دیشب توی لایو با نقل این حرف مجید نفیسی از اهمیت نوشتن برای مخاطبی مشخص گفتم:
هر نویسنده، خوانندهای درون خود دارد که نهتنها به او گوش میدهد بلکه با او حرف میزند و حتی گاهی چون همبازی خیالی کودکان، صاحب نام است.
وقتی که با خود خلوت میکنم و از این وحشت ندارم که به دیوانگی متهم شوم، با عباس درددل میکنم و میگذارم تا نیمکرۀ چپ ذهن من که بهزعم کارشناسان، ویژۀ زبان است با نیمکرۀ راستم حرف بزند و آنچه دل تنگش میخواهد بگوید. از امروز میخواهم این حرفها را روی کاعذ بیاورم با عنوان کلی: «هی عباس».
آن فرانک دفتر خاطرات خود را «گربۀ من» نامید و من هم دوست دارم این دفتر را «عباس جان» بنامم.
-من خود ایران هستم، ص. 29
برای که نامه بنویسم؟ مخاطب من چه کسی میتواند باشد؟
نمیدانم. من انگار فقط برای خودم میتوانم بنویسم. و از آنجا که دو اسم دارم، کارم راحتتر است. شاهین میتواند برای شاهرخ بنویسد یا بالعکس.
شاهرخ بسیار محترم! این «بسیار محترم» را اول یکی از نامههای اکبر رادی دیدم (خواستم تمرین کلمهبرداری کنم).
دوباره میزت شلوغ شده. میز نامرتب، ذهنت را هم نامرتب میکند و البته این میز شاید نتیجۀ ذهن نامرتبت باشد.
یادگیری نوشتن به زبان مادری، مانند یادگیری یک زبان بیگانه است. هیچ فرقی ندارد، اگر اینگونه نگاه کنی شاید دیگر اعتماد به نفس کاذب نداشته باشی و با فروتنی و جدیت بیشتری برای آموختن تلاش کنی.
تصمیمگیری دربارۀ تقسیم ایدهها در کانالهایی که دارم یکی از دردسرهای بزرگ من است. مثلاً در پاراگراف قبلی حرفی شکل گرفت، خب حالا باید دودوتاچهارتا کنم که این حرف را کجا و چگونه منتشر کنم. به عنوان جمله کوتاه بگذارم روی وبلاگِ جملهورزی یا عکسنوشته بسازم و بگذارم روی اینستاگرام یا کمی متن را پروارتر کنم و به عنوان یادداشت روزانۀ وبلاگ منتشر کنم یا در قالب لایو و پادکست آن را به صورت شفاهی بیان کنم یا نه، همۀ این کارها را با هم انجام بدهم؟ حال سوال این است: آیا همزمان این کارها را بکنم یا با فاصله؟
بله، کار محتوا چنین مکافاتیست.
+
دو لینک برای شنوندگان قسمت بیست و سوم پادکست روزانهام:
11 پاسخ
و چه خوش مکافاتیست این تولید محتوا.
هر بار با خوندن نوشتههاتون انرژی میگیرم استاد جان😃✋🏻
زنده باشی محدثه فعال و همیشه خوب.
منم بیشتر وقتها ذهنم مثل میز شما خیلی شلوغ و درهم بر هم تشریف داره، ولی وقتی فقط یه متن از شما میخونم راحت میتونم منظمش کنم، نوشتههاتون به آدم نظم و تحرک میده، بینظیرید استاد.
ارادتمندم ویدا جان
محبت دارید.
استاد کلانتری 🌹
نمیتونم سختی کار شما رو درک کنم. چون توی شرایطش قرار نگرفتم، شاید هیچ وقت هم قرار نگیرم.
اما سختی انتخاب رو در زمینه های دیگه چشیدم، با این همه گزینه روی میزتون، فقط میتونم بگم کاش یک نسخه ی دیگه از خودتون کنار دستتون میبود، ایده ها رو سازماندهی دهی میکرد 😅
درود بر تو فاطمه جان
با این شتابی که در کارت میبینم فکر میکنم تو هم به سرنوشت مشابهی دچار بشی!
با قدرت ادامه بده.
😂 سپاسگزارم استاد عزیز بی نظیر 🌹 🌺 🌹
زنده باد استادجان
من هم به خودم نامه مینویسم
و هم به خدا
چه عالی
سلام برشاهین خان عزیز
سال نو مبارک
روز و روز گارت خوش
گرم بازار طربناکی تو
زندگی در نفس خوش بکند از تو یاد
و دلت همچو نسیمی سرخوش
برود دشت به دشت
برود کوه به کوه
برور رود به روی
چقدر ممنون لطفت هستم
به حرف هایت گوش می دهم
نوشته هایت را می خوان
مثل نفس گرفتن شناگری
و بعد آرام فرو می روم
در جریان مداوم افکاری که سر می خورند
می آیند نوک زبانم
و منتظر که بیایند روی کاغذ هایی که
یک روز گفتی همه را باید نوشت .
مدتی است دنبال همه «…. نویسی » ها می روم
نامه هایی به قائم مقام فراهانی می نویسم
به مادر بزرگ هایم از 437 سال قبل به این طرف زیسته اند.
به رحیم ، دوست خیالی ام که شش ماه است در قلعه ای در روستای دور افتاده ای در یکی از شهر های قفقاز شمالی ساکن شده و دارد شرح حال آدم های قلعه را می نویسد .
با کتاب ” داستان نوشته مک کی ” و ” راه داستان نوشته کاترین آن جونز ” تمرین های داستان نویسی و فیام نامه نویسی داستانی می کنم .
اداره که می آیم در ساعت های خلوت و استراحت گزارشات اداری می نویسیم
و گاه گداری هم دفتر شعری را می خوانم از شاعرانی که برای ما شعر گفته اند
و دنیاهایی را می نویسم که در پس هر واژه پنهان است
و دنیایی که در ژرفای نهفته درونم هست .
کتاب های روانکاوی می خوانم
و بسیاری از تمرین هایی را که می گویی انجام می دهم
دوست دارم صمیمانه ترین تشکر هایم را برایت بنویسم
برای تست نویسندگی ات که به همه جرات نوشتن می دهد
و برای خودت و نسل هایی که از تو خواهند آمد
نسل به نسل دعا می کنم
شاد مانی دوست نیک اندیش و بزرگوار
سلام بر تو پرویز عزیزم
دلتنگ خوندن نوشتههای زیبای تو بودم.
چه خوب که داری کتاب راه داستان رو میخونی. من اون کتاب رو خیلی دوست دارم. سالها پیش خوندمش و تاثیر زیادی روم داشت.
امیدوارم خوش بدرخشی و تمام لحظههای امسال برات پر از شادی و آرامش باشه.