دوستی زیر نامۀ «کلید موفقیت یک وبلاگ شخصی» نوشته:
«واقعاً نوشتن دربارۀ یک موضوع مشخص و ثابت بسیار سخت است، چه کنیم سادهتر شود؟»
من در پاسخ نوشتم:
دیوانهوار و وسواسگونه دربارۀ موضوع خودتان تحقیق کنید و بخوانید.
این شرط لازم است و بدون آن نمیتوان به موفقیت به عنوان یک متخصص امید چندانی داشت. البته موضوع مهم دیگر، توسعۀ روابط با افراد متخصص است.
در ادامه دربارۀ این نکات بیشتر مینویسم:
1
مثل خوره دنبال پیدا کردن هر کتابی باشید که در حوزۀ تخصصی شما نوشته شده. در نگاه اول شاید این کار سخت و زمانبر به نظر برسد. ممکن است هرگز هم نتوانیم تمام کتابها را بیابیم و تهیه کنیم. اما نفس این حرکت مهم است. جستجوی چند سالۀ من در عرصۀ ادبیات باعث شد در این رهگذر با کتابها و منابعی آشنا شوم که هر یک دریچۀ ورود به دنیاهای تازهای بود.
ببینید آیا میتوانید فهرستی از کتابهای تخصصی حوزۀ خودتان را در قالب یک پست روی وبسایت خودتان منتشر کنید. من سال گذشته چنین کاری کردم: «صدها کتاب آموزش نویسندگی در ۱ فهرست». (طی همین چند ماه صدها کتاب دیگر هم به کتابخانۀ من اضافه شده، امیدوارم کتابهای تازه را هم به فهرستم اضافه کنم).
چنین فهرستی میتواند سندی از توجه جدی ما به خوزۀ تخصصیمان باشد.
ممکن است یک ماهه و یک ساله نتوانید به همۀ منابع دست پیدا کنید، اما با مداومت چند ساله قطعاً میتوانید به بخشی زیادی از منابع تخصصیتان اشراف داشته باشید.
2
تمام آدمهایی که در حوزۀ تخصصی شما فعالیت میکنند بشناسید. بحث صرفاً دربارۀ رقابت نیست. بدون شناخت دقیق و گستردۀ فعالان یک حوزۀ ممکن تصورات کاریکاتوری و اشتباهی در ذهن ما شکل بگیرد؛ اما با مشاهدۀ فعالیتهای سایرین میتوانیم جایگاه خودمان را بشناسیم، و با بررسی نقاط ضعف و قوت خودمان و دیگران، روی بهبود نقاط مهم و اثربخش تمرکز کنیم.
با دنبال کردن دقیق افراد متخصص به دریایی از ایدههای بکر و تازه میرسید. ببینید آنها چه کارهایی نکردهاند تا شما بکنید. ببینید چه کارهایی را میتوانید بهتر از آنها انجام دهید.
آیا میتوانید همین الان و بهسرعت فهرستی 30 نفره از متخصصان حوزۀ کاری خودتان بنویسید؟
توجه جدی به همین دو نکته بین شما و هزاران نفری که تفننی در پی تخصص هستند، فاصلهای دو هزار و سیصد و نوزده کیلومتری ایجاد میکند.
17 پاسخ
استاد سلام، اول روزتون رو با همهی قلبم تبریک میگم. نمیدونم چطوری از مطالب و دانشی که بهم دادین تشکر کنم. اما یه چیز رو از خودتون یاد گرفتم. اینکه به جای گفتن، با عمل نشونش بدم. پس امیدوارم چند سال دیگه پگاه بتونه قدردانیش رو نشون استاد خوبش بده. استاد این مطلب رو امروز دو بار خوندم و یک بار هم از روش نوشتم، و لازم دونستم که امشب یه بار دیگه کارم و برنامهای که روزانه انجام میدم رو تحلیل کنم. راستش حوزهی انتخابی من، منبعی به زبان فارسی در اختیارم قرار نمیده و این مسیرم رو طولانیتر میکنه، حالا میدونم که باید هر چه سریعتر روی تقویت زبانم کار کنم. حالا میدونم باید خیلی جدیتر باشم. به قول استاد ست گاردین کسی برای من دعوتنامه نمیفرسته! خودمم که باید همهی کاری که از دستم بر میاد رو انجام بدم. بازم ممنونم ازتون استاد. روزتون دوباره و دوباره مبارک باشه.
سلام پگاه مهربان و نازنین
شما از بهترین افرادی هستید که طی این مدت سعادت آشنایی باهاشون رو داشتم.
امیدوارم در مسیر خودتون خوش بدرخشید. ذوق و همت شما تحسینبرانگیزه.
چقدر این مطالب شما دلگرمکنندست. برای منی که اینروزها درگیر همین ماجرایم بشدت کاربردی و مفید بود استاد جان. به قول شما مثل خوره به جان کتابها افتادم. یکی از ترسناکترین راههای ممکن رو انتخاب کردم اما میدونم که ارزشش رو داره.
داری عالی پیش میری محدثه جان.
با سلام و احترام
خدمت شاهین خان عزیز
ممنونم که از واژه «مسیر»
در عبارت « مسیر متخصصشدن » استفاده کردین .
واژه مسیر به خوبی می تواند تصویری از حوزه کار نویسندگی را پیش روی خواننده یا بیننده قرار بدهد.
همانطوری که در جایی دیگر از نوشته هایتان – معرفی کتاب های نویسندگی- نوشته اید :
” جایی خواندم که صاحبان هیچ حرفهای غیر از نویسندگان توقع ندارند خیلی زود به مقصد برسند. پیانونوازها قبل از اجرای کنسرت، ساعتها تمرین میکنند. بناها میپذیرند باید دورۀ شاگردی را طی کنند. رقصندهها از سه چهارسالگی آموزش میبینند.”
و این مفهوم تصویری از یک راه بلند تا پایان عمر است .
با نوشتن روزانه تحقق برنامه « نویسنده ، هر روز بهتر از دیروز » را خواهیم داشت.
اما هر روز چه بنویسیم ؟
از گفته های خودتان یاد گرفتم که ” نویسنده آزاد و مختار است هر نوع نوشته ای را در مورد هر سوژه ای بنویسد.”
اما انتشارش را نمی دانم .
حتی می توان برای تقویت نوشتن از نوشته های نویسندگان دیگر حوزه ها و کشور ها هم استفاده کرد .
دقیقا مثل تمرین های آمادگی کشتی گیر ها که برای یادگیری فنون کشتی با ورزشکاران کشور های دیگر هم کشتی می گیرند
و تمرین های ورزش های دیگر مثل شنا ، فوتبال ، بدنسازی را هم انجام می دهند.
ممنونم از انتشار یافته هایتان
و برای تان بهترین آرزوها را دارم.
زنده باد پرویز عزیزم
سپاس از تو به خاطر این کامنت پروپیمون و الهامبخش.
سلام استاد کلانتری عزیز
درابتدای راه هستم و نیازمند آشنایی با انواع و اقسام سبکها و نویسنده ها. به همین دلیل اگر بخواهم تخصصی به شاخه ای بپردازم از یادگیری و آشنایی با بقیه ی موضوعات ، عقب می مانم. بعنوان مثال ، به تازگی با پیشنهاد جدید و جالبِ شما، به حوزه ی مقاله نویسی علاقه مند شده ام. ولی در نیمه راهِ مسیر داستان کوتاه هستم . درضمن به شدت نیازمند آشنایی با سبکهای مختلفِ نوشتن و خواندن نوشته های نویسنده های مختلف و جدید هستم. شاید بگویید همه ی اینها دریک مسیر هستن ، ولی باور کنید برای منی که نوپا و نوقلم هستم ، کمی گیج کننده است . درعین حال هیجان انگیز و متنوع. که همین امر باعث حرکت با انرژی و انگیزه ی بیشتر می شود . خلاصه مسیر پراز چاله ، چوله و حرکت در این راه به شدت انرژی زا و انرژی بر شده. حجم زیاد کتابهایی که باید بخوانم، آشنایی با نویسنده های جدید، یادگیری و انجام تمرینات متنوع و…
به شما اعتماد دارم و تلاش میکنم هرروز گامی روبه جلو بردارم. نمیدانم چقدر موفق بوده ام و شاید اهمیت هم نداشته باشد.همین که درمسیر درست باشم کافیست. فقط ازشما یک خواهش دارم. برای زنده ماندنم درادامه ی مسیر دعا کنید.🤲😊🌺
پاینده و شاد باشید.
زنده باشید فریده خانم نازنین
شما بسیار خوب پیش میرید و این جای تحسین داره.
کمی پراکندگی و حتی کلافگی طبیعیه.
با آرامش ادامه بدید.
دلیل, [19.04.21 02:45]
قسمت دوم از موضوع چطور حوزه تخصصی برای نوشتن یا هر کاری پیدا کنیم؟
بعد از طی کردن مقدماتی که در پست قبلی نوشته ام؛ به احتمال خیلی زیاد ممکن است به یک یا چند حوزه ی تخصصی برسیم. حتی شاید هنوز در این مرحله مطمئن نباشیم که می خواهیم آن حوزه را ادامه دهیم یا نه؛ اشکالی ندارد؛ فعلا در این مرحله به اطمینان نیاز نداریم. آغاز هر کاری همیشه با ابهام همراه است و اگر خوب صبوری به خرج دهیم راه برای ما روشن می شود. خب از اینجا به بعد می توانیم به دنبال اطلاعات بیشتری باشم. اول یک حوزه را در نظر می گیریم تا اطلاعات زیر را درباره ی آن حوزه گردآوری کنیم:
یک، می توانیم به سراغ محتواهای تولید شده در آن حوزه برویم، این محتواها عبارتند از کتاب های منتشر شده، مقالات، سایت ها و وبلاگ ها، صفحات شبکه های مجازی، می توانیم از مرزهای داخلی هم عبور کنیم و محتواهای تولید شده در خارج از کشور را هم مشاهده کنیم. در این مرحله فقط لازم است بدانیم چه محتواهایی درباره ی حوزه ی تخصصی ما وجود دارد؛ و در همین حد کافی به نظر می رسد.
دو، ما می خواهیم یک متخصص شویم، پس سراغ رقیبان اصلی خودمان می رویم، حتما در حوزه ای که در نظر گرفتیم چند متخصص، کارشناس و خبره وجود دارد. باید آن ها را پیدا کنیم، می توانیم سوابق آن ها و مسیرهای طی شده توسط آن ها را هم مشاهد کنیم. البته این را هم بگویم که خودمان را نباید به متخصصان داخلی محدود کنیم و خوب است که از بررسی متخصصان و کارشناسان خارجی هم غافل نشویم.
سه، اگر برای ما کسب درآمد در حوزه ی تخصصی مهم است و می خواهیم به وسیله ی متخصص شدن در یک زمینه و صاحب نظر شدن در یک حیطه درآمدی را هم کسب کنیم، خوب است در همین آغاز کار درباره ی شیوه های کسب درآمد از طریق آن حوزه اطلاعاتی را هم به دست بیاوریم.
بعد از طی مراحل بالا اگر در انتخاب حوزه ی تخصصی مان مصصم تر شدیم. از اینجا به بعد دو مرحله ی زیر را باید به صورت همزمان ادامه دهیم:
چهارم، حتما هر روز باید زمان مشخصی را برای خواندن محتوای حوزه ی تخصصی مان اختصاص دهیم. این شروع می تواند از ساده ترین چیزها و از الفبای آن کار باشد.
پنجم، همزمان با مطالعه در حیطه ی تخصصی مان ما هم در همین آغاز کار دست به قلم می شویم و می نویسیم. در هفته های اول می توانیم فقط برای خودمان بنویسیم. مهم این است که گزینه ی چهار و پنج را هر روز انجام دهیم.
بعد از اینکه کم کم خودمان احساس کردیم که نوشته هایمان به سطح قابل قبولی رسید، می توانیم آن ها را در صفحات مجازی کم بازدیدتر مثل یک وبلاگ به اسم خودمان منتشر کنیم.
زنده باد. چقدر این متن زیبا و مفید بود. مرسی که اینجا به ثبتش کردید تا سایر دوستان هم استفاده کنن.
سلام جناب کلانتری
امروز این مطلب مفید شما را خواندم، برای من جالب بود چرا که بحث تخصص این روزها مشغله ی فکری ام شده و همین چند وقت پیش برای خودم مطالبی را در این مورد نوشتم. با احترام برای شما هم می فرستم:
من این روزها به این موضوع فکر می کنم که “چطور بتوانم حوزه ی تخصصی خودم را پیدا کنم؟”
اولین گزینه ای که هر کسی به ذهنش خطور می کند. گزینه ی علاقه است. معمولا می شنویم که “خب ببین به چه موضوعاتی علاقه داری و سراغ آن ها برو” راستش جواب دادن به این سوال برای هر کسی آسان نیست.
دو، از مدرسه ی نویسندگی خواندم که به این فکر کن که دوست داری ده سال دیگر عمرت را روی چه پروژه ای وقت بگذاری؟ این می تواند یک سوال خوب برای پیدا کردن حوزه ی تخصص باشد؛ سوال خوبی که بال تخیل آدم را به وسعت ده سال باز می کند.
سه، یکی دیگر از راه های پاسخ دادن به این سوال این است که به دنبال نیاز جامعه ی امروز باشیم. می توانیم از خودمان بپرسیم که مسئله ی امروز ما آدم ها چیست؟ به احتمال خیلی زیاد درباره ی آن مسئله ی مهم محتوای چندانی تولید نشده است.
چهار، می توانیم از خودمان بپرسیم که جای چه کتاب هایی در بازار خالی است؟ و یا جای چه صفحاتی در فضای مجازی خالی است؟
فکر می کنم حداقل در گام اول این چهار مورد به ما کمک کند که در وهله ی اول حوزه ی تخصص خودمان را پیدا کنیم.
ممنون بابت پیشنهاد این دو راهکار خوب
دقیقا همینطوره شاهینجان. در واقع به نظر من نوشتن توی یک حوزهی مشخص و تخصصی بهتره. اینطوری مجبور میشیم هر روز با اون تخصص دست و پنجه نرم کنیم و در طول زمان صاحبنظر بشیم. من توی همین مدتی که تصمیم گرفتم بهطور تخحصصی توی حوزهی نویسندگی فعالیت بکنم با منابع و مطالبی روبهرو شدم که در قدم اول باعث رشد و توسعهی مهارت نویسندگی خودم شده. مثل نظریهی کوه یخ همینگوی یا تمرین رونویسی که خیلی جدیتر دنبالش کردم و دارم یه تمرین خاص واسش طراحی میکنم.
آفرین پوریا
چه خوب که از تجربۀ شخصی خودت گفتی.
سرعت رشد تو جای تحسین داره.
به امید دیدار.
سلام استاد شاهین عزیز. واقعا نوشته های شما پراز ایده و تلنگر هست و بهونه ای برای اینکه بگیم قلمی سختی هست وجود نداره واقعا ممنونم که بهمون یاد میدید
سپاس از مهر و توجه شما.
وجود دوستانی مثل شماست که چراغ این وبلاگ رو روشن نگه داشته.