اسبی که مینوشت
«وقتی کنارم هستی به فکر کدوم حیوون میافتی؟ چشماتو ببند و فکر کن به حیوونا!» «میتونم بهت بگم اسبِ خوشقواره یا اسب کوچولو یا مادیان. وقتی به اسب فکر میکنم اصلاً دندوناش یا جمجمهاش و یا هر چیزی که اذیتت میکنه، تو ذهنم نمیاد، یه چیز خوب تو ذهنم میاد و گرم، و نرم، و…