بزرگترین مزیت نوشتن این است که وادارت میکند به کسب تجربههای تازه.
تا وقتی دست به قلم نشدهای خودت را زیر خط فقر تجربه نمیبینی، البته شاید در ابتدای مسیر نوشتن خودت را مملو از تجربه ببینی، اما کمی که نوشتی و کنار گذاشتی تازه دردسر شروع میشود.
و این شاید از بهترین دردسرهای دنیا باشد. میبینی خالیِ خالی هستی. حتا یک جمله هم نمیتوانی به چیزی که قبلن نوشتهای اضافه کنی.
اینجاست که اگر جا نزنی نوشتن هُلت میدهد به سمت ساختن یک زندگی نو.
تو بالاخره باید دستِ پر پیش نوشتن برگردی، پس به هر دری میزنی تا چیزی برایش جور کنی.
دلت میخواهد زندگیات عوض شود؟
بنویس. بیشتر بنویس. و بیوقفه بنویس. بعد از چند وقت نوشتن دستت را میگذارد توی دست هزار چیز رنگارنگ.
تازگی پاداش مداومت در نوشتن است.
6 پاسخ
راهی که شما ! انتخاب کردید با نوشتن است اما اگر ! قلم و کاغذ شما ، خسته شدند و خود را در گوشه ایی مخفی کردند شما در ذهن خودتان واژه ها را ، به خاطر بسپارید
فقط جمله آخررررر😍
جون میده واسه اینکه یه کپشن براش بنویسی.
من چقدر این روزا احساس میکنم زیر خط فقر تجربه هستم.
انقدر نوشتم که همه ذخیره هام خالی شدن و احساس میکنم چیز جدیدی برای نوشتن ندارم.
اینطور مواقع یه کتاب نو یا یه پادکست تازه به کمکم میان.
سپاس استاد عزیز
درود بر تو فاطمه فعال و خلاق.
همیشه اینجا پر از حس های خوبه. ممنون
زیر خط فقر تجربه و گاهی زیر خط فقر ندانستن و شاید زیر فقر کم دانستن و البته دانستن و نداشتن قدرت انتقال و به قلم رساندن.
من این روزها هرچه مینویسم انگار به خط اول باز میگردم، انگار داستانهایم همه یک خط را دنبال میکنند. فقط مریم اسمش میشود گلی و عباس آقا سیبیلش را میتراشد!
دوست دارم زندگی ام عوض شود. دوست دارم دستم را در دست هزار چیز رنگارنگ بگذارم 🙂
خیلی خوبه که این دغدغه رو داری علیرضا جان.
دغدغۀ تازگی داشتن به احتمال قوی به تازگی منجر میشه.