آماده شدن برای نوشتن یک کتاب چند سال زمان می‌برد؟

مارکز تو مصاحبه با یکی از دوستاش که اونم نویسنده‌س می‌گه فکر کردن و تحقیق کردن دربارۀ «صدسال تنهایی» پونزده سال طول کشیده، و می‌گه بقیه داستاناش هم تقریباٌ چنین وضعیتی دارن، ایدۀ یکی از کتابا سی سال تو ذهنش بوده تا نوشته شده. بعد دوستش می‌‌پرسه نمی‌ترسیدی ایده بعد از اینهمه موندن تو ذهنت بیات بشه؟ که مارکز در جواب می‌گه به موضوعی که نتونه در برابر چند سال بی‌اعتنایی مقاومت کنه اصلاً علاقه‌ای نداره.
خب، آدم با شنیدن این جور حرفا یه جورایی امیدوار می‎‌شه. با خودش می‌گه حالا فرصت هست، و بیخودی خودشو سرزنش نمی‌کنه. اما یه طرف دیگۀ ماجرا اینه که آدم به اتکای این حرفا، و با توهم اینکه ایده داره تو ذهنش می‌پزه، از کار فرار کنه و رشد خودشو عقب بندازه.
این چیزیه که نباید به دامش افتاد. تو می‌تونی نوشتن بعضی پروژه‌ها رو سال‌ها کش بدی، اما در کنارش باید یه سری کار دیگه رو بنویسی و منتشر کنی و نذاری دستت سرد بشه.

4 پاسخ

  1. منم عقیده دارم بهتره تا جاییکه میشه روی کتاب کار کرد . چه جای عجله داره که فوری چاپ بشه ؟
    هر چی بیشتر روش وقت بذاریم ، بهتر از آب در میاد .

  2. به گمون من نوشتن رمان و کتابی که بیشتر جنبه‌ی رشد و تحقیق برای نویسنده داره می‌تونه سال‌ها کش‌ بیاد‌. من خودم به شخصه نه تنها علاقه‌ای در رونمایی از رمانم ندارم بلکه دوست دارم سال‌ها بگذره و من هرسال درکنارش هزاران رمان و داستان دیگه بنویسم و منتشر کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *