰ (۱۶)
  • مهر ۱۴۰۰ (۲۵)
  • شهریور ۱۴۰۰ (۲۷)
  • مرداد ۱۴۰۰ (۲۸)
  • تیر ۱۴۰۰ (۲۸)
  • خرداد ۱۴۰۰ (۳۰)
  • اردیبهشت ۱۴۰۰ (۲۹)
  • فروردین ۱۴۰۰ (۲۹)
  • اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
  • بهمن ۱۳۹۹ (۹)
  • دی ۱۳۹۹ (۲۵)
  • آذر ۱۳۹۹ (۴)
  • آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
  • مهر ۱۳۹۹ (۱۷)
  • شهریور ۱۳۹۹ (۱۳)
  • مرداد ۱۳۹۹ (۷)
  • تیر ۱۳۹۹ (۱۳)
  • خرداد ۱۳۹۹ (۳)
  • اردیبهشت ۱۳۹۹ (۵)
  • فروردین ۱۳۹۹ (۱۲)
  • اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
  • بهمن ۱۳۹۸ (۱۴)
  • دی ۱۳۹۸ (۱۷)
  • آذر ۱۳۹۸ (۲۳)
  • آبان ۱۳۹۸ (۲۷)
  • مهر ۱۳۹۸ (۲۹)
  • شهریور ۱۳۹۸ (۱۹)
  • مرداد ۱۳۹۸ (۲۲)
  • تیر ۱۳۹۸ (۲۵)
  • خرداد ۱۳۹۸ (۱۱)
  • اردیبهشت ۱۳۹۸ (۱۰)
  • فروردین ۱۳۹۸ (۲۶)
  • اسفند ۱۳۹۷ (۲۳)
  • بهمن ۱۳۹۷ (۲۰)
  • دی ۱۳۹۷ (۱۸)
  • آذر ۱۳۹۷ (۱۸)
  • آبان ۱۳۹۷ (۱۵)
  • مهر ۱۳۹۷ (۱۸)
  • شهریور ۱۳۹۷ (۱۳)
  • مرداد ۱۳۹۷ (۱۵)
  • تیر ۱۳۹۷ (۲۳)
  • خرداد ۱۳۹۷ (۲۲)
  • اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۵)
  • فروردین ۱۳۹۷ (۲۲)
  • اسفند ۱۳۹۶ (۲۲)
  • بهمن ۱۳۹۶ (۲۴)
  • دی ۱۳۹۶ (۲۸)
  • آذر ۱۳۹۶ (۲۴)
  • آبان ۱۳۹۶ (۲۹)
  • مهر ۱۳۹۶ (۲۶)
  • شهریور ۱۳۹۶ (۲۵)
  • مرداد ۱۳۹۶ (۳۱)
  • تیر ۱۳۹۶ (۲۹)
  • خرداد ۱۳۹۶ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۳۹۶ (۴۲)
  • فروردین ۱۳۹۶ (۳۱)
  • اسفند ۱۳۹۵ (۲۵)
  • بهمن ۱۳۹۵ (۲۳)
  • دی ۱۳۹۵ (۲۲)
  • آذر ۱۳۹۵ (۲۰)
  • آبان ۱۳۹۵ (۲۹)
  • مهر ۱۳۹۵ (۱۷)
  • شهریور ۱۳۹۵ (۲۱)
  • مرداد ۱۳۹۵ (۲۱)
  • تیر ۱۳۹۵ (۶)
  • خرداد ۱۳۹۵ (۱)
  • اردیبهشت ۱۳۹۵ (۲)
  • فروردین ۱۳۹۵ (۲)
  • اسفند ۱۳۹۴ (۶)
  • بهمن ۱۳۹۴ (۴)

موضوعات:

  • 10 جمله (22)
  • 101 جمله (2)
  • آفوریسم (5)
  • آموزش دستور زبان فارسی (6)
  • آموزش ساخت محصول آموزشی (2)
  • آموزش نویسندگی (74)
  • آنافورا (4)
  • از تدریس (9)
  • از نوشتن (437)
  • استراتژی محتوا (74)
  • استعاره (2)
  • استعاره‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌کنم (1)
  • اطلاع رسانی (12)
  • اون می‌گه (1)
  • این آدم‌های دوست‌داشتنی (4)
  • این شکسته‌ها (2)
  • با شما نبودم (29)
  • با هم بنویسیم (4)
  • با و بی حوصله (5)
  • باشگاه تولیدکنندگان محتوا (3)
  • باورهای من (6)
  • برای اعضای دورۀ آنلاین لذت نویسندگی (1)
  • برگزیده‌ها (17)
  • برند شخصی (2)
  • بهترین لینک‌های هفته (1)
  • بهره وری (28)
  • پادکست (28)
  • پادکست بهترین عادت (1)
  • پادکست شاهین کلانتری (3)
  • پادکست محتواتیم (5)
  • پادکست مهم (1)
  • پاره‌ها (2)
  • پرت و پلا (1)
  • پرسش و پاسخ (5)
  • پست‌های چندصدایی (1)
  • پیاده روی (14)
  • تبلیغ نویسی و کپی رایتینگ (6)
  • تجربه‌ی شرکت در کارگاه تمرین نوشتن (1)
  • تسلط کلامی (9)
  • تعریف‌های تازه (18)
  • تفکر نقادانه (1)
  • تکنولوژی (5)
  • تکنیک تبلیغ نویسی (5)
  • تکه‌های طلایی هفته (7)
  • تلگرام (7)
  • تلگرامات (7)
  • تمرین (23)
  • تمرین افزایش دایره لغات (12)
  • تمرین نویسندگی (36)
  • توسعه فردی (279)
  • تولید محتوا (111)
  • توییتر من (1)
  • تیتربازی (1)
  • جستار هفته (1)
  • جستارنویسی (2)
  • جملات کوتاه (57)
  • چالش جستارک (3)
  • چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟ (1)
  • چگونه نویسنده شویم؟ (4)
  • حرف کتاب (2)
  • خرده‌گفته (1)
  • خلاقیت (79)
  • داستان (17)
  • داستان دوست (6)
  • دل نوشته ها (30)
  • دهه هشتادی ها (2)
  • دوست (5)
  • دیالوگ روز (1)
  • دیجیتال مارکتینگ (12)
  • رابطه (23)
  • رادیو کاماک (1)
  • رادیو نویسندگی (21)
  • رادیونوشته (1)
  • رسانه‌سازی (7)
  • رویاها (9)
  • ریزنوشته‌ها (1)
  • زندگی (11)
  • سبک زندگی (15)
  • سبک‌های نویسندگی (2)
  • سخنرانی (3)
  • سمپوزیوم توسعه فردی (16)
  • سمپوزیوم نویسندگی (21)
  • سوال (7)
  • شاعرانه‌ها (12)
  • شاهین کلانتری (1)
  • شاهین‌شو (3)
  • شبکه های اجتماعی (6)
  • شعر (14)
  • شعر نوشتن (1)
  • شکسته‌نویسی (5)
  • شما و شاهین (1)
  • عشق (5)
  • فروش (1)
  • فکر و تفکر (9)
  • فهرست‌ها (32)
  • فیلم (3)
  • فیلم نامه نویسی (3)
  • فیلمسازی (6)
  • قدرت (1)
  • قصه گویی (3)
  • قلم‌انداز (17)
  • کارتون و کاریکاتور (17)
  • کارگاه تولید محتوا (7)
  • کارگاه کلمات (20)
  • کانال مهارت های نویسندگی در تلگرام (4)
  • کتاب الکترونیکی (8)
  • کتاب قدرت تکرار (17)
  • کتاب و کتابخوانی (136)
  • کسب و کار (16)
  • کشکول کلانتری (24)
  • کلاس کپی رایتینگ (4)
  • کلاس نویسندگی (7)
  • کلمات قصار (13)
  • کلمه (27)
  • کلمه‌برداری (8)
  • کلمه‌ی سال (1)
  • گروه‌سازی (1)
  • گزارش زندگی (1)
  • گفت‌وگوی روزانه درباره‌ی نوشتن (2)
  • لینک های خوب (20)
  • مجلۀ عشق نوشتن (2)
  • محتواتیم (1)
  • محتواگران (1)
  • مدرسه نویسندگی (6)
  • مدیریت پروژه (1)
  • مسترکلاس نویسندگی (7)
  • مصاحبه (8)
  • مصاحبه با علی اکبر قزوینی (3)
  • معرفی کتاب (12)
  • مقالات گروهی (1)
  • مقاله‌ی گروهی (1)
  • مقالۀ هفته (5)
  • مهارت های نویسندگی (188)
  • مواد خام برای تولید محتوا و جستارنویسی (1)
  • مواد خام تولید محتوا و جستارنویسی (1)
  • موفقیت (22)
  • مونولوگ‌های شکسته (5)
  • نامه (10)
  • نامه ها (3)
  • نامه‌های شاهین کلانتری (1)
  • نانومحتوا (1)
  • نثرهای یومیه (33)
  • نخستین سطرها (1)
  • نسیم نیکلاس طالب (3)
  • نظرت برگزیدۀ هفته (3)
  • نقل قول (156)
  • نکته‌ها و تکه‌ها (1)
  • نگرش (3)
  • نمایشنامه‌نویسی (3)
  • نوشتار پولساز (1)
  • نوشتن TV (6)
  • نوشتن کتاب (4)
  • نوشته‌های شما (1)
  • نویسندگی آنلاین (23)
  • نویسندگی استراتژیک (1)
  • نویسندگی خلاق (8)
  • نویسندگی کودک و نوجوان (1)
  • نویسندگی مثبت نگر (3)
  • هر روز یک دفتر شعر (4)
  • هزار و یک ایده (124)
  • همۀ کتاب‌های نویسندگی (2)
  • هوش کلامی (5)
  • وبلاگ نویسی (75)
  • وبینار اهل نوشتن (1)
  • وبینار زبان‌آور (26)
  • ولاگ (8)
  • ویدیو (20)
  • یادداشت روز (85)
  • یادگیری (43)
  • یک کار تازه (2)
  • یوتیوب آموزش نویسندگی (1)
© ۱۳۹۴-۱۴۰۱ | این وب‌سایت برای شاهین کلانتری است. | طراحی و پشتیبانی: سعید قائدی