به محض اینکه موضوعی در زندگی ما جدی شد، باید برنامۀ قابلاندازهگیری و منظمی را برای آن طراحی کنیم. این بهترین روش برای رسیدن به نتایج مطلوب است.
مثلاً اگر میخواهیم در زمینۀ خاصی مطالعه کنیم، باید دقیقاً مشخص شود که «روزی چند صفحه، چقدر و به چه شکل؟»
مدتی بود که دلم میخواست هر روز و بدون وقفه شعر بخوانم، اما هر کار که میکردم، برخی روزها در میان انبوه کارها شعر فراموش میشد، و این آزارم میداد.
تا اینکه چک لیست زیر را طراحی کردم. از روزی که همین جدول ساده را طراحی کردهام، حتی یک روز هم نبوده که 30 شعر تازه نخوانده باشم.
- یک نکته مهم را هم برایتان بگویم: رشد واقعی در دل برنامههای روزانۀ سفت و سخت اتفاق میافتد. حتی با انجام یک روز در میان کارها هم نتیجۀ چندانی نمیگیرم. هر کار مهم، ارزش این را دارد که هر روز انجام شود.
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
راه رفتن با رضا براهنی و مصیبت هر شاعر عاشق
شاهین کلانتری در تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین
10 پاسخ
آقای کلانتری عزیز☺️
واقعا شما نمیتونید تصور کنید چقدر روی زندگی من تاثیر گذاشتید.من از ۱۴ سالگی تا الان که ۱۷ سالمه با عشق همه ی نوشته های شما رو دنبال کردم و باید بگم شما خیلی به من کمک کردین..من عاشق نوشتن هستم…و البته عاشق شعر.من یه دفتر دارم که سه ساله تمام چیزهایی رو که از شما یاد گرفتم رو داخلش نوشتم.از جملات قصار تا…همه چی.
واقعا این روش شما درباره ی شعر خیلی عالیه.من میخوام حتما امتحانش کنم.فقط یه سوال، شما روزی ۳۰ شعر میخونید یا روزی یکی که در ماه میشه ۳۰ تا؟
پ.ن: از شما ممنونم که مسیر زندگی من رو عوض کردید.
سلام کیمیا جان
چه خوشحال شدم از خوندن کامنتت.
خیلی خوشحالم که اینجا هستی.
حتما حتما برای من بیشتر بنویس دوست خوبم.
دربارۀ سوالت: گاهی اوقات تو یه روز یه کتاب شعر و کامل میخونم. گاهی هم به خوندن دو سه شعر بسنده میکنم.
برات بهترین و شگفتانگیزترین لحظهها رو آرزو میکنم.
«هر کار مهم، ارزش این را دارد که هر روز انجام شود.»
چقدر این جمله زیبا بود. درست مثل عاشقی که بگی امروز عاشقم فردا فارغ و دوباره روز بعد عاشق. یا بگی من عاشقتم هر روز ساعت ۱۲:۴۸ الی ۱۲:۵۷ بهت فکر میکنم.
من شدم انبوه کارهای بیخود تراشیده که حالا موندم چیکارش کنم. قول الکی به یکسریها که آخر میشی تنها. بعضی وقتا اصل کار رو میذاریم کنار گیر میدیم به فرع. همیشه دنبال کار راحته هم نمیریم دنبال کار الکیه میریم انگار. انبوه کار بهمون یهو لذت میده بعد یه مدتی که میگذره میبینیم هجب خریتی کردیم. از خودمون جا موندیم.
وقت برای چیزایی که حداقل برای خودمون با ارزشن نمیذاریم. و این شعر واقعا برای منم شده پشت گوش اندازی.
روشت رو حتما امتحان میکنم میدونم جواب میده. حتی برای کارهای دیگه.
سلام به علیرضا جان
نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده.
کامنت های تو برام خیلی عزیز و ارزشمند هستن.
اگر امتحان کردی، نتیجه رو هم برام بنویس.
فدای تو
وااای آقای شاهین
به من یاد بده در میان انبوه کارایی که پشت میز مطالعه میشه کرد، بشینم و درس بخونم.
دیگه خسته شدم از برنامه ریختن و عمل نکردن 🙁
سارا جان
فقط قدمهای ریز و کوچیک.
تو هیچ کار بزرگی رو نمیتونی به عادت روزانه تبدیل کنی.
تا میتونی همه چیز رو ریز کن، انقدر ریز که بشه در کمتر از 5 دقیقه هم انجام داد. بعد روزهایی که حال داشتی خب بیشتر انجام بده. اما قانونت این باشه که هر کاری به یک عادت خیلی کوچیک و روزانه تبدیل کنی.
رشد واقعی با برنامه های سفت و سخت، منو یاد این شعر مولانا میندازه که می فرماید: در بهاران کی شود سر سبز سنگ – خاک شو تا گل بروید رنگ رنگ. برای رشد گلهای رنگارنگ اشعار ادبا، باید قدری به خود سختی داد و سنگ هایی که از درون و بیرون سد راه هستند رو خورد کرد تا خاک نرم و حاصلخیز بشن و راه برای شکوفا شدن این اشعار ناب و زیبا در تمام زندگی مون باز شه.
زنده باد عصمت عزیز
چقدر زیبا نوشتید، مثل همیشه.
لطف دارید . اگه زیبا نوشتم به خاطر نوشته های دلنشین شماست که آدم رو وادار میکنه به هر چه بهتر نوشتن و البته پاسخی در خور شأن اون مطالب.