مقاله‌نویسی

آموزش مقاله‌نویسی خلاق | کلاس مقاله‌نویسی | راه و روش تولید محتوای متنی (نوشتن مقاله برای سایت)+ویدیو

درباره‌ی اصول تولید محتوای متنی پیش‌تر هم نوشته‌ام.
چند سال مداومت در نویسندگی آنلاین به من ثابت کرده که برای بهتر آموختن، ترویج افکار و همینطور برقراری ارتباطات سازنده، تولید محتوای الکترونیکی، به‌ویژه مقاله‌نویسی در وب، شیوه‌ای مؤثر و کارآمد است. در این مقاله راه‌وروش نگارش مقاله‌های خلاقانه بیشتر آشنا می‌شویم.(در همین رابطه: مزایای مهم داشتن وبلاگ و وب‌سایت)

+پیشنهاد ویژه در پایان متن

ابتدا این ویدیوی کوتاه را ببینیم:

 

سامرست موام فنجانی داشت که از سال 1940 آن را در نگه داشته بود و هر جا که می‌رفت، در هر خانه و مهانخانه‌ای این فنجان را در مشخص‌ترین نقطه‌ی آنجا می‌گذاشت.

داستان فنجان این بود: در سال 1940 که آلمان‌ها فرانسه را مورد حمله قرار دادند، انگلیسی‌های مقیم جنوب فرانسه سریع آنجا را ترک کردند، تنها وسایلی که آن‌ها داشتند فقط دو کشتی کوچک بود که با همان‌ها مجبور به گریختن بودند.

موام هم توی یکی از این کشتی‌ها بود. او می‌گفت: چون راه طولانی بود و جمعیت هم زیاد، ناچار برای خوردن آب دچار مضیقه بودیم و هر کسی در بیست و چهار ساعت فقط یک فنجان آب می‌خورد.

سامرست تا آخر عمر از این فنجان نگه‌داری می‌کرد. او می‌گفت: در لحظاتی که قدر و ارج نعمت‌های زندگی در نظرم هیچ می‌شود به این فنجان پناه می‌برم و آن را پر از آب می‌کنم و به همان شکلی که در آن سفر وحشتناک در آن آب می‌خوردم آب میاشامم، یعنی کم کم، و جرعه جرعه و با وحشت و اضطراب. در نتیجه آن لحظه‌های خطرناک در نظرم مجسم می‌شود و این باعث می‌شود قدر آسایش فعلی خودم را بدانم.

نگاه کردم دیدم خودم از این فنجان‌ها ندارم، اما حس می‌کنم برخی مقاله‌هایی که نوشته‌ام در حکم همین فنجان‌‌ سامرست موامند.

از هزار و اندی نوشته‌ی این سایت برخی نوشته‌ها را می‌توانم بارها بخوانم -نه اینکه محو دست و پای بلورین بچه‌سوسک‌هایم شده باشم- این نوشته‌ها از این جهت برای من حائز اهمیت‌اند که سندی از برخی بزنگاه‌های مهم زندگی من هستند.

با بیرون کشیدن مقاله یا یادداشتی کوتاه از بسیاری از وقایع ناگوار زندگی حالا چیزی برایم باقی‌مانده که کمک می‌کند قدردان آرامش فعلی‌ام باشم.

این مقدمه را گفتم که بگویم مقصودم این است که در مقاله‌نویسیِ خلاق توجه به جنبه‌های شخصی زندگی مهم است؛ و اصلاً همین است که می‌تواند یکی از عوامل تمایز یک نوشته از نوشتجات فراوانی باشد که هر روز در اینترنت منتشر می‌شود.

ممکن است در متن مقاله به طور مستقیم حرفی از تجربه‌ی شخصی ما نباشد؛ مهم اما اثری است که آن واقعه روی ذهن و زندگی ما می‌گذارد، و مسئله ثبت این تأثیر حسی و فکری در قالب مقاله است.

یاد حرفی از همینگوی افتادم که گفته بود نوشته‌ی خوب نتیجه‌ی عشق است (نقل به مضمون). (در همین رابطه: انگیزه‌هایی که از ما نویسنده می‌سازند: عشق)

نه فقط عشق که هر حس عمیقی می‌تواند منجر به خلق شعر و مقاله و داستان‌های تازه بشود. اما در اینجا فقط از مقاله‌نویسی حرف می‌زنیم.

ذکر این نکته ضروری است: در اصل دارم درباره‌ی جستارنویسی حرف می‌‎زنم. اما بازخوردهای این یکی دو سال سبب شد تا از آوردن اسم جستار خودداری کنم. چون می‌بینم که گاه برخی به خطا دلنوشته‌ای چند خطی را هم جستار می‌نامند. به همین خاطر برای این که کار خودم و شما را راحت‌تر کنم بهتر است از «مقاله‌نویسی» استفاده کنم که برای همه آشناتر است. البته که حرف ما درباره‌ی مقاله‌های آکادمیک نیست و نگاه خلاقانه‌تر و آزادتری به نگارش مقاله داریم، اما این نکات به کار دانشجویان نیز خواهد آمد.

در این مقاله می‌کوشم تا برخی از نکاتی که به بهتر شدن مقالات اینترنتی یاری می‌رساند، فهرست کنم:

با آزادنویسی شروع کن

آزادنویسی یعنی نوشتن به آزادانه‌ترین شکل ممکن.

در این مرحله بنا نیست روی چیزی خط بکشی.

قرار نیست واژه‌ها دقیق، جمله‌ها درست و پاراگراف‌ها منسجم باشند.

آزادنویسی یعنی تولید چرک‌نویس و چرک‌نویس هر چه چرک‌تر بهتر.

با لذت شروع کن و با بازیگوشی تمام، اولین نسخه‌ی مقاله را تمام کن.

دوست داری دربارۀ چه چیزی مقاله بنویسی؟

مقاله‌ی تو چه ویژگی‌های خاص و جالبی می‌تواند داشته باشد؟

به سوالات بالا فکر کن و بی‌معطلی بنویس.

بگذار نوشته‌­ات پر از حرف‌­های غیر منطقی و ناقص باشد. فعلن فقط بنویس.

توی آزادنویسی فقط می‌خواهی تصوری کلی از شکل و شمایل و اهداف مقاله‌ در ذهن تو شکل بگیرد.

اگر می‌خواهی در مقاله­‌نویسی شکست بخوری این‌گونه فکر کن:

«هر وقت ایده پیدا کردم، نوشتن را شروع می‌کنم.»

اما نویسنده‌ی حرفه‌ای می‌داند که ایده حین نوشتن به دست می‌آید. (در همین رابطه: نوشتن)

چرک‌­نویس را که نوشتی، بینداز کنار و از جایت بلند شو و برو پیاده‌روی. لای کتاب‌ها پرسه بزن. با دیگران صحبت کن. دوش بگیر. فکر کن. اما این‌ کارها را یک روز بیشتر کش نده. حالا وقت وانویس یا به عبارتی نوشتن مقاله‌ی اصلی است.

شاخ و برگ دادن به مقاله

ممکن است با موضوعی خوب دست به قلم شوید، اما در نهایت نتوانید هفت هشت خط بیشتر بنویسید. ناتوانی در گشترش متن یکی از مشکلات اصلی علاقه‌مندان مقاله‌نویسی است.

بهترین کاری که می‌توانید بکنید طرح سؤال است. در اولین مرحله سعی کنید درباره‌ی موضوع مقاله حداقل سی سؤال مختلف بنویسید. کیفیت سأالات را ارزیابی نکنید؛ به این فکر نکنید که آیا از پس جواب دادن به این پرسش‌ها برمی‌آیید یا نه. فقط بپرسید.

هیچ موضوعی نیست که بتواند در برابر سؤال مقاومت کند.

اگر به اندازۀ کافی سؤال داشته باشید، به راحتی می‌توانید با نوشتن پاسخ برای بخشی از سؤالات، متن خودتان را گسترش بدهید.

(در همین رابطه: سؤال‌نویسی، شیوه‌ای برای رشد کردن با نوشتن)

قصه بگو

در اوایل دهۀ 1980، یک نوازندۀ با استعداد گیتار از گروه خود اخراج شد. این گروه تازه اولین قراردادش را بسته بود و داشتند برای ضبط اولین آلبوم‌شان آماده می‌شدند؛ اما یک هفته قبل از شروع ضبط، نوازندۀ گیتار را اخراج کردند، بدون هیچ اخطار یا مشاجرۀ قبلی. نوازندۀ گیتار فقط روزی از خواب بیدار شد و با بلیت اتوبوس روانۀ خانه شد! او روحیه‌اش را از دست داد. احساس کرد به او خیانت شده است. در این ماجرا هیچ‌کس از او جانب‌داری نکرد. هیچ‌کس توجه نکرد که با چه حالی رفت. در سرنوشت‌سازترین لحظۀ کاری، کسانی او را ترک کردند که او بیش‌ترین اعتماد را به آن‌ها داشت. پس با خود عهد کرد گروه خودش را بسازد. چنان گروه شگفت‌انگیزی راه بیندازد که گروه قبلی‌اش احساس ندامت کنند و چنان مشهور شود که تمام عمرشان را به این فکر کنند که مرتکب چه اشتباه وحشتناکی شده‌اند…

دوست دارید ادامه داستان را هم بدانید؟

بله، اغلب ما کنجکاوی سیری‌ناپذیری برای خواندن و شنیدن داستان داریم.

داستان نیمه‌کاره‌ای که در بالا خواندید، پاراگراف ابتدایی یکی از مقالات وبگاه مارک منسون است. منسون در حال حاضر یکی از پرفروش‌ترین نویسنگان غیرداستانی دنیاست. چرا او مقاله‌اش را با یک داستان شروع کرده؟

جو ویتالی در این رابطه می‌گوید:

یکی از دلایل موفقیت یکی از نامه‌­های پرفروش من آن است که این نامه با جمله‌ی «نزدیک بود اشکم در بیاید…» شروع می‌­شود. این عنوان در ابتدای نامه حکایت از داستان دارد، نه یک پیشنهاد خرید. مردم به شما گوش خواهند داد؛ به شرط آنکه مقصود خودتان را در قالب یک داستان جذاب بیان کنید.

علاوه بر این، داستان تمایز ایجاد می کند. با بیان یک قصه‌ی تازه، می­‌توانی تکراری­‌ترین پیام­‌ها را دوباره و دوباره به گوش مخاطب برسانی و مخاطب تو از این ماجرا راضی و خشنود باشد.

درباره‌ی موضوع مقاله‌ای که می‌خواهی بنویسی چه قصه‌ای به ذهنت می‌رسد؟ یک خاطره؟ خلاصه‌ی فیلم یا داستانی که قبلاً خوانده‌ای؟ یک ماجرای مشهور؟ یا یک حکایت قدیمی؟

با همان شروع کن. مو به مو برایمان توصیفش کن. ماجرا چه زمانی رخ داده؟ چه آدم‌هایی در چه مکان‌هایی قصه را ساخته‌اند؟

با یک قصه‌ی خوب ما را میخکوب مقاله‌ات کن.

بعد از گفتن قصه، بنویس چرا این قصه را تعریف کردی؟ پیام قصه چه بود؟ در این مقاله چه چیزی می‌خواهی به ما بدهی؟

حالا کیلوکیلو هم حرف انتزاعی و غیرداستانی بزنی، به خاطر لذتی که با داستان اول مقاله برای ما ایجاد کرده‌ای به خواندن ادامه می‌دهیم.

چند چاشنی خوشمزه

وسط حرف‌هایت هر جا نقل قول خوبی به ذهنت رسید استفاده کن. حتی برو توی ویکی‌گفتاورد و کتاب‌ها بگرد تا جملات قصار تازه پیدا کنی. کورش کبیر می‌گوید: استفاده از نقل‌قول، جذابیت و اعتبار مقاله را بیشتر می‌کند. 😉

از تشبیه و استعاره هم استفاده کن. حرفی که می‌زنی شبیه چیست؟ آیا می‌توانی آن را با یکی از چیزهای ملموس و روشن زندگی ما مقایسه کنی تا منظورت را بهتر بفهمیم؟ یادت هست که من داشتن سایت را به اداره‌ی یک کشور تشبیه کرده بودم؟ (+)

ببین سعید عقیقی چگونه وسط یکی از یادداشت‌هایش -برای افزایش اثرگذاری حرفش- از استعاره‌ای گزنده بهره برده:

سینما از آن‌چه باید باشد و می‌تواند باشد، فرسنگ‌ها فاصله گرفته است. دروغ، تبعیض، حق‌کشی و پلیدی به صورت امری رایج و طبیعی درآمده و گویی جز این چیزی نباید باشد. حق این است که وقتی از کنار تابلوهای تبلیغاتی یا سردر سینماها می‌گذریم، از دیدن این تصاویر عنیف و حماقت مستولی بر ذهن و زبان سازندگان‌شان سرمان را از خجالت پایین بیندازیم و بگذریم و دلمان را به فروش بلیت‌ها خوش کنیم و خود را فریب بدهیم که «چرخ سینما باید بچرخد» و سینمای «پُرمخاطب»ی داریم. انگار پدری به‌جای کوشش در جهت فراهم‌کردن رفاه دختر تازه‌بالغ‌اش، او را روانۀ خیابان‌ها کند تا خرج خودش را دربیاورد و استدلالش این باشد که «چرخ زندگی باید بچرخد» و دل خوش دارد به این‌که دختر «پُرمخاطب»ی دارد! این توهین‌آمیز‌ترین جمله‌ای‌ست که می‌توان نثار دوست‌داران سینما کرد.

در همین رابطه: استعاره‌ای برای وبلاگ‌نویسی+تعریف سادۀ استعاره

اینتر بزن

یک لحظه پاراگراف بالا را نگاه کن.

حالا برگرد یک نگاه هم به پارگراف آزادنویسی بینداز.

کدام یک برای خواندن راحت‌­تر است؟

برای خوانده شدن مقاله‌­ات سفیدخوانی را دست کم نگیر.

بگذار سطرها نفس بکشند.

خواننده‌ی اینترنتی کم‌حوصله است. متن تودرتو از خواندن می‌­ترساندش.

هر جایی که امکان داشت اینتر بزن و برو سطر بعدی. (+)

جمله­‌هایت را کوتاه کن

شاهرخ مسکوب از بهترین نثرنویس‌­های زبان فارسی است. هر کتاب او کلاس درس تسلط کلامی است. بیا اولین سطرهای کتاب مسافرنامه‌ی مسکوب را با هم بخواهیم:

از خانه بیرون آمدم. تاریک بود. اینجا همیشه صبح‌ها تاریک است. دو تا زن به ساعت‌هایشان نگاه می‌کردند و می‌دویدند. در تلاش معاش! کبوتر سحرخیز و کامروائی دستپاچه و سمج به چیزی شبیه رودۀ مرغ نوک می‌زد. صبحانه در باران. آسمان مثل لاک روی زمین افتاده بود و آدم‌ها زیر چتر مثل لاک‌پشت‌های پادراز و قارچ‌های ساقه بلند بودند. سرگردان، شتاب‌زده! چراغ ماشین‌ها روشن بود. از نور خیسشان آب می‌چکید. خیابان باریک، ساختمان‌ها بلند و آسمان غایب! مثل این بود که ته دریا راه می‌روم، در تاریکی خیس اعماق!

به کوتاهی جمله‌ها نگاه کن:

«از خانه بیرون آمدم.»

«تاریک بود.»

«دو تا زن به ساعت‌هایشان نگاه می­‌کردند و می‌­دویدند.»

خواندن این جمله­‌ها راحت­‌تر است؛ تمرکزمان را از دست نمی­‌دهیم و از درازی جمله نفسمان بند نمی‌­آید.

اما کافی است به مقالات ناشیانه‌ی وب نگاه کنی. اغلب این مقاله­‌ها پر از جملات بلندی هستند که در انتهای هر جمله یادمان می‌­رود جمله با چه موضوعی شروع شده بود. بنابراین یکی از کارهای اصلی تو در بازنویسی، کوتاه کردن جملات است.

از میان‌تیترها استفاده کن

این کاری است که دن کندی از آن به عنوان مسیردوگانه‌ی خواندن یاد می­‌کند.

ما برای خواندن یک مقاله، از همان سطر اول شروع نمی­‌کنیم جمله به جمله پیش برویم. اول یک نگاه کلی به مقاله می‌­اندازیم، و بعد که اول تا آخر آن را دیدیم، دربارۀ خواندن یا نخواندن آن تصمیم می‌گیریم.

حالا با این حساب چطوری می‌توانیم شانس خوانده شدن مقاله را افزایش بدهیم؟

یک راه مؤثر استفاده از میان‌تیترهای کاربردی و جذاب است. میان‌تیترها، نه تنها ساختار بهتری به متن می‌دهند، بلکه می­‌توانند مخاطب را برای خواندن کل مقاله متقاعد کنند.

میان‌تیتر زیر شما را به خواندن ادامه‌ی این مقاله ترغیب می‌کند؟

غول مرحله‌ی آخرِ مقاله‌نویسی در اینترنت

منتشر کن. اگر نوشته‌­هایت را منتشر نکنی هیچ چیزی یاد نمی­‌گیری.

یادگیری نوشتن در انزوا اتفاق نمی‌­افتد. باید به یک نظم نوشتاری متعهد باشی و هر روز بنویسی و منتشر کنی.

بعدها که حرفه‌­ای‌­تر شدی شاید نخواهی هر روز چیزی منتشر کنی اما در سال­‌های اولیه کار، تمرین اصلی تو، نوشتن روزانه و انتشار است؛ ارزشمندترین چیزها را در این رهگذر یاد می‌گیری.

بهتر است نوشتن را به جای هدف، به یک عادت تبدیل کنی. ممکن است هدف تو داشتن یک سایت پرمخاطب باشد. اما به جای خیالبافی بهتر است عادتِ تازه‌کردن روزانۀ وبلاگت را تقویت کنی. هدف جذاب­‌تر به نظر می‌رسد، اما عادت سازنده‌­تر است.

راز نهایی این است: خودت را عادت بده هر طور که شده هر روز چیزی منتشر کنی. بدون خیال‌پردازی درباره‌ی نتیجه‌ی کار.

 

برای یادگیری بهتر مقاله‌نویسی می‌توانید این کتاب‌ها را بخوانید:

  • کتاب کار استدلال: دورۀ کامل تفکر انتقادی | دیوید مورو و آنتونی وستن | ترجمه‌ی یاسر خوشنویس | نشر اختران
  • البته واضح و مبرهن است که…| رساله‌ای در مقاله نویسی | ضیاء موحد | نشر نیلوفر
  • نگارش دانشگاهی: پاراگراف‌نویسی | سید علی‌اصغر سلطانی | نشر لوگوس
  • شیوه‌های مقاله‌نویسی: سرمقاله، یادداشت، نقد، تحلیل و تفسیر (مثلث طلایی نوشتن) | دکتر احمد توکلی | نشر ثانیه
  • چگونه جستار بنویسیم | راهنمای گام به گام برای همه سطوح | دان شیاخ | ترجمۀ سما رضوان‌جو | نشر آن سو
  • رها و ناهشیار می‌نویسم | هنر جستارنویسی | ادر لارا | ترجمه‌ی الهام شوشتری‌زاده |‌نشر اطراف

پیشنهاد:

کلاس آنلاین مقاله‌ نویسی 

137 پاسخ

  1. سلام خسته نباشید.
    ميخواستم بپرسم کسی که در ابتدای راه نویسندگی هست، آیا با نوشتن می تونه کسب درآمد کنه؟
    البته منظورم درآمد آنچنانی نیست، یه درآمد حداقلی.
    اصلا امکانش هست یا خیر؟
    اگر هست میشه راهشو توضیح بدید؟ خیلی ممنون.

  2. سلام آقای کلانتری خسته نباشید.
    چه جوری می تونم وبلاگ شخصی داشته داشت؟
    ممنون می شم اگه راهنمایی کنید.

  3. از مطالب این مقاله بهره بردم. در فیلم گفتید وقتی چیزی را می آموزیم و با نوشتن مقاله آن را به دیگران منتقل میکنیم، حس بخشندگی خواهیم داشت. این حس را دوست دارم. برای
    نوشتن مقاله های خلاقانه ترغیب شدم. راهکارهای شما عملی و متنوع هستند. سپاس به خاطر این همه بخشندگی تان.

    1. زنده باد خانم اسدزاده عزیز
      به نکته‌ی مهمی توجه کردید.
      سپاس از مهر شما.

  4. سلام جناب کلانتری متوجه نمی شوم منظورتان از وبلاگ شخصی چیست؟
    مگه وبلاگ آن نیست که در جاهایی مثل بلاگفا ساخته می شود؟
    پس وبلاگ شخصی چیست؟

  5. سلام جناب کلانتری مرسی بابت مقاله ی ارزشمندتان
    ببخشید من هم یه وبلاگ و هم یه سایت دارم
    به نظر شما هرآنچه که در وبلاگ می گذارم در سایت هم بگذارم؟
    یا اینکه برای هردو مطالب جداگانه در نظر بگیرم؟
    مرسی بابت راهنماییتون

  6. منم چند وقتیه که خودم رو وادار کردم به مقاله نویسی. اینکه گفتید مقاله نویس، یک بخشندس، خیلی به دلم نشست. دقیقن همینه. بخشیدن اطلاعات به کسایی که دنبال یادگرفتنند. این طرز تفکر به ما کمک می کنه که ادامه بدیم و خسته نشیم.
    راستی این سبک ویدئو خیلی خوب بود. یک مخاطب در نظر گرفتید و با اون حرف زدید. من احساس کردم مخاطب منم و این خیلی برای فهم موضوع بهتر بود.
    فقط یک سوال و در خاست کمک.
    به من گفتید که نمایشنامه هایی که خوندی رو بیا و تحلیل کن و تو سایتت بزار. راستش چند باری نوشتم ولی احساس می کنم خیلی خوب نمیشه. ازتون میخام که یک نمونه بهم معرفی کنید.
    بازم ممنون برای این همه اطلاعات ناب

    1. سلام به تو دوست همیشه خوبم، فاطمه نازنین
      تو در این یکی دو سال ثابت کردی که واقعن جدی و مصمم هستی و ذوق فراوانی داری.
      امیدوارم بی‌وقفه به نوشتن ادامه بدی و روز به روز بهتر و بهتر بشی.

  7. من یکی که دارم دیوونه می‌شم. شونصدوهشتادباره که دارم صفحات نه‌چندان ابتدایی کتاب «البته واضح و مبرهن است…» رو می‌خونم و چیزی متوجه نمی‌شم.
    استاد😪 حتی نمی‌تونم متن همون کتاب رو که از ساختار موجود در کتاب پیروی کرده تحلیل کنم تا چیزی یاد بگیرم.
    الانم با نفرت تمام این کامنتو نوشتم. واقعاً کلافه شدم. کاش مقاله‌نویسی یه قرص داشت؛ بالا می‌نداختیش و تمام🥲

    1. سارا جان
      بعضی چیزا نیاز به صبر و گذر زمان داره. همینکه با دقت و حوصله‌ مقاله‌های خوب رو بخونی و در کنارش تمرین مقاله‌نویسی انجام بدی، بعد از مدتی همه چیز برات روشن‌تر میشه و به طور ناخودآگاه اصول کار در نوشته‌‌ها جاری می‌شه.

      1. سلام استاد محترم، با همه علاقه و نیازم به دوره مقاله نویسی متاسفانه امکان حضور در جلسات حضوری رو ندارم، امکانش هست دوره رو بصورت مجازی هم برگزار کنید؟ از مطالبتون استفاده میکنم و سپاسگزارم.

  8. سلام استاد گرامی
    یک دنیا تشکر و سپاس از شما بابت مطالب مفیدتون که در اختیار ما قرار میدین، من تازه اول راهم، البته علاقه به نوشتن از دبستان با من همراه بوده، و سالهاست برای خودم دلنوشته و…مینویسم، البته اشکالاتی هم داشت که که با آموزش ها و خواندن مطالب مرتبط بازنویسی میکنم.سال قبل هم به خاطر اینکه کلاس ها آنلاین بودن کلاس ترانه نویسی شرکت کردم و کتاب مشترکی هم با استاد عزیزم خانم رحمان زاده و دو تا از دوستان در دست چاپ داریم به امید خدا.
    این کلاس باعث شد انگیزه ام برای نوشتن بیشتر بشه و مهم تر،از همه آشنا شدن با شما و دیدن پست و استوری و لایو هاتون هست که بسیار برام آموزنده و مفید بوده، همیشه دعاگوی شما هستم و خواهم بود، بینهایت از شما سپاسگزارم. نوشتن یکی از لذت بخش ترین کار دنیاست
    ممنونم که خداوند استادانی مثل شما و سوگل مشایخی و فیروزه رحمانی زاده رو سر راهم قرار داد تا از نیمه ی دوم عمرم بهترین و لذت بخش ترین و قشنگ ترین استفاده رو ببرم.
    سن شناسنامه ای من ۵۸ ساله، اما سن احساسی خودم رو ۳۸ میدونم.
    درود بر شما پسر عزیز و بزگوارم

    1. سلام به روی ماه شما خانم هاشمی نازنین
      بسیار خوشحالم که اینجا هستید.
      امیدوارم همیشه شاد و سلامت و برقرار باشید.
      باز هم برای من بنویسید. خوشحال می‌شم در جریان فعالیت‌های نوشتاری شما قرار بگیرم.

  9. عالی بود استاد عزیز. بعد از دفاعم که شهریوره، میخوام به طور جدی مقاله و جستار بنویسم و این مطلب شما مثل همه مطلب‌هاتون عالی بود.🌺سپاس.🙏☘️

  10. امروزصبح وقتی از خواب بیدار شدم اولین چیزی‌که بهش فکر کردم این بود که مقاله نوشتن چه قدر عذابه.اینقدر که دلم به هیچ کاری برنمیداد اما وقتی این پست رو دیدم گل از گلم شکفت .این سایت اینجوریه که :
    -من به مشکل خوردم حالا چیکار کنم ؟به سایت مدرسه نویسندگی و شاهین کلانتری سر بزن.
    ممنون از اینکه اینقدر خوبید.

    1. درود بر تو مهلا جان
      خوشحالم که چنین حسی به اینجا داری.
      سایتت رو دیدم. خوشگل شده. با قدرت و آزادی ادامه بده.

  11. سلام
    استاد کلانتری عزیز، من هرقدر از مهر و بزرگواری شما بگم، کم گفتم. بیش از اونکه نوشتن را ازشما بیاموزم، خودباوری و امیدواری را آموختم. باور کنید اونهایی که میگن آدمها بعد از سنِ چهل سالگی تغییر نمی‌کنن، دروغ گفتن. در مدتِ کنتر از دوسال که باشما و کلاسهاتون آشنا شدم، به اندازه ی ده سال تغییر و حرکت روبه جلو داشتم. هروقت درمسیر نوشتن ناامید و خسته میشم، یکی از لایوهاتون را تماشا میکنم و همه چیز دوباره ازنو برام شروع میشه، وازاین شروعها هیچگاه خسته نمیشم، چون به شما و حرفهاتون باور دارم. ممنون از همه ی همراهی هاتون🙏🌺
    بهترینها را براتون آرزو می‌کنم.
    بااجازتون در این بخش لینک مقاله‌ام رابراتون میفرستم. نمی‌دونم چقدر موفق بودم، ولی تلاشم را کردم.
    “مهمترین عامل موفقیت یک کسب وکار کوچک چیست؟”

    https://www.faridehfard.ir/1091

      1. ممنون از لطف و بزرگواری‌تون. چند دقیقه قبل از اینکه این فایل صوتی دستم برسه متوجه شدم که یکی از نوشته هامو ( خانه شیشه‌ای واژگان) تو سایتتون منتشر کردید، از خوشحالی این اتفاق در فضا بودم که برای بار دوم با رسیدن این پیام از ته قلب مسرور شدم. ممنون بابت اینهمه خوشحالی.
        🙏🌺🙏🌺🙏🌺

  12. سلام آقای کلانتری
    این یک‌ پیام تشکر هست. چند روزی بود به مقاله نویسی فکر میکردم.کمی جستجو کردم ولی سردرگم شدم. استوری این مطلب باعث شد به سایت شما مراجعه کنم.
    علم و آگاهی، سادگی بیان، مهربانی، صداقت، سخاوت، دلسوزی، تواضع وبسیاری خصوصیات ارزشمند دیگر وجه تمایز شماست.
    بسیار بهره بردم و همچنان درحال مطالعه مطالب پیشنهادی شما هستم. نمیدانم کار را در نهایت چگونه انجام خواهم داد ولی این را می‌دانم که آموزه‌های شما در زندگی شخصی من تاثیر بسزایی داشته است. خوشحالم معلمی چون شما دارم و آرزو میکنم شاگرد خوبی برایتان باشم. بازهم سپاسگزارم.

    1. سلام خانم ممبینی نازنین
      اسم شما به زیبایی و نیکی در ذهن من ثبت شده.
      به دوستی با عزیز گرانمایه‌ای چون شما افتخار می‌کنم.
      یک دنیا ممنونم از مهرتون و براتون بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

  13. سلام شاهین
    کتاب “البته واضح و مبرهن است که” رو خوندم. مثال هایی که استفاده می کنه خوبه اما به نظر من بیشتر کلیت تمرکز کتاب روی نوشتن مقاله های رسمی و دانشگاهیه. شاید خیلی برای نویسندگی آنلاین کاربردی نباشه.
    من تمرکزم بیشتر روی نوشته های فنیه. یک کتابچه رایگان خارجی در این زمینه خوندم به نظرم دید خوبی به من داد میزارم اینجا شاید به درد کسی بخوره. نظر خودت رو هم خوشحال میشم بدونم
    https://www.learnenough.com/tutorial-writing-tutorial

  14. سلام من به تازگی پادکست های شما رو گوش میدهم و از چالش های بی نظیرتون لذت میبرم خیلی ممنونم

    1. سلام آقای کلانتری خسته نباشید.
      امکانش هست برای شروع با بلاگفا شروع کنیم و بعدش وبلاگ شخصی بسازیم؟
      و این که اگر جواب به این سوال خیر است ميشه راهنمایی کنید چه جوری ميشه وبلاگ شخصی داشت؟

  15. سلام نوشتەهاتون بی‌نظیرە آقای کلانتری موفق پاشید پادکستها هم بسیار آموزندەاندەاند

  16. درود استاد شاهین من مقاله نویسی رو با تجربیات کتاب خوانیم شروع کردم به نظرتون روش خوبیه ؟ از انجام تمرینات یک کتاب و تجربیاتم جستار یا همون مقاله می نویسم .

  17. درود بر استاد شاهین کلانتری
    مهارت و توانایی شما در انتقال پیام به صورت مقاله بسیار ستودنی ست. چرا که به طرز شگفت انگیز و البته هنرمندانه اشتیاق خواننده را برای خواندن ادامه‌ ی مطالب سایت بر می انگیزید.
    از روز اول با هدف فعالیت در شاخه مقاله نویسی و تولید محتوا وارد مدرسه نویسندگی شدم.
    و امروز به خود می بالم که یکی از بهترین تصمیمات و انتخاب ها را در طول زندگی داشته ام.
    شاگردی شما باعث افتخار است.
    و چراغ چهار شاخه ی ” خواندن” “آزادنویسی” ،”بازنویسی” و “انتشار” بهترین راهنمای من در راه نویسندگی…
    پایدار باشید.

    1. سلام خانم قیامی نازنین
      مهر شما برام فوق‌‌العاده ارزشمنده.
      من خیلی خوشبختم که دوست نازنینی چون شما دارم.
      امیدوارم در مسیر نویسندگی به تمام نتایج مطلوبی که مد نظر دارید برسید.

  18. پادکست عالی بود: “گره زدن مقاله با زندگی شخصی خودمان و تبدیل نوشتن به ابزاری برای خودشناسی، دیدن، فهمیدن و تاثیر گذاری بر زندگی”

  19. درود بر شما، این ایده های خوب مقاله را جذاب و منحصر به فرد می کند.
    جلد دوم کتاب نگارش دانشگاهی هم با عنوان مقاله نویسی منتشر شده، مثل کتاب اول فوق العاده مفید و کاربردی است.

  20. سلام استاد گرامی ای کاش می‌شد که یک نمونه برامون قرار میدادید چون یه مقداری برام واضح نیست تشکر از لطفتون

    1. سلام هادی جان
      بسیاری از پست‌های این وبلاگ نمونۀ روشنی از همین کار هستن. خود همین پست رو ببین، دقیقاً یه نمونه از چیزیه که می‌گم.

  21. چرا کامنت من نیست ؟
    مدرسه نویسندگی جدیدا جواب منو نمیده نمیدونم چرا

  22. سلام استاد.من مقاله اول رو نوشتم.اما هرچی به ذهنم فشار میارم بیش از هزاروپانصد کلمه نشد.یادمه که تو لایو فرمودید حدود پنج هزارکلمه

    1. نه طوبی خانم گرامی. من توی لایو چنین چیزی نگفتم. هزار کلمه هم باشه کافیه.

  23. سلام استاد عزیز من اولین مقاله‌ام رو نوشتم و فقط تایپش مونده، به لطف شما و انگیزه‌هایی که می‌دین چند روز دیگه نوشتن تو سایت خودم رو می‌خوام شروع کنم، ممنون که هستین.

  24. سلام
    عالی بود/ فهمیدم چرا از نوشته‌هایم احساس عصا قورت داده‌ها به خودم و دیگران دست می‌دهد (البته کسی بهم نگفته/ حس می کنم)/ در حالیکه خودم اینجوری نیستم/ نوشتن را سخت گرفتن مثل رانندگی روزهای اول است که فرمون را دو دستی می چسبی/ شاهین عزیز ممنون

  25. استاد سلام وقت بخیر
    توی این نوع مقاله که فرمودید و واقعا توضیحات کامل و جامعی یود . البته که افرادی مثه من هستند بازم براشون سوال پیش میاد
    اینکه در این نوع مقاله نوشتن میشه از گذشته به حال و بلعکس اومد و یا اینکه موضوعات کاری رو به روابط و سنت ها ربط داد ؟
    و مقاله باید تقریبا چند کلمه و اندازه آن چقد باشد ؟
    در پایان
    تشکر فراوان از این همه ایده ناب و زحمات فراوانی که میکشی برای رشد ما
    کوتاهی ما رو ببخش😉

    1. درود حسین جان
      بله، هر کاری می‌شه کرد. البته با اجرا کنید تا بشه فهمید منظورتون چیه دقیقا.
      مقاله باید حداقل هزار کلمه باشه تا بشه موضوعی رو تا حدی باز کرد.
      و سپاس گسترده از مهرت. برقرار باشی.

  26. سلام
    خوشحالم به قدر همه لحظه های کودکیِ شادمانه ای که هر کس آرزویش را دارد.
    این جمله یِ دل نوشته طور رو دوست داشتین😂
    استاد جان اندر شرح الاحوالم از شروع این چالش، کلمات از توصیف در تنگدستی اند.
    😍
    حالا همون که در لایو گفته بودین
    چی بپوشم
    😅

  27. مثل همیشه خوب و عالی و بی نظیر و کامل و یک عالمه صفات خوب
    نوشته ی خوب نتیجه ی عشق است./ازهمین مقاله/نقل از همینگوی

  28. سلام و درود به شما استاد عزیز. چقدر خوشحالم که این پست را می‌خوانم. آن‌قدر که اصلا نمی‌توانم بیانش کنم. اما خوشحالی کافی نیست و باید دست به کار بشوم. سال‌ها برای این خوشحالی وقت داشتم و حالا نمی‌خواهم کوتاه بیایم. از شما چه پنهان پروژۀ این ماه من هم نوشتن مقالات درست و حسابی در هر 4 هفته است. باز هم اعلام می‌کنم که به این چالش می‌پیوندم و عاشقانه برای نوشتنش عرق می‌ریزم. همین حالا که این را می‌گویم درحال نوشتن اولین مقاله هستم و هر روز ذره‌ای به آن می‌افزایم. تک‌تک نکات شما را یادداشت کردم و برای نوشتنم مصمم‌تر شدم. به امید روزی که این روزانه‌نویسی را به عادت بدل کنیم نه صرفا یک هدف. به قول شما عادت‌ها سازنده‌ترند هرچند اهداف جذاب‌تر خواهند بود.

  29. سلام
    من وقتی آزاد نویسی هام به هزار کلمه میرسه میبینم یه موضوع که شروع کردم همینطور توی ذهنم بسط پیدا کرده و رفته چیزای شبیهشو پیدا کرده و بدون اینکه دستمو از روی کیبورد بردارم همینطور به نوشتن ادامه دادم وقتی اینطوری مشغول نوشتن میشم تهش خیلی لذت می برم اما زمانایی که نمی دونم اصلا از کجا باید شروع کنم و اگه شروع هم بکنم انقدر کند پیش میره وقتی میخوام به دویست کلمه هم برسونمش جونم در میاد… فکر میکنم این آزاد نویسیا گاهی شبیه مقاله شده میبینم درباره ی تجربه خودم نوشتم،جملات یا ضرب المثل های معروف توش به کار بردم اما همیشه برام سوال بوده که اصلا همینی که نوشتم مقاله هست یا نه ؟! و می مونم که سالاد کلمه درست کردم یا یه متن خوب از آب در اومده… چجوری باید متوجه بشم که کارمو درست انجام دادم یا نه ؟

    1. سلام زهرا جان
      چه خوب که تو این تجربۀ ناب رو داری. عالیه، عالی‌تر از عالی.
      برای اینکه نوشته‌هات به مقالۀ قابل انتشار تبدیل بشن، باید بازنویسی رو جدی بگیری.
      اگه خوب بازنویسی و ویرایش کنی، همین نوشته‌های بسیار خوندنی و جالب میشن‌ برای مخاطب. این هم یه شکل از نوشتنه دیگه.

  30. سلام استاد عزیز. وقت شما بخیر. در مقاله نویسی پیام و هدف مقاله باید به صورت مستقیم بیان بشه، یا باید به صورت غیرمستقیم و در خلال داستان بهش اشاره بشه؟؟

    1. عاطفه عزیز
      منظور شما از داستان رو نفهمیدم.
      در هر صورت مقاله با داستان فرق داره. مقاله یه متن غیرداستانیه، و در هر مقاله‌ای شفافیت و وضوح اهمیت زیادی داره. البته که این کار باید خلاقانه انجام بشه.

    1. توی همین متن، کلی میان‌تیتر هست.
      ما یه تیتر اصلی داریم، یه سری تیتر هم تو دل متن.

  31. سلام استاد کلانتری
    من از بچگی نوشتن را دوست داشتم و در عالم خودم داستان هایی نوشتم ، کم کم با بزرگ شدنم این داستان ها تبدیل به دلنوشته شدند به قول خودتان سالادی از کلمات بود و فکر میکردم عجب چیز خارق العاده ای شد…
    حدود هشت ماه پیش تصمیم گرفتم نویسندگی ام را تقویت کنم وقتی در اینستاگرام دنبال یک پیج خوب میگشتم تا بتواند راهنماییم کند با پیج شما آشنا شدم و چه لطف بزرگی بود از طرف خدا
    نوشتن صفحات صبحگاهی را شروع کردم و وبلاگ شخصی خودم را راه اندازی کردم تا به مدت شش ماه هرروز به اجبار مطلبی منتشر کنم.
    از سختی های روزهای اول نمیگویم اما الآن معتاد به نوشتن شدم و چه اعتیادی از این بهتر.
    این حس خوبم را مدیون شما هستم ممنونم از شما و زمانیکه برای آموزش صرف میکنید.
    چالش مقاله نویسی استرس بزرگی به من وارد کرد چون تا بحال چیزی بعنوان مقاله منتشر نکردم ولی مطمئنم قرار است اتفاقات خوبی بیفتد.
    امیدوارم روزی نویسنده ی قابلی باشم و از شما بعنوان بهترین استاد یاد کنم

    1. سلام زهرای عزیز
      خیلی خوشحالم که اینجا هستید.
      به شما به خاطر این ذوق و همت تبریک می‌گم.
      وبلاگتون رو حتما می‌خونم.
      امیدوارم در چالش مقاله‌نویسی خوش بدرخشید.

  32. بسیار ممنون از مطالب مفیدتون کامل خوندم و هایلایت کردم و همه‌ی تلاشم‌رو خواهم کرد تا مقاله‌نویسی رو بتونم یاد بگیرم، بینهایت سپاس از این دریای مطالب مفید.

    1. زنده باد ویدا منصوری عزیز
      امیدوارم در این مسیر خوش بدرخشی.

  33. چقدر خوب همیشه دلم میخواست پاراگراف هایم را کوتاه کنم و در بخش های کوچکتر بنویسم حالا این مدل را امروز تمرین میکنم و سفیدخوانی درسایت را نیز آزمایش خواهم کرد. بسیار سپاس استاد گرانقدر

    1. باتشکر از مقاله خوبتون
      لطفا بفرمایید در مقاله نویسی خلاق چگونه رفرنس دهیم ؟

      1. توی نوشته‌های من می‌تونید ببینید چطور این کار انجام شده.
        خیلی ساده، یا لینک بدید، یا توی پرانتز بیارید اسم منبع رو، یا در انتهای متن بنویسید.

  34. سلام آقای کلانتری
    من همیشه فکر می‌کردم مقاله نویسی خیلی کار سختی است اما وقتی نکاتی که شما دربارهٔ مقاله نویسی نوشته بودید خواندم، امیدوارم شدم که شاید بتوانم روزی مقاله‌‌های خوبی بنویسم و منتشر کنم و این وسواس و ترس از انتشار را کنار بگذارم . سپاس فراوان از مطالب خوبی که در سایتتون می‌گذارید.

    1. زنده باد.
      بی‌صبرانه مشتاق خوندن مقاله‌های شما هستم خانم عطار عزیز.

  35. سلام
    در مورد اینتر زدن:چند وقت پیش من یه جستار(که البته نمی‌دونم واقعا میشه اسمشو جستار گذاشت یا نه)توی سایتم منتشر کردم. دوستی برام کامنت گذاشت لطفا کمی با اینتر دوست باشید. لحظه‌ی اول فکر می‌کردم نیازی نیست بعد به دید یه خواننده وارد سایت شدم و دیدم حق با اون دوست بوده و چقدر نوشته بدون اینتر وحشتناکه. دلم برای کسایی که بدون اینتر متنمو خونده بودن خیلی سوخت!
    لینک جستار(شاید هم دلنوشته!) رو براتون میذارم خوشحال میشم بخونید.

    1. زنده باد مهدیس جان
      مرسی که از تجربۀ خودت گفتی و این مقاله رو کامل‌تر کردی.

  36. سلام
    استاد
    از کتاب جدید که دانلود رایگان گذاشتید خیلی سپاسگزارم.(بهتره بگم از زکات علم هم جلوترین)
    شما فوق العاده هستید.
    باز هم ممنون
    امید دادن به آدمها در این وانفسا بزرگترین هدیه است.

    1. سلام خانم طارمی عزیز
      چیز قابلی نیست. خواهش می‌کنم. شما محبت دارید به بنده.
      براتون بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

  37. سلام استاد
    من تک تک نکته ها رو یادداشت کردم، بسیار کاربردی بود.
    ممنون از شما

    1. سپاس از مهر و توجه شما یاسمن جان
      کامنت شما باعث شده به فکر بازنویسی این متن و کامل‌تر کردنش بیفتم.

  38. عرض سلام وادب خدمت استاد بزرگوار
    مطلب راه وروش برایم بسیار مفید بود هرچه جلوتر میرویم با راهنمایی هاتون پوسته های خشکیده باور ها درمورد انتشار میریزد چقدر خوب مثل اینکه ریشه ناخن را از بغلمیکنیم وخلاص چون به همه جا گیر میکرد افکار وسواسی وکمالگرا یانه بی اساس را دورمیریزیم ورها میشویم به حدی که به کیبورد نوازی میپردازیم من خیال میکنم بتهوون هستم ودرحال نواختن مسیقی جدیدی برای دنیا هستم به همین رهایی وآزادی
    سپاس استاد خوب

    1. زنده باشید خانم پایا
      من کیف می‌کنم از دیدن این همت و پویایی شما.
      با قدرت ادامه بدید.

  39. سلام
    کی مطالب به روز میشه؟
    بسایر بسیار راضی ام.
    هر چند وقت یه بار سر می زنم.
    و از مطالب استفاده م کنم.
    اما کلا خیلی اهل نوشتن نیستم اما فک نمی کردم نوشتن از خوردن هم حس بهتری داشته باشد!

    1. سلام محمدحسین نازنین
      سایت هر روز به روز میشه.
      ضمن اینکه بیش از هزار نوشته هم از قبل منتشر شده که در دسترسه.
      با قدرت بنویس و پیش برو.

    1. بسیار آموزنده بود استاد، نت برداری کردم. تا حالا مقاله ننوشتم ولی مطمنم، با وجود استادی مثل شما، که این همه انرژی میذارید، موفق خواهم بود.

  40. خیلی عالی بود استاد اگر اجازه ی نفس کشیدن به متن ندیم و بدون خلاقیت کیلو کیلو کلمه داخل متن بزاریم مخاطبو خسته میکنیم

  41. سلام ببخشید
    برای شروع کار وبسایت پیشنهاد می کنید یا وبلاگ
    منظورم اینه که لازمه برای شروع هزینه طراحی سایت معتبر بپردازیم؟؟

  42. سلام آقای کلانتری خسته نباشید
    واقعا مدت زیادی بود که دنبلا همیچین سایتی میگشتم.
    ولی یه سوال دارم که نمیدونم درسته یا نه؟؟
    چجوری از گذاشتن مقاله داستان یا رمان چند قسمتی در سایت کسب درآمد کنیم؟؟

  43. سلام جناب کلانتری
    حتما باید نوشته هامون رو در سایت وارد کنیم یا پست اینستا هم میشه؟
    راستش من تا همین چند وقت پیش کاملا با دنیای اینترنت و شبکه های مجازی بیگانه بودن یک جورایی از شون اجتناب می کردم اما به دلیل شرایط پیش آمده بحران کرونا فهمیدم که اینترنت دنیایی از امکاناته که حیف خودمو ازش محروم کنم مثلا یکی از نعمت های بی نظیرش آشنایی با مدرسه ی نویسندگیه بعدم شرکت در دوره کار خلاقانه در خانه ! بعد از شروع دوره خودم رو ملزم کردم روزی یک پست بگذارم و براش از خودم محتوی بنویسم. به خودم قول دادم تنها یک لایک برام مهم باشه اونم لایک خودم. یعنی چقدر پستی که می گذارم چه از نظر انتخاب عکس و چه از نظر محتوی حالمو خوب میکنه. انگار پست هام مثل بچه هام شدن که به قدو بالاشون نگاه می کنم و کیف شونو برم هرچند بقیه خیلی لایکشون نمی کنند. اما هنوز با مطلب گذاشتن توی سایتم مشکل دارم، و می خواستم منو راهنمایی بفرمایید اینکه چطور راحت توی سایتم مطلب بگذارم .بی نهایت قدردان دست و دلبازی دانش بی نظیرتون هستم.

    1. سلام زهرا خانم نازنین
      خیلی خوشحالم که توی دوره هستید.
      خیالتون راحت باشه. راجع به جزییات این کار حتما با جزییات توی دوره صحبت خواهیم کرد.
      فعلاً به نظرم به انتشار محتوا در اینستاگرام ادامه بدید. عالیه.
      شاد و برقرار باشید.

  44. سلام استاد عزیز
    واقعاً شما نمونه بارز عالم با عمل هستید
    چه روزهایی که صبح تا شب توی وب سایتهای مختلف پرسه زدم و صدا کلیپ انگیزشی دیدم و فقط و فقط انباشت اطلاعات کردم . چیزی که در من زیاد شد فقط ادعا بود نه چیز دیگه ای . و همین ادعا بلای جانم شد و مرا هر روز از زندگی نرمالی که برای خودم ساخته بودم فرسنگها دور کرد .
    من عالم بی عمل بودم . البته که این لفظ عالم هم از همان ادعایی که دارم نشات میگیرد والا …
    بگذریم ..
    استاد از دیشب ساعت 11 شروع به خواندن مطالب شما کردم و این روند تا امروز صبح با اندکی وقفه برای نیازهای ضروری ام بی وقفه ادامه دارد و خواهد داشت .
    شما بینظیر هستید ..
    و سمج در کارتان (قصدم تعریف بود و واژه ای بهتر از این پیدا نکردم)
    دنیا دنیای لیاقتهاست و قطعاً شما بسیار انسان با لیاقتی هستید.
    امیدوارم همچنان برقرار باشید و مخاطبینتان که من هر دیگر یکی از پرو پاقرص ترینشان خواهم بود بتوانند از مطالب ارزشمندتان بهره ای عظیم ببرند .

    1. سلام به روی ماهت امین عزیزم
      خیلی خوشحالم که اینجا هستی.
      و سپاسگزارم از تو به خاطر مهری که به من داری.
      حتما برای من بیشتر بنویسم. دوست دارم بیشتر بشناسمت.
      برات بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

  45. سلام استاد. من نتاسفانه هنوز در مرحله ی آزادنویسی گیر کردم. نمیدونم چطور به نوشته هایم نظم بدهم و اون ها رو آماده ی انتشار کنم. حسابی گیج شدم. لطفا کمکم کنید.

    1. علی جان
      این مرحله زمان‌بره.
      سخت نگیر. با گام‌های کوچک‌تر شروع کن.
      اما در کل زیاد هم توقع نداشته باش که کار برات راحت بشه.
      نوشتن همینه. به خاطر اینه که همه ازش فراری‌ هستن!

  46. شاهین عزیز
    آشنایی با تو دروازه ای برای ورود به رویایی بود که سال ها به دنبالش می گشتم. رویایی که در عمیق ترین لایه های وجودم جا خوش کرده بود و نمی شناختمش. درست زمانی که باید توی مسیر جدیدم با تو هم قدم شدم و هر لحظه بیشتر و بیشتر غرق در لذت این سفر شدم. با شگفتی هایی که هرروز حس جهان بینی ام رو اغنا میکنه.
    بهبود عادت های فردی و مهارت نوشتنم رو مدیون آموزش های شما هستم.
    با آرزوی سربلندی و توفیق روزافزون🌷

    1. سلام شیوا جان
      مرسی از مهر تو.
      تو خوش ذوق و بی‌نظیری.
      از کامنتت حس خوبی گرفتی.
      امیدوارم روز به روز به آرزوهای خودت نزدیک‌تر بشی.

  47. سلام آقا شاهین عزیز، بزرگ معلم نادیده‌ام.
    ازونجایی که تو یادداشت “اگر می‌خواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید … ” پیشنهاد کردین که تازه کارا با انتشار هفته‌ای دو پست شروع کنن و تو این یادداشت که جدیدتره توصیه به انتشار هر روزه کردین، خواستم بدونم برای منی که تازه میخوام سایت شخصیمو راه بندازم و تنها تجربه‌ی انتشار روزانم توییت نویسی روزانست(اونم تو یه مقطع کوتاه) کدومو پیشنهاد میکنید؟(حتی تصور انتشار هر روزه هم سخته برام.)
    سپاس از وقتی که برای پاسخ به من میگذارید.

    1. سلام امین جان
      همون موقع هم معتقد بودن هر روز نوشتن بهترین کاره.
      حداقل دو دو سال اول هر روز بنویس.

  48. سلام خدمت شما بزرگوار …
    قبلا صرفا برای علاقه ایی که به نوشتن داشتم در کانال تلگرامی ات عضو شدم ؛اما پس ازچند مقاله ای که چند وقت اخیر مطالعه کردم ،فقط برای خواندن مطالبت به وبلاگت سر می زنم …
    شاید خودت ندانی ولی یک دوست بسیار سازنده هستی از تو بابت تمام کمک هایت سپاس …🌹

    1. سلام مبینا جان
      ممنونم از مهرت.
      خوشحالم که اینجا هستی.
      حتماً برای من بیشتر بنویس از خود.
      شاد باشی دوست خوبم.

  49. وای مدتها دنبال یه الگو یه راهنما برای همین مشکل مشابه می گشتم و بی نهایت بینهایت لز شما بابت این دریای ارزنده و بی نظیر سپاسگزارم. مثل همیشه از شما ممنونم استاد

    1. درود مهسا جان
      خوشحالم که برات مفید بوده.
      سایت خوبت رو دیدم.
      تو بخش دوستان من بهت لینک دادم.

  50. وقتی مطالب شما رو میخونم آقاشاهین این تصور رو دارم رو که یک لقمه ی آماده جلوم گذاشته شده فقط باید زحمت بکشم این لقمه رو میل کنم 🙂
    اینقدر که راحت میکنی شما کارها رو برای ما

    راستی یک سوال من قبلا یک مطلبی خوندم تحت عنوان اینکه نوشته هامون رو برای مسابقه و داوری نفرستیم راستش چون یکم مغزم مثل ماهی هست یادم نیست این مطلب رو در سایت شما خوندم یا جای دیگه
    اگه برای شما بوده میشه برام لینکش رو بدین
    به شدت درگیرم که آیا در مسابقه ی نویسندگی شرکت کنم یا نکنم

  51. استاد گرامی عرض سلام و درود !
    نمیدانم با کلمه استاد احساس خوبی دارید یا خیر ؟
    من یکی از تعقیب کننده‌گان مطالب جدید شما هستم و در این مدت از مطالب و راهکار های شما استفاده اعظیم نموده ام و از این بابت از تشکر می‌نمایم .
    برای نوشتن یک جملهء خوب که خواننده را جلب توجه نماید چی چیزی نیاز است ؟ لغات مدرن ، طرز نوشتن و یا ….غیره ؟

    1. سلام علی رضا جان
      دربارل جمله‌نویسی قبلاً چیزهایی نوشتم.
      ولی بزودی یه مطلب تازه هم خواهم نوشت.

      و اما دربارۀ لفظ استاد: نه بابا، من استاد نیستم. فقط زور میزنم برای شاگرد بودن.
      فدایت.

  52. سلام بر شاهین کلانتری عزیز
    آنقدر قشنگ نوشتید و از ضروریات نوشتن تحت سایتی با نام شخصی فرمودید که مجاب شدم در کنار سایت درسی که از قبل داشتم و مقالات علمی، سایتی هم با اسم خودم تاسیس کنم. البته با توجه به حوزه کاری من به عنوان یک معلم آمار و ریاضی، نوشته ها خشک و علمی خواهد بود، ولی تجربه دلپذیری را بانی شدید.
    از خدا برکت واسعه، خوشبختی و موفقیت مدام برایتان آرزو می کنم.

    1. درود جناب صفایی نازنین
      شما محبت دارید.
      چقدر عالی که سایت وبگاه شخصی خودتون رو راه‌اندازی کردید.
      تو بخش دوستان من بهتون لینک داد.
      سایت زیبایی دارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *