

برای واژۀ آفوریسم (aphorism) تا به حال معادلهایی همچون گزینگویه، کوتهکلام، بیان موجز، سخن حکیمانه و کلمات قصار و … انتخاب شده است.
آفوریسم (aphorisme) از aphorismos لاتین و ریشهای یونانی (horismos) میآید به معنای «محدود کردن افق».
درست مثل زیر آفتاب نگه داشتن عدسی ذرّهبین و متمرکز کردن نور خورشید بر یک نقطهی کوچک و آتش افروختن از آن، آفوریسمها هم میتوانند «بمبهای مکتوب» باشند، در نهایت ایجاز، ضربههای تکاندهندهای به ذهن بزنند، مدتهای مدید آن را به خود مشغول دارند، الهامبخش و راهنمایی سرنوشتساز در سیر زندگی و سفر فکر گردند – یا به تعبیر دوستی منتقد ادبی، مثل مادهای سکرآور، خلسهای ناگهانی و ناپایدار، اما ژرف و بینقص در مخاطب برانگیزند. (+)
آفوریسم گونۀ ادبی جذابی است که به گمانم تناسب زیادی هم با دنیای دیجیتال دارد. در روزگاری که شتابزدگی، خواندن کتابها و مقالههای بلندتر را برای عموم افراد دشوار و تحملناپذیر کرده، شاید بتوان با پناه جستن به آفوریسم بسیاری از ایدهها و افکار را در سطح وسیعتری به مخاطبان انتقال داد.
شاید بتوان گفت آفوریسم یعنی یک قطعه فکر.
اگر به آفوریسمخوانی و آفوریسمنویسی علاقه دارید، سری به صفحات زیر بزنید:
جملات کوتاه و کلمات قصار |یک گلچین از گزینگویهها
حرفای گنده گنده | اگر خواندن و نوشتن نتوانسته تو را نجات بدهد…
جملات کوتاهی دربارۀ جملات کوتاه
نگاهی تازه به نوشتن و نویسندگی | گزینگویههای دکتر محمد فقیری
توصیههای خود را بنویسید | انواع پندنویسی+نمونهها
ذهن زمستانی رامین جهانبگلو | تاملاتی دربارۀ زندگی در جهانی ناپایدار
قلمانداز دائمی دربارۀ یک جمله: آنچه مرا نکشد قویترم میکند
یک تمرین ساده برای نوشتن جملات قصار زیبا
پرمصرفترین جمله قصاری که خواندهام
از دفترچه یادداشت یک شیفتۀ نویسندگی
1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
[…] آفوریسم یک: […]