گا‌ه‌شمار روزانه | چگونه با نوشتن زندگی کنیم؟

«هر روز ما نمونه‌ی کوچکی از کل زندگی‌ ماست.»

ماجرای گاه‌شمار از جایی شروع شد که دلم خواست در هر ساعت از روز حداقل چند لحظه‌ بنویسم.

به چند دلیل:

یک)

ذهنم گرم نوشتن بماند. یعنی عادت کند به مکتوب کردن احوالات مختلف و این برای کاستن از فاصله‌ی مغز و دست مفید است.

دو)

با نوشتن، بر رفتار و افکارم اشراف بیشتری بیابم. آگاهی از نحوه‌ی گذران زمان شرط لازم برای بهبود عملکرد است. ضمن اینکه با این تمرین، زیستن در لحظه‌ی حال هم از خاطر نمی‌رود؛‌ نوشتن ذره‌بین گرفتن روی لحظه‌هاست.

سه)

جلوی فراموش‌شدن افکار و ایده‌ها را بگیرم. همینطور بعدها با مرور گاه‌شمارهای روزانه بفهمم که دقیقن چگونه می‌زیسته‌ام.

 

اما، در نوشتن منظم گاه‌شمار چند مشکل وجود داشت که من و دوستانم نتوانستیم آن را به یک عادت تبدیل کنیم. یک مشکل اساسی ابزار کار بود؛ امکان نوشتن روی کاغذ یا تایپ کردن با رایانه در خیلی جاها فراهم نیست و گاهی چند ساعت فاصله باعث قاطی‌‌پاطی شدن وقایع و از یاد رفتن فکرها می‌شود.

اما راهکار جدیدی را آزمودم که به نظرم مؤثر است و بر شانس استمرار در گاه‌شمارنویسی می‌افزاید: نوشتن در موبایل.

چندی قبل درباره‌ی نگارش در موبایل نوشتم:

«تا همین چند وقت پیش دوستانم را از نوشتن در موبایل منع می‌کردم. دلیلم این بود که موبایل حواس‌پرت‌کن است و برای نوشتن باید از قلم‌وکاغذ یا رایانه استفاده کرد.
اما چند روز است که به خاطر افزایش شدید پروژه‌هایم، در موبایل هم می‌نویسم و از شما چه پنهان، می‌بینم که لذت خاص خودش را دارد. جز با موبایل چطور می‌توان در رختخواب و خیابان و هواپیما به‌راحتی نوشت؟
برای جلوگیری از حواسپرتی هم موبایل را در حالت پرواز می‌گذارم و خلاص.
اما نکته‌ی مهم: «ابزار بر رفتار تأثیر می‌گذارد.» جنس آنچه روی کاغذ قلمی می‌کنیم با آنچه به‌وسیله‌ی ابزارهای الکترونیکی می‌نویسیم فرق می‌کند. گاه استفاده از مداد به جای خودنویس سبب پایان داستان به شکلی دیگر می‌شود یا لحن نوشته را تغییر می‌دهد.
نمی‌گویم‌ یکی بر دیگری برتری محسوسی دارد، پیشنهادم این است که به طور همزمان از همه‌ی ابزارها استفاده کنیم تا ذهنمان فرصتی برای بروز جنبه‌های مختلفش بیابد.
پس:
روی کاغذ بنویسیم، با مداد و خودنویس و ماژیک.
در رایانه تایپ کنیم و حتا تایپ ده انگشتی بیاموزیم.
در موبایل بنویسیم، در رختخواب و مترو و تاکسی.
هدف ما این است:
نوشتن با همه‌ی ابزارها، در همه جا و همه وقت.»

 

باری، حالا که موبایل به پستانک بسیاری از ما تبدیل شده چرا از آن هم برای بهبود مهارت نویسندگی‌مان بهره نگیریم؟

بنابراین هر روز صبح می‌توانید فهرست زیر را کپی کنید در بخش نوت گوشی‌تان بیندازید و جلوی هر ساعت چند سطری بنویسید.

تاریخ:

ساعت 0 تا 1:

 

ساعت 1 تا 2:

 

ساعت 2 تا 3:

 

ساعت 3 تا 4:

 

ساعت 4 تا 5:

 

ساعت 5 تا 6:

 

ساعت 6 تا 7:

 

ساعت 7 تا 8:

 

ساعت 8 تا 9:

 

ساعت 9 تا 10:

 

ساعت 10 تا 11:

 

ساعت 11 تا 12:

 

ساعت 12 تا 13:

 

ساعت 13 تا 14:

 

ساعت 14 تا 15:

 

ساعت 15 تا 16:

 

ساعت 16 تا 17:

 

ساعت 17 تا 18:

 

ساعت 18 تا 19:

 

ساعت 19 تا 20:

 

ساعت 20 تا 21:

 

ساعت 21 تا 22:

 

ساعت 22 تا 23:

 

ساعت 23 تا 0:

 

 دانلود فایل ورد فهرست زیر

 دانلود فونت به کار رفته در فایل ورد

یک نمونه

اما برای هر ساعت چند سطر بنویسیم؟

گاهی ممکن است به نوشتن چند کلمه یا عبارت اکتفا کنیم. گاهی هم ممکن است مفصل بنویسیم.

یک نمونه‌ی آزمایشی برایتان می‌نویسم تا با شیوه‌ی کار بهتر آشنا شوید (در متن زیر جزئی‌نگاری چندانی وجود ندارد، چون فقط یک نمونه است و بسیاری از مسائل شخصی را هم نمی‌توان بازگو کرد. شما بهتر است برای اغلب ساعت‌ها جزئیات بیشتری بنویسید):

تاریخ: ۳ دی ۱۴۰۱

ساعت 0 تا 1:

مسواک زدم. نخ دندان را هرگز فراموش نمی‌کنم. برنامه‌های فردا را مرور کردم. روز شلوغی در پیش است.

چند صفحه از نمایشنامه‌ی «دوستان کُمُدی»‌ می‌خوانم و می‌خوابم.

ساعت 1 تا 2:

خواب

ساعت 2 تا 3:

خواب

ساعت 3 تا 4:

خواب

ساعت 4 تا 5:

خواب

ساعت 5 تا 6:

خواب

ساعت 6 تا 7:

خواب

ساعت 7 تا 8:

کمی سخت بیدار شدم. دلم می‌خواهد بیشتر بخوابم. شاید بعد نوشتن صفحات صبحگاهی کمی چرت بزنم.

صفحات صبحگاهی را نوشتم. به ایده‌ی خوبی برای برای کتاب رسیدم. امروز باید حداقل یک پنجم از فصلی از کتاب را بنویسم.

کمی چرت می‌زنم و برمی‌گردم.

ساعت 8 تا 9:

بنجامین فرانکلین گفته بود هیچی به اندازه‌ی چرت کوچکی که بعد از بیدار شد می‌زنی لذت‌بخش نیست (نقل به مضمون). صبحانه خوردم؛ عسل و خامه. یکی دو مقاله در اینترنت خواندم. یکی درباره‌ی آفوریسم. می‌گوید ابهام در ذات آفوریسم است و همین است که آن را زیبا و عمیق می‌کند. می‌خواهم برای آفوریسم‌نویسی کاری جدی بکنم، موضوع را با بچه‌های کارگاه تمرین نوشتن هم در میان گذاشته‌ام.

ساعت 9 تا 10:

برف می‌بارد. اولین برف زمستان. از اینجا تمام گیشا پیداست. برف همزمان غم و شادی می‌آورد. لفت ندهم آماده شدن را. جمع‌‌وجور کنم راه بیفتم، اما قبلش کمی گربه‌بازی و گربه‌خواری…

ساعت 10 تا 11:

کمی پیاده‌روی کردم. مشاهداتم را به‌محض رسیدن در فایل یادداشت‌های روزانه‌ام نوشتم. به این نتیجه رسیده‌ام که باید به محض رسیدن به دفتر شروع کنم به نوشتن. وقتی با نوشتن شروع می‌کنم بهره‌وری‌ام بالاتر می‌رود. نوشتن، کاری که در اولویت است یادآوری می‌کند و بر تمرکزم می‌افزاید.

ساعت 11 تا 12:

جلسه‌ی آنلاین داشتم. تکلیف یکی از کارها مشخص شد. فقط باید پیگیر باشم که درست اجرا شود.

بالا رفتن از دو پله‌ی نردبان نویسندگی.

ساعت 12 تا 13:

کار عمیق (چون توضیحات این ساعت و چند ساعت بعد شخصی و تخصصی بود و ممکن بود برای مخاطب گنگ و نامفهوم باشد از آوردن آن‌ها صرف‌نظر کردم. در اصل این بخش‌ها را مفصل‌تر از بقیه‌ی ساعت‌ها نوشته‌ام.)

ساعت 13 تا 14:

کار عمیق

ساعت 14 تا 15:

کار عمیق

ساعت 15 تا 16:

کار عمیق

ساعت 16 تا 17:

کار عمیق

ساعت 17 تا 18:

کار عمیق

ساعت 18 تا 19:

در وبینار امرور «اهل نوشتن» از گاه‌شمارنویسی گفتم. خیلی استقبال شد. گاه‌شمار ایده‌ی محشری‌ست. آن‌ها که دستی در نوشتن دارند به‌خوبی اهمیت آن را حس می‌کند. گاه‌شمارنویسی در صورت تداوم به نتایج درخشانی منجر می‌شود. به‌نظرم بهتر است کل وبینارهای این هفته همراه با نکاتی درباره‌ی گاه‌شمارنویسی باشد.

بعد وبینار به چند پیام جواب دادم. کمی نوشتم و حالا باید وارد کلاس وبلاگ‌نویسی شوم. من امروز اجرا ندارم. بهمن محمودی مدرس این جلسه است.

ساعت 19 تا 20:

محمودی به زبان ساده برایمان از سئو (بهینه‌سازی محتوا برای موتورهای جستجو) گفت. بازخوردها خوب بود. نباید این نوع مباحث را با اصطلاحات فنی پیچیده آغاز شود. فلسفه‌ی سئو که به زبانی ساده درک شد بعد می‌توان به بخش‌های پیچیده و فنی کار هم پرداخت. اول باید درک شود که چرا توجه به سئو مهم است.

ساعت 20 تا 21:

گرسنه‌ام.

شام خوردم.

ادامه‌‌ی نمایشنامه‌خوانی.

ساعت 21 تا 22:

روی طراحی محصول آموزشی‌ام وقت گذاشتم. نمی‌دانم تولید این محصول چند قرن زمان خواهد برد.

کمی پیاده‌روی کردم. برف شُلی می‌بارد. حین پیاده‌روی ایده‌ی یادداشت تازه‌ای شکل گرفت.

ساعت 22 تا 23:

ساعت فکر کردن. دراز می‌کشم و به دیوار می‌نگرم.

فهرست برنامه‌هایی که تا آخر سال باید اجرا بشود مرور کردم و به هر یک ایده‌‌هایی افزودم.

کمی مجله‌خوانی.

ساعت 23 تا 0:

یک نمایشنامه از یوجین اونیل را تمام کردم. و رفتم سراغ نوئل کاورد. هر سه نمایشنامه‌ای که نشر قطره از کاورد منتشر کرده محشر است، درس دیالوگ‌نویسی.

بالاخره نفهمیدم من سرما را بیشتر دوست دارم یا گرما؟

تمام.

این ویدیو را هم قبلن در همین رابطه توی اینستاگرام هوا کرده بودم:

 

پیشنهاد:

وبینار روزانه‌ی اهل نوشتن (رایگان)

64 پاسخ

  1. به تو مدیونم

    او می‌خواند:
    « این حال خوبمو یه جورایی به عشق تو مدیونم»1

    او می‌خواند:
    « این همه احساس خوب که روبرومه
    به خدا به خدا من از تو دارم» 2

    من اما به تو مدیونم
    زیستن با 59823 کلمه در پاییز 1400
    زیستن با 81437 کلمه در زمستان 1400

    به تو مدیونم
    حال خوب بعد از 55535 کلمه در بهار 1401
    حال خوب بعد از 59614 کلمه در تابستان 1401
    حال خوب بعد از 65498 کلمه در پاییز 1401
    حال خوب بعد از با 75943 کلمه در زمستان 1401

    به تو مدیونم
    احساس زنده بودن با 70778 کلمه در بهار 1402
    احساس زنده بودن با 60222 کلمه در تابستان 1402
    احساس زنده بودن با 66660 کلمه در پاییز 1402

    تمرینِ گاه شمار روزانه 3 در کل به تو مدیونم
    بابت 595510 کلمه از 15 مهر 1400 تا پایان پائیز 1402
    کلمه‌ای که «درآغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود» 4
    ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
    1 آهنگ به تو مدیونم رضا صادقی
    2 آهنگ به تو مدیونم معین
    3 رجوع کنید به تمرین ” گا‌ه‌شمار روزانه | چگونه با نوشتن زندگی کنیم؟” در سایت استاد شاهین کلانتری
    4 جمله‌ای از مرحوم شریعتی

    ✍️ زینب قهرمانی
    #قطعه_نویسی
    @bidemajnoon9

  2. چه جالب من از دو هفته پیش یک روز در میان شروع کردم به شنیدن فایل‌های وبلاگ‌نویسی. الان که اینجا در موردش خواندم همزمانی این دو رویداد رو بفال نیک می‌گیرم چون دیروز فایل آقای بهمن محمودی رو داشتم می‌شنیدم. گاهشمارو خیلی وقته دارم انجامش میدم اما به این شکل مفصل که شما نوشتید نیست در پرانتز موارد رو بصورت نکته مثلاً در وبینار عنوان شده می‌نویسم چون تمام کلاسها و وبینار رو در حدود ده کلاسور بزرگ می‌نویسم و همه رو دارم اما حالا به این نتیجه رسیدم که کمی مفصل‌تر نوشتن برای مرور در آینده و دانستن حال و هوای در اون روز خاص خیلی خاطره انگیز‌تره

  3. سلام استاد عزیز
    قلم شما همیشه پر از ایده‌های ناب هست.
    ان‌شاءالله پایدار باشید.
    من خیلی دوست دارم بنویسم اما هر چقدر داخل سایت جستجو میکنم نمیتونم در مسیر درست قرار بگیرم البته در اکثر زمینه‌ها سردرگم شدم.
    نمی‌دونم مشکل از کجاست ؟ مشغله‌ها ؟ کمی ناراحت شدم که روی روال نمیوفتم.
    مطمئنم شما میتونید بهم کمک کنید.

    1. درود
      محبت دارید.
      بهتره عجله نکنید.
      مسیر کارهای فکری و هنری پر از ابهامه. اگه زود حوصله‌تون سر بره نمی‌تونید به جایی برسید.
      با ساختن عادت روزانه‌ی نوشتن و استمرار در اون شروع کنید.

  4. سلام استاد گرامی
    در دوره های قبل که در ارتباط با برنامه‌ریزی صحبت کردید و ایده روز نگار مطرح شد، طرح بنظرم،طرحی کارآمد آمد فوری در لپتاپم دانلود کردم و هر روز به ثبت مشغول بودم تا اینکه به قول خود شما به مشکل ابزار کار برخوردم ونتوانستم در این کار استمرار داشته باشم .ادامه کار را با یادداشتهای روزانه انجام دادم ولی به دلیل نداشتن جزیی‌نگار نمی توانست کارآمدی روزنگار را داشته باشد و از آن جایی که من یاد گرفته بودم همیشه یک دفتر وخودکار همراه داشته باشم به
    جبران این نقص در هر فرصتی به ثبت ساعت به ساعت پرداختم.
    تجربه موفقی بود فقط باید به این کار اعتقاد داشت تا پیوستگی واستمرار شکل بگیرد.

  5. این روزها خیلی کمتر فرصت نوشتن دارم. امکاناتم تکمیل اما ذهنم آشفته. اما اتفاقا اخیرا از شدت پراکندگی افکارم و فشاری که داشت به ذهنم می آمد به خودم گفتم هر طور شده باید بنویسم… رفته بودم استخر، همانجا اولین نوشته بلند خودم را با موبایل نوشتم… نزدیک به همان ۱۰۰۰ کلمه تمرین روزانه نویسی بود که یادم داده بودی. رها شدم و پریدم توی آب… سبک شده بودم.

  6. سلام
    من بعد از آشنایی با جنابعالی و شرکت در کلاس های نویسندگی خلاق، شکل دیگری رااز زندگی تجربه کردم.شوق نوشتن را شما در من ایجاد کردید و هم اکنون نوشتن روزانه من بصورت جدی ادامه داره. روزنوشته هایی که بعضی مواقع برام جالبه رو حتما در سایتم منتشر میکنم و حال عجیبی بهم میده.
    من نوشتن رو به پرواز و اوج گرفتن هواپیما تشبیه میکنم که هر چه می نویسم، ذهنم سبک تر می شود و این سبکی باعث بیشتر اوج گرفتن من میشه و این ارتفاع و اوج باعث میشه چیزهای بیشتری رو ببینم. و شما اولین کسی بودید که شوق نوشتن رو بدون هیچگونه انگیزه خاص در من ایجاد کردید. سپاس قربان

    1. شما فوق‌العاده‌اید جناب کروژدهی نازنین
      ذوق و همتتون رو تحسین می‌کنم.

  7. سلام شاهین جان، استاد عزیز
    متونی که شما می‌نویسید عالی و فاخر هستند فقط تعدادی از نوشته‌ها خطای نگارشی دارند مثلاً یک «از» جا مانده.

    1. درود
      اگر اشکالات تایپی رو همین‌جا بنویسید، اصلاح می‌کنم.

  8. سلام استاد. شما تمیشه الگوی خوب و نمونه فعالیت و پرکاری برای من بوده اید. خیلی دوست دارم چند روزم را مثل شما بگذرانم البته به غیر از گربه بازی و گربه خواری . شاید به خاطر اینکه عادت ندارم به این همه فعالیت در این سبک و سیاق احساس می کنم زود خسته می شوم و باید با کاردک از روی زمین جمع ام کنند.
    امیدوارم همیشه بدرخشید.

  9. سلام و درود
    این ایده از ناب‌ترین ایده‌های زندگی‌ام بود. واقعا عالیه
    حدود یک هفته‌ست که دارم هر روز و هر ساعت گاه‌شمار می‌نویسم و زندگیم رو ثبت می‌کنم. باعث شده روی لحظه‌ها حساس بشم و با دقت وقتم رو مدیریت کنم. مرسی آقای کلانتری

    راستی سعی کردم یک نیم‌چه مقاله (جستار مانند) هم درباره «آموختن با نوشتن) بنویسم. خوشحال می‌شوم اگر وقت شد مطالعه‌اش بفرمایید. https://vrgl.ir/xWTay

  10. سلام
    میتونیم کتاب‌های رایگان‌تونو صوتی کنیم تا شما توی سایت قرار بدید که دوستانی که نمیتونن کتاب رو بخونن، گوش کنن؟

    1. درود
      کتاب «چرا باید زیادتر حرف بزنیم» نسخه‌ی صوتی داره، اگه دوست داشتید این کارو با «شاهراه تاثیرگذاری» انجام بدید.

      1. سلامی دوباره
        باشه چشم.
        حالا بعدا که خواستم صوتی کنم، بهتون میگم که باهم یه جا قرار بذاریم و صحبت کنیم.

  11. سلام عرض ادب استاد
    این روزها خیلی خیلی بیشتر از قبل و همیشه از سپری کردن وقتم در سایت شما لذت می برم و بهره مند میشم.
    در پناه خدا برقرار باشید استاد.
    گاه شمار رو از همین امروز شروع می کنم.

  12. درود بر شما استاد شاهین کلانتری
    تشکر و سپاس فراوان از شما عزیزدل
    که از گفته ها و دروس شما بسیار نکات مهمی یاد گرفتم یک دنیا ممنون از شما
    که مطالب به این مهمی رو به رایگان در اختیار دوستداران قلم میزارین.
    قلمتان مانا در پناه خدا همیشه سلامت و موفق تر باشین.

    1. سلام خانم هاشمی عزیز و ارجمند
      از محبت شما سپاسگزارم و براتون بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم.

  13. سلام. اولین شعر من در سال جدید میلادی

    زمان ایستاده در این لنگرگاه
    و این ساحل اگر چه پر است از هیاهوی مرغان دریایی و جیغ جیغ ممتد
    بوی زهم صدفها
    لکه سبز جلبکها
    رد پای پاک شده آدمها
    ماسه های شلوغ،ریز
    موجهای کف کرده
    شرجی
    ، خیسی، شوری، تلخی
    وسعت
    ماهیگیران پوست سوخته
    قایقهای خاموش
    ماهی طمع کرده چسبیده بر قلاب
    مار ماهیهای بی زهر
    هشت پای زندانی میان دو صخره ی تنگ
    کوسه های کور و بی مشام
    فانوسی سوخته چراغ

    اما

    این ساحل بلاتکلیف است
    و زمان ایستاده در این لنگرگاه

  14. درود بر استاد مهربان ما، آقای کلانتری!
    من سوالی دارم استاد! میشه در مورد مجموعه ی داستان کوتاه هام ازتون کمک بخوام و خواهش کنم نگاهی بهشون بندازید تا بتونم از نظرتون در جهت بهبودش بهره ببرم؟
    ممنون🙏🌷

      1. لطف دارید استاد عزیز!
        من نزدیک دو ماه پیش براتون یکی از اون داستان ها رو ارسال کردم. مشتاقانه منتظر پاسخ شما هستم… بسیار سپاسگزارم

          1. بسیار بسیار سپاسگزارم از شما استاد گرامی و بزرگوار

  15. سلام آقای کلانتری، همین چند دقیقه پیش یک دفترچه در وان نوت برای این کار راه‌اندازی کردم.
    حالا چرا وان نوت؟
    سوالم شبیه تراکت‌های جذب کارآموز شد!
    آیا از گم‌کردن فایل‌هایتان خسته شده‌اید؟
    آیا به‌دنبال یک نرم‌افزار یادداشت‌برداری قدرتمند می‌گردید؟
    آیا از مدیریت‌کردن ۲ فایل یکسان در رایانه‌شخصی و گوشی رنج می‌برید؟
    می‌خواهید هم ازطریق رایانه و هم ازطریق گوشی به یادداشت‌های‌تان دسترسی داشته باشید؟
    آیا می‌خواهید از شر منتقل‌کردن نوشته‌ها از این گوشی به رایانه یا رایانه به گوشی خلاص شوید؟
    به‌محض اتمام خواندن این آموزش، یاد برنامه یادداشت «وان‌نوت» «One Note» افتادم، چراکه اسم نوشتن در گوشی آمده بود. چون در این حالت، چیزهایی که در گوشی می‌نویسم جای امنی ذخیره می‌شوند (ماندگاری بالا حتی درصورت تعویض گوشی).
    همچنین می‌توان در رایانه به همان دفترچه دسترسی داشت و بعضی وقت‌ها از آن‌جا نوشته‌ها را آپدیت کرد.

  16. سلام آقای کلانتری عزیز
    مرسی از این ایده خوب و ناب. من هم در دوره وبلاگ نویسی شرکت کرده‌ام و سعی می‌کنم هر روز، حتی شده چنط پاراگراف کوتاه دربارهٔ ایده‌های نو بنویسم.
    فقط یک راهنمایی نیاز داشتم. شما چه کتابی رو برای خوب یادگرفتن زبان فارسی پیشنهاد می‌کنید؟ کتاب که بتونیم با اون نثر درستی بنویسیم؟

    1. دانبال جان
      در این زمینه معرفی یک کتاب کافی نیست. تو مطالب و وبینارهای مختلف صدها کتاب رو معرفی کردم و خواهم کرد.

  17. خیلی عالی بود استاد گرامی
    همیشه حمل دفتر یادداظت برای نوشتن گاه شمار سخت بود اما با این ایده محشر شد و از دیروز خیلی راحت و روان شروع به یادداشت و گاهی توضیح کارهام کردم.
    ممنون از شما

  18. خیلی عالی بود استاد گرامی
    همیشه حمل دفتر یادداظت برای نوشتن گاه شمار سخت بود اما با این ایده محشر شد و از دیروز خیلی راحت و روان شروع به یادداشت و گاهی توضیح کارهام کردم.
    ممنون از شما

  19. سلام خسته نباشید از وقتی که پیچ‌های اینستایی به قول خودتون خدا رحمتشون کنه به دیار باقی شتافت دیگر سراغ گاه‌شمار و روزانه نویسی نرفتم اما به لطف وبینارهای شما دوباره دستان بی رمق جانی تازه گرفت و دوباره برای دست گرمی روزانه نویسی می‌کنم
    در پناه خدا باشید🤍

  20. سلام استاد.بسیار لذت بردم.مانند کتاب بود.
    من گاه شمارم را دریک کلمه خلاصه کردم.فکر میکردم اینطوری باعث مداومت من میشود.فعلن همین خلاصه گویی را دنبال میکنم تا عادتی ذهن آگاه را درذهنم شکل دهم وبعد به طور مفصل مینویسم.
    واما،
    (عاشق گفتن و اما های شماهستم. چون میدانم درپس آن یک دنیا اطلاعات نهفته است.)

    من فکر میکنم وقتی از موبایل به طور ذهن آگاه استفاده کنیم، دیگر عامل حواس پرتی به حساب نمی آید. زیرا در زمینه پیشرفتی استفاده می‌کنیم که، به نفعمان است وضمنن، قرار است کارهای خود را، آگاهانه درجهت پیشرفت خودمان جلو ببریم واین نکته احتیاج به تفکری عمیق دارد.
    گاه شمارگان پر محتوا باد.😅

  21. چه جالب اصلا در برنامه گاهشمار روزانه شما، تماشای تلویزبون، خرید، تلفن به اقوام و دوستان، مهمان ناخوانده و … نبود.
    خوش به حالتان😍
    اما تمرین خیلی خوبیست چون نظم و تمرکز بیشتری را در طی روز تجربه می کنم.
    سپاس

  22. بعد از چندین سال گیجی و سردرگمی حالا فهمیدم چطور باید زیدگیم را مدیریت کنم و زندگیم را یکجا جمع کنم سپاس فروان جناب کلانتری

  23. سلام خدمت جناب کلانتری..ایده ی گاه شمار شما عالی بود من هر روز خودم رو مجبور میکنن بنویسم و حال ذهنم از این کار خوبه..اصلا برای خودشناسی هم خوبه..من خیلی دوست دارم نویسندگی کنم اما اصلا نمیدونم چیکار باید انجام بدم ..ممنون میشم راهنماییم کنید.

  24. سلام استاد عزیز. بالاخره با چند روز عقب افتادن از لایوها و دنبال کردن لایوهای طنز
    به لایو گاه شمار روزانه رسیدم و با شوق آنهارا دنبال میکنم. امروز اولین روز نوشتن گاه شمار روزانه من است. با کمی تاخیر دنبال میکنم .ممنون از تمام درس های خوبتون

  25. سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی.
    اول اینکه بگویم من هم بنا به دلایلی مثل فاطمه جان کمی برنامه‌هام بهم ریخته بود و نواسانات روحی داشتم. اما امروز به پیچ و سایتتون سر زدم و طبق معمول کلی از گفته و ایده هایی که هوا میکنید انرژی گرفتم و سعی میکنم مثل قدیما دوباره نوشتن رو به طور جدی شروع کنم. البته هیچ وقت زنجیر نوشتن را قطع نکردم حتی شده چند کلمه و یا چند جمله، در گوشی و هر گوشه کناری مینوشتم، اما من را راضی نمیکرد و همیشه عذاب وجدان داشتم که به طور مداوم، به نوشتن پایبند نبودم.

  26. سلام استاد
    چقدر دلنشینِ لایوهای شما در پایان روزی که تقریبا همه درگیر ناملایمات زندگی هستیم. در این روزهای پر تنش، حضور در این لایوها، ساعتی آسودن در دنیای توانستنهاست. دنیایی که درآن هرچه خوبیست باحضور شما ممکن می شود و ما به شوقِ شروعی تازه، و به امید موفق شدن ، بودن را مزه مزه میکنیم. بودن در دنیای آرزوها و رسیدن به آنها.
    ممنون که هستید🙏🌺🙏🌺

  27. استاد عزیزم سلام این برنامه گاه شمار فوق العاده کاربردی بود شاید همه فکر کنن فقط برای اتلاف نشدن وقت اما کامل تر از این حرف ها بود خودت را مجبور میکنی بفهمی چه کارهایی را چطوری و با چه جزئیاتی انجام دادی پس در بهتر کردن اعمالت دقت میکنی یه نوع خودآگاهی بعد موقع تمرین کلی فکر میکردم برا یه ایده که بنویسم اما حالا از دل نوشتن های ساده و شاید بی ارزش کارهای روزمره کلی فکر و حرف اومده که خودش دقت و تمرکز من را بالا برده و اینا همه ش به خاطر شماست از صمیم قلب از وقت و انرژی که میگذارید سپاسگزارم🙏🌹🌹

  28. سلام استاد جان!
    من قبلا بنا به علاقه م تو دوره نویسندگی آنلاین شرکت کردم و در کنارش قصد داشتم یه هنر تجسمی هم برای کسب درآمد یاد بگیرم ولی همزمان با شروع دوره اتفاقی برای پدرم پیش اومد و بعد مدتها پرستاری پارسال ایشون رو از دست دادم و امسال هم عزیز دیگری رو..
    انگیزه م رو برای همه چی از دست دادم. نمیدونم چی درس میدین و با شاگرداتون تا کجا پیش رفتین ولی سوالی دارم.
    چیکار کنم حالم خوب بشه و از کجا شروع کنم؟
    آیا همون آموزه های اپ مدرسه نویسندگی کافیه؟
    آیا لازمه ویدیوهای این یکسال شمارو در اینستا مرور کنم و یا لازمه آموزه های سایت شما رو مرور دنبال کنم؟
    در حال حاضر ذهن بهم ریخته و روحیه ی نابسامانی دارم.
    امشب اتفاقی به شما سر زدم.
    در این گاه شمار روزانه چی بنویسم و چگونه برنامه بریزم، منی که چند ساله حال و روزم یکسانه و هیچ برنامه ای ندارم؟
    به راهنماییتون نیاز دارم و متشکرم!

    وقتی عزیزی رو از د

      1. استاد عزیز!
        از همدلی و کلام دلنشین تون که باعث تسلی خاطرم شد متشکرم!
        بنا به وضعیت روحیی که دارم، چند کتاب روانشناسی خریدم شاید بهم کنه دوباره خودمو پیدا کنم!
        ممنون که گفتین از کجا شروع کنم. اما مایلم بدونم از دوره انلاینی که خرید کردم چه موقع استفاده کنم و اصلا لازمه یا نه؟
        و بعد اینکه لایوهای روزانه ای که اشاره کردین ساعت مشخصی داره که همون موقع به اینستا سر بزنم؟
        ممنون که با صبوری پاسخ میدین!

  29. درود بر استاد شاهین عزیز
    هر شب ایده ای نو و تازه روی میز داریم. بقول یونگ : برای آنکه کاری امکانپذیر شود دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو
    و شما این دید نو را برای عملی کردن کارهای روزانه به ما می دهید.
    سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *