1
روزهای من غالباً با سرزنش کردن خودم آغاز میشد: چرا زودتر بیدار نشدی؟ چرا دیروز فلان کار را نکردی؟ نکند امروز هم میخواهی فلان کار را عقب بیندازی؟ چرا نمیجنبی؟ باز هم صبحانه حوصلهات را سر برده؟ چرا فهرست کارهای امروز را دیشب ننوشتی؟ چرا نمیروی ورزش کنی؟
و از این قبیل خودگوییهایی حوصلهسربر.
اما بعداً فهمیدم که راه دادنِ این افکار به ذهن از زیستن در لحظۀ حال دورم میکند.
زیستن در لحظۀ حال به معنی نیاموختن از گذشته و رها کردن آینده نیست. با حضور کامل در لحظۀ حال است که میتوان از گذشته درس گرفت و برای آینده تدبیر کرد.
حالا هر وقت که سرزنشگر درونم دهان باز میکند، میگویم: خفه! من میخواهم بچسبم به همین لحظهای که در آنم. و اگر کاری از دستم برمیآید، همین لحظه دست به کار شوم.
2
من همیشه از مطالعۀ تئوریهای ادبی لذت میبرم. اما هرگز نمیگذارم که ذهنم از تئوری انباشته شود و از عمل دور بیفتم. هیچ چیزی تمرین خودِ نوشتن نمیشود.
باید تئوری را بخوانی، و بعد بلافاصله تمرین کنی تا آن تئوری در ذهن تو ته نشین شود.
نه تئوریِ بدون عمل را دوست دارم و نه عملِ بدون تئوری را.
3
در جریان وبینار جدیدم هستید:
سه ماه است که هر روز حداقل 3 ساعت دربارۀ محتوا مطالعه و تحقیق میکنم تا محتوای این وبینار، از هر جهت کمنقص و رضایتبخش باشد. دلم نمیخواست به آموختهها و تجربیات قبلیام اکتفا کنم. دوست دارم برای طراحی هر دوره و محصولی پوستم کَنده شود. چون لذت واقعی کار را در درست در همین نقطه تجربه میکنم.
این وبینار را برای دوستانی برگزار میکنم که مدتها بود درخواست برگزاری یک دورۀ آنلاین تولید محتوا داشتند. میخواهم مهمترین چیزهایی که دربارۀ محتوا میدانم در یک ویدیوی سه ساعته ارائه کنم؛ اندارۀ دو تا بازی فوتبال، رفت و برگشت!
وبینار آموزش تولید محتوا: چگونه به یک کارشناس تولید محتوا تبدیل شویم؟
4
ویدیو ضبط کنید
یک موبایل و پیج اینستاگرامی کافی است تا تولید و نشر ویدیو را آغاز کنید.
تولید ویدیو احتمالا به ما میفهماند:
-بر خلاف تصورمان، حرف زیادی برای گفتن نداریم.
-به مطالعه و یادگیری بسیار بیشتری نیاز داریم.
-اعتماد به نفس کافی نداریم.
-دامنۀ واژگان محدود و کمتنوعی داریم.
-به فن بیان مسلط نیستیم.
-کمحوصلهایم. (ضبط و انتشار ویدیو زمانبر است.)
و…
5
فهرست فهرستها
برخی از فهرستهایی که در نظم بخشیدن به ذهنم مرا یاری میکنند:
فهرست اهداف
فهرست تیترها و عناوین مطالبی که باید بنویسم
فهرست دوستان و آشنایان
فهرست باورها
فهرست مضامینی که دوست دارم دربارۀ آنها محتوا تولید کنم
فهرست کلیدواژههای تخصصی
فهرست کارهای روزانه
فهرست کارهای هفته
فهرست کتابهایی که باید از نو بخوانم
فهرست دیوانهای شعری که هر روز میخوانم
فهرست آدمهایی که از ارتباط با آنها میپرهیزم
فهرست منابعی که باید از آنها چیزی بیاموزم
فهرست عادتهای روزانه
فهرست کارهایی که مدام عقب میاندازم
و…
6
دفترچۀ محبت
لازم است دفترچهای داشته باشیم
برای ثبت جملات مهرآمیزی که
از زبان دیگران میشنویم.
7
قبل از کسب دانش باید بینش درست داشت.
-فرهنگ رجایی
6 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
خب اين مطلب باعث شد كه براي ضبط ويديو وقت بيشتري بزارم .
و فهرست ها هم كمك زيادي به من كرده
ممنونم از تلنگر هاي نابت شاهين جان
درود بر نسوخ جان
سلامت و پرانرژی باشی دوست خوب من.
سلام بر شاهین جان عزیز
وقت عالی بخیر و شادمانی
این بند از نوشته شما
” روزهای من غالباً با سرزنش کردن خودم آغاز میشد:
– چرا زودتر بیدار نشدی؟
– چرا دیروز فلان کار را نکردی؟
– نکند امروز هم میخواهی فلان کار را عقب بیندازی؟
– …
و از این قبیل خودگوییهایی حوصلهسربر. ”
حاوی یک نکته روانکاوانه و رفتار شناسی ظریفی هست
که اگر اجازه داشته باشم
می خواهم نکته اش را خدمت دوستان علاقمند به هنر ارزشمند نوشتن توضیح بدهم .
روانشناسانی که در حوزه رفتارشناسی و روانکاوی فردی و سازمانی فعالیت می کنند الگویی را شناسایی و معرفی کرده اند که به زبان کاربردی اینطور می شود :
– هر انسانی یک مجموعه باورهای اساسی دارد که این باورها هویت او و تصویری که او از خودش دارد را شکل می دهند .
مثل این باور اساسی که ” من نویسنده هستم ”
و بر پایه این باور اساسی خودگویی هایی را مرتب با خودشان دارند .
مثل این قبیل خود گویی هایی که شما فرمودین .
اگر خود گویی ها نشان از دغدغه های یک فرد نویسنده دارد ، این خود نشانه مبارکی است از اینکه فرد خود را نویسنده می داند . مثلا خودگویی هایی از این قبیل :
– چرا روزانه نویسی ام را به موقع انجام ندادم
– چرا کاغذ مناسب نوشتن شعر نگرفته ام
– چرا تایپ ده انگشتی را تمرین نمی کنم
– و خود گویی هایی که نشان دهنده
نگرانی های یک فرد نویسنده است .
اما اگر خود گویی ها هیچ نشانی از دغدغه های نویسنده ندارد
نشان از این است که هنوز به خود باوری
حاکی از نویسنده بودن نرسیده ایم .
این ارتباط بین باورهای پایه ( بنیادین – اساسی ) فرد
و خود گویی های او
که به نظر من نشان از خود جویی و خودپویی وی دارد
نشانه ای از تصویری است که او از خودش دارد .
و پاسخ به این سوال از خودش که من کیستم
و هر پاسخی که به خودش می دهد
در سایر اندیشه ها و رفتارهایش ( افکار و اعمال ) خود را نشان می دهد .
ثبت همین خود گویی ها در روزانه نویسی ها
می تواند بهترین روش برای ” خودافشایی ” باشد
که فاز اول تشخیص هویت و تغییر هویت و شخصیت است .
تا فرد بتواند به خود شناسی برسد
و بعد اگر لازم بود
در روزانه نویسی های بعدی وارد مراحل
– خود تحلیلی ،
– خود تغییری
– و خود شکوفایی
خود جدیدش بشود .
این “روزانه نویسی ” که شما به آن تاکید دارید
اگر به ثبت” خود واگویی ها “اختصاص بیابد
در علم ” خود روان تحلیلی ” Self Psychoanalyzing
و ” خود روان درمانی ” Self Psycho Therapy
منبع تحلیل های زیادی قرار می گیرد .
برای دوستانی هم که مثل من علاقمند به داستان نویسی هستند
یادگیری چگونگی ثبت ” خود گویی های ”
شخصیت اصلی و محوری داستان
و سایر شخصیت ها
می تواند منبع خلق شخصیت های داستانی بزرگی بشود .
کاری که جناب صادق هدایت و سایر داستان نویس ها و رمان نویس ها در ” داستان ها و رمان های شخصیت محور ” انجام می دهند .
خیلی از شخصیت های داستانی در داستان ها باخود حرف می زنند
مثل شخصی داستان ” بیگانه ” نوشته آلبرکامو
یا شخصیت داستان ” تهوع ” نوشته ژان پل سارتر .
حتی بعضی ها هذیان می گویند
مثل شخصیت اصلی در رمان جنایت و مکافات
یا جریان های فکری و ذهنی آشفته دارند
تا جایی که یک سبک داستان نویسی آفریده شده
که بر پایه همین ” جریان های سیال ذهنی ” است .
خلاصه این که این خود گویی ها را دست کم نگیرید قربان
و با ثبت منظم آنها از مزایای ” خود – تحلیلی ” خود
و شخصیت داستان هایتان استفاده ببرید .
همانند همیشه ، همواره برایتان همای سعادت بر دوش و همت والا در زندگی و شادنوشی و شادکامی آرزو دارم .
پاینده باشین
درود بر پرویز دقیق و نازنین
بسیار مفید و ارزشمند بود.
سلام شاهین جان
در جایی از وبلاگت خوندم که بهتره آدرس و نام سایت شخصیمون، همون اسم خودمون باشه.
شاهین کلانتری یک اسم خاص و کم نظیره که می تونه عنوان و آدرس یک سایت باشه، اما آیا اسمی مثل محمد محمدی هم این طوریه؟ کلا این جور اسم ها قابلیت برندینگ ندارن انگار. پیشنهاد جایگزین داری؟
سلام علی عزیزم
البته که تو لطف داری نسبت به اسم من.
اما زیاد هم نگران این موضوع نباش.
برندی اگر قرار باشه ساخته باشه، با هنر و تواناییهای تو ساخته میشه. نه یه اسم. وگرنه من هزاران آدم رو میشناسم که اسم خاص دارن، اما هیچ هنر خاصی ندارن.