ویژگی نثر الماس‌گونه

«نثر الماس‌گونه» اصطلاحی‌ست که اکبر رادی از آن برای توصیف برخی آثارش که با «انضباطی فولادین» نوشته به کار می‌برد و ویژگی اصلی چنین نثری را اینگونه بیان می‌کند:

«تکرار یک کلمه یا کلمات مشابه به پاره‌ای از طبایع خوش نمی‌آید. به‌خصوص سخن‌سنج‌ها این دستور را خیلی خوب رعایت می‌کنند. تکرار از یک‌سو می‌تواند نشانگر فقر نویسنده باشد و از سوی دیگر بی‌حوصلگی و سرسری و باری به هر جهت بودن تلقی شود. این برای من خوشایند نیست، اما دیده‌ام نویسندگانی را که خیلی راحت از کنار این مسائل می‌گذرند. مثلاً قشنگ، زیبا، خوشگل، جمیل و… هم‌معنا هستند، اما این کلمات برای نویسنده‌ی دقیق، شأن نزول واحدی ندارند و تشخیص وجوه افتراقی مترادفات، از تکرار آن‌ها جلوگیری می‌کند.*»

دو نکته را دریابیم:

یک) با دایره واژگان محدود نمی‌توان به نثر الماس‌گونه رسید. گسترش دایره‌ی واژگان نخستین اولویت نویسنده‌ است. جرج برنارد شاو می‌گوید: «تا زمانی که حداقل پنج مترادف برای هر کلمه ندانید، نویسنده نمی‌شوید.»

دو) دایره‌ واژگان وسیع نباید به ریخت‌وپاش کلمات منجر شود. آوردن چند مترداف در کنار هم هنری نیست. نثر الماس‌گونه زمانی شکل می‌گیرد که هر کلمه چنان دقیق سر جای خودش قرار بگیرد که هیچ مترادف دیگری نتواند به‌سادگی جایگزین آن شود.

خوشحالم که همسفران من در مدرسه نویسندگی در طول روز بارها به وبگاهی مانند «واژه‌‌دان» سر می‌زنند. گابریل گارسیا مارکز زمانی گفته بود: «تعجب می‌کنید اگر برایتان بگویم که من به کمکِ کوهی از لغت‌نامه‌ها می‌نویسم، و همیشه هم در پی لغت‌نامه‌هایی در زمینه‌ی مترادفات هستم.»

  

*هفته‌نامه‌ی «کتاب هفته»، شماره‌ی ۱۸۲، ۱۳۸۳، ص ۱۰

2 پاسخ

  1. کاش همیشه باشی. کاش همیشه باشد این صفحه. یادم بیاید: “هر کلمه چنان دقیق سر جای خودش قرار بگیرد که هیچ مترادف دیگری نتواند به‌سادگی جایگزین آن شود.” رخصت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *