بخشهای قبلی پروژۀ ۱۰ جمله را اینجا بخوانید.
۱
گاهی در مسیر رسیدن به بعضی از اهداف به آدم روشنتر و بهتری تبدیل میشویم؛ یکی از آنها یادگیری بهترنویسیِ زبان فارسی است.
۲
وقتی کتاب میخوانی، آرزو نکن که زودتر تمام شود.
۳
اگر بتوانید یک قرص جادویی بسازید، با خوردن آن قرص چه اتفاق ویژهای برای خودتان و دیگران میافتد؟
۴
نوشتن ذاتاً به عملگرایی گره خورده است. پرورش ارادۀ نوشتنِ منظم و روزانه در خود، قدرت عملگرایی ما را در دیگر بخشهای زندگی افزایش میدهد.
۵
از بهترین کارهایی که برای آرامش ذهنی خودم و دیگران انجام دادهام: سالهاست که موبایلم در تمام ساعات شبانه روز کاملاً بیصداست.
۶
هر از گاهی به دکه بروید و به صورت اتفاقی یک مجله بخرید. شاید از چیزی که کشف میکنید شگفتزده شوید.
۷
مشخصۀ اصلی یک پیادهروی خلاقانه و اثربخش: خودت هم باورت نشود که چنان مسیر طولانیای را بتوانی قدم بزنی.
۸
یک نویسنده هرگز وقت تلف شدهای ندارد، چون در بدترین و ملالآورترین شرایط هم میتواند مشغول ذهنینویسی باشد.
۹
وقتی نوشتن سهم جدیتری در زندگی تو پیدا میکند، خیلی از کارهای ساده و روزمره برایت معنای خلاقانهای مییابند: حمام کردن، پیادهروی، رانندگی و…
میبینی همۀ اینها به منبعی برای پرکردن چاه نویسندگی تو تبدیل شدهاند.
۱۰
تو شوخی شوخی مینویسی و متنهای خوب جدی جدی شکل میگیرند.
#چالش_۱۰جمله
بعد از خواندن این مطلب چهکار کنم؟
میتوانید «لذت نوشتن جملات کوتاه» را بخوانید.
14 پاسخ
سلام!
قرص جادویی من یک دفترچه کوچک بایک خودکارآبی رنک وبرنامه یاداشت نویسی گوشی همرام که درهمه حالت بامن میباشد.این دوتا دوکتورمن میباشد لحظات که حال روحی ام مساعد نیست به نوشتن پناه برده بگونه معجزه آسا حالم بهبود میباد.
قرص جادوی من یعنی دوستان نویسنده ام که حتی نمیشناسم اما باخواندن مطالب زیبایی شون حال روحی ام را خوب میسازند.
سلام آقای کلانتری
من هر روز و گاهی چند بار به سایت شما میام
بارها و بارها مطالعه میکنم
هر چند کوتاه مینویسم ولی خوشحالم که مینویسم .جملات کوتاه شما خیلی کمک میکنند برای پیدا کردن یه ایده
موفق باشید
در پناه حق
سلام به روی ماه شما
باعث افتخاره که به اینجا سر میزنید.
من وبلاگ زیبا و صمیمی شما رو بسیار دوست دارم.
در مورد شوخی شوخی نوشتن و جدی جدی شکل گرفتن متنهای خوب، این موضوع هر بار که مشغول به نوشتن میشوم به من اثبات میشود. وقتی مشغول نوشتن اولین کلمات نوشتار جدیدم هستم، اصلا خبر ندارم که کلمات بعدی قرار است چه باشند، البته از تیترها و کلیت مطالبی که میخواهم بنویسم اطلاع دارم ولی اینکه چطور آن کلمات با آن ترکیب کنار هم جور میشوند گاهی خودم را هم متعجب میکند. واقعا نوشتن عجب کار هیجانانگیز و جالبی است.
سلام بهراد عزیز
چقدر زیبا نوشتی، منم دقیقاً همین حس رو دارم همیشه.
جملۀ معروفی از فروید هست که میگه: هر بار که به سراغ نوشتن می روم کنجکاوم که چه خواهم نوشت.
من نوشته های خوبت رو از مدت ها پیش تو وبلاگت دنبال میکنم.
با قدرت ادامه بده دوست وبلاگ نویس من.
سلام آقای کلانتری عزیز
من دوست داشتم قرص جادویی ام سبب شود، زبان انگلیسی همه فوق العاده شود تا بتوانند، با آدم ها و فرهنگ های دیگر ارتباط برقرار کنند و جهان بزرگتری برای خود بسازند.
چه آرزوی قشنگی مهسا جان
خیلی خوشم اومد.
جادویی آرام ، انگشتانی که با حضور هر لحظه در اندیشکده بهم ریخته تفکر بدنبال لوله شکسته قلمی میگردد که از هر قطره آب رنگ گرفته از ته مانده مرکب دواتی، کلمات سحر آمیزی را بر صفحه دل نقش ببندد تا نام قرص جادویی را در دفتر اندیشه معنای جادویی کند. باتشکر از بیان کلمات و جملات سحرآمیزت شاهین عزیز(فهمیده)
سلام محسن جان
چقدر خوشحالم که برام مینویسی.
ســــــــــــلام شاهین عزیز
عالـــــــی ومفید
سوال:برای اینکه در هر شرایط روحی (حتی بدترین) بتونیم بنویسیم . (یک دلنوشته یا چند جمله کوتاه )چگونه به این توانستن میشود دست پیدا کرد؟
صفحه اینستای شما را فالو کردم.😊
سلام مهرگان عزیز
روشش رو در بخش دوم این پست به تفصیل توضیح دادم:
گزارش تکمیلی جلسه دوم باشگاه تولیدکنندگان محتوا
قرص جادویی من همیشه همراهمه
مثل نفس کشیدن
تا زنده ام…
قرص جادویی من نوشتنه
عشق ورزیدن به نوشتنه
چون اگر شده چند ساعتی پر میشم از زندگی
خالی میشم از هیاهوی سرم
سبک میشه از بار دنیا بال و پرم
با نوشتن میتونم تا اوج ابرها بپرم
میتونم به افسانه های مرموز ره ببرم
میتونم کسی باشم که مثل هیچکس نیست
کسی که هیچکس نیست
فقط زنده است و جریان داره
یه تیکه کوچیک از سرسرای بی نهایت دنیا
یه تیکه کوچیک و سحرآمیز
که خدا راز کوچولویی از قدرت و عشقش رو بهش هدیه داده
یه موجود بی لقب و منصب
یه موجود صاف و ساده
قرص جادویی من واژه ها هستن
که بعد از خدا
قوی ترین و سحرآمیز ترین و جادویی ترین انرژی ها رو بهم هدیه میدن
زیبا، بی نهایت زیبا…
نوشتن خوبه
مثل دونه توی چله ی زمستون واسه گنجشک
مثل آب واسه ماهی از نفس افتاده
مثل بارون واسه کویر
نوشتن خوبه
حتی اگه هیچ کس، هیچوقت ، نخواد و نتونه نوشته ها تو بخونه
بنویسیم که زنده باشیم
مگه نفس کشیدن دلیل میخواد
نوشتن مثل نفس دلیل زندگیه
تا قبل از مردن از فرط دلتنگی
از فرط سکوت
از فرط یه جا موندن
مثل برکه نگندیم
که جاری باشیم
مثل رود
شایدم یکی سر راهمون بود
حرفمون خوند
شایدم یکی یه روز بخاطر حرفامون
زنده موند
نوشتن خوبه
ممنون استاد که می نویسید
امیدوارم همیشه و همیشه و همیشه بنویسید!