انسانها ابزارها را میسازند و سپس ابزارها به رفتار انسانها شکل میدهند.
ببینید که چگونه پیر و جوان مثل شترمرغ سر در گوشی برده ایم!
بگذریم، از موبایل و شبکه های اجتماعی در فرصتهای دیگر بیشتر خواهم نوشت.
اما این بار می خواهم یک وسیله پلاستیکی و ارزان قیمت را معرفی کنم که تاثیر به سزایی در راحت و بهتر مطالعه کردن من داشته است.
هم در محل کارم یکی دارم و هم در خانه. به چند نفری هم هدیه داده ام.
انواع مختلف چوبی هم دارد، ولی من برند اصلیاش را ترجیح میدهم. در سایت کتابیار مثل داروهای گیاهی خواص بسیاری را برای این وسیله آورده اند:
اصلاح وضعیت نشستن و بخصوص وضعیت قرارگیری سر نسبت به بدن
اصلاح زاویه و فاصله کتاب با چشم و پرهیز از خستگی چشم
دقت و تمرکز مطالعه
جلوگیری از انعکاس نور
جلوگیری از ورق خوردن کتاب
آماده سازی کتاب و استفاده از زمان
تسلط بر کتاب
خوشایندی مطالعه و احساس شخصیت مثبت داشتن
که به نظرم همگی درست است.
یک کارکرد مناسب دیگرش استفاده از آن در حین تایپ کردن دست نوشتههاست.
البته همچنان هر از گاهی باید کتاب به دست، روی کاناپه لم داد و غرق در عیشی مدام شد.
6 پاسخ
قبلاً که برای یک انتشاراتی کار تایپ انجام میدادم برای راحتی تایپ این وسیله رو در اختیارم قرار داده بودند که وقتی کارها رو تحویل دادم این رو هم پس گرفتند. اون موقع فقط برای تایپ ازش استفاده کردم و نه مطالعه. الآن هم عادت دارم با تبلت کتاب بخونم که توی دستم میگیرم و اگر هم قرار باشه با حالت لمینگ! بخونم یک وسیله سادهای گرفتم که تبلت رو در حالت زاویهدار روی زمین قرار میده و خیلی قابل استفاده هست. اما برای کتاب چاپی هیچ حالتی به جز لمینگ رو تا به حال امتحان نکردم (ایموجی خجالت)!
من ترجیح میدم از روی دستنوشتهها عکس بگیرم و با انتقال اونها به لپتاپم توی نصف صفحه ورد رو باز کنم و نصف صفحه هم فایل عکس دستنوشتهها رو و هم زمان که نوشتهها رو میبینم تایپ کنم. به مرور زمان و به تجربه به خاطر کارهای تایپی زیادی که انجام دادم متوجه شدم که بهتره فایل عکس نیمه بالایی باشه و فایل ورد نیمه پایینی تا چشم به بالا نگاه بکنه تا هم به خاطر تغییر جهت مردمک از پایین به بالا اذیت نشه و هم سرعت تایپ تو این حالت بیشتر میشه.
چه خوب که از تجربۀ خودتون گفتید.
منم گاهی مجبور میشم یه چیزایی رو تایپ کنم. حتما این روش رو امتحان کنم.
سلام شاهین عزیز
من مدت ها دنبال یک چنین ابزاری می گشتم و چون نبود، با کمک چیزهایی که در اختیارم بود وسیله ای ساختم که برای نگهداری گوشی و کتاب از اون استفاده می کردم. اما این کارش خیلی عالیه!
ممنون که معرفی کردید. همین الان اقدام به خرید کردم. سپاس!
وسیله مفیدی است. من اولین بار در کتابخانه ملی با این وسیله آشنا شدم. میز روبرویی ام آقایی نشسته بود که “این” را داشت. برای چند دقیقه ای به کلی خواندن را فراموش کردم و زل زده بودم بهش! آخر سر دوام نیاوردم و به آرامی پرسیدم: ببخشید آقا ! این رو از کجا خریدید؟
گفت: از همین انتشاراتی اینجا. همونجا که کپی می گیره و وسیله لوازم التحریر داره.
من خر ذوق سریع دویدم سمت انتشارات و خریدم. مهمترین مزیت اش نسبت به بقیه، زبانه های فنری پایین آن است برای نگهداری درست کتاب.
آره محسن جان
من دو سه تا گرفتم واسه دفتر و خونه و دفترخونه! و …
یه کابردی دیگۀ کتابیار هم اینه که میتونه دست نوشته هام رو بذارم روش و از روشون تایپ کنم.