میزان «موفقیت‌دوستی» شما چقدر است؟

میزان «موفقیت‌دوستی» شما چقدر است؟

موفقیت‌دوستی یعنی اینکه تا چه حد می‌توانیم موفقیت دیگران را تحمل کنیم و دوست بداریم.

من گمان می‌کنم یکی از شاخص‌های مناسب برای سنجش موفقیت خودمان در آینده، میزان «موفقیت‌دوستی» ماست.

وقتی شروع می‌کنی به دیدن و تحسین موفقیت دیگری، بار زیادی را از روی ذهنت برمی‌داری، به روی فرصت‌های تازه چشم می‌گشایی و بسترساز ارتباط و تفاهم می‌شوی؛ اما وقتی با حسادت دست به تخریب موفقیت دیگران می‌زنی، با ذهنی چرک و آلوده فرصت‌سوزی می‌کنی، و جز انزوا و زوال راه به جایی نمی‌بری.

تعارف که نداریم، همۀ ما کم و بیش گرفتار حسادت و هزار رذیلت غریزی دیگریم و اصلاً نفی این موضوع دروغ و ریاست؛ اما مگر نه اینکه آدمیزاد با پس زدن همین خلقیات غریزی خودش را پیش رانده و به چیزی تبدیل کرده که اسمش را گذشته‌ایم انسان؟

موفقیت‌دوستی تمرین می‌خواهد.

به خودم می‌گویم نباید در برابر موفقیت دیگران زبانت لال باشد. بگذار موفقیت دیگری منشا لذت و منبع الهام تو باشد.

البته که قرار نیست چشم بدوزی به موفقیت دیگری و از کار خودت طفره بروی.

موفقیت دیگران، نه از سر حسادت و رقابت، بلکه خاطر مهر و تحسینی که نسبت به آن‌ها داری باید محرکی برای رشد و پیشرفت تو باشد.

 

از موفقیت‌های اخیرتان برایم بنویسید.

 

چند پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر: مدرسه نویسندگی | نقشه راه نویسندگی | تولید محتوا | کپی رایتینگ | معرفی کتاب | کلاس‌ها و دوره‌ها | دانلود رایگان کتاب نویسندگی آنلاین 
شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

30 پاسخ

  1. اصلا هیچ کسی موفق نیست. اگه به این فکر کنیم هر آدمی تا چه حد می تونه بهتر از اونی که هست بشه می فهمیم همه ی آدم ها فقط یک جوری سر خودشون رو گرم کردند تا زندگی کنند. ولی با این هم موافق نیستم که واسه موفقیت بقیه تلاشی بکنیم. ما از درون آدم ها خبر نداریم شاید تنها چیزی می خوان یکمی توجه باشه تا اثر بد سرزنش های معلم و والدین و همسرشون و … از بین بره. و بتونن خودشون راهی که انتخاب کردند رو ادامه بدن. تحسین دیگران هم فایده ای نداره. خودمون رو تحسین کنیم تا بقیه از اعتماد به نفس و خوشحالی ما انرژی مثبت بگیرند بهتره تا اینکه اونها رو تحسین کنیم. 🌺🌺🌺

  2. سلام آقای کلانتری
    یکی از بزرگ ترین موفقیت های من تو این مدت شرکت در کلاس های شما بوده. چند وقتی بود که در روزمرگی خودم گم شده بودم و شما باعث شدید که با خودم روبرو بشم و ترس هامو کنار بزنم برای رسیدن به اهدافم. هدف هایی که فکر میکردم برای رسیدن بهشون باید شاخ غول رو بشکنم رو شما راحت ممنون از شما.

  3. با تشکر از شاهین کلانتری همیشه عزیز در تکمیل مطلب بسیار عالی تون دوست دارم یک موضوع بسیار مهمی را مطرح کنم یکی از میلیاردرها بهم گفت پول اون طرف ترس هست. در حقیقت میتونیم بگیم:
    اون طرف ترس هایمان کسی ایستاده که میخواهیم بهش تبدیل شویم.
    هزینه ی موفقیت ترسی هست که باید مواجه شویم.
    ترس از چی؟ ترس از اینکه وقتی تاس را بندازیم واگه عدد 6 نیومد …
    اغلب اتفاقات زندگی شبیه تاس است. ما باید تاس های زیادی پرتاب کنیم تا به اعدادی که می خواهیم دست پیدا کنیم و بقیه اعداد را فراموش کنیم.

    1. سلام علی عزیزم
      از خوندن کامنت تو خیلی لذت بردم.
      نکته بسیار بسیار مهمی رو نقل کردی.
      بازم برای بنویس از خودت.
      شاد و برقرار باشی.

  4. خیلی برام جالب بود اولش فکر کردم منظورتون موفقیت در دوستی هست و من عاشق یک چنین بحثی هستم چون دوستی برای من جایگاه ارزشمند و مقدسی داره. اما موفقیت های دیگران گاهی ما را یاد آرزوهای خفته‌امان میندازه و غولی را بیدار میکنه که مدتها خوابش کرده بودیم بنابراین دردمان میاد و هدف از ضربه زدن به موفقیت دیگری و تلاش برای بدبخت دیدن دیگران در واقع این هست که به خودمان بگیم «غول جان ببین اون آدم هم خیلی خوشبخت نیست پس بگیر بخواب و دست از سر من بردار» و صادقانه بگم تا بخشی درست هم میگیم، چون ما وقتی خوشبختی و موفقیت دیگران را می‌بینیم از آنجا که وسعت دید و بلوغ نداریم تصور میکنیم اون خوشبختی و موفقیت محض را داره زندگی میکنیم و همین محال را از خودمان هم مطالبه میکنیم خب معلومه حالمان بد میشه.

  5. یکی از موفقیت های اخیر من اشنایی با شاهین کلانتری است. بله از نطر من آشنا شدن با ادم ها هم جزء دستاورد ها محسوب میشود. دوستی که وقتی از کارم تعریف میکند می توانم احساس کنم که حسادتی و غبطه ای نه در کلامش و نه در نگاهش نهفته نیست. همه اساتید در یاد دادن هنرشان به شاگردهاشون خیلی گشاده رو و گشاده دست نیستند. شاهین تو جزء استثناها هستی. برقرار باشی.

    1. عزیز دلمی شیوا جان
      تو به من محبت داری.
      من خیلی خوشحالم که دوست خوش ذوقی مثل تو دارم.
      می‌دونم که در مسیر نوشتن خوش میدرخشی.

  6. درود بر شاهین عزیز
    با خواندن نوشته بسیار ارزشمندت
    یاد ضرب المثلی در زبان فارسی افتادم که بکاربردنش در اینجا به نظرم مناسب هستش.
    ” کبوتر با کبوتر
    باز با باز
    کند هم جنس با هم جنس پرواز”
    ” آدم هایی که از موفقیت بقیه شاد می شوند و می توانند زبان به تحسین بگشایند درونی تحسین برانگیز دارند. ”
    به نظر من کسی می تواند از موفقیت دیگران شاد شود
    و زبان به تحسین باز کند که درونش حسن و نیکویی فراوان باشد.
    متقابلا برای داشتن درونی زیبا و قابل تحسین
    می توان از این تمرین استفاده کرد و کارها و آثار دیگران را تحسین کرد.
    تشویق کردن دیگران به انجام کارهای قابل تحسین
    می تواند به پیدا کردن شخصیت قابل تحسین
    در خود شخص مفید باشد .
    تحسین کردن یعنی دیدن حسن در دیگران
    و کسی می تواند در دیگران حسن ببیند که حسن را بشناسد
    و شناختن حسن و نیکویی نیازمند داشتن حسن و نیکویی در درون خود است.
    کسی که خودش حسن و نیکویی دارد از دیدن آن در دیگران هم حظ می کند.
    وقتی یاد می گیریم و شروع می کنیم به تحسین دیگران،
    خودمان هم قابل تحسین می شویم.
    یکی از قشنگترین انواع تحسین
    تلاش شماست برای ایجاد حسن بزرگ در دوستان تان.
    حسن نویسنده شدن و نویسنده ماندن. کاری که بسیار تحسین برانگیز است.

    1. پرویز عزیزم
      زیبایی نوشته‌های تو نشان از وجود یک روح زیبا در درون تو هستن‌.
      خوشحالم که دوست زیبانویسی چون تو دارم.

  7. نکته خیلی قشنگی بود. به نظر من وقتی موفقیت دوستانت تو رو خوشحال کنه مطمئنا احساس خوبت باعث آرامش فکری و روحیت میشه و همین خودش یه عامل اصلی میشه برای تو که به سمت موفقیت و صعود پرتاب بشی.

  8. دیدن موفقیت دیگران بی اغراق خوشایندترین لحظات هست برام. خاصه اگر سن طرف کم باشه. دیدن موفقیت دیگران، حس امکانپذیری اهداف خود آدم رو بیشتر میکنه. اگه عادت کنیم از یه جایی به بعد؛ الهام بخش میشه. متن تون زیبا بود. سپاس

  9. سلام استاد ، لحظاتتون پر از خیر و نیکی
    موفقیت مانند چراغی درخشان است که در نزد هر کس که باشد پرتواش را به دیگران می افشاند و آنان را از انوارش بهره مند میسازد پس لفظ تحمل کردن شایسته آن نیست بلکه آن را باید با عشق و شور و اشتیاق ستایش و تحسین کرد چرا که جوهره آن گرانبها و ارزشمند است چه در خود ما باشد و چه در دیگران
    چه بسا برخی سوءتعبیرها، قضاوتهای عجولانه و تفاسیر نادرست حتی در کوچکترین موضوعات سبب شود که گمان کنیم دیگران تاب تحمل موفقیت ما را ندارند و با این اندیشه خطا تیشه بر ریشه تفاهم ، دوستی و روابطمان بزنیم
    رقابت و حسادت در دنیای انسانهایی که در اندیشه رشد و ارتقای فکر و روح خود هستند معنایی ندارد ؛ حسادت کار آدمهای کوچک است
    میدانی ریشه حسادت در چیست؟
    در کمبود، در نقص و نیستی، در کم دیدن خود
    در اینکه بر این باور باشی که دیگران از تو برترند و تو هیچ و پوچی در اینکه آنها لایق نام و جاهند و تو لایق چاه در اینکه فکر کنی آنها شایسته نوشند و تو درخور نیش، در اینکه باور کنی آنها پر و سرشارند و تو تهی و خالی
    حسادت در نظر انسانی که به آیین عشق تشرف می یابد رنگ می بازد و مانند برگهای پاییزی می ریزد
    می دانی تشرف به آیین عشق یعنی چه؟
    یعنی اینکه بدانی و با تمام احساست ببینی و ببوئی و بشنوی و بچشی و لمس کنی و با تمام جانت درک کنی که سرچشمه حیات با تمام جمال و زیبایی و جلوه و شکوهش در تو جاری است و تو آنقدر زیبا و کامل هستی که میتوانی دیگران را هم از آن سرشار کنی
    شاید این جمله در نظرت شاعرانه باشد و شاید هم تجسمی از پرواز با بالهای وهم و خیال بر فراز ابرهای رویا اما بدان که این یک حقیقت محض است با عمری نه دو هزار ساله بلکه عمری به بلندا و جاودانگی ابدیت
    و اما موفقیت که معانی و ابعاد گسترده ای دارد و میتوان مثال کوه یخ را در مورد آن به کار برد
    آن بخش از موفقیت که شامل دستاوردهای ملموس و مادی از جمله نام و نان و شهرت و خدمت و اعتبار است قله کوه یخ است و برای همگان آشکار و عیان است
    بخش اعظم این کوه یخ که همان موفقیتهای واقعی است پنهان است
    و موفقیت واقعی یعنی:
    نبرد با اهریمن جهل و نادانی
    یعنی پیکار با هیولای خون آشام ناامیدی
    یعنی جنگ با دیو خود پرستی و حسد و غرور
    یعنی پیروزی و رسیدن به آرامش درونی و فتح سرزمین وجودت به فرماندهی اراده ات
    وباید بدانی که تمام آن موفقیهای چشم نواز و دلفریب از رهگذر همین موفقیتهای پنهانی حاصل میشود

    1. به به عزیز دل
      دلم برای کامنتات تنگ شده بود.
      مرسی که انقدر زیبا و دلنشین نوشتی.

  10. به عقيده من هر انسان به تنهايى يك گوهراست اما بايد گوهرش را بشناسد. هركسى درحوزه گوهرخويش موفق خواهد شد واگر من خودم را فقط با خودم واستعدادهاى متعلق به خودم درنظر بگيرم وخودم راباكسى مقايسه نكنم انسان موفقترى خواهم بود. حسادت وقتى است كه ما مقايسه مى كنيم.

  11. سلام دوستان
    موفقيت اخير من نوشتن است وهرروز فكر كردن به اينكه چه بنويسم ودر كانال بگذارم. ودراين گذر به شعر نو نوشتن دست يافتم قبلا گاهى پيش مى آمد كه شعر بگويم ولى شهريور ماه كه به كلاسهاى استاد كلانترى مى رفتم يكبار از استاد پرسيدم: استاد من آخرش نفهميدم اين شعر نو چيه؟ نه وزن داره نه قافيه؟! استاد يك نگاه تندى به من كرد وگفت: هرنثرى كه زيبا نوشته شود ومفهوم عميق و خوبى داشته باشد، امروز شعر نو خوانده مى شود. از همان روز با همين يك جمله استاد برانگيخته شدم وچندين شعر نو گفتم ودركانال گذاشتم. واقعا گاهى يك جمل چه تأثيرى در انسان مى نهد. ممنونم استاد كلانترى

  12. سلام
    موفقیت من تووی این دو سه روز شاید شروع نوشتن صفحات صبحگاهی باشه حتی اگه تنها چیزی باشه که در طول روز می‌نویسم.
    ممنون از راهنمایی‌های شما

    1. نوشتن صفحات صبحگاهی رو اصلا دست کم نگیر پریسا جان. خیلی جدی ادامه بده. در بلندمدت این نوشته‌ها می‌تونن برات یه موفقیت بزرگ بسازن.

  13. شاهین گرامی سلام
    به نکته‌ی جالبی اشاره کردی. اگر بخواهم خلاصه بگویم این است؛
    در انسان خواصی وجود دارد که به رذیلت معروف هستند. در برابر این رذیلت‌ها جند نوع برخورد وجود دارد؛
    یکی‌اش همین روشی است که تو و فیلسوفان و روان‌شناسان و جامعه شناسان و بعضی عرفا سفارش کرده‌اند. یعنی کشف و مبارزه و کنترل آنها که «موفقیتْ‌نادوستی» و حسادت یکی از ده‌ها رذیلت است که از این طریق باید با آن مبارزه شود. این روش، بر اساس کنترل رذیلت قرار دارد. عده‌ی دیگری روش کنترل رذیلت را مانند این می‌دانند که به کسی بگوئی «به فیل قرمز فکر نکن»، او اگر تا آن زمان روحش از چیزی به نام فیل قرمز خبر نداشت، بعد از شنیدن این جمله، برعکس شروع می‌کند به آن فکر کردن و کنترل کردن اینکه به فیل قرمز یا رذیلت فکر نکند و عکس آن را فکر و عمل کند و این موضوع ممکن است مدتی ادامه یابد اما بالاخره حالت انفجار پیدا می‌کند. پس کنترل کردن راه صحیح رذیلت‌ها نیست. بنا بر این باید راه دیگری پیدا کرد. به این خاطر کسانی دیگر مدیتیشن کردن بر روی رذیلت‌ها را سفارش می‌کنند؛ رذیلت‌ها را باید مدیتیشن کرد تا ریشه کن شوند و آن تنش و حالت انفجاری را پیدا نکنند. عده‌ی دیگری رذیلت‌ها و وضعیتها و پدید‌های ناخوشایند را علامت نیاز به تغییر می‌دانند که بایستی به جای کنترل یا سرزنش خود به خاطر وجود داشتن‌شان، آنها را خوشامد گفت، زیرا واضح‌ترین علامت نیاز به تغییر در خودمان است که بایستی با استفاده از مکانیزم «تعالی»، آن فکر یا احساس ناخوشایند و رذیلانه را تبدیل به انگیزه‌ای برای حرکت در جهت رسیدن به هدفی کرد. به این ترتیب؛ بحران ناشی از وجود رذیلت تبدیل به فرصتی برای پیشرفت خواهد شد.
    گفتی از پیشرفت خودمان بگیم، همین نکته‌ای که گفتم، یعنی فهم اینکه برخورد به رذیلت‌ها در خودم را ریشه‌‌یابی کنم و نیز کشف اینکه برای برخورد با آن می‌توان از راههای مختلف اقدام کرد، یکی از پیشرفت‌هایم بوده…
    قربانت

    1. درود بر داوود عزیزم
      خوش نوشتی، مثل همیشه.
      مرسی که عمیق و دقیق می‌نویسی.

  14. سلام.
    دیشب یه جعبه قرمز رنگ درست کردم.
    بعد دل نوشته های کوتاهی که قبلا نوشته بودمو روی کاغذ های کوچیکه سبز و صورتی و بنفش و آبی نوشتم ، لوله کردم و با کش های نازک بستم و توی جعبه گذاشتم.
    از بچگی کار دستی درست نمی کردم.
    نمی دونم علاقه نداشتم یا اعتماد به نفس.
    به هر حال بعد از سال ها کاردستی درست کردم.
    حالا هم گذاشتمش روی میز دارم بهش نگاه می کنم.

    حالا شاید فکر کنید این موفقیت نیست و لی هست.
    دیشب باور کردم به جز خوندن و نوشتن و سخنرانی ویادگیری و یاد دادن می تونم کار
    دیگه ای هم بکنم.

    بذارید براتون ماجرا رو تعریف کنم :
    بچه که بودم تقریبا 6یا7سالم بود.
    یه بار کار دستیمو خراب کردم.
    نقاشی هم که کلا افتضاح
    می کشیدم.
    بچه ها مسخرم کردن.
    از اون موقع اعتماد به نفسم برای انجام کار های عملی پرید.

    ولی یاد گرفتم هیچ وقت هیچکسو مسخره نکنم.
    هیچوقت . . .

    از صمیم قلبم ،براتون یه زندگیه پر موفقیت رو آرزو می کنم…

    1. سلام آلا جان
      چقدر من خوشم اومد از این کامنت خوب تو.
      منم برای تو بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

  15. سلام، عالی!
    خوشحال بودن از موفقیت دیگران یه دلیل دیگه هم داره، این که وقتی تعداد افراد موفق پیرامون ما زیاد میشن ماهم انگیزه بیشتری برای موفقیت داریم، الگوهای بیشتری داریم، راه ها و نکته های بیشتری یاد می گیریم. وجود آدم های موفق دنیا را به جای بهتری تبدیل می کنه و ما اگر در جای بهتری زندگی کنیم سختی کم تری متحمل می شیم. بعضی راه ها برای ما هموار تر میشه.
    یه گوهرتراش باهوش یه زمانی می گفت هر چی تعداد گوهرتراش ها و فروشنده ها بیشتر بشه برای من بهتره، چون مردم بیش تر جواهر می خرن و مشتری های من در طول زمان بیش تر می شن!

    1. درود وجیهه جان. به وجه مهم و خوبی از موضوع اشاره کردی و با حرف تو این یادداشت کامل‌تر شد.
      زنده باد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *