خوره‌گی

نویسندگی از سویی گره خورده با خوره‌گی. نویسنده‌ خوره‌‌ی گردآوری چیزهاست؛ خوره‌ی جمع‌آوری کلمات، لحظه‌ها،‌ حس‌ها، معانی، کتاب‌ها، گفت‌وگوها و… یکی از این خوره‌ها فراهم‌آوریِ سرنام‌هاست*؛ سرنام‌های سگ‌دار، مثل چشم‌های سگ‌دار که می‌گیرند و نمی‌رهند.

 

حالیا یکی از این سرنام‌ها:

«هفت راه غیر عملی»

در فهرست کتاب «بر نقد هنری چه آمد؟**» دیدمش. اصلن به همین خاطر خریدمش. آشنایی‌زدایی می‌کند. شاید این سرنام در جای دیگری جواب ندهد، اما با حال‌وهوای این کتاب می‌خواند.

 

با جمع‌آوریِ فعالانه‌ی چیزهاست که می‌توان به کشف الگوهای ناشناخته امید داشت. 

شما بگویید: 

جالب‌ترین سرنامی که  به‌تازگی دیده‌اید چه بوده؟

  

*«سَرنام» برابرنهاد دیگری برای «تیتر» ‌است، افسوس که به‌اندازه‌ی «عنوان» بسامد بالایی ندارد. 

**از جیمز الکینز، ترجمه‌ی مهسا فرهادی‌کیا، نشر حرفه هنرمند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *