اگر هنوز مشغول مدرسه و دانشگاه هستید...

اگر هنوز گرفتار مدرسه و دانشگاه هستید…

از مدرسه و دانشگاه و درس و امتحان حوصله‌تان سر رفته؟

شاید مطالعۀ این یادداشت کوتاهی تا حدی مسیر را برایتان روشن‌تر کند.

جیم ران زمانی گفته بود: «آموزش رسمی، شما را به درآمد می‌رساند؛ اما خودآموزی، شما را به ثروت می‌رساند.»

ادامۀ‌ تحصیل خوب است؛ اما هرگز به تحصیلات رسمی بسنده نکنید، در کنار آن حتما مطالعه و مهارت‌آموزی را جدی بگیرید.

در نهایت ممکن است با ترکیب رشتۀ‌ تحصیلی خودتان و مهارت‌هایی که به صورت آزاد یاد گرفته‌اید به ترکیب شگفت‌انگیزی برسید.

اسکات آدامز در کتاب درخشان «شکست بخورید و برخیزید» بخش عمده‌ای از موفقیت‌های خودش را مدیون داشتن سبدی از مهارت‌های گوناگون می‌داند.

پس یادگیری آزاد مهارت‌های مختلف را چاشنی درس و تحصیل کنید تا از مدرسه و دانشگاه لذت بیشتری ببرید.

در ادامه برخی از پیشنهادی خودم را برایتان می‌نویسم. تصور می‌کنم این نکات می‌توانند دوران تحصیلی پربارتری را برای شما بسازند:

  • تا حد ممکن سعی کنید به فکر ترک تحصیل نیفتید. با ادامۀ تحصیل چیزهای بسیاری به دست میاورید. پس اگر به هر دلیلی خسته شدید، باز هم ادامه بدهید،‌ با این کار استقامت خودتان را افزایش می‌دهید. در ادامۀ‌ زندگی به این روحیۀ استقامت نیاز بسیاری خواهید داشت. اما اگر سریع وا بدهید ممکن است بعدها خیلی جاهای دیگر هم همینطور عمل کنید و به خودتان لطمه بزنید.
  • تا جایی که می‌توانید با هم‌کلاسی‌ها، معلم‌ها و کادر مدرسه دوست شوید. محیط تحصیلی بهترین جا برای تمرین برقرار ارتباط موثر است. شما در آینده به این مهارت نیاز فراوانی خواهید داشت.
  • حتما حتما حتما فعالیت‌های فوق‌ برنامۀ‌ خلاقانه داشته باشید. در شورای دانش‌آموزی عضو شوید. روزنامه‌دیواری آماد کنید و… .
  • در مدرسه و دانشگاه باشگاه کتابخوانی خودتان را بسازید. یک گروه کوچک تشکیل بدهید و همراه با چند نفر از دوستانتان -که حتی می‌توانند از بین معلم‌ها و اساتید باشند- برخی کتاب‌های غیردرسی را به طور گروهی بخوانید و دربارۀ آن حرف بزنید.
  • از مدرسه و دانشگاه به عنوان منبع الهام استفاده کنید؛‌ اگر قصد نویسندگی داشته باشید محیط آموزشی می‌تواند برای یک عمر به شما ایده بدهد.

 

 تولید محتوا به روش شاهین کلانتری در ۴ مرحله|صفر تا صد تولید محتوا+کلیپ (جان کلام استراتژی، تولید و بازاریابی محتوا)

کانال مدرسه آنلاین نویسندگی در تلگرام

صفحه اینستاگرام شاهین کلانتری

321 پاسخ

  1. سلام دوستان منم با اقای کلانتری موافقم من دانش اموز هستم و پاییز امسال به کلاس نهم میرم واقعا جو مدرسه رای ما خیلی سنگینه فضایی که همه در حال رقابت ناسالم برای کسب نمره بیشتر وجود داره اما نصف مطالبی رو که به ما اموزش میدن بی خود و بی فایده است چه فایده دارد که ما بدونیم دین مردم قاره افریقا یا اسیا چیست چه فایده دارد که ما در مورد احادیث پیامبر بدانیم وقتی به ان ها عمل نکنیم؟ چه فایده دارد که در یک جمله ما متمم یا مسند را پیدا کنیم؟ وقتی من کلاس هشتم بودم به خاطر این فضای رقابت ناسالم خیلی اسیب دیدم و سرخورده و سرشکسته شدم و پدر و مادرم اصرار به ادامه تحصیلم داشتند و همیشه نمره برایشان ملاک بود سعی کردم با مادرم صحبت کنم که اصرار برای کسب نمرات عالی نداشته باشد من در کلاس هشتم افسردگی شدید بعد از امتحانات ترم اول گرفتم با اینکه نمره زیر 17 نداشتم و معدلم بالای 19 بود گاهی وقت ها انقدر کلافه بودم که خودم را به مریضی میزدم تا به مدرسه نروم حتی ساعت مدرسه رفتن هم بیار بد است من باید ساعت 6 صبح بیدار می شدم وقتی بیدار می شدم خورشید هم طلوع نکرده بود و هوا تاریک بود مخصوصا در زمستان با همه چیز مدرسه رفتن مشکل داشتم و هر روز گریه می کردم حالا هم که اواخر تابستان است همین ماجرا است و اصلا دلم نمیخواهد به مدرسه بروم نمی دانم چه کار کنم؟ اما مادرم گفت که اگر در کنار مدرسه هنر یاد بگیری و موسیقی و کار های هنری دیگر را انجام بدهی نمرات تو برایم مهم نیستند ولی موقع امتحانات همیشه می گوید نمره زیر 19 نمیخواهم پدرم هم میگوید در دوران ما کسانی که مدرک بالایی داشتند شغل های خوبی میگرفتند و ما به خاطر همین اصرار به ادامه تحصیل تو داریم و حتما باید لیسانس را بگیری😭 من نمیخواهم به دانشگاه بروم و همین الان فکر ترک تحصیل را دارم حالم حتی از کلمه مدرسه به هم میخورد اما اشنایان و اقوام هم همین نظر را دارند مادرم میگوید تو باید داروسازی بخوانی دایی ام 38 سال سن دارد و سه لیسانس و فوق لیسانس دارد و هنوز دارد برای کنکور میخواند او لیسانس مهندس کامپیوتر و دارو سازی و فوق لیسانس رشته ریاضی دارد همه انها اصرار دارند که من حتما مدرک بگیرم چون پدرو مادرم و بقیه دایی ها و خاله ها و عمه ها و عمو هایم مدرک ندارند و دانشگاه نرفته اند و متاسفانه پدرم و مادرم وضع مالی خوبی ندارند و پدرم می گوید اگر درس میخواندم وضع بهتری داشتم شما بگویید من چه کار کنم؟

    1. من خیلی کلاس هشتم زجر کشیدم و مقداری افت نمره به دلیل فضای ناسالم مدرسه و سنگین شدن درس ها داشتم حتی معلمی که برای ریاضی امسال برای ما اوردند معلم درس مطالعات اجتماعی بود و اصلا خوب درس نمی داد به خاطر همین من بیشتر از همه ریاضی ام افت داشت مادرم روی درس ریاضی به شدت حساس است میگوید نمره ریاضی باید بالا باشد چون ریاضی در اینده به درد میخورد من هیچ وقت با ریاضی میانه خوبی نداشتم اما متنفر هم نبودم ولی امسال به شدت از ریاضی متنفر شدم درس ها چون سنگین بودند و در کنار ان کلاس می رفتم مجبور می شدم تا نیمه شب درس بخوانم و صبح ها اصلا نمی توانستم از خواب بیدار شوم و در مدرسه می خوابیدم همه می گویند درس ها در کلاس نهم سخت تر است مادرم هم می گوید کلاس نهم باید به شدت درس بخوانی چون سال انتخاب رشته است و من نمیدانم چه رشته ای را انتخاب کنم مادرم میگوید باید رشته تجربی را انتخاب کنی اما من به هیچ رشته ای علاقه ندارم اصلا به مدرسه علاقه ندارم مادرم دائم میگوید هنر و کلاس های دیگر در کنار درس خیلی پریشان اشفته شده ام هر روز گریه می کنم من در مورد افسردگی ام به هیچ کس چیزی نگفتم اگر به پدر و مادرم بگویم هر دو انها مسخره ام میکنند وقتی میگویم برایم درس ها سخت هستند و هیچ فایده ای ندارند مادرم سرم داد میزند و می گوید همه مردم درس می خوانند و حداقل دیپلم میگیرند مادرم دیپلم رشته ریاضی و پدرم دررشته انسانی در س میخوانده است اما دیپلم نگرفته و ترک تحصیل کرده است هیچ نکته مثبتی در مدرسه نمیبینم و پدر و مادرم می دانند که از مدرسه متنفرم و دائم به من می گویند مدرسه ها زود باز می شوند و اذیتم می کنند هشت سال از کودکی و نوجوانی ام را برای مدرسه رفتن و درس خواندن تلف کردم و هنوز هم این هشت سال کم است و چهار سال دیگر هم باید درس بخوانم تا فقط دیپلم بگیرم که از نظر پدر و مادرم خیلی کم است خیلی غمگین ناراحت هستم به خودم می گویم مگر من تا چند سال دیگر نوجوان هستم که باید همه اش غصه بخورم تمام سال های نوجوانی و جوانی و کودکی به درس خواندن میگذرد و شور نشاط ادم را میگیرد هر وقت پای تحصیل به میان می اید همه اقوام می خواهند چیز هایی که خودشان نشدند را روی من پیاده کنند عمه ام می گوید باید وکیل شوی خاله ام می گوید بازیگر شو مادرم دکتر می خواهد و پدرم مهندس دایی ام که می خواهد از من انیشتین بسازد و گاهی وقت ها او از مادرم بیشتر پافشاری میکند! گاهی وقت ها دلم می خواهد فرار کنم و به جای دوری بروم دلم می خواهد مثل این همه نوجوان دیگر که خارج از این کشور هستند با نشاط و خوشحال به مدرسه بروم و مدرسه را دوست داشته باشم اما از وقتی که به کلاس هشتم رفتم که یک سال است دائم گریه می کنم و افسردگی شدید دارم علامت هایش را در اینترنت خواندم به نظرم پیگیری ها و سختگیری های مادر و پدرم و اقواممان بیشتر باعت تشدید افت درسی من شده است می خواهم ترک تحصیل کنم ولی حتی اسمش را جلوی بقیه نمی اورم چون اگر مادرم من را نکشد دایی ام اینکار را میکند سعی کردم به مادرم بگویم که می دانم به خاطر اینده من نگران هستی اما شادی و خوشحالی من مگر برای تو مهم نیست؟ مادرم از افسردگی ام خبر ندارد و اغلب پنهان از چشم او گریه میکنم زندگی ام جهنم شده و هیچ کس متوجه فریاد های من نیست پدرم هم اغلب بیرون از خانه است و او هم چندان باعث دلگرمی نیست مشکل من این است که پدر و مادرم به خاطر اینکه با هم ازدواج کردند ادامه تحصیل ندادند و حالا چون در زندگی شان موفق نیستن فکر می کنند من هم همین بلا به سرم می اید

  2. سلام آقای کلانتری، به نظرتون این کار انسانیه که یه کسی و که استعداد و علاقه به درس نداره رو به زور مجبور به درس خوندن کنند؟

    1. مهدی جان
      خود انسان باید مسئولیت‌پذیر باشه و نذاره باهاش کار غیرانسانی بکنن.

      1. میشه توضیح بدید که چطوری به پدر و مادرم بگم نمیخوام درس بخونم و ترک تحصیل کنم؟

  3. سلام آقای کلانتری،خواهشا جواب من رو بدید.من دوسال پشت کنکور تجربی موندم به امید اینکه رشته‌های تاپ قبول بشم.و متاسفانه امسال هم نمیتونم اون رشته ها رو بیارم.با اینکه دانش آموز خیلی زرنگ و ممتازی بودم و با معدل بالای۱۹فارغ‌التحصیل شدم ولی نمیدونم چرا سد‌ کنکور جلومو گرفت.البته چون خسته شدم بودم در مقطعی کم کاری کردم.الان هم به شدت احساس میکنم که من استعداد ندارم و امید و انگیزمو برای هر کاری از دست دادم.من شاعرم در جشنواره ها هم رتبه آوردم(البته کنکور کمی باعث ضعیف شدن‌ طبع شعریم شد) و در ادبیات و نقاشی استعداد دارم اما با توجه به رشتم که تجربیه نمیتونم در دانشگاه ادبیات بخونم.وقتی به این فکر میکنم که ساعت ها پشت میز کتابخونه نشستم ولی الان به چیزی نرسیدم مثل خوره روحم رو میخوره.حس میکنم دیگه فرد موفقی نمیتونم بشم.نمیدونم چجوری باید راه درست رو پیدا کنم.و مسلما در شعر و ادبیات هم پول نیست.از خانوادمم ناراحت نیستم چون تمام تصمیمات رو خودم گرفتم.به نظر شما چی کار کنم؟آیا اینکه فردی در کنکور قبول نشه نشونه‌ی بی استعدادیشه؟

    1. نه فائزه عزیز
      شما در اشتباه محض هستی متاسفانه.
      به یک روانشناس خوب مراجعه کن و دست از آزاردادن خودت بکش.

  4. سلام اقای کرانتری من یه نوجوون هفده سالم و تقریبا هفت ساله داستان مینویسم وعلاقه شدید به این کار دارم وحتی امسال هم دوتا پیشنهاد چاپ کتاب داشتم من امسال کنکور دارم و واقعا از دانشگاه متنفرم و حتی بزرگترین دانشگاه ها مثل شریف رو هم جاهای پستی میدونم چون اونجا وسایر جاها پراز انسان هاییست که منفک از انسانیتند و ب خاطر اینکه ماشین حساب قابلی هستند به خودشون افتخار میکنن واین برای من تهوع اوره.من امسال کنکور دارم و واقعا سعی کردم که نزدیک ترین رشته به علاقه واستعدادم-یعنی ادبیات نمایشی-برم ولی خانوادم مذهبین وبا مشاوره وپیشنهاد برخی از اساتید به کل از دانشگاه هنر منصرف شدم وحالا منم سالی که توش باید زحمت بیهوده بکشم قبل از مهر باید یه سری کتاب بگیرم وکلاس کنکور شرکت کنم وهمه اینها با هزینه های گزاف که به من حس گوسفند بودن محض میده پدر ومادرمم اصلا راضی نمیشن دانشگاه نرم…نظرتون راجب وضع من چیه:)؟

    1. محمدحسین عزیز
      تو تحت هر شرایطی به صورت آزاد علایق هنری خودت رو دنبال کن.
      با خانواده سعی کن وارد گفتگو بشی و به تدریج متقاعدشون کنی.

  5. سلام من امسال کنکور فنی داشتم و گرایش نرم افزار
    سه سال این رشته رو خوندم و با نمره بالا هم درسامو پاس میکردم ولی ذره ای علاقه ب رشتم نداشتم و ب شدت عاشق عکاسی و یادگیری زبان های مختلفم و حتی تصمیم گرفتم کم کم ک مستقل شدم طبیعت گرد بشم
    ولی دانشگاه منو درگیر کرده و از یک سمت میترسم دانشگاه نرم وچون تو خانواده ای هستیم ک همه تحصیلات حداقلش تا لیسانس دارن منو خجالت زده میکنه از یکطرفم میگن رشته عکاسی تو دانشگاه بدرد نمیخوره و بهتره برای یادگیری حرفه ای بری موسسه ای جایی ثبت نام کنی زبان انگلیسیمم درحده خوبه و مسلطم و میخوام برم زبان دوم هم یاد بگیرم
    ولی یه عده میگن باعث ننگ خونوادت میشی ک بخوای دانشگاهو ول کنی و مستقل بری دنبال خواسته هات
    و من نمیدونم چیکار کنم

    1. نه عزیز
      باعث ننگ نمیشی.
      این حرفا چیه.
      تو یکبار زندگی میکنی.
      راه خودتو برو
      چرا میخوای خودتو شکنجه کنی؟

  6. سلام آقای کلانتری من امسال کنکور قراره بدم ولی دلم میخواد بعد اینکه دیپلم گرفتم شروع ب کار کنم… من مادرم و پدرم آرایشگر هستن و منم میخوام راهشونو ادامه بدم ولی ب نظر اونا داتش آموز تجربی با معدل بالای 19 باید بره داتشگاه و ب ی جایی برسه من چیکار کنم؟

    1. سلام ریحانه عزیز
      با یک مشاور خوب مشورت کنید.
      ضمناً بهترین کار اینه که با پدر و مادرتون گفتگو کنید. جدی و مداوم.

  7. سلام
    میشه کمکم کنید پدر و مادرمو برای این کار راضی کنم .
    اگه من نخوام تحصیل کم کسی نمیتونه کاری کنه ولی پدر و مادرم ناراحت میشن و گریه میکنن میشه کمکم کنید.
    و باید بگم پدر و مادرم مدرک گرا هستن

  8. سلام آقای کلانتری خسته نباشین، من ترم 4 رشته بهداشت حرفه ایم که بازار کار خوبی داره، نه اینکه حقوق بالایی داشته باشه ولی کارمندیه و کار براش هست. ولی من واقعا توی این دوسال تحلیل رفتم، اما خب اول تصمیم گرفتم هرطور شده این رشته رو تموم کنم تا شاید بعدا خواستم برم سر کارش، ولی هرطور نگاه میکنم من از زندگی کارمندی متنفرم و میخوام برای خودم زندگی کنم، تمام دنیای من ادبیات و هنر هست و عاشق این بودم که نقاشی بخونم ولی 18 سالگی نذاشتن برم ولی الان خودم واقعا به این نتیجه رسیدم که باید این رشته رو ول کنم و نقاشی بخونم. سوال من اینه که به نظرتون دوباره کنکور دادن من کار اشتباهیه؟

    1. علاقه‌ای خودت رو با تبدیل اون به رشتۀ تحصیلی، مخدوش نکن.
      نقاشی رو به صورت آزاد یاد بگیر و زندگی خودت رو وقف همین کار بکن. که رضایت حقیقی تو در همین کار خواهد بود.

  9. سلام من ترم دو بهداشت عمومیم
    ذهنم درگیر یه موضوع دیگه س و از طرفی درسارو فقط برا پاس شدن میخونم و دانشگاه رو اصلا دوست ندارم سر کلاسا هم خوابم و اینده کاری بهداشت عمومی هم بگیر نگیر داره دلم میخواد ی کار دیگ ماهر شم اینو ول کنم نظرتون چیه ؟

    1. سمیرا جان
      تصمیم نهایی به عهده خودته.
      ولی من پیشنهاد میکنم قبل از رها کردن، حتماً برای مطالعۀ کتاب‌های غیردرسی خوب وقت بذاری، و یه برنامه برای یادگیری آزاد خودت طراحی کنی.

  10. آخه آقای کلانتری…من امسال کنکور دارم وکاملا با نظر شما موافقم من با کلی زور تونستم نظر مامان بابامو از من دکتر مهندس به من نویسنده تغییر بدم واونا قبول کردن با اینکه رشته ام ریاضیه کنکور هنر بدم و در گرایش نمایش،نمایشنامه نویسی یادبگیرم به نظرتون این دانشگاهییزه کردن رشته ام در راستای استعدادم مفیده؟در صورت جواب منفی لطفا راهکار و مثال و توضیح واضح بدید🙏

    1. عزیز
      میتونه مفید باشه.
      بستگی به تلاش و دانش و خرد شما داره.

  11. سلام من ورودی ۹۷ مهندسی کامپیوتر روزانه دانشگاه یکی از شهرستان ها هستم.برای کنکور خودمو کشتم اما الان میفهمم که چه اشتباهی کردم اول که بخاطر اینکه یه درس رو شهریور افتاده بودم برای دی ترم اول رو اجازه ندادن که از مهر شروع کنم و از بهمن ماه شروع کردم.حالا که نمره ها اومده دیدم دومشروطه میشم :\
    میخوام از دانشگاه انصراف بدم اما تحمیل و فشار خوانواده نمیزاره.توی همین یه ترمی که رفتم تجربه های خیلی خوبی بدست اوردم جوری که خودم میدونم حتی اگه دانشگاه هم نرم میتونم در زمینه ی کامپیوتر پیشرفت کنم و در کنارش به ورزش(بدنسازی و بوکس)روی بیارم.اما بخدا نمیدونم تا کی باید زیر فشار خوانواده بود.یه راهنمایی خوبی کنید.مرسی

    1. گتاب بخون. کتاب بخون. کتاب بخون.
      کتاب راه رو بهت نشون میده.

  12. سلام،راستش من افسردگی شدید دارم و زیر نظر روانپزشکم
    سال دهم تموم شده و باید برم یازدهم ولی از مدرسه خیلی متنفرم افسردگیم رو تشدید میکنه و برگشت به اونجا غیرممکنه
    امکانش هست که من بتونم اموزش از راه دور داشته باشم؟
    چون شنیدم برای مناطق محروم یا کسایی که سنشون زیاده اما هنوز دیپلم ندارن هست
    من اجازه تحصیل از راه دور ندارم؟

    1. یاسمن عزیز
      تو که اینترنت داری، یعنی اینکه میتونی آزادانه هر چی که دوست داری یاد بگیری.
      پس در بند مدرک و اینا نباش.

    2. سلام ، من هم شرایط مشابه شما داشتم ، سه ماه مونده به کنکور 95 اونقدر افسرده و دلزده و بیخیال شدم که هیچی نخوندم ولی رتبم باز هم شد 700 و رشته ای که مدنظرم بود رو دانشگاه دولتی قبول شدم ، ترم دوم انتقالی گرفتم پیام نور چون حوصله کلاس رفتن نداشتم ، الان بعد از گذشت 6 ترم کلا 30 واحد پاس کردم، دیگه دانشگاه نمیرم.
      من اگر برگردم به سه سال پیش قطعا درس و دانشگاهمو محکم میچسبم و لیسانس میگیرم ، الآن نه حوصله اینو دارم که برگردم از اول چهار سال درس بخونم تا لیسانس بگیرم و نه امیدی به آینده ، فعلا به فکر مهاجرت از ایرانم.

  13. سلام من امسال میرم سال دهم یعنی همون دوم دبیرستان قدیم و رشته نقاشی هنرستان رو انتخاب کردم نمیدونم شروع کنم برای خوندن کنکور یا نه نمیدونم دانشگاه هنر خوبه یا نیست دانش اموزی با نمره های بالا ام زیاد درس نمیخونم اما معدلم همیشه ۱۹ به بالا بوده واقعا نمیدونم دانشگاه برام مفیده یا نه ایا دانشگاه به درد هنرمند اینده میخوره بعضی وقتا میگم بد نیست یه هنرمند مطرح یه مدرک هم داشته باشه…واقعا نمیدونم کاش راهنمایی کنید

    1. ملیکا جان
      انتخاب با خودته.
      هیچ کسی نه میتونه و نه اجازه داره که یه نظر قطعی رو به تو تحمیل کنه.
      ولی پیشنهادم اینه که بیشتر مطالعه کن. کتاب‌ها توی تصمیم‌گیری کمکت میکنن.

  14. سلام
    به صورت اتفاقی وارد این سایت شدم
    من کاملا موافق صحبت های شما هستم
    من یه پسر درس خون و از نظر این سیستم آموزشی به عنوان یه آدم نمونه تو مدرسه بودم پس از کنکور با یه رتبه بسیار عالی وارد یکی از بهترین دانشگاه های فنی شدم فکر میکردم دانشگاه همون بهشت موعوده منه
    اما همون دوترم اول سوالای بی پاسخ فراوانی در ذهنم خطور کرد!!! آیا دانشگاه کمک میکنه من به آرزوهام برسم؟؟ فایده گرفتن این همه انتگرال چیه؟؟؟ پسر زندگی یعنی چی؟؟؟ من مدرک بگیرم یعنی موفقیت؟؟؟ خب چه مهارتی بدست میاری ؟؟؟ این سوالا باعث تلنگر شد شروع کردم به مطالعه کتابهای روانشناسی و غیر درسی چنان لذتی از مطالعه میبردم که در عرش سیر میکردم الان که ترم شش هستم درست اولین روز بعد از تولد ۲۱ سالگی شهامت گرفتن یه تصمیمی که مدتهاست ذهنمو مشغول کرده رو بدست آوردم … دیگه دانشگاه نمیرم جلوی ضررو از هرجا بگیری منفعته من هرچیزی یادگرفتم خودم یادگرفتم چون ذاتا ادم خود آموزی هستم
    الان هم تصمیم دارم مسیر خودآموزی رو ادامه بدم در جهت کسب مهارت های جدید تر بدست آوردن ویژگی های بهتر و زندگی که از هر لحظه اون لذت ببرم…
    دوستانی که این کامنت رو میخونید خودتون را گول نزنید قرار نیست واسه دیگران زندگی کنید … شهامت دنبال کردن رویاهاتونو داشته باشید جرئت تغییر مسیر رو بدست بیارید … خودتونو اسیر کلیشه های از پیش تعریف شده جامعه نکنید

    1. زنده باد مهدی نازنین
      چقدر خوب که تو مسیر خودت رو پیدا کردی.
      با قدرت به خودآموزی ادامه بده.
      چند روز پیش یه جمله خوندم از ناوال راویکانت که بابک یزدی تو یکی از پستاش نقل کرده بود:
      کسی که می‌تواند کتاب بخواند به مدرسه و دانشگاه نیازی ندارد.

    2. سلام مهدی جان.
      خوبین؟
      واقعا حرفات به دل میشینه.
      نیاز به انگیزه دارم کمی بهم انگیزه بدین
      @asemani1

  15. سلام. من دانشجوی ترم 4 رشته مدیریت مالی دانشگاه شاندیز مشهدم . با دیپلم تجربی به امید قبولی در رشته های پزشکی و پیرا پزشکی کنکور شرکت کردم اما دست تقدیر این چنین رقم زد که رشته مدیریت مالی که یکی از زیرشاخه های حسابداریه قبول بشم . من ی که بازی با اعدادو ارقام بدم میومد مجبور شدم واردش بشم.بهرحال تا این ترم هرطور بوده معدلم رو بالا نگه داشتم و ممتاز رشته خودم بودم.اما الان دیگه واقعا بریدم .نمیدونم چیکار کنم .من مطمنم بعد گرفتن مدرکم اصلا سمت کارای حسابداری نرم. اما الانم نمیخام انصراف بدم .نگاه سرد خانواده بعد انصراف رو پیش بینی میکنم
    چیزی که نمیتونم تحمل کنم .بخاطرهمین میخام ی مدرک کارشناسی بخرم ..اره خرید مدرک ..بعدم برم خدمت …

  16. سلام من ۱۹سالمه رشته مدیریت بدون کنکور دانشگاه تهران مرکز درس میخونم دور از خانواده توی خوابگاه کارمندی از زندگی زده شدم فقط به عنوان یه دوست میخام به بقیه بگم زندگی توی خوابگاه کارمندیو تجربه نکنید من الان توی ۱۹سالگی در ناامیدترین حالت ممکنم دارم زندگی میکنم یابخونید برید دولتی یاازاد شهرخودتون

  17. سلام
    چقدر این پست داغ دلم رو تازه کرد
    من یه جوون 22 سالم که بدون اغراق در خیلی زمینه‌ها مستعدم.
    دوران مدرسه هم با کمترین تلاش تیزهوشان و نمونه قبول قبول شدم و رشته ریاضی رو دنبال کردم.
    گذشت و رسیدم به کنکور
    هم ریاضی شرکت کردم هم هنر
    وقتی نتایج اومد هیچکس حتی نپرسید رتبه هنرم چند شده،با اینکه بدون هیچ تلاشی رتبه مناسب دانشگاه‌های تاپ رو آورده بودم و چقدر هم در زمینه هنر استعداد داشتم…
    نرم‌افزار دانشگاه دولتی رو زدم و با خنثی‌ترین حالت ممکن وارد دانشگاه شدم که بشم یه مهندس قابل…اما وارد دانشگاه که شدم تازه فهمیدم دانشگاه به هیچ وجه اون بهشتی که فک میکردم نیست.
    درسهای بی‌خاصیت و بدتر از اون روش تدریس احمقانه‌ای که کاملا از ادامه ناامیدم میکرد و از همه اینا بدتر اساتیدی که غرور و ارزش و عزت نفس دانشجو رو لگدمال میکردن…
    همه‌ی اینا چنان ضربه‌ای به روحیه‌ و خودباوری من وارد کرد که از یه فرد واقعا موفق و فعال در زمینه های مختلف تبدیل شدم به دانشجویی که ساده‌ترین دروس رو به زور پاس میکرد و تمام زندگیش شده بود خوابگاه و دانشگاه بدون هیچ فعالیت دیگه‌ای!چرا؟چون به قدری تضعیف روحیه شده بودم که دیگه حتی جرات نمی‌کردم سمت کارایی که توش تسلط داشتم برم…
    با تموم این اوصاف نمیتونستم از دانشگاه بگذرم،نمیدونستم باید جواب دیگران رو چی بدم…همه منو از سال اول مهندس صدا میزدن…افسرده شده بودم!
    بالاخره ترم هفت تصمیممو گرفتم و کاردانیمو گرفتم و از ادامه‌ی این مسیر انصراف دادم.
    اما حالا هم درگیرم
    میخواستم کنکور هنر بدم و برم سمت هنر اما تو این مسیر هیچ پشتوانه‌ای ندارم،با مشاور حرف زدم نه تنها آروم نشدم بلکه بیشتر دچار گمراهی شدم چون ایشون به شدت منو به سمت پیراپزشکی تشویق کردن و باز هم مثل همه منو از آینده‌ی تحصیل در زمینه هنر ترسوندن…که تهش هیچ دستاوردی برام نداره و نمیتونم در نهایت بعنوان شغل ازش استفاده کنم.
    حالا باز هم منم یک دنیا سردرگمی و حالی که تا از این سردرگمی نجات پیدا نکنم خوب نمیشه.
    روحیم فک نمیکنم به پزشکی و پیراپزشکی بخوره و تحمل شرایط کاریشو داشته باشم،هنر رو دوست دارم اما پشتوانه ای ندارم و از طرفی بعنوان کسی که مستقل شدن برام مهمه نمیخوام چهار سال هنر بخونم و بعدش باز هم کاسه چه کنم چه کنم دست بگیرم…
    کاش راهنماییم کنید آقای کلانتری هیلی نیاز دارم بهش

    1. مریم عزیز
      علایق خودت رو دنبال کن.
      به نظرم برای مطالعۀ خارج از درس وقت بذار.
      فکر کنم سایت متمم برات خیلی مفید باشه:
      متمم

  18. مگه ما همش چقدر زنده ایم و چقدر جوانیم که دوازده سالش رو درس بخونیم که مقدار مفیدش کلاس اول و دوم و سواد آموزیشه و چهار سال یه دانشگاه بدرد نخور باشیم و دو سال سربازی ما بقی جوونی هم حرف اینو اون که چرا درس نخوندی چرا دکتر و مهندس نشدی!.خدا باس خودش یه پیامبر نازل میکرد که فقط به پدرو مادرای جامعه بفهمونه قبول شدن تو دانشگاه های ملی تهران و شیراز یا حتی شهر خودت الکی نیست دکتر شدن الکی نیست!!فقط پسر تو تنها بیکار نیست!شما یه درس مثل زیست شناسی رو در نظر بگیرید.اولندش شما باس مطالب مستقیم و واضحش رو کامل و صد درصد برای کنکور بلد باشید که این اصلا کافی نیست.بعد باید خیلی عمقی و عجیب و غریب سوالات رو بخونی و اونا رو برای خودت بپیچونی که در کنکور همیشه سوالا پیچیده و نیاز به فکر کردن داره.دیگه وای بحال فیزیک و ریاضی! اگه حساب کنیم هر سوالی سر کنکور چهل ثانیه بیشتر وقت نداره!حالا اطرافیان عزیز ما خیال میکنن که به چهار تا جمع و تفریق میشه دکتر و مهندس شد.

  19. بنویس من میخوام ترک تحصیل کنم برم دنبال علاقم و کار کنم ولی همه میگن پشیمون میشی بعد منم میترسم برم اونجوری ک میخوام نشه بعد همه سرزنشم کنن

  20. وای چ دنیایه من ک برعکس همه عاشق ادامه تحصیلم دارم میمیرم براش ولی وضع مالیم خوب نیست

  21. سلام آقای کلانتری..
    این مطلب‌ رو امروز خیلی اتفاقی دیدم و چقدر با متن و کامنت بچه ها حس همدردی دارم..
    من پارسال کنکور دادم و رتبه ۴۱ شدم ولی بعد از گذشت دو ترم که همش با ناراحتی و حال بد گذشت، دلم میخواد یا تغییر رشته بدم یا کلا درس رو ول کنم ولی میترسم از حرف مردم، از اینکه نتونم تو خودآموزی موفق باشم و مهم تر از همه اینکه پشیمون بشم.. تو دوراهی خیلی بدی گیر کردم از طرفی به این فک میکنم که این همه برای کنکور وقت گذاشتم و زحمت کشیدم پس اونا چی میشه.. دانشگام هم اسمش اینه که بهترین دانشگاه ایرانه اما استادا فقط چسبیدن به نمره و امتحان و یادگیری تئوری نمیدونم پس کی قراره واقعا یاد بگیریم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
    خواهش میکنم کمکم کنید.

    1. سلام
      کتاب بخون
      کتاب هنر شفاف اندیشیدن رولف دوبلی رو بخون. هنر خوب زیستن رو هم بخون، اینم از دوبلیه. احتمالا ذهنترو باز کنه و بهت ایده بده.

  22. سلام من دهم تجربی ام .تو مدرسه نمونه هم درس میخونم و از نظر درسی هم خوبم ولی چند مدت هست که خیلی ذهنم درگیره .فکر میکنم با این سیستم آموزشی غلط تو ایران با درس خواندن استعداد ها و علاقه هایم تلف میشود . امروزه همه چیز از طرف جامعه و والدین به دانشآموزان تحمیل میشه و این فرهنگ غلط جا افتاده که تنها راه خوشبختی و پیشرفت درس خوندنه . من احساس میکنم با ترک تحصیل و رفتن دنبال علاقه ها و تلاش برای رسیدن به انها موفق تر خواهم شد .هم تو فوتبال و هم خوانندگی استعداد وعلاقه دارم . احساس میکنم باید برای موفقیت متفاوت عمل کرد و تصمیمات سخت گرفت چراکه همه با تحمیل والدین و جامعه درسشون رو میخونن .سیستم اموزشی در کشور پیشرفته اینطوریه که بعد از اموزش های اولیه و لازم هدکس به دنبال علاقه و استعداداش میره و رشته تخصصیش رو ادامه میده ولی تو ایران دوازده سال همه چی میخونیم و تازه میریم دنبال رشته تخصصی و بیشتر اون چیزایی که تو اون دوازده سال خوندیم از یادمون میره و به درد نمیخوره آیا این واقعا هدر دادن زندگی نیست ..لطفا راهنماییم کنید و نظرتونو بگین

  23. حقیقت اینه که با کمی نظم، وقت گذاشتن روی حفظیات و تمرین تست زدن، تقریبا همه میتونن از دانشگاه های خوب فارق التحصیل بشن.
    مهم داشتن خلاقیت و استعداد ذاتیه که نه با تست زدن میشه اون رو از بر شد و نه تو خیابون انقلاب میشه اون رو خرید.
    دانشگاه مثل یک شرکت هرمی میمونه که فقط افراد بالای هرم، ازش سود میبرن.
    البته منظورم این نیست که دانشگاه رو ول کنیم و بریم پلی استیشن بازی کنیم. منظورم اینه که اگر قراره بریم دانشگاه و شاگرد فردی که دانشش از خود ما پایین تره بشیم، همون بهتر که نشیم و بریم از طریق اینترنت مهارتهامون رو گسترش بدیم و خودمون راهمون رو پیدا کنیم.

  24. سلام من ترم اول پرستاری ام ولی اصلن راضی نیستم درس نمی خونم و اصلن رستم رو دوست ندارم چی کار کنم

  25. دیروز رفتم اسم ضعیفترین استاد دانشگاهمون رو تو گوگل جستجو کردم و متوجه شدم معدل ارشدش ۲۰ بوده.
    باورم نمیشه تو همچین کشوری زندگی میکنم.

  26. سلام آقای کلانتری،من امسال کنکور دارم و دوازدهم ریاضی هستم اما تو این دوراهی سربازی یا ادامه تحصیل گیر کردم.اینکه نمیشه واقعا حس و حالتو به پدرو مادرت بفهمونی خیلی بده که اونا توجهی شاید انچنان بهت ندارن،پدر من از جایی که خودش بیس سال پیش ضربه خورده میخواد منو توجیه کنه که درس بخونم اما من خودم اصن دوس ندارم عمرم به هدر بره و باخت بدم ،همچنین واقعا ازینکه با حال خوش زندگی کنم حالم خوبه ،حالم خوبه اونجوری که دنبال علاقم برم و اونطور که میخوام زندگی کنم،من برنامه نویسی رو خیلی دوس دارم و این مشکلات مدرسه و … باعث شده درحد کمی در حین تحصیلم بهش بپردازم.به سوال “تهش که چی ” که با دانشگاه رفتن مطرح میشه اصلا نتونستم برسم و همین منو سردرگم کرده دیگه علاقه ایم ندارم به این چیزا ینی زده شدم،خیلی بیشتر میتونم توضیح بدم اما خب خسته کننده میشه.از شما میخوام بدون هیچ تعصبی که نسبت به من دارید راهنمایی کنید منو.ممنووون

    1. سلام عرفان عزیز
      البته من اطلاعات دقیقی ندارم. و حتی اگر هم داشتم نمیتونستم راهنمایی دقیقی بکنم.
      ولی حس میکنم قطعاً دانشگاه بهتر از سربازیه.
      و اگر امکانش هست و میتونی، سعی کن دانشگاه و علاقۀ خودت رو در یک مسیر قرار بدی.
      به هر حال دانشگاه، محتوایی هم نداشته باشه، میتونه شبکه‌ای از دوستان تازه رو برای تو بسازه.
      و باعث بشه در کنارش علایق دیگه خودت رو هم دنبال کنی.

    2. سلام، من امسال میرم کلاس دهم رشته ای که دوست دارم
      تا یک زمانی عاشق مدرسه بودم چون هدفی نداشتم و درس خوندن سرگرمم میکرد همیشه هم نمرات بالایی دارم چون از داشتن نمره پایین بیزارم، برای همین من ۹ ماه از سال رو تمام وقتم به درس خوندن میگذره و وقت انجام هیچ کاری رو ندارم. اویل لذت میبردم ولی الان تازه فهمیدم من به جز حفظ کردن کتاب و عین طوطی جواب دادن کار دیگه ای بلد نیستم حتی هیچی هم از دنیای اطرافم نمیدونم! امسال از زمستون پارسال اهداف بزرگی پیدا کردم که واقعا بهشون علاقه دارم و میخوام بهشون برسم هر روز بهشون فکر میکنم و لذت میبرم اما رفتن به مدرسه هم وقت من رو میگیره هم پول من رو. و من برخلاف هم سن هایم علاقه ای به این ندارم که برم مدرسه تا حداقل دوستی داشته باشم. نمیدونم چیکار کنم اگر هم فکر ترک تحصیل به ذهن من رسید دلیلش تنبلی نیست چون من واقعا میخوام برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم و همون رشته ی مورد علاقه ام رو هم جدا دنبال کنم وقت کمتری از من میبره هم سریعتر پیشرفت میکنم . اما باز هم نمیدونم کار درستی هست یا نه
      لطفا راهنمایی ام کنید

      1. کتاب بخون.
        وبلاگ نویسی کن.
        توی مدرسه فعالیت‌های فوق برنامه انجام بده.
        همۀ اینها تو رو آماده میکنه برای مستقل شد و راه خودت رو رفتن.

    1. مینا جان
      سوالت خیلی کلیه.
      بهترین کاری که میتونی بکنی یادگیری و ارتقای مهارت هاست.
      شاید سایت متمم برات خیلی مفید باشه.

  27. سلام ببخشید بازم مزاحمتون شدم خیلی عذز میخوام بابت راهنمایی شما ممنونم ولینک متمم ولی نکته ای هست که باید بگویم من هدفم همان ادامه رشته وکالته و درکنار آن کار آنلاین هنری هم می فروشم که همین سایت کمکم کرد ولی نکته ای هس جنا ب کلانتری من هیچ پشتوانه مالی ندارم و وضع مالیم متوسطه نمیدونم برا انجام شغل وکالت در دادگستری به عنوان شروع کار نیاز به پارتی و …. است یا خیر و یا اینکه باید پول زیاد داشت جناب کلانتری من الان نمیدونم چیکار کنم و از طرفی میخوام کارمو از دادگستری شروع کنم و از طرفی یکی بهم گفت که باید پارتی و پول باشه من میدنم فقط به این کار علاقه دارم و سختیا رو تحمل میکنم لطفا آقای کلانتری آگاهانه را هنمایی ام کنید خیلی وکالت دوس دارم را حلش رو بگید؟

    1. عزیز دل
      شما مهارتت رو ببر بالا. خودت رو رشد بده. کار هم به راحتی گیرت میاد.
      این بخث‌های مزخرف دربارۀ پول و پارتی رو هم بذار کنار.
      رحمت بکش، عرق بریز، کار کن. دنیا باهات همراه میشه.

  28. من الآن دانشجوی ترم 2 داروسازی هستم ، موقع انتخاب رشته دارو رو اول زدم چون هم فکر میکردم دوستش دارم همین که واقعا حوصله ی پزشکی خوندن نداشتم . اوایل دانشگاه همه چی خوب بود مطمین بودم انتخاب 100 درصد درستی داشتم ، ولی هرچی که میگذره نه تنها به راهی که دارم میرم شک میکنم ، بلکه حتی حوصله ی دانشگاه رفتن ندارم .

    1. بهناز عزیز
      این وضعیت متاسفانه طبیعیه و برای اغلب افراد پیش میاد.
      سعی من به یادگیری خارج از دانشگاه هم توجه کنی.
      بیشتر و متنوع تر کتاب بخون. همین حالت رو خوب میکنه.

  29. سلام دوست عزیز من دوازدهم ریاضی هستم امسال هم امتحان نهایی دارم هم کنکور بعد هیچ کدومشم نخوندم الان هم بفکر امتحانات نهاییمم هیچی هم نخوندم یعنی حوصله نداشتم نمیدونم چیکار کنم از درس دیگ خسته شدم بعد تو دوراهی افتادم که برم تو نظام یا برم دانشگاه آخه نمیدونم برم دانشگاه میتونم بعدا کار پیدا کنم بعدشم معلوم نیست که شاید برم دانشگاه آزاد دانشگاه با دانشگاه فرق داره ؟از خانوادم خسته شدم مشکلاتی هم دارم دیگ نمیدونم دارم چیکار میکنم هیچ هدفی ندارم سر در گومم نمیدونم چجوری بخونم انقدر نخوندم هروقت هم امتحان داشتم شب امتحان خوندم یه نمره ای گرفتم تا قبول بشم بعد الان میترسم دیپلم نمرم پایین باشه لطفا نظر بدین ممنون .

  30. سلام آقای کلانتری اول از شما تشکر میکنم به خاطر مطلب عالیتون دوم اگر میشه منو راهنمایی کنید من دانش آموز سال دوازدهم تجربی هستم در مدرسه استعداد های درخشان اما آرزو های بزرگی دارم که به هیچ وجه با درس خوندن نمیشه بهشون رسید به علاوه وقتی به اینده درس خوندن فکر میکنم برای منی که صرفا هدفم پوله اصلا فایده ای نداره به همین دلیلم حتی رشته ی کنکورم رو هم ریاضی انتخاب کردم وضع مالی پدرم متوسط هست و خودم به شدت علاقه به کارآفرینی و احداث کارخانه دارم نمیدونم چکار کنم دانشگاه برم یا نه اصلا اصلا به درس خوندن علاقه ندارم چون برام فایده ای نداره حالا نظرتون چیه و اگر جوابتون منفیه چه کار کنم؟
    لطفا سریع راهنمایی کنید

    1. سهیل عزیز
      به درس خوندن ادامه بده.
      اما در کنارش یادگیری و مطالعه آزاد هم داشته باش.
      فعالیت های فوق برنامه انجام بده.
      در کنار درس میشه کلی کار مفید دیگه هم انجام داد.
      پس همزمان هر دو رو با هم پیش ببر.

  31. واي دمت گرم آقاي كلانتري دقيقا من اينو خيلي وقته فهميدم ولي هيچ راه ديگه اي ندارم همش دارم تو اين باتلاق دست و پا ميزنم دردناكيش اينه كه حس اسارت تمام وجودمو گرفته بخدا خسته شدم بزار خودمو معرفي كنم من ليسانس برق دارم و سال ٥دندانپزشكيم همش دولتي بودم چون پول آزاد نداشتم يعني عمرم تباه شد قسم ميخورم تو اين ١٠سال دانشگاه و ٤سال دبيرستان جز مزخرفترين روزاي من بوده بهتره بگم اصلا زندگي نكردم نميدوني چقدر اززندگي متنفر شدم حد نداره هيچ شناختي ندارم از زندگي همش آرزوي مرگ ميكنم كاش اصلا بدنيا نيومده بودم حالا اينوهم بدتر تنگش كه استادام تو همه اين مراحل يه مشت آدم ازهمه چي بي خبرتر وواقعا حال بهم زن من دلم اندازه دنيا پره پرررر

    1. الهه نازنین
      فدای سرت. همین که الان به این خرد رسیدی که به وضعیت خودت نگاه نقادانه داشته باشی عالیه.
      هیچ نگران نباش.
      تو فرصت زیادی برای زندگی داری.
      با آرامش ادامه بده.
      همه چیز میتونه بهتر از حد تصورت بشه.

  32. ببینید دوستان مسله که پول نیست
    من حاضرم پول بدم درس بخونم
    البته من آدم درس خونی نبودم ولی عاشق علم ام
    حالا از وقتی ک مشمول خدمت شدم و گفتن برو خدمت بعد بیا حالم کلا بده
    البته من همیشه بد بودم چون رفتم تو هر زمینه ای خوندم ولی درس فردامو نخوندم …
    خلاصع و با مغذرت گه تو خدمت 2 ساله
    21 سالمه الان بنظرتون چیکار کنم
    حالم بده از خودم متنفرم ازونایی که برای همه کار نتیجش پول میخان متنفرم
    الان من چ گوهی بخورم
    واقعا حالم بده در حد خودکشی
    من یه نهیلیست لعنتی که فقط با علم خوش میتونم باشم
    البته از بچگی علاقه مند بودم به علم
    وووای آی کیو هم نداریم
    هرچیم خودمو میزارم حای هاوکینگ امیدوار نمیشم
    اه دیگ حال ندارم بیشتر بنویسم

    1. 8 ساله خدمتم تموم شده.
      همون روزا بهترین روزهای زندگیم بود.
      اگه همین الان بمیرم، تنها کاری که کامل انجام دادم همون خدمتم بوده.

  33. سلام من یازدهم تجربی هستم در مدرسه شاگرد خوبی هم هستم ولی اصلا درس خوندن رو دوی ندارم و فقط به خاطر پدر و مادرم به مدرسه می‌رم ولی نمیتونم بهشون بگم که درس رو دوس ندارم چون ازم خیلی عصبانی میشن و شاید اگر هم بزازن بعدا کمکم نکن و کاری باهام نداشته باشن الان موندم چطوری بهشون بگم که درس رو دوس ندارم خیلی فشار روحی بدی روم هست نمی‌دونم چیکار کنم

    1. شایان جان
      من هم مثل تو بودم. به هر حال چاره‌ای هم نیست. باید تا یه جایی ادامه داد. بعداً چندان پشیمون نمیشی.
      من فرمولی رو بهت میگم که مدرسه رو برای خود من از جهنم به بهشت تبدیل کرد:
      کارهای فوق برنامه انجام بده. روزنامه دیواری درست کن. اردو برگزار کن. نمایشگاه بذار.
      خلاصه از این کارا بکن. هنر و فکر خودتو رشد بده تو فضا. و با بچه‌های دیگه رابطه بساز.

    2. منم مثل تو…
      دهم تجربی ام اما مدرسه رو دوس ندارم زندگیم جهنم شده،رشتم هم نمیتونم عوض کنم چون تو رشته های دیگه پول نیست و خانواده منم دست تنگه
      اگه راهی پیدا کردی برای کاهش نفرت از مدرسه به منم بگو..

  34. سلام وقتتون بخیر.دانشجوی دکتری دامپزشکی ترم ۷ هستم ۲۴ساله.از دوران مدرسه به شدت عاشق پزشکی بودم.و لی متاسفانه در دورانی که باید زیاد مطالعه میکردم و درس میخوندم واقعا نمیدونم چرا .؟؟به مقدار کافی مطالعه نداشتم ۲سال پشت کنکور بودم.(البته اینم بگم که کلا در دوران مدرسه و چه الان که دانشجو هستم شاگرد اول هستم چون از تنبلا متنفرم.ولی عرض کردم واقعا نمیدونم چرا در اون دوران سخت نخوندم) به هرحال بعد از ۲سال به اصرار مامانم دامپزشکی زدم و قبول شدم ولی با اینکه الان ترم ۷ هستم و این ترم علوم پایه دارم علاقه زیادی به پزشکی دارم و نمیدونم باید چیکار کنم؟دوست دارم دوباره کنکور بدم ولی از طرفی کتابا عوض شده و فکر میکنم وقت تلف کردن هست .ممنون میشم راهنماییم کنید

    1. یاسمین عزیز
      من از شرایط تو اطلاع دقیقی ندارم.
      ولی خب بهترین توصیه‌ای که میتونم بهت بکنم اینه:
      زیاد سخت نگیر. تو فقط یه بار عمر میکنی. پس الکی با هدف‌ها و آرزوهایی که چندان هم مهم نیستن خودت رو آزار نده. اونور پزشکی هم هیچ چیز خاصی نیست. از زندگی خودت لذت ببر. با آزادی و سرخوشی انتخاب کن.
      بنویس برام بعداً از وضعیت خودت حتما.

  35. سلام و عرض ادب
    درس و دانشگاه الزاما نه خوبه نه بده
    بستگی به هدف تعیین شده خودتون داره
    نمیشه از بیس ردش کرد

  36. اقای کلانتری سلام، ترم ۵ مهندسی نفت سراسری تبریز هستم بشدت علاقه به برنامه نویسی موبایل دارم و پیگیرم و از نفت متنفر… برای خودسازی خودم و همچنین راهنمایی من چه کتاب ها و توصیه هایی دارید؟

    1. همایون نازنین
      من پیشنهاد میکنم برای یادگیری در سایت متمم حسابی وقت بذار.
      روی زندگی من تاثیر درخشانی داشت.

  37. سلام آقای کلانتری من دانش آموز کلاس دوازدهم رشته انسانی ام تقریبا دو سال می شود که به فکر رها کردن تحصیل هستم اما امسال خیلی بیشتر به این مسئله فکر میکنم ومیخوام تصمیم رو عملی کنم پدر من وضع مالی عالی دارد وبرای برادر خودش مغازه زد که ایشون بعد یک سال صاحب ۲میلیارد سرمایه خالص شدن
    اما تصمیم من صرف داشتن پول نیست از اون جایی که پدر من از کاسب های سرشناس هستن من هم خیلی به کاسبی علاقه دارم اما همیشه از بیان کردن تصمیم به خانواده ترس داشته ودارم اما میدونم که اگه تصمیم رو بیان کنم میتونم پدر ومادرم رو راضی کنم
    اما ترس این اجازه رو به من نمیده
    نظر شما در این باره چیه؟

    1. محمد عزیز
      بهت پیشنهاد میکنم حتماً حتماً حرفت رو با خانواده مطرح کن.
      این بهتر از این که عمرت رو تباه کنی. تباهی عمرت ترسناک تر از هر کار دیگه‌ست.
      اما سعی کن کارهای جایگزین رو هم بهشون بگی.
      راستی بقیه مطالب سایت رو خوندی؟
      به نوشتن علاقه داری یا اتفاقی وارد این سایت شدی؟

      1. مچکرم ازراهنمایی شما
        منظورتون از کارهای جایگزین چی هست؟
        من به صورت اتفاقی وارد این سایت شدم

        1. یادگیری به انتخاب خودت و نیازهای واقعیت محمد جان.
          فکر کنم سایت متمم برات خیلی مفید باشه:
          متمم

  38. سلام.ببخشید مزاحم میشم.من رشتم انسانیه و امسال کنکورم.تا دو روز پیش ب حسابداری فکر میکردم ولی گفتم برای ماهی دو سه تومن ارزش نداره پولو عمرو زندگیو از دست بدم.بنابر این فکر نظام افتادم.نیروی انتظامی.
    خودتون شاید بهتر ازمن بدونید که عمرو زندگیت حروم میشه.
    ولی لااقل پولو ازدست نمیدم.
    ب نظر شما ب غیر از نظام چه مهارتی کسب کنم که پولل درار باشه.خیلی از مهارت ها تو زندگی بدرد میخوره ولی واسه درامد زایی نه.

  39. سلام آقای کلانتری باز مظاهم شدم و ببخشید درجواب دادم ممنون آقای کلانتری بابت جواب خانواده ام را راضی کردم ولی امروز که داشتم امتحان ریاضی میدادم متوجه چیزی شدم که سیستم درسی خراب است و من چند وقت پیش که رفتم کلاس اضافه سوالات همان در امتحان آمده بود و حق بچه ها ضایع شده از نظر من که آنان نیامدن کلاس چون اجباری نبود ولی من به خود آموزی رسیدم و دارم چیزهایی که دوست دارم را یاد میگرم ولی روزهای مدرسه به غیر درس هایی که دوستشان دارم کسل کننده است میخواستم بدانم بااین کتاب های بیخود وبه دردنخور مدرسه چه کنم کتابا لذت بخش نیست مدرسه شبیه پادگانه

    1. مینا جان
      من تو مدرسه با انجام فعالیت های فوق برنامه، مثل شورا و روزنامه دیواری و … از زهر و آسیب درس ها کم میکردم.
      ضمن اینکه این فعالیت ها بعداً هم خیلی کمکم کردن و باعث شدن کلی تجربۀ ارزشمند جمع کنم.
      راستی بهت پیشنهاد میکنم یادگیری آنلاین رو در کنار درسات داشته باشه. سایت متمم میتونی حسابی برات مفید باشه. اینم لینکش:
      متمم

  40. من ترم سه رشته ادبیات انگلیسی هستم و تو یه دانشگاه دولتی درس میخونم.
    واقعا دانشگاه منو کلافه کرده،به شدت عذاب اور و بی فایده و وقت تلف کن و….
    فقط عمر آدم تلف میشه و ادم اگه تو خونه بخونه بیشتر یاد میگیره‌.
    یه مشت استاد بی اعصاب با روش مسخره و سیستم مسخره.
    و من هم واقعا دیگه توان روحی و تمرکز و تحمل این وضعو ندارم و هرروز ناامید و بی علاقه میشم و به سختی ادامه میدم.
    از طرفی نمیدونم چیکار کنم،
    همش نگرانم که اگه رشتمو ول کنم پشیمون شم یا اصلا قراره بعدش چیکار کنم؟!
    من هیچ مهارت یا شغلی ندارم ،سرمایه هم ندارم.
    نهایتا اگه این وضعو تحمل کنم فوقش بعدا بشم معلم زبان، که اونم همه میگن حقوقش خیلی کمه و ساعت گیر نمیاد.
    با این وجود من هم تدریس رو دوس ندارم و تازه هراس اجتماعی هم دارم.
    ولی همش میگم حداقل همون گزینه رو از دست ندم!
    ولی با این وجود، باز دانشگاه هیچ چیز به درد بخوری یاد نمیده که به به درد زبان یا معلم شدن بخوره‌.
    اصلا نمیدونم باید چیکار کنم…..
    انگار دانشگاه واسه تعویق واقعیته یا اینکه خانواده به ادم گیر ندن یا کلا یه گیجی و دوراهی

    1. سعید عزیز
      برو تو سایت متمم عضو شو و تا میتونی برای آموزش خودت وقت بذار:
      motamem.org
      این بهترین کاری هست که میتونم بهت پیشنهاد بدم. چون زندگی خودم هم همینطوری دگرگون شد.

  41. باسلام من نظرات همه عزیزان را خواندم من خودم کلاس نهم هستم و دردوسال پیش می خواستم رشته علوم تجربی بروم ولی معدلم نمی خورد و قید علاقه ام رازدم و به نظر همکلاسی هایم میگویند در دوروس ادبیات قوی هستم و وکیل خوبی میشوم ولی خانوادم مخصوصا مامانم میگه رشته حقوق سخته و نمیتونم میگه شاخه های هنرستان و …را ببینم شاید رشته ای باشه برای من خیلی بی برنامه اند و میگویند تو لیسانست را بگیر کار اگه نبود بشین تو خونه من دلم این آینده را نمیخواد به ترک تحصیل فکر کردم اگه آینده این باشه کمکم کنید لطفا؟

    1. مینا جان
      هر طور شده راه علاقۀ خودت رو برو
      وظیفۀ متقاعد کردن خانواده با خودته. برای رسیدن به علاقه‌ت تلاش کن.

  42. بنظر شخصی بنده ، نمیتوان بطور مطلق این ایدئولوژی را برای “تمام” افراد جامعه مناسب دانست.
    مثلا افرادی که هدفشان پیشبرد مرزهای دانش و کشف لایه های ناشناخته علوم است ، با حضور در پژوهشکده ها و محیط های آکادمیک و دانشگاهی(البته با استاندارهای جهانی) بسیار موثر تر میتوانند تحقیقاتشان را دنبال کنند.
    از نمونه های بارز در این زمینه که اصالتا ایرانی بودند میتوان به “پروفسور کامران وفا” یا “مرحوم پروفسور میرزاخانی” نام برد.

  43. آقای کلانتری من کلاس هشتم هستم. چند وقت هست تو فکرم اوفتاد ترک تحصیل کنم ولی میترسم آینده ام خراب شود من فوتبالیست ود لیگ برتر بازی میکنم نمره ام هم 18 شده بود تو درس اما اصلا درس و مدرسه را دوست ندارم یکی تاز معلمان هم گفته اگه دوست نداری برو کار کن من به مادرم گفتم گفت هرکسی دوست ندارد درس بخواند بر کار کرده ولی من بهش هنوز نگفتم من میخواهم ترک تحصیل کنم چون میترسم ناراحت یا عصبی شود ولی من واقعا درس را دوست ندارم پروری به مدرسه میروم هر سال هم مدرسه ام را عوض میکنیم بچه های این مدرسه هی من را مسخره میکنن الکی دعوا میکنن با من یکی از معلمان دست بزن دار ومن دوبار الکی کتک خوردم بخاطر اینکه پشت سریم صدا درآورد مبصر گفت من بودم و بچه ها هم فورا میگن بچه ننه من کلاس 8 هستم وخسته شدم از آیین وضع اگه. راهی دارید بگید میگویید چگونه به پدر و مادر بکوبیم چون پدر و مادرم همیشه پشت من بودن

    1. هونام جان
      همین حرفا رو به پدر و مادرت هم بگو.
      بهشون بگو والا به خدا مدرسه دیگه مثل قدیم مُد نیست!
      بگو تو رو با زور و فشار و اجبار برای هیچی خسته و فرسوده نکنن.
      ضمن اینکه توی مدرسه هم سعی کن فعالیت های خارج از برنامه داشته باشی.
      به هر حال مدرسه رفتن رو هم میشه جذاب کرد دیگه.
      کیف کن، چه بیرون مدرسه، چه توی مدرسه.
      تا میتونی چیزای خوب یاد بگیر. کتاب بخر، کتاب بخون.

  44. سلام آقای کانتری. من سال دهم ریاضی هستم و در یکی از بهترین مدارس(نمونه دولتی)درس میخونم تا اینجا هم بانمرات خوب اوندم بالا به درس خوندن علاقه زیادی داشتم ولی الان از مدرسه و اینکه وقتمون رو هدر میدیم با این همه فشار درسی که وجود داره متنفرم و تو فکر ترک تحصیل بودم تا خود اموزی کنم و یه مهارتی رو آموزش ببینم و اگه کا بخوام دیپلمم رو بگیرم باید ۳ سال دیگه بخونم و واقعا از کلاس و… خسته شدم و هیچی نمیفهمم میخواستم نظر شما رو هم بدونن که باید چه کار کنم ادامه تحصیل یا ترک تحصیل؟؟و اگه ترک تحصیل کنم بعدش باید چه کار کنم تا به جایی برسم ؟؟ممنون جواب بدین.

    1. من در جواب کامنت های بالا دربارۀ این موضوع نوشتم.
      ولی در کل اگر میتونی ترک کنی، خب بکن. ولی یادت باشه که مسئولیت یادگیریت سنگین تر میشی و بعد از خروج از مدرسه باید تا میتونی کتاب بخونی و در دوره های آزاد شرکت کنی.
      با ترک مدرسه، ترک یادگیری اتفاق نمی افته، بلکه تازه شروع میشه.

  45. سلام آقای کلانتری . من سال دهم ریاضی توی یکی از بهترین مدارس(نمونه دولتی)درس میخونم وتا اینجا نمرات خوبی داشتم ولی الان واقعا از مدرسه و این وقت تلف کردناش متنفر شدم و اگر که بخوام دیپلم بگیرم باید ۳ سال دیگه هم وقت خودمو تلف کنم .
    تو فکر ترک تحصیل بودم تا با خودآموزی و و یادگیری یک مهارت به جایی برسم م ولی همه میگن درس خوندن خوبه و از این حرفا هیچکس درک نمیکنه واقعا خسته شدم . میخواستم نظر شما رو بدونم ؟؟؟ واینکه اگه ترک تحصیل کنم بعدش باید چکار کنم و کاری هم میتونم بکنم یانه ؟؟؟؟ممنوک میشم جواب بدین

    1. صادق عزیز
      بعدش باید سال ها وقت بگذاری و به طور جدی کتاب بخونی، یاد بگیری و تلاش کنی.
      جواب من به کامنت های قبلی این پست رو بخون.

  46. سلام اقای کلانتری . من سال دهم رشته ریاضی توی یکی از بهترین مدرسه ها (نمونه دولتی)هستم تا اینجا با نمرات خوب و بالا اومدم و تو این مدرسه قبول شدم علاقه زیادی به درس خوندن داشتم ولی الان از مدرسه و از این همه وقت تلف کردن خسته شدم و واقعا هرجور بهش نگاه میکنم نمیتونم ادامه بدم چون واقعا تو این مدارش فشار درس خیلی زیاده و منو از مدرسه زده کرده . تو فکر ترک تحصیل بود تا خود آموزی کنم و یه مهارت به درد بخور یاد بگیرم .نظر شما چیه؟؟و اینکه اگر ترک تحصیل کنم چه کار کنم تا به جایی برسم ؟؟؟؟؟ ممنون میشم جواب بدین.

  47. سلام من یه نوجوون 17 ساله ام
    طی یک مسائلی که واسم پیش اومده تصمیم به ترک تحصیل گرفتم و میخام طوری که خودم میخام زندگی کنم و یاد بگیرم

    الان کلاس یازدهمم و میخام ترک تحصیل کنم اما از یک طرف میگم که حداقل دیپلم بگیرم
    رشته من هم کامپیوتر هست که 90% درس هایی که توی مدرسه میخونیم چرته

    واقعا موندم چکار کنم

    ممنون میشم راهنمایی کنین

    1. نمیشه توصیه قطعی کرد.
      ولی اگر میتونی دیپلم رو بگیر.
      البته که نه به خاطر مدرک. به خاطر تجربۀ مدرسه.
      سعی کن توی مدرسه کارهای فوق برنامه انجام بدی.
      روزنامه دیواری، شورای دانش آموزی و …
      این روش جواب میده. من جواب گرفتم.
      درس رو هم جدی نگیر. نذار رو مخت بره.

  48. سلام اقای کلانتری. من حالم بده . مدرسه مزخرف و آشغال داره حال منو بهم میزنه . من خودم هزار جور بد بختی داشتم توی تابستان. مشکلات روانی و افسردگی و خیلی چیزا . من کلا 15 سالمه اما تو این سال ها که باید لذت ببرم مثل هر نوجوانی در دنیا به جاش باید فقط این زندگیرو با بدبختی تحمل کنم. مگه من چیم از اون کسایی که تو کشورهای خوب اروپاای هستن کمه؟ اصلا خدا دیگه واسم مرده. من حتی از هم سن و سالان خودم بدترم . منزوی ام اما نمیدونم چرا از این بعضی وقتا لذت میبرم. این یکیشه ولی اونقدر زیاده که نمیشه بگی هیچکی هم کمک نمیکنه . مادر و پدر که پرته. جامعه مون هم اینجوری .
    من دوسه بار به این سایت سر زدم واسه اموزش داستان نویسی. علاقه من به داستان نویسی از دیدن فیلم هری پاتر شروع شد. اصلا یه دنیایی بود. وقتی همه قسمتاشو دیدم و تموم شد تا چند روز حالم بد بود. تا چند روز میگفتم چی میشد اگه واقعا همچین چیزی بود. ای کاش زندگی منم مثل این جور فیلمها بود. به خدا قسم این هایی که میگم واسه سر کار گذاشتن نیست یا چیز دیگه ای. هیچکی نیست که به من گوش کنه و کمک کنه. با این قیافه و صدا و خجالتی بودنم منزوی بودنم اصلا جریت دوست شدن با دختر ندارم. فقط واسه این که یکم بتونم خودم رو بریزم بیرون . یکم حالم بهتر بشه. این چند روز دوست دارم بمیرم اخه جریت خودکشی ندارم.
    همه این هاایی که گفتم رو نمیدونم چرا به شما گفتم . دوست دارم به یه کسی بگم و کمکم کنه

    1. مهدی جان
      کار خیلی خوبی کردی که مفصل برای من گفتی.
      شماره تلفنتو برای من ایمیل کن. یا ایمیل بزن تا شماره تلفنمو برات بفرستم. تا یک سری تجربیات تلخ و شیرین خودم رو بهت بگم. شاید برات مفید باشه.
      ایمیل من:
      shahinkalantary@gmail.com

    2. درود دوست عزیز
      راه خودت رو برو،ما به دنیا اومدیم که واسه خودمون زندگی کنیم،درسته که راه موفقیت دشواریهایی داره اما نباید کم آورد؛ باید با تلاش و اراده‌ی محکم به دنیا نشون بدی که موانع رو از سر راهت بر میداری و هیچ چیز جلو دارت نخواهد بود💪🏻افکار،احساس و حال درونیت رو به مثبت ترین شکل ممکن تغییر بده،خودت رو احیا کن.فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی.و فراموش نکن خودکشی کار آدمای ترسویی هست که میخان از مشکلات فرار کنند.پس خودکشی جرئت داشتن نیست،بلکه ترسیدنه.

  49. باهات موافقم شاهین جان. درس خوندن الان به هیچ دردی نميخوره. الان هرکی کار یا هنری بلد باشه اوضاعش از ليسانسه ها و دکترا هم بهتره. مرگ بر درس. فقط کار و هنر

  50. سلام
    من رشتم نرم افزار بود و کاردانی میخوندم ترم 3 دولتی تا همین امروز که نرفتم امتحانمو بدم چونکه کاملا افسرده شدم
    من به کار های عملی کامپیوتر علاقه دارم اما اصلا چنین چیزی به ما آموزش داده نمیشه و همش درس های تئوری تکراری
    و به درد نخور…هیچ کار عملی درست حسابی به ما اموزش داده نمیشه حتی برنامه نویسی برنامه های کاملا ابتدایی
    اموزش میدن اما بسیار سخت پاس میکنن .دیروز دل رو زدم به دریا و نرفتم امروز امتحان بدم اما خانوادم خیلی ناراحتن و پدرم خیلی عصبانی شده
    بخصوص که خیلی تلاش کردم دولتی دربیام.دوستامم خیلی شماتتم کردن که دو ترم باقی مونده رو نمیرم اما واقعا دیگه تحمل ندارم به نظرم دوسال
    دیگه از عمرم الکی حروم میشه .من علاقه اصلیم به کار های هنری به خصوص بازیگری و کارگردانیه. الان که کاملا خانوادم مخاافن اما امیدوارم
    در اینده نزدیک بتونم متقاعدشون کنم حمایتم کنن. از دیروز خیلی ناراحت بودم و فک میکردم شاید پشیمون شم اما مقاله شما من رو مطمئن تر کرد که کارم درسته
    ممنون.

    1. نگین عزیز

      تا وقتی سایت هایی مثل متمم و … برای افزایش مهارت ها هستن، واسه چی عمرمون رو توی خرابۀ دانشگاه تلف کنیم.
      به افکار کهنۀ خانواده هم توجه نکن. اونا تو خرابه های فکری خودشون موندن.
      تو کار خودتو بکن.

  51. سلام آقاي كلانتري مدتيه ذهنم مشغول ترك تحصيل هست مثل ترازو همش نظرات مثبت و منفي بالا پايين ميروند در ذهنم و من نميتوانم تصميم جدي و قاطع بگيرم من دانشجوي ترم ٢ كارشناسي كامپيوتر در دانشگاه دولتي فني شريعتي هستم من يك سال كلاس كنكور رفتم درس خوندمو زحمت كشيدم تا دوباره در دانشگاه خوبي مثل شريعتي قبول شدم دوره ي كلرداني هم شريعتي بودم زماني فكر ميكردم براي موفق شدن و بالارفتن سطح اجتماعي ام بايد درس بخوانم و پيشرقت كنم و بايد بهاي اين هدفم را بپردازم اما درست از زمان شروع تحصيلم در دانشگاه همه چيز متفاوت شد هرروز نسبت به يادگيري دروس بي انگيزه تر ميشدم و فقط به پاس شدن اكتفا ميكردم سره كلاس هاي درس غيبت زيادي ميكردم يادم است يك شب تا صبح با عشق كتاب خانم فلورانس را خواندم و واقعا لذت بردم اما مطمئنم اگر آن شب ميخواستم كتاب معادلات ديفوانسيل بخوانم ده دقيقه بعدش خواب هفت پادشاه را ميديدم خلاصه ميكنم عليرغم تمام هزينه و وقتي كه براي تحصيل تا به امروز صرف كردم به اين نتيجه رسيده ام كه تحصيل را رها كنم و از لحظه لحظه زندگي ام به بهترين شكل لذت ببرم حالا باور قلبي من اين هست كه اينكه دو زندگي ام شاد باشم و به كارهاي مورد علاقه ام بپردازم خيلي خيلي مهمتر از اين است كه ديگران راجب من و مدركم چه بگويند حتي من ميتوانم به هيچكس از اطرافيانم نگويم كه ترك تحصيل كرده ام درباره شفل و درآمد هم مطمئن هستم كه دانش و علم ثروت اندوزي چيزي است كه در دانشگاه و تحصيلات ترميك محال است يافت شود ميدانم كه ثروتمند شدن ارتباطي با درس خواندن ندارد اما تنها موضوعي كه مرا دو دل ميكند زحماتي است كه تا امروز براي قبولي و كنكور كشيده ام اما از طرفي هم حالا كه بع اين درك وشناخت رسيده ام به راستي ادامه ي اين راه اشتباه برايم دشوار است خيلي ممنون ميشم كه راهنماييم كنيد تا يك تصميم درست براي زندگي و آينده ام بگيرم

    1. عاطفه عزیز
      من خیلی خوشحالم که به این مرحله رسیدی.
      با نرفتن به دانشگاه هیچ چیزی رو از دست نمیدی.
      بهترین مهارت ها رو میتونی توی سایت هایی مثل متمم یاد بگیری. اون هم با اختیار و علاقه خودت.
      بابت هزینه و زمانی که صرف تحصیل کردی افسوس نخور.
      احمق کسیه که به خاطر هزینه های قبلی به خریت خودش ادامه بده.
      آدم موفق خر نیست. جلوی ضرر رو از هر جا که فهمید میگیره.
      موفق باشی.

  52. سلام من اصلا مدرسه رو دوست ندارم و میخوام ترک تحصیل کنم . یازدهمم فقط یک سال دیگه مونده تا کنکور و دیپلم.
    همه بهم میگن حبفه سال اخرو باید بری و …
    ولی من واقعا دارم اذیت میشم
    تنها ترس من ناتوانی در خوداموزیه
    واقعا میترسم از پس خوداموزی بر نیام
    چیکار کنم به نظرتون؟

    1. برو، ادامه بده. ولی زیاد جدی نگیر.
      نذار ماجرای درس و مدرسه اذیتت کنه.
      خودآموزی رو هم با سایت متمم شروع کن. با قدم های کوچیک.

  53. سلام آقای کلانتری.اگه دانشگاه نریم مسیر جایگزین پیشنهادی شما چیه؟لطفا یه کم دقیق تر توضیح بدین.ممنون

    1. من یادگیری واقعی رو پیشنهاد میکنم. نه مدرسه و دانشگاه رو که به ما توهم یادگیری میدن.
      اینهمه کتاب و نعمت شگفت انگیز اینرنت. بسم الله. حرکت کنید. دنیای منحصر به فرد خودتون رو بسازید.

  54. سلام خدمت همه ی بزرگواران، امیدوارم که بر قرار باشید عزیزان
    نمیشه قطعا گفت که درست خواند یا ترک تحصیل کرد.
    اول از همه باید هدف خودتون رو مشخص کنید و ببینید که چه خواسته ای دارید، اگر رویای پزشک شدن و یا مهندس شدن و پروفسور شدن دارید، پس بهتره درس بخوانید.
    اما بازهم دنبال ریشه علاقتون به پزشک شدن و یا… هم بگردید، یعنی اینکه چرا میخواهید پزشک بشید؛ خیلی از ما فقط بخاطر اینکه اسم دهن پر کنی داره میخواهیم پزشک بشیم و همینطور خیلیا هم فقط به خاطر کلاس کاری و اینکه بهمون بگن مهدس و دکتر سمت تحصیلات و مدرک می ریم.
    این ها دلایل خوبی نیستن و بعدا باعث حس کمبود توی زندگی میشن و بالطبع حس پشیمونی!
    اگر واقعا پزشک شدن رو بخاطر خودِ نفس پزشکی میخواهید پس یاالله، درس بخوانید.
    اما با توجه به دنیای امروز کمتر دلیلی را برای تحصیلات میشه پیدا کرد و سخن نویسنده دلیل بر این نیست که تحصیلات بد هستش بلکه منظور نویسنده این هستش که تحصیلات برای یک قشر خاص با هدف خاص هستش.
    و این فراگیری تحصیلات آکادمی بد امروزه هست که دنیای تحصیلات رو به تباهی کشیده و همینطور همه کس اعم از بی علاقه ترین انسان ها به سمت تحصیلات و مدرک روی میارن.
    همینطور که علم تعریف خاص داره و چفقط موضوعات خاصی رو در بر میگیره که خیلی ها این رو نمیدانند، باید گفت تحصیلات هم برای اقشار خاص با اهداف خاصی طراحی و به عرصه عمل رسیده است.
    پس با آگاهی ازعلایق خود تا حدود زیادی میشه حرف آقای کلانتری رو قبول کرد و نتیجه گرفت:
    ترک تحصیل موجب نعمت و سعادت است!

  55. نوشته” ۱۰ هفته نویسنده شدن” خیلی خیلی عالی بود،از بهترین نوشته های آموزش نوشتن و قلقلک خلاقیت. باعث شد کاغذ و قلم رو ازحبس کمد آزاد کنم و حق مسلم زندگی کردن ، فکر کردن بهشون برگردونم‌.و با وجود کنکور در هر شرایطی شبی ۲۰ الی۳۰دقیقه برای نوشتن بزارم.

    1. یاس عزیز
      چقدر عالی، باعث خوشحاله.
      بیشتر بنویسید. خیلی خیلی بیشتر.
      برای من هم از روند کارتون بنویسید توی کامنت ها، خوشحال میشم.

  56. سلام
    بی ادبی و فضولی نباشه صریح میپرسم شما ترک تحصیل کردید؟اگر بله در چه مقطعی؟ تا حالا بدون مدرک به مشکل برنخوردید ؟و آیا فقط به نوشتن می پردازید ؟هزینه ی زندگی رو هم از همین راه تامین می کنید؟

    من هم کنکوری هستم . و از همون ۷ سالگی هدفم مشخص بود. نویسندگی.
    بعد تفکرات زیاد در دبیرستان و کنار گذاشتن رشته های تجربی و ریاضی چون هیچ وقت هیچ وقت به ذهنم خطور نکرده بود که دانشگاه به درد دنبال کردن نویسندگی بخوره ،تصمیم گرفتم علاقه دوم یعنی بازیگری رو در دانشگاه دنبال کنم (چون به نظرم نزدیکترین رشته به نوشتنه و کلا من بعد از تاتر سرپا نوشتنم) ولی واقعا اصلا مطمئن نیستم دانشگاه تاتر حداقل نصف نیاز هایی رو که دارم ،جواب بده .الان به هدفم سومم هم یعنی موسیقی فک می کنم اما دوست ندارم از آخر اهدافم حرکت کنم .اما چاره ی دیگه ای نمیبینم. اما دانشگاه فایده های مهمی هم داره که نمیشه ندید گرفت:
    ۱-چون به هر حال اهداف دوم و سومم هم برای خودشون و هم برای اینکه به نوشتنم کمک میکنن،حائز اهمیت انند ….می تونم از بخشی از اموزش های رایگان دانشگاه استفاده کنم.
    ۲-اشنایی با افراد تازه و همچنین اومدن به تهران که همه ی رسانه و فعالیت ها اونجان هم مهم اند.
    الانم خوشحالم که حداقل رشته غیر مرتبط با نویسندگی نرفتم(هرچند دیپلم کاملا غیر مرتبط ریاضی دارم) ولی هنوز اون طور که باید راضی و مطمئن نیستم که چه کاری درسته ؟؟!!و واقعا چه راهی منو به اهدافم نزدیک میکنه ؟؟به هر سه هدفم خصوصا اولی……نویسندگی
    با توجه به شرایطم علاقه دارم پیشنهادو راهنمایی تون رو بدونم.

  57. همچنین بحث ازادی در دانشگاه ها چی دیگری است که انشااله یکبار دیگر درموردش با یک پست ویژه از طرف اقای کلانتری بحث خواهیم کرد …
    اگر خدا بخواهد
    و در نهایت ممنون

  58. درست نیست مدرسه و دانشگاه رو محکوم کنیم به نظر من مدرسه بد هست به این شرط که ما خودمون رو مجبور به یادگرفتن یا همون حفظ کردن مطالب از پیش تعیین شده می کنیم چیزایی که شاید طی سالها تالیف شده و با پیشرفت های علمی تجربی هم تغیر نکرده
    بله سیستم اموزو پروش ما پر از غلطه حتی شاید پر تر از پر چون استعداد کشه رانت خواره به اینده توجهی نداره فکر جیب قلمبه الانش رو میکنه در حالی که توی سایر نقاط جهان اموزش و پرورش یک راه چینه برای تربیت نسل هاست تا بتونن از طریق استعداد هاشون موفق باشن و ازشون استفاده بشه تا یک اینده روشن بسازن نه یک صحنه نمایش که مثلا ما در ان دانا می شویم در مدارس باید یاد داده بشه تا از علایق پیروی شود و در عین یاد دادن این موضوع باید در پی کشف علایق و استعداد های افراد باشد حتی در نظام اموزش و پرورش مزخرف ما و در میان کتاب های تحریف شده و تاریخ مصرف گذشته هم میشه چیز هایی بیرون کشید از این طریق که درمورد مفهومی که اون کتاب و اون درس به ما می خواد بفهمونه بیشتر فکر کنیم و خارج از دنیای حفظ کردن یکسری مطالب دنبال دنباله کتاب ها برویم تا بتوانیم با نقص عقیده های لازم الحفظ روبه رو شده و علاوه بر یادگیری گستره ای از اطلاعاتی که شاید بیشتر از کتاب های درسی به کار ما می اید بتونیم مطالب نصفه نیمه گذاشته شده در کتاب هامون که به نوعی به قصد سانسور کنار گذاشته شده اند را عمقی بفهمیم
    در نهایت می رسیم به نقص و بی عدالتی در اموزش پروش اما چه می شود کرد؟ وقتی خیلی از ملاک ها مادی شده و مدرک هم جزو این دسته به حساب می اید و از طرفی باید دانست که خیلی از دانستن نسل جوان می ترسند و این نکته نباید انکار شود که می شود !!! به خاطر همین سعی در فرو کردن کله مخ ها در کتاب و درس می کنند ان هم با مدارسی خاص که شاید فشار خانواده ها را بر انگیخته حسادت و رقابت را به میان اورده و ارزش واقعی و مقدس یادگیری را فراموش کرده …
    در نهایت دوست دارم بگم ثروت در پس علاقه ادمی است اگر با پشتکار پشت علایقمان وایسیم مطمئنا موفق خواهیم شد حتی اگر به مدرسه نرویم و حتی اگر علاقه بعضی ها به خر زد در کتاب های مزخرف درسی نظام اموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران باشد!!!

  59. سلام
    من دوبار تو بخش پرسش و پاسخ دیدگاه زدم ولی فکر کنم مشاهده نکردید …

    من درحال حاضر در پایه نهم تحصیل میکنم و علاقه ای هم به درس و درس خواندن هم ندارم و فکر نمیکنم گفتن دلیلش هم ضرورتی داشته باشد؛ هم شما می دانید، هم من و هم تمام کسانی که درحال خواندن این دیدگاه هستند!

    قصد دارم ترک تحصیل کنم؛ اما پدر و مادرم مخالف هستند و البته با مخالفت افراد نزدیک فامیل هم مواجه شده ام و آینده ای ترسناک را جلوی چشمانم می آورند (که اهمیتی نمی دهم)

    از لحاظ شغل، مشخص است که می خواهم کارآفرین شوم و البته درآمد را تجربه کرده ام! و می توانم در آینده از لحاظ مالی خودم را تأمین کنم؛ اما همانطور که گفتم، خانواده مخالف هستند! می گویند باید به مدرسه بروی یا (اگر به هدفی که گفته اند برسم) می توانم حداقل درس را در خانه ادامه دهم که البته باز هم من مخالف هستم!!

    به نظر شما (چون نظرتان برایم مهم است) به مدرسه نروم و تحصیلم را در خانه ادامه دهم؟! یا اینکه کامل ترک تحصیل کنم و دیگر به سراغ تحصیلات (چه در خانه و چه در مدرسه) نروم و به سمت علاقه ام بروم؟

    ممنون می شوم پاسخ دهید …
    باتشکر (یونس)

    1. یونس عزیز
      معلمومه که جوون خوش ذوق و بی نظیری هستی.
      من که موافقم مدرسه و دانشگاه نیستم. ولی اگر مجبور شدی به زور بری. مهم نیست، نگران نباش. فقط مدرسه رو جدی نگیر.
      برو و سعی کن تجربه کنی، ارتباط بگیری، و از مدرسه برای فعالیت های غیردرسی استفاده کنی. مثل سخنرانی سر صف، شورای دانش آموزی، چاپ مجله مدرسه و…
      اینا خیلی کمکت میکنن.

  60. سلام
    نکته:
    ما هرچه مطالعه بیشتری داشته باشیم موفق تریم
    مثال: مرحوم دکتر افشین یداللهی
    آیا درس و مدرک تحصیلی ایشون مرتبط با حرفه ی هنری ایشون بود ؟؟
    خیر مقلما تحصیل و کسی که اهمییت بیشتری به این موضوع می ده و موفق تر خواهد بود چرا؟؟
    چون سواد علمی انسان در هر مقوله‌ای که باشه چه پزشکی چه مهندسی چه هنر و حتی ریاضیات و فیزیک هر چقدر بیشتر باشه انسان دانش بیشتری داره و در نتیجه ذهن فعال تری داره و درنتیجه بیشتر میتونه تمرکز و تفکر و تخیل کنه
    بله سیستم آموزشی کشور ما متاسفانه پضعیت مناسبی نداره اما ما در این کشور زندگی می کنیم و باید بخشی از زندگیمون رو صرف عرف و قوانین بهنجار یا نابهنجار جامعه کنیم ما برای اینکه یک نویسنده خوب بشیم نباید از دیگر ملزومات زندگی بزنیم جلال آل احمد معلم بود
    ( فک کنم)
    یک نویسنده خوب کسی هست که از بدترین موقعیت های زندگی بهترین استفاده رو ببره و بیشتر نویسنده های بنام اگر در بیوگرافی آن ها دقت کنید متوجه می شین که نویسندگی برایشان شغل نبوده بلکه حرفه و هنر بوده و به کار های دیگری اشتغال داشته اند که البته عموما مستقیم یا غیرمستقیم به حرفه و هنر شان مرتبط بود
    این دقیقا همان ارزش آموزش های آکادمیک را مطرح می کند
    هر چند نظام آموزشی نادرست و پر ایراد باشد

  61. سلام. جناب کلانتری عزیز!
    حرفتون کاملا درسته. به نظرم دلیل اینکه عده ای در برابر حرف منطقی شما مقاومت میکنند اینه که فکر میکنند این دانشگاه و نظام آموزشی هست که سرنوشت آدمهارو تعیین میکنه. اینکه جامعه ما ملاک رو مدرک قرار داده ما هستیم نه اونها. اینها یاداشون رفته که این ما هستیم که این نظام آموزشی غلط و پر ایراد بوجود آوردیم. با ضعف و انفعال خودمون. اینکه این نظام آموزشی روی شانه های ما ایستاده و حکمرانی میکید. اگر ما از زیر بار این سیستم آموزشی ضعیف و پر ادعا شانه خالی کنیم آن وقت خواهید دید که این آنها هستند که به ما نیاز خواهند داشت و لذا وقتی مراکز آموزشی پر مدعا با سیل استقبال مردم مواجه میشوند این آنها هستند که برای ما تصمیم می گیرند و تعیین تکلیف میکنند. اگر قضیه برعکس شود نظام آموزشی فعلی قطعا بر اساس خواست و نیاز مردم تغییر خواهد یافت و لذا نظام آموزشی مطلوب و کار آمد بوجود خواهد آمد.
    یاد داستان تحریم خرید ماشین سفر افتادم از شرکتهای ایرانی افتادم هر چند ادامه پیدا نکرد و شکست خورد اما در همان مدت کوتاه فشار زیادی روی مسپولین خودور سازی وارد کرد و حتی ارام ارام داشتند به سوی تحول پیش میرفتند که باز هم آن ضعف و بی ارادگی کار خودش را کرد.

    1. خیر
      با این مسئله که هر کس منطق خودش را دارد موافقم اما ما در جامعه ای زندگی می کنیم که آموزش های آکادمیک بسیار حائز اهمیت است هرچند ما توشه آنچنانی بعد از فارغ التحصیل شدن نداشته باشیم
      و
      اینکه مهمه ما چقدر به دانش تخصصی هم اهمیت بدیم
      فکر میکنم پشت ای حرف یک شخصیت شکست خورده که منتظر تا شانس بر در خانه اش بکوبد و بگوید بفرمایین این خوشیختی و دارایی و کار و حقوق فلان و….برای شما
      شما مرا یاد دایی خودم می اندازید او هم همین فکر را میکرد به هیچ چیز دنیا هم نرسید
      شانس و بخت و اقبال نمی آید ما خودمان باید به دنبالش برویم و این دقیا یعنی تلاش تلاش تلاش
      همانطور که گفتم هرکس منطق خودش را دارد و با زاویه دید خودش به موضوع نگاه می کند
      و این که قصد جسارتی نبود امیدوارم اگر هم جسارتی شد پوزش مرا بپذرید

  62. سلام جناب کلانتری ، ازقضا من هم توی همین فکرا هستم که به صورت اتفاقی مطالب شما رو دیدم
    خواستم ازتون بخوام اگه براتون مقدوره یکی دوتا پست بنده که یکم درباره خودم و شرایطم توضیح دادم رو بخونید(۷،۸ دقیقه زمان لازم داره) و یک مشورت کوچیک به من بدین
    تشکر .

  63. سلام وقتتون بخیر

    یعنی به نظر شما بریم دنبال علاقه مون و به تحصیلات رسمی و اینا فکر نکنیم ؟

    اگر بله از کجا بفهمیم به چی علاقه داریم ؟

    بعد اینکه من حس میکنم منظورتون رو دقیق ازین پست نگرفتم اگر منظورتون رو تو دو جمله خلاصه میکردین چی میگفتین بهم ؟

    خیلی ممنون

    1. سلام سازا جان
      درس خوندن، وقت تلف کردنه.
      اگر وقتت رو توی سایتی مثل متمم صرف کنی، تو یک سال به اندازه 40 سال دانشگاه رفتن رشد میکنی.

  64. شاهین جان بنده تحصیلات دانشگاهی ندارم. از همون اول عشق کار بودم و یه راست هم وارد یه شرکت تبلیغاتی بزرگ شدم. الانم تو کار خودم بدک نیستم. منم هر چی یاد میگیرم از خودآموز ها و کتاب هاست.

    اما یه چیزی که این روزا اذیتم می کنه مدرک گرایی هست که پیش اومده. از اونجایی که با مشتریان بزرگ کار می کنیم می بینم که همشون ماشالا دکتر هستن. هر کی رو می بینم یا داره کارشناسی می خونه یا داره تز دکتراش رو آماده میکنه. من نمی دونم اینا چجوری وقت گیر میارن من خودم این 4 تا کتاب رو به زور می خونم 😀 در هر صورت منم با دیدن این شرایط زده به کلم برم یه مدرکی بگیرم فردا تو یه جلسه ای پرسیدن جناب مهندس مدرکتون چیه نگم دیپلم. دو دلم. از یه طرف میگم پول و زمان دور ریختنه. همین زمان رو می تونم بزارم 4 تا کتاب درست حسابی بخونم که ازش لذت ببرم، از یه طرف به این فکر می کنم هر چقدرم کتاب بخونم، بعد برم تو یه جلسه بگم مدرکم دیپلم هست همه اون دیپلم رو می بینن، کسی 500 تا کتابی که خوندم رو نمی بینه.

    1. محمد جان
      کسی به مدرک اهمیت نمیده.
      روش حساس نباش.
      به مسیر شخصی خودت ادامه بده.
      خودت رو به ابتذال دانشگاه آلوده نکن، ارزشش رو نداره.
      دانشگاه هیچ تمایزی ایجاد نمیکنه.

  65. سلام بر جناب کلانتری عزیز
    خیلی وقت بود فرصت مطالعه مطالب وب رو نداشتم و البته حوصله ای هم نبود!!! تا دیروز که با تمرکز چند تا پست اخیر رو خوندم . و این مطلب که بسیار باهاش موفقم … به عنوان کسی که عمرش رو گذاشت برای تحصیل در رشته ی دلخواه و خب الان با تمام سختی ها راضی هست و بیشتر وقتا فک میکنه چطور میتونه کارش رو از حالت کلاسیک بیاره بیرون و با این موج نو همراستا بشه … و همین طور با خوندن کامنت ها به نظرم میرسه که ما هنوز توی اون تفکر که شغل یعنی دکتر و مهندس شدن موندیم و خب چون کارآفرینی و خودآموزی از موضوعات نسبتا جدید توی کشور ماست برای همین سخت پذیرفته میشه … هنوز مدرک گرفتن و اسم دکتر مهندس رو یدک کشیدن ترجیح داده میشه.

    1. سلام
      دلم برای کامنت های شما تنگ شده بود.
      خوشحالم که هستید.

  66. خیلی خیلی موافقم! به عنوان کسی که به اجبار خانواده وارد دانشگاه شدم و با زحمت و مشقت زیاد انصراف دادم کاملا با این صحبت موافقم! دانشگاه یعنی یه سری اطلاعات ناقص و نظری به درد نخور که در هیچ جای جهان کاربرد نداره! یک هشتم همین زمان رو میشه در فنی حرفه ای بصورت رایگان یک حرفه رو از صفر تا صد متخصص شد . میشه صدها جلد کتاب خوند و هزاران توانمندی و مهارت برای ارتقای ذهن و شغل و زندگی یاد گرفت… اما متاسفانه اینجا ایرانه و هر چقد هم که موفق بشی با برچسب بی سوادی و کلاهبرداری محکوم میشی! این رو بارها و بارها به چشم خودم دیدم… و متاسفانه مثل هزارتا آداب و رسوم کلیشه ای و دست و پاگیر دیگه مردم ما بهش مبتلا هستن… ولی خب بنظرم حرف و نگرش غلط مردم نباید باعث بشه آدم ارزشمندترین سرمایه زندگی یعنی عمرشو نابود کنه

    1. بهار عزیز
      چه خوب که مسیر خودت رو ادامه میدی.
      با قدرت ادامه بده.
      این مملکت به آدم هایی مثل تو بیشتر نیاز داره تا مدرک گرفته های طلبکار.

  67. سلام وقتتون بخیر، آقای کلانتری در تایید این مطلبتون بایستی عرض کنم که واقعا دست مریزاد.
    در حال حاضر دانشگاهی که ما مجبور به رفتنش هستیم، از سر اجبار و فرار از سربازی و عدم وجود بازار کار برای جوون ها هستش. هزینه ی تحصیل هم که فشار مضاعفی به خانه و خانواده وارد می کنه.
    یه نکته جالب اینکه، هر جایی که برای مصاحبه برای استخدام هم که میرم، میپرسن مدرک چی داری؛ مدرک هرچقدر بالاتر هم باشه، باز هم در نهایت بند پ حرف اولو میزنه؛
    پول ، پارتی ، پررویی

    نمیدونم واقعا ما داریم تحصیل میکنیم یا به قول شما 4 سال از عمرمون رو تلف میکنیم.

    1. مغلوب نشو.
      حالا اینترنت فرصت خوبی برای رشد و پیشرفت ایجاد کرده…
      با امید و اطمینان ادامه بده و یاد بگیر.

  68. عالی بود. من کتاب دکتر علی سخاوتی رو خوندم در همین مورد بود. ولی به حرفاش گوش نکردم ولی پشیمونم. ممنونم

  69. خدای نکرده حرفای من حمل بر بی ادبی و بی احترامی نسبت به شما نباشه ولی خب این موضوع برام جالب بود و دیدم خوبه که نظرمو مطرح کنم و البته بحث و انتقاد نشونه یه جامعه فعال و آگاهه که قدرت فکر کردن داره و براش سوال پیش میاد و هر موضوعی رو به راحتی رد یا قبول نمیکنه!

    1. سلام من امسال که وارد دبیرستان شدم رشته انسانی رو انتخاب کردم و در مدرسه فرهنگ انسانی مشغول به تحصیل شدم با این که نمره سه سال راهنمایی من بیست بود و دانش آموز زرنگ و برتری بودم اما حالا بعد از وارد شدن به دبیرستان احساس خیلی بدی دارم و نمیتونم درس بخونم و به کلی انگیزم رو از دست دادم و نسبت به مدرسه و درس ترس دارم و هدف خاصی هم ندارم و فقط به امید گرفتن دیپلم به مدرسه میروم تا بعد اد دیپلم به علایقم که نقاشی و نویسندگیست بپردازم حالا هم بعد از مراجعه به روانشناس و صحبت با خانواده و بعد از سه هفته مدرسه رفتن در خانه نشسته ام و تصمیم دارم امسال به مدرسه نروم و سال بعد تغییر رشته بدهم اطرافیانم مدام میگن که پشیمان میشوم و زمانم را از دست میدهم ولی تصمیم را به عهده خودم گذاشته اند امروز که دو روز هست مدرسه نرفته حس خیلی بدی دارم و نمیتوانم به مدرسه فکر نکنم از طرفی دلم نمیخواهد به مدرسه بروم و از طرفی هم به آینده و پشیمانی فکر میکنم. لطفا اگر میتونید راهنماییم کنید.

  70. در ناثی من نوعی نمیتونم اینده خودمو با ترک تحصیل به خطر بندازم هرچند میدونم سر و ته این آموزش و پرورش رو جمع کنیم واقعا هیچ چیز ازش درنمیاد ولی با این اوصاف توی این برهه برای من کنکور موضوع خیلی مهم و با ارزشیه چون توی این جامعه و این زمان بدون مدرک لازم به من اجازه ورود به کاری که دوست دارم داده نمیشه این رو هم در نظر بگیرید که برای وارد شدن توی همه شغل ها صرفا داشتن تجربه و سوادی که از روی وب و کتابای معتبر یا حتی یه سری کلاس های جدا از مدرسس،کافی نیست!
    هیچ کس به من نوعی که از روی مطالعه خودم سواد کسب کردم اجازه مثلا طبابت نمیده!
    این کار فقط صورت مسئله رو پاک اگه انتقادی وجود داره که به حق هم هست،برای مطرح کردنش با ترک تحصیل کردن کار به جایی نمیره از توی صدهزار دویست هزار نفر شاید یک نفر باشه که برای اعتراض به این قضیه ترک تحصیل کنه.بحث من سر کمیت این افراد نیست،حرف من سر اینه که با این کارا و خالی کردن صحنه کاری انجام نمیشه و چه بسا بدتر هم میشه.
    این همه دانش اموز بودن و هستن که دبیر های بی سوادشون رو با نامه و هزار مکافات از جایی که لایقش نیست بیرون کردن و خیلی از مدارس از جمله مدارس خاص دارن کتاب هایی فراتر از کتاب درسی تدریس میکنن.
    شاید کافی نباشه اما برای شروع هیچ وقت دیر نیست.

    1. مشکل میدونی چیه؟
      چون فکر میکنی آینده خودت بدون تحصیلات رایج به خطر میفته.
      این یعنی همون فکر کهنۀ نسل های قبلی که نتیجه‌ش رو وضوح تو جامعه میبینم.
      به راه عموم مردم رفتن راحته، توقعی هم از هر کسی نیست.
      به هر حال موفقیت و تمایز زحمت میخواد و خرد.

      1. بله!و “خرد”
        اعتراض همیشه با جار و جنجال نمیاد!
        ما جزوی از این نظام پوسیده ایم پس دورش نمی اندازیم میمونیم این کهنه فرش پوسیده رو ترمیمش میکنیم و اونایی که نباید باشن رو بیرون می اندازیم.

      2. به هرحال از نظر شما از من توقعی نیست قابل احترامم هست!
        به هرحال دوست دارم چیزی که توی فکرم هست رو بگم به جای تحسین و به به به همه چیز تا بقیه خوششون بیاد سعی هم کردم مودبانه بیانش کنم.به هرحال ممنون از اینکه وقت گذاشتید.

    2. سلام
      خوبه که بدونی شغل ها بر سه دسته تقسیم میشن…
      اول مثل افرادی که شغل های شریفی مانند نانوای – قصابی – فروشندگی …دارن
      دوم به مانند کسی که فعالیت های مثل برنامه نویسی – نویسندگی – بازیگر ی دارد…
      سوم مثل مهندسی – پزشکی و غیره
      دسته اول بدون دانشگاه هیچ مشکلی ندارد
      دسته دوم هم همین جور هست که نیاز به مدرک ندارند و با تــــــمرین و مطالعه به هدف خود میرسند.
      دسته سوم بدون مدرک دانشگاهی هیچ وقت نمیتونن به هدف خود برسند..

  71. منتظر اینجور مطلبی از شما بودم
    رشته ای که خودم علاقه دارم سینما و نویسندگی است .. الان سر دوراهی هستم که درس را تا فوق دیپلم بسنده کنم یا تا لیسانس بخونم.
    فقط ترسم این هست که اگه لیسانس نداشته باشم یه خورده تو جامعه مشکل داشته باشم.
    ( و الان دیگه واقعا برام مهم نیست چون هدفم مشخص است …
    به سوی مهاااااااارت———-

    1. تو جامعه مشکل چی داشته باشی؟
      این جامعه چه خاکی ریخته تو سر خودش تا حالا؟

  72. حرفتون متین ولی یه دیپلمه با سواد وضعش توی جامعه بهتره یا یه دکتر بی سواد؟
    استخدام شدن مدرک میخواد
    پول درآوردن مدرک میخواد
    زندگی کردن مدرک میخواد!
    حرف شما کاملا درسته ولی واسه وقتی که خودت باشی و خودت!یا اونقدر سرمایه داشته باشی که به قول شما با مطالعه وب ها و کتاب ها اون رویاتو به واقعیت تبدیل کنی؛یا نه،اگه سرمایه ای نداری و مجبوری واسه دیگران کار کنی مجبوری مدرک هرچند بی ارزش رو داشته باشی تا بتونی سرانجام با سوادت به هدفت برسی!
    جناب!درسته نظام آموزشی ما کلا چیز مسخره ایه و شاید ۶ ساعت کلا اندازه یک ساعت هم مفید نباشه اما چه میشه کرد!؟کسی که رویاش پزشک شدنه،مهندس شدنه،کارگردان شده و…قبل از هرچیز باید این مدرک بی ارزشو داشته باشه!
    گرچه از همین کلاسایی که تقریبا عمر رو هدر میدن هم میشه چیزی رو بیرون کشید که بشه ازش استفاده کرد(البته در کنارش هم خودآموزی و مطالعه هم باشه)

    1. نه، توجیه نکن. مسیر احمقانه و چرک تحصیل هیچ تمایزی ایجاد نمیکنه. در نهایت یکسری دکتر و مهندس یک شکل میاد بیرون.
      مدرک هم مال قدیم بود، الان کار مهمه.

      1. نه جناب کلانتری واقع بین باشید توی دنیای اموز اگه بخواید بهتون اجازه واسه حرف زدن داده بشه(در اغلب موارد و برای عموم مردم)اول از همه از شما مدرک میخوان.
        این مدرک ارزشی که باید رو نداده و بار علمی یه لیسانسه قدیم از دکتر امروز خیلی بیشتره و این به خاطر اشتباهاتیه که از همون اول ابتدایی هم خودمون،هم خانوادمون و هم نظام آموزشی مرتکب میشیم.شکی در این نیست که این مدرک ها بی ارزشه و اون طور که باید باشه نیست ولی باید گاهی با موج همراه شد!شما راحت میتونید یکی از این مدرک های بی ارزش رو داشته باشید و در کنارش تمرکزتون رو بیشتر روی سواد خودتون بذارید.
        شما وقتی وارد یه جمع،اداره یا هرجایی میشید واسه اینکه به حرفتون با احترام گوش بدن اول از همه نیازه تا از پس این عقیده مسخره مردم پسند مدرک داشتن بر بیایم!
        امروز کمتر کسی به جمله”نبین کی میگه،ببین چی میگه”توجهی نمیکنه!

  73. سلام آقای کلانتری
    من تابستون امسال بعد از گذراندن پایه دهم در کشتارگاه خلاقیت، تصمیم گرفتم دنبال علاقه ام و دنبال دانش و یادگیری واقعی بروم و استفاده بهتری از عمرم داشته باشم و ترک تحصیل کردم … از موقعی که ترک تحصیل کردم حتی ثانیه ای پشیمون نشدم و هر لحظه امیدوار تر شدم.. الحمدلله
    ————–
    پیشنهاد میکنم دو تا پست زیر در اینستاگرام من ببینید
    https://www.instagram.com/p/BZYOoiFAA16
    https://www.instagram.com/p/BYqwydIAlFb
    ——————————————
    ارادتها؛ رادمهر

    1. زنده باد محمدامین عزیز
      کشتارگاه خلاقیت رو خوب اومدی.
      من برات بهترین ها رو آرزو میکنم.
      توی مسیرت روی کمک من حساب کن.

    2. من مردی 52 ساله و بازنشسته هستم دو مدرک کارشناسی حسابداری و کارشناسی نرم افزار دارم مدرک اولی را در جوانی اخذ کردم بدون علاقه و اشتباهی بزرگ که 5 سال از جوانیم را نابود کرد.
      فضای مجازی به این شکل نبود و کسی راهنمایی نکرد.
      حالا باورت میشود به فرزندم توضیح دادم به دانشگاه نرود و همه مسولیت این تصمیم را برعهده میگیرم گفت پس چکار کنم : گفتم برو دنبال چیزی که دوست داری و تخصصی یاد بگیر چون دانشگاه پول / زمان و فرصتها را از تو میگیرد و یک کاغذ به تو میدهد که به درد درب کوزه هم نمیخورد.

      من وقتی تنها 25 ساله بودم در یک شرکت استخدام شدم و بصورت اتفاقی با برنامه نویسی آشنا و علاقمند شدم اینترنت تقریبا نبود کتاب بسیار کمیاب اما انقدر تلاش کردم که هم برنامه نویسی را بصورت خود اموز یاد گرفتم و هم درامد زیادی از ان بدست اوردم

      بدون شک و تردید اگر به درس و دانشگاه علاقه ندارید معطل نکنید و عمرتان را بر باد ندهید به مکانیکی علاقه دارید به فوتبال به برقکاری به هر چه علاقهمندید بروید اما با عشق بروید با انگیزه بروید.
      تجربه بالاتر از علم است….

  74. یعنی از امروز درس خوندن برای کنکور رو رها کنم؟
    خب بعدش چه کنم؟!😉

  75. مادربزرگ من(خدا حفظشون کنه)علاقه شدیدی به دیدن اخبار داره،یعنی هیچ اخباریو از دست نمیده از صبح تا خبر آخر شب،وقتایی هم که ساعت اخبار نیست میزنه شبکه شیش یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم عزیز چرا اخبار میبینی؟چه اثری رو زندگیت داره؟
    گفت:نمیدونم عادت کردم!
    حکایت من با دوستانیه که به شدت اهل خودسازی هستن و میدونن این سیستم به قول کن رابینسون خلاقیت مارو میکشه(تازه این حداقلشه)ولی بازم بچه هاشون رو مجبور میکنن که بخونن و بخونن و مدرک بگیرن و مدرک بگیرن
    وقتی هم میپرسی خب تو که میدونی هیچ فایده ای نداره براش،تو که این همه کلاس اومدی و آموزش دیدی که بچه ات دنیای بهتریو تجربه کنه پس چرا باز مجبورش میکنی؟؟؟؟
    میگن:نمیدونم،عادت کردیم!

    1. خدا حفظ مادر بزرگ نازنینت رو علی جان
      چقدر زیبا نوشتی.
      کامنتت خودش یه یادداشت کامل و خوبه.
      بهت افتخار میکنم دوست خوبم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *