لعنت بر پدر و مادر کسی که این‌کتاب‌ها را نخواند

لعنت بر پدر و مادر کسی که این‌کتاب‌ها را نخواند

1

نمی‌دانم این جمله را چه کسی گفته؛ گوشۀ یکی از دفترچه‌هایم به چشمم خورد:

به‌غیراز کسب دانش، هیچ راهبردی برای رسیدن به موفقیت‌های قابل‌توجه وجود ندارد.

با بررسی موفقیت‌های بسیاری از افراد و جوامع توسعه‌یافته صحت این موضوع اثبات می‌شود.

کسب دانش، با فرهنگ مکتوب گره خورده؛ و بنابراین هرگز نمی‌توانیم به بهانۀ عملگرایی از مطالعه کردن و آموختن بکاهیم.

به عبارت دیگر خواندن، عمل کردن است. بر این باورم که اگر کتاب خوب را، خوب بخوانیم، خواه‌ناخواه تأثیر آن به‌سرعت در حرف و عمل ما آشکار می‌شود.

2

می‌دانم که باید برای خواندن بعضی کتاب‌ها وقت جدی‌تری بگذارم. اما چرا کتاب‌های نیمۀ کارۀ بسیاری دارم؟ چرا نمی‌توانم بسیاری از کتاب‌ها را دوباره و چندباره بخوانم؟

مسئله من اهمال‌کاری و موبایل‌زدگی و غیره نیست، که هم تمرکز و پشتکار زیادی دارم و هم شاخ موبایل را شکسته‌ام.

موضوع اضطراب انتخاب است: برگزیدن یک کتاب از میان صدها کتابی که گمان می‌کنم حتماً باید بخوانم.

حکماً می‌خواهید به اولویت‌بندی و … اشاره کنید. اما نه، موضوع به این سادگی‌ها نیست. دشواری قضیه در اولویت دادن به اولویت‌هاست.

باری، در حال حاضر دست‌کم سی جلد کتاب روی میز من هست که از آزمون اولویت دادن به اولویت‌ها هم گذشته‌اند. از هرکدام هم چندصفحه‌ای خوانده‌ام. اما ادامۀ خوانش هم‌زمان سی کتاب، و تنش روزانۀ انتخاب بین این سی کتاب، احتمالاً به‌زودی مرا از رده خارج می‌کند!

چاره؟ عجالتاً به سیاق همساده‌های بی‌اعصاب! سه تا کتاب را برای این هفته گذاشته‌ام کنارم و روی دیوار اتاق هم نوشته‌ام:

لعنت بر پدر و مادر کسی که این کتاب‌ها را تا آخر هفته نخواند!

 

 احتمالاً بعد از مطالعۀ این نوشته، مطلب زیر هم برای شما سودمند باشد:

تحریم، بن‌‌بست و کتاب‌ها

چند پیشنهاد دیگر:

نقشه راه نویسندگی

دوره‌های حضوری و آنلاین نویسندگی و تولید محتوا

 شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی | تلگرام | اینستاگرام | توییتر | ویرگول | لینکدین

28 پاسخ

  1. سلام.خودمم برام پیش اومده که بخوام یک کتاب رودوباره بخونم امابهمحض تموم شدنش میرم سراغ بعدی.اصلاچرابایدیه کتاب رو دوباره بخونیم؟

  2. سلام و خدا قوت
    میتونید بنویسید رحمت بر پدرو مادر هرکسی که این کتاب هارابخواند
    #مثبت_بنویسیم😎

    1. دقیقاً حدیثه جان. زنده باد. اون موقع که خیلی هم دور نیست، جاهل‌تر از الان بودم!

      1. خب برام جالبه بدونم چرا این عنوان رو تغییر نمی دید بااینکه می دونید خوب و عامه پسند نیست؟!

        1. حدیثه جان، این مطلب اصلاً چیز مهمی نیست. همینجوری افتاده یه گوشۀ سایت. بنابرین مسئله پسند کسی مطرح نیست. ضمن اینکه من بعضی چیزا رو تغییر نمیدم. میخوام یه سندی باشن از احوالات گذشته خودم.

  3. من یک خصوصیت (نمی دونم خوب یا بد)ی دارم، کتاب هرچقدر هم بد و شکنجه آور باشد، زور می زنم تا آخرش بخوانم. از این که کتابی را تا نصفه بخوانم و آن کتاب تا ابد طلسم شود متنفرم.
    برای همین آن نوشته ای که بالای کتاب ها گذاشتین کار خوبی بوده به نظرم 🙂
    فقط احترام والدین رو باید بیشتر نگه داشت D;

  4. آقای کلانتری با کلی ذوق و شوق اومدم تا لیست کتاب‌هاتون رو ببینم؛ امّا خبری از لیست نیست! میشه خواهش کنم کتاب پیشنهاد بدید.

  5. سلام به نظر من به جای اینکه خودتون رو فحش بدین که اساسا نتیجه ای رو نخواهد داشت محیط مطالعه تون رو عوض کنین مثلا به یک کتابخانه برید و کتابی رو امانت بگیرید. اینطوری مجبورید در ضرب العجل مشخص اون کتاب رو بخونید. یا دو سه تا کتاب بردارید برین پارک یا در یک اطاق دیگه غیر از کتابخونه تون. به این دلیل کتابهای نیمه کاره زیاد دارید که همه ی آنها جلوی چشم تون هست. محل مطالعه رو از محل کتابها جدا کنید.

    1. عصمت نازنین
      راستش دوست داشتم قدری شوخی بنویسم تو این متن. فقط همین.
      این تیتر رو نوشته بودم. نمیدونستم باهاش چیکار کنم؛ که خب در نهایت این متن این متن شکل گرفت.

  6. سلام شاهین عزیز میشه به وبلاگ من سر بزنی و بهم اشتباهاتم رو بگی خودم نمیتونم تشخیص بدم؟
    janedell.blog.ir

    1. درود آرزو جان
      چه وبلاگ خوبی داری. بهت تبریک میگم.
      این عنوان هم عالیه:
      دنیاتو با نوشتن آروم کن!

      حتماً بیشتر بهت سر میزنم.

      1. ممنون از لطفت شاهین جان دو تا درخواست دارم
        یکی اینکه تو کانالت هم موزیک خوب بزار واقعا از موزیکام خسته شدم از بس گوش دادم.
        و اینکه شعر مورد علاقه ام را چطور پیدا کنم؟ حافظ و مولانا و اینارو امتحان کردم فعلا نمیتونم بخونمشون یه چیز دیگه ای بگو.
        ممنونم ازت

  7. سلام،
    به نظر می رسد چالشی که شما با آن روبرویید دامنگیر بسیاری از ماست. من هم همیشه چنین وضعی دارم. قفسه ای دارم از کتاب هایی که هر روز در حال خواندنشان هستم و گویی هرگز قرار نیست یکی از آنها از فهرست خارج شود. بلکه هر روز یکی به جمعشان می پیوندد. چند ماه پیش برای حل این چالش، یک چالش دیگر برای خودم ایجاد کردم؛ چالش سی روزه. نشستم کتاب ها را فهرست کردم و تعداد صفحات باقی مانده هر یک را به سی تقسیم کردم. یک چک لیست سی روزه برای هر یک تهیه کردم که هر روز مثلا سی صفحه از کتاب “واره” بخوانم. تجربه خوبی بود و جواب داد. البته نمی توانم این روش را با قاطعیت به کسی توصیه کنم. هر کس برای خودش راه و روشی دارد.

  8. 😂😂😂 لعنت بر پدر و مادر کسی که این پست را بخواند و باز هم سراغ مطالعه نرود.

  9. درود به شاهين عزيز
    شاهين عزيز خودم بشخصه وقتى صحبت از اولويت مى شه، خودم بالاى منبر مى رم؛ اما واقعن اين رو چشيدم كه وقتى پاى اجرا مى رسه، پايبندى به اولويت و مقدم بر اون، اولويت بندى مثل دو ماراتن مى شه. 
    براى من بشخصه ارزشمنده كه يك فرد اولويت داره؛ و به نظرم وقتى يك فرد به مرحله اولويت بندى مى رسه، يك درك عميقى نسبت به خودش و اهدافش داره.
    سبز و كامروا شوى.

    1. سلام علیرضا جان
      درسته. باهات موافقم. اولویت داشتن واقعاً ارزشمنده.
      شاد و برقرار باشی.

  10. من هم کلی کتاب نیمه کاره رو میزم دارم -الان جلو چشام 1984-ژن خودخواه – یادداشت های زیرزمینی و بچه های امروز معرکه اند روی میزن! و از هر کدوم چند صفحه خوندم و نمی دونم از کجا و چجوری شروع کنم ؟ شاید لازمه منم این جمله رو بنویسم …

  11. یک مدتی برنامه ای برای خودم ریختم برای کتاب خوندن
    سعی کردم هر روز سه کتاب تو برنامه روزانه قرار بدم.
    شده حتی سه چهار صفحه از کتاب ها رو بخونم.
    اما بعد به خودم که اومدم دیدم تو هر زمینه یک کتاب نصفه و نیمه دارم یک کتاب فلسفی، نویسندگی، رمان، روانشناسی … .
    دیدم کتاب ها رو دارم روی هم تلنبار می کنم و از هر کدوم فقط مثقالی بهم اضافه میشه
    ترسیدم که من بمونم کتابهایی که شاید چند ماه طول می کشید همه رو بخونم.
    برنامه رو بی خیال شدم الان دوباره به شیوه نچسب انتخابی خوندن برگشتم.
    هنوز دلم با اون برنامه است نمی دونم انجامش کار درستی بود یا کنار گذاشتنش.
    ولی از اون موقع تا حالا کمتر می خونم که فکر می کنم بد باشه.

  12. سلام و درود
    ایده‌ی جالبی رو مطرح کردید.
    فکر کنم منم همین بلا رو سر این چندتا کتابی که مدت‌هاست روی میزم جابه‌جا می‌شوند، بیاورم.
    واقعا خدا لعنت کند ….
    و البته دارم فکر می‌کنم به توسعه این روش به یک سبد کارهای با اولویت بالایی که سرمون ریخته …
    ممنون از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *