هچل خوب و هچل بد

یکی از ویژگی‌های آدم رو به رشد: او خودش را درگیر کارهایی می‌کند که از حد توان او فراترند؛ اما جا نمی‌زند، جان می‌کَنَد و کارش را انجام می‌دهد و در حین عمل می‌گوید «آفرین، خودم را توی خوب هچلی گیر انداخته‌ام!»

بله. حرف دربارۀ هچل خوب و هچل بد است.

دو سه روز پیش که سوار آسانسور شدم یک طبقه پایین نرفته محکم تکان خورد و صدای مهیبی داد و ایستاد. نیم ساعت طول کشید تا بالاخره با کمک نگهبان ساختمان از لای در آسانسور خودم را نجات دادم. دیروز هم مشخص شد که شانس آورده‌ام و ترمز اضطراری آسانسور مانع سقوط آن شده.

با اینکه سابقۀ گیرافتادن در آسانسور نداشتم و برایم موقعیت ناشناخته‌ای بود، اما به جای فکر کردن به هچل آسانسور فکرم مشغول چاره‌اندیشی برای یک هچل دیگر بود. چرا؟ به خاطر درگیری بالای ذهنم با کارهایی که برای خودم تراشیده‌ام.

مثلن به همین کار سایت و تولید محتوا نگاه کنید. برای من تفنن نیست. یک هچل بزرگ است.  (لابد الان می‌گویید که من چرا اینقدر هچل هچل می‌کنم. اعتراف: چون از شکل و آهنگ این کلمه خوشم آمده. پس بگذارید تعریف لغت‌نامه‌ای هچل را هم تقدیم حضورتان کنم: گرفتاری؛ دردسر؛ خطر؛ مخمصه.) اصلن راحت نیست که هر شب رأس ساعت یازده لایو هوا کنی، مطالب قبلی سایت‌هایت را به روز کنی، مقالات تازه بنویسی، به صدها کامنت پاسخ بدهی و…

بله قرار نیست در کار سایت و محتوا همه چیز خوش خوشانت باشد، اتفاقن بیش از هر چیزی این کار عین هچل است. هزار گرفتاری و دردسر برایت ایجاد می‌کند. فقط نکتۀ مثبت قضیه این است که با انجام این کار آدم توی خوب هچلی میفتید.

هچل خوب به تو خواب راحت هدیه می‌دهد، به تو انگیزۀ زیستن می‌دهد، شوق آینده می‌دهد. اما هچل بد منشأ حس پوچی است: روز و شب مشغول خواندن درس‌های رشته‌ای هستی که هیچ علاقه‌ای به آن نداری، اما چون پدر و مادر و جامعه می‌گویند کاری آینده‌دار است، گمان می‌کنی حتمن راهی جز پذیرش این هچل وجود ندارد. این یعنی هچل بد.

هنر آدم این است که هچل خوب خودش را پیدا کند، هچلی که برای آن ساخته شده.

 

20 پاسخ

  1. هر زمان که نوشته ای از شما رو می خوانم ذهنم فوری درگیر نوشتن به شکل ناخوداگاه می شود که البته هچل جالبی است که از نوشته شما من هم دچارش می شوم .
    راستش برام خیلی جالب بود استاد که شما هم به کلمه هچل علاقمند هستین ، چون من هم از این کلمه زیاد استفاده میکنم . در حالیکه این کلمه برای اغلب آدمها چندان کاربرد ندارد .‌
    من هم دوتا هچل دارم که بدجور مشغولش هستم و دایم باید بهشون رسیدگی کنم و پستهای جدید در آن ها قرار بدم .
    هچل قصه گویی برای کودکان و هچل کوتاه بشنویم برای بزرگترها ، کانال کودکان فقط صوتی هست و مخصوص قصه گویی و خوانش کتاب .‌
    اما هچل کوتاه بشنویم هم فایلهای صوتی خودم رو داره و هم پستهای مختلف و خاص . چقدر دوست دارم که شما هم سری به این دوتا کانال من بزنید و نظرتون رو بدونم. ‌
    البته در گروه تلگرام هم قول داده بودید به کانالهای من سری بزنبد .
    اما هنوز این اتفاق فرخنده نیفتاده .‌سپاس از لطف شما
    کانالهای من
    @qessekoodak قصه صوتی کودک
    @kootah_beshnavim کوتاه بشنویم

  2. چه تعبیر جالبی!
    من فکر میکنم هچل‌های خوب باعث میشن خودمونو بیشتر دوست داشته باشیم و با ایجاد این حسِ مثبت، بنای پیشرفتهای بزرگ در زندگیمون گذاشته میشه.
    خوب که فکر میکنم نویسندگی برای من با ۳ فرزند کوچک، یک هچل خیلی خیلی دوست داشتنیه.
    اینکه خودم رو ملزم میدونم هرروز طبق برنامه بنویسم و در هیچ شرایطی از برنامه‌هام دور نشم.
    ولی این هچل باعث شده خودم و زندگیم رو بیشتر دوست داشته باشم و باعشق و علاقه بیشتر و بیشتری خودم رو در اون غرق کنم.

  3. چقدر خوب خوب رو بیان کردی استاد
    تا به حال با این دید نگاه نکرده بودم و همیشه فکر میکردم که همه هچل ها بده ولی حالا فهمیدم که منم چند وقتیه که تو هچل خوبی گرفتار شدم و اونم نویسندگیِ که هر روز داره من رو به چالش می کشونه. ولی از یک نظر هم هچل بدی اومده سراغم و نمیدونم که سایتم رو که راه اندازی کردم در چه سمت و سویی جلو ببرم. این باعث شده که خیلی کم براش وقت بزارم ولی باید به این هچل با دقت بیشتری نگاه کنم. و از شما ممنون میشم که به سایت منم سر بزنید. دوست دارم که از نظرات و تجربیات شما استفاده کنم.

    1. زنده باد فاطمه جان
      تلاش و همت شما واقعن جای تحسین داره.

  4. شما هچل خودتان را پیدا کردید تدریس و تولید محتوا کاری که واقعا براش ساخته شدید و عالی از پسش برمیاید روزی که هرکس هچل خودش را پیدا کنه بهترین روز عمرشه

    1. درود بر خانم دکتر دادآفرید نازنین
      مهر و لطف شما برام خیلی عزیز و ارزشمنده.
      شما از بهترین دوستان من هستید.

  5. سلام
    کلمۀ هچل به نظرم کلمه با مزه‌ای آمد‌ و عجیب است که تا به حال این کلمه را ننوشته‌ام و وقتی دیدمش به نظرم خیلی شبیه کلمۀ کچل آمد. دوست دارم بیشتر از این کلمه بدانم به غیر معنی‌اش که اصلاً به قیافه‌اش نمی‌آید؛ انگار کمی بیشتر از یک گرفتاری و دردسر است. و آنقدر‌ها هم که نشان می‌دهد کم دردسر نیست و حتی معنی مخمصه بیشتر بهش می‌آید. امیدوارم به قول آقای‌کلانتری تمام هچل‌ها، هچل‌های خوب باشند هچل‌هایی که ترجیح می‌دهی در آنها بمانی تا انسان بهتری بشوی.

  6. چه هچلی!واقعا چه هچلی !یک گرفتاری دوست داشتنی ،گرفتاری که اگر روزی اسیرش نباشی بیماری ،چیزی را گم کردی .این اسارت عشقه، باعث امید ونشاط ،باعث درک زندگی ومانع روزمرگی وپوچی

  7. دلم می خواهد هچل خوب رسیدگی با سایت را برای خودم راه اندازی کنم اما به تازگی قرار است اتفاق بزرگ و جدیدی در زندگی ام رخ بدهم و من را در یک شرایط جدید قرار بدهد .معمولا در این مواقعه مواجه با شرایط جدید انقدر ترس اظطراب دارم که از عهده انجام هیچ کاری بر نمی آیم ولی میدانم که اشتباه است و باید برای رسیدن به نتیجه کاری بکنم واین که میدانم و کاری نمی کنم بیشتر به من عذاب وجدان می دهد.

  8. به این سوی چراغ به صدای این بارون خش که داره میاد قسم اس اچ را زدم توی مرورگر که داد و قال کنم بگم کجایی داداش؟ ما را انداختی تو هچل هر روز نوشتن و خودت غیبت زد؟ دیدم عجب هچل‌بازاری شده اینجا!
    دقیقا تایید می‌شود! عاقلان گویند اول چاه بکنید و سپش منار بدزدید. اما ما طایفه‌ی هچل هفت می‌دونیم که منار سر شونه‌ت که باشه بالاخره چاه را هم ردیف می‌کنی.
    خلاصه که ما هم از در هچل‌ خویش‌افتادگان به مکر و کید شماییم!‌ و از خسته‌گان کمندش…

  9. الان که دارم فکر می‌کنم می‌بینم تصمیم‌ام برای تولید محصول آموزشی در زمینهٔ نوشتن، هچل خوبی بود. به دفتر برنامه ریزیم که نگاه می‌کنم امتحانات و تحقیقات و کارهای عملی قطار شدن و فکر تولید محصول بار اضافه بود اما باعث شده توی این دو سه هفته احساس بهتری داشته باشم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *