پیشنوشت:
با توجه به اینکه به عملگرایی اهمیت میدهم، همواره سعی کردهام در اغلب پستهای وبلاگ راهکارهایی عملی برای بیشتر نوشتن و بهتر نوشتن ارائه کنم.(+)
طی هفته جاری تمرکز وبلاگ روی ارائه شیوههایی برای نوشتن تحت هر شرایطی متمرکز خواهد بود.
بسیاری از دوستان عزیزم و خوانندههای وبلاگ از مشکلات و مشغلههای زندگی گلایه میکنند و میگویند این درگیریها فرصت و تمرکز نوشتن را از آنها گرفته است. این هفته به ارائهی راهکارهایی میپردازم که تا حدودی توانستهاند میل و تمنای من برای نوشتن را تا حدی سیراب کنند.
اصل مطلب:
معمولاً توصیه میشود برای تثبیت عادتهای جدید بهتر از هر رفتار تازه را، هر روز یا یک روز درمیان، به صورت منظم انجام بدهیم. بنابراین با انجام روزانه هرکار آن کار با سرعت بیشتری به عنوان عادتی جدید تثبیت میشود و اثربخشی آن نیز افزایش مییابد.
اما معمولاً با توجه به موانع بیرونی و درونی، معمولاً در ایجاد بسیاری از عادتهای مفید ناتوان میمانیم و پس از بارها شکست در اجرای روانه کارهای جدید لطمهای جدی به عزت نفسمان وارد میشود و این باعث میشود تا خود را فردی کماراده یا بیاستعداد بدانیم.
در این پست میخواهم پیشنهادی را ارائه کنم که برای خودم بسیار اثربخش بوده و باعث شده برخی از مهمترین اهداف و عادتهای مهمی را که مد نظر داشتهام عملی کنم.
فقط هفتهای یکبار انجام بدهید
شاید ساده و کم اثر به نظر برسد، اما در واقع سهل ممتنع است.
در نگاه اول انجام هفتهای یکبارِ کارها نسبت به انجام هر روزهی آنها کم اثر به نظر میرسد. اما با انجام این روش شما را شگفتزده میکند.
بگذارید از تجربهی شخصی خودم بگویم:
من هر روز مینوشتم، اما مدتها بود که از داستاننویسی طفره میرفتم، دلم میخواست هر روز، حتی شده ده دقیقه، داستان بنویسم، اما به هر بهانهای بود از این کار طفره میرفتم، تا اینکه چند وقت پیش به صورت شهودی تصیم گرفتم هر هفته فقط نود دقیقه را به داستاننویسی اختصاص بدهم.
صبح یکی از روزهای ابتدایی هفته از مادرم خواستم تا 90 دقیقه در اتاق کارم را ببند و تا زمانی سه هزار کلمه ننوشتهام در را باز نکند.
نتیجه شگفت انگیز بود، فراتر از حد تصورم، طی یک نشست یک ساعت و نیمه، پیش نویس کامل یک داستان کوتاه را نوشتم، از شدت ذوقزدگی از این موفقیت، دلم میخواست ارشمیدوسوار بپرم توی کوچه و فریاد بزنم: نوشتم، نوشتم!
چند روز پیش در کتاب ذن و هنر نویسندگی میخواندم که ردی برادبری طی سالهای طولانی فعالیتش، هر هفته یک داستان کوتاه مینوشته.
حالا با این روش طی هفته ناخودآگاه من درگیر یافتن ایدههایی برای بهبود پیش نویس اولیهای که نوشته ام و ایده اولیه داستان هفتهی بعد میشود.
انجام هفتهای یکبار هر عادتی کاری سهل و قابل وصول است، که تقریبا همهی ما قادر به انجام آن هستیم. با این روش حتی اهمالکارترین افراد هم میتوانند عادتهای جدیدی را به لیست رفتارهای خود بیفزایند. اینک میتوانیم به بسیاری از اهداف و رویاهایمان جامهی عمل بپوشانیم.
ببینید چه هدف بزرگی بوده که مدتهاست به تعویق انداختهاید، حالا سعی کنید هر هفته فقط بخشی از آن را انجام بدهید.
چند پیشنهاد:
میتوانید هر روز فقط سه صفحه بنویسید، اما هفتهای یکبار سه تا چهار ساعت بیوقفه و طولانی بنویسید.
میتوانید در کنار قدمزدن های کوتاه روزانه، هفتهای یکبار یک پیاده روی طولانی و چند ساعته داشته باشید.
می توانید هر روز بخش کوچکی از یک کتاب را مطالعه کنید، اما هفته ای یکبار بیش از صد صفحه مطالعه کنید.
و…
یک نکته:
حواستان باشد تمام برنامههای هفته را به یک روز خاص مثل جمعه موکول نکنید، سعی کنید اهداف تازه را در روزهای مختلف هفته پخش کنید.
8 پاسخ
چه روش خوبی .
به نظرم اگه چیزی مهمه باید سعی کنیم تا جایی که میشه یک جای کوچک تو هر روزمون داشته باشه . اگر نشد بریم سراغ روش یک روز در میان و سعی کنیم کارو دیگه همینجا تموم کنیم ولی دیگه اگه بازم خواستیم انجام ندیم بریم سراغ تیر آخر یعنی روش هفته ای یک بار
البته محسن جان
من در حال حاضر به این نتیجه رسیدم که هر کاری اگر هر روز انجام نشه، به هیچ جایی نمیرسه!
و خب این کار سخته.
پس باید کارهای معدودی رو برای هر روز انجام دادن انتخاب کرد و روی بقیه چیزها خط کشید.
سلام
خیلی ممنون از این پست،
که برای من که بعضی کارها که مهم هم هستند را به تعویق می اندازم، مفید است.
سلام
دلم میخواد باهاتون حرف بزنم.
سلام. جذب نوشتههاتون شدم. قصهش مفصله. بعداً تعریف میکنم؛ فقط این متنها دو تا ایراد داره: بعضی کلمات، مثل معمولاً، دو بار توی یک جمله استفاده شده. گاهی هم معنای جمله مشکل داره. حس میکنم بدون مرور و فیالبداهه مینویسید تا مبتدیهایی مثل من، از شروع نترسند.
موفق باشید.
سلام
لطف دارید، حتما تعریف کنید برام.
از نکاتی آموزنده ای که مطرح کردید ممنونم.
در حال حاضر توجه بیش از حد به غلط های املایی و انشایی در اولویت من نیست.
قبلا مطلبی نوشته بودم تحت عنوان:
آیا باید نگران غلط های املایی و انشایی باشیم؟
اگه دوست داشتید یه نگاهی به اون مطلب بندازید.
با آرزوی بهترین ها
شاهین جان
این پیشنهاد واقع گرایانه تو، ضرب المثل چینی را به یاد میاره:
برای جابجا کردن سنگ بزرگ، آن را به سنگهای کوچک تبدیل کن.
پیشنهاد جذاب و ارزشمندی بود.
ساختارمند کردن اهداف بر اساس الگوهای روزانه یا هفتگی، راهی خوب و کاربردی و عملگرایانه برای به نتیجه رساندن آنها است.