نوشتن از نگاه فرناندو پسوا

فرناندو پسوا می‌گوید «نوشتن یعنی فراموش کردن. ادبیات مطبوع‌ترین شیوۀ نادیده‌گرفتن زندگی است.»

او حرف‌‌های بدیع دیگری هم دربارۀ نوشتن دارد:

«برای من نوشتن تحقیر شخصی است، ولی نمی‌توانم از نوشتن رها شوم. نوشتن برای من مثل اعتیادی است که از آن نفرت دارم و با وجود این، استفاده می‌کنم. مانند عادتی زشت که حقیرش می‌شمرم ولی نمی‌توانم شرش را از سرم کم کنم.»

پاره‌ای دیگر از سخنان او را هم بخوانیم:

«من نقشه‌هایی دارم و رؤیاهایی عجیب و غریب پرورش داده‌‎ام -ولی خوب این‌ها را آقای پیش‌خدمت یا خانم دوزنده هم دارند، چون مردم همه رؤیاپرورند: آن‌چه که متفاوتمان می‌کند نیرویی است که بتوانیم آن‌ها را عملی سازیم، یا تصریح سرنوشت است که خود را برای ما عملی می‌سازد.
من در رؤیا با آقای پیشخدمت یا خانم دوزنده برابرم. تفاوت من تنها در این است که می‌توانم بنویسم. بله، این پرده‌ای از نمایش است. واقعیت پیش‌رو از آن‌ها جدایم می‌کند. اما در روح تشابه داریم.»

بله، شاید نویسنده‌ها آدم‌هایی‌اند که دربارۀ نوشتن حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند.

 

منبع نقل‌قول‌ها: کتاب دل‌واپسی، فرناندو پسوا، ترجمۀ جاهد جهانشاهی، نشر نگاه

یک پاسخ

  1. فرناندو چه نگاه چندشناکانه‌ای (این کلمه عجیب از نتایج کلاس تولیدمحتوا😅) نسبت به نوشتن داره.
    ولی برام جالب بود که چطور با چنین نگاه ایفتیضاحی تونسته نویسنده مشهوری بشه.
    سپاس استاد گرامی🙏🏻

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *