به این سوال هم میتوان اندیشید:
تو عاشق خودِ یک مهارتی یا نه، فقط عاشق دستاوردهای آن هستی؟
بله، میتوانی عاشق یک مهارت و دستاوردهای آن باشی؛ اما مسئله اینجاست که اغلب افراد فقط شیفتۀ دستاوردهای یک مهارت میشوند نه خود آن.
علاقۀ واقعی خودت به یک کار را با پاسخی که به این سوال میدهی بسنج.
13 پاسخ
خواب دیدم رفته ام محل تمرین دو دومیدانی .
همیشه دوست داشتم دونده حرفه ای باشم .
دویدن را دوست داشتم .
از زمان مدرسه رفتن ورزش مورد علاقه ام دو بود .
سال های سال بود که تمرین می کردم
همه افرادی که آمده بودند جوان تر از من بودند جز یک نفر
آقایی بود پنجاه و شش ساله و انصافا هم سرحال و قبراق
برای اینکه سر صحبت را باز کنم پرسیدم از کی دارین می دوین
گفت خیلی وقت هستش . از سال های نوجوانی
پرسید شما چطور
گفتم من هم همینطور از دوران مدرسه می دوم
خندید . گفت بیا با هم بدویم
گفتم راستش من دونده حرفه ای نیستم . استعداد دونده حرفه ای بودن را نداشتم .
« دونده حرفه ای بودن مگر چه استعداد دیگری می خواهد .
از بچگی دویده ای خود همین استعداد و آمادگی است دیگر. »
توی خواب داشتم به این فکر می کردم که شاهین خان کلانتری
توی نوشته های سایتش همیشه دیگران را تشویق به نوشتن می کند
و می گوید همه برای نوشتن استعداد دارند .
نکند منظورشان این است که همه ما از دوران مدرسه می نویسیم .
مشق نوشتیم ، املا ، انشاء ، علوم و کلی چیز ای دیگر
و بعد هم که آمدیم دبیرستان و شاید دانشگاه باز هم نوشتیم و …
بعد همین موضوع را به آقایی که با هم می دویدیم گفتم
خندید و گفت بلی می نوشتیم اما تکالیف مان بود
ورزش هم می کردیم اما آنهم تکالیف زنگ ورزش بود
فکر کردم پس فرق بین همه آدم هایی که نوشته اند
با آنهایی که هنوز می نویسند علاقه و عشق شان شاید باشد .
با خودم گفتم یادم باشد بیدار که شدم این موضوع را از شاهین خان عزیز بپرسم .
سرحال و قبراق باشی انشالا
و دونده حرفه ای . راستی دویدن را امتحان کرده این شاهین خان ؟
آخ به جفت چشام قسم که عاشق خود خودشم! اصلا دستاورداش را میخوام چون میگن بدون اونا خودش گیرت نمیاد! خود خود خودش
درود بسیار بر شما
چه عالی.
سایت اختصاصی مبارک. چه اسم زیبایی.
ممنون از لطفتون. به شدت توی فضای جدیدش حس غریبگی میکنم و توان نوشتنم غیب شده انگار. حس وحشتناکیه. به نظرتون میشه رد شد؟
فناوری جدیده؟ پاسخ صوتی؟ چه شیک! 👏
بله 😍 حس کردم لازمه. دادیم کدشو نوشتن. قابل نداره.
خیلی هم عالی! منم ۲۹ روزه هر روز یه چیزی منتشر کردهام! هنوز بلد نیستم اشکالای قالب را برطرف کنم. لطفا تشویقم نمایید 🙂
این مسئلهایه که من خیلی باهاش کلنجار میرم شاهین. مدام باید از خودم سوال بپرسم که آیا این مسیر یا مهارت، همونیه که شیفتهش هستم یا فقط دستاوردهاش رو میخوام؟ این مسئلهایه که من خیلی باهاش کلنجار میرم شاهین. مدام باید از خودم سوال بپرسم که آیا این مسیر یا مهارت، همونیه که شیفتهش هستم یا فقط دستاوردهاش رو میخوام؟ بعضی وقتها این سوال پرسیدنهای مکرر جلوی خلقکردنام رو میگیره. این مسئلهایه که من خیلی باهاش کلنجار میرم شاهین. مدام باید از خودم سوال بپرسم که آیا این مسیر یا مهارت، همونیه که شیفتهش هستم یا فقط دستاوردهاش رو میخوام؟ بعضی وقتها این سوال پرسیدنهای مکرر جلوی خلقکردنام رو میگیره. بهنظرت این وقفههای کوتاه طبیعیه؟ یا نباید بذارم چنین وقفهای پیش بیاد؟
عالی شد. ممنونم از پاسخت شاهین. این کامنت را دوم مرداد ماه واست گذاشته بودم و در طول اون ماه مدام بهش فکر می کردم، تا این که از یکم شهریور شروع کردم به خلق بیشتر، و پرسش و عمل رو به تعادل رسوندم خداروشکر. ممنونم از راهنمایی های همیشگیت.
فکر کنم در طی این یکسال و اندی علاقه ام به نوشتن به همین علاقه به مهارت تبدیل شده باشه. همیشه رویای این رو داشتم که نویسنده بشم و فلان و بهمان، فکر اینو داشتم که بتونم اونقدری خوب بنویسم که توی جشنواره مشنواره ها یه مقامی کسب کنم. بیشتر هم دلیلش این بود که خیلی گوشه گیر بودم و همیشه تو سایه بودم:)) ولی حالا راستش دیگه اونقدرا برام مهم نیست. یعنی نوشتن از وسیله ای برای رسیدن به هدف، خودش تبدیل شد به یه هدف. و بابتش خوش حالم:)
راستی منم یه باشگاه کوچولو راه انداختم برای تکلیف سمپوزیوم. کلی می ترسیدم که نتونم جمعش کنم ولی دیشب اولین جلسه اش برگزار شد و حسابی کیف کردم. فکر نمی کردم بتونم از پسش بربیام. ولی دیدم اونقدرام ترسناک نیست. همیشه می ترسیدم ندونسته هام تو ذوق بزنه ولی دیشب اینقدر تبادل اطلاعات خوب انجام شد و کلی چیز یاد گرفتم که مصمم شدم خیلی جدی ادامه اش بدم. و کتاب منحنی خلاقیت هم این روزا حسابی کمک کننده بود.
آفرین زهرا جان
تو در مسیر درستی هستی. و چه خوب که منظم و خوب پیش میری.