اتفاقاً بهتر

«اتفاقاً بهتر».

این دو تا کلمه را چقدر به زبان می‌آوری؟ من که خیلی. مثلاً یاداشت امروز را نوشته بودم که یک لحظه برق قطع‌و‌وصل شد و همه چیز پرید.

برق که آمد، دوباره شروع کردم به کیبوردفرسایی. و نوشتم: اتفاقاً بهتر. دوباره می‌نویسم. اصلاً شاید این‌بار چیزی بنویسم که کم‌تر تکراری باشد.

اصلاً می‌دانی من آرامش و شادی خودم را مدیون همین «اتفاقا بهتر»گفتن‌ها هستم.

 

مجبورم در قرنطینه بمانم؟ اتفاقاً بهتر، به کارهایی که آرزوی انجامشان را داشتم می‌پردازم.

چاپ کتابم به سرانجام نرسیده؟ اتفاقاً بهتر، یک کتاب دیگر می‌نویسم.

فلان قرارداد رفته رو هوا؟ اتفاقاً بهتر، روی بستن چند قرارداد بهتر کار می‌کنم.

 

این به معنی نادیده گرفتن مشکلات و بحران‌ها نیست.

«اتفاقاً بهتر» یعنی که واقعیت سر جای خودش هست، اما خب، حالا چه کاری از دست من بر می‌آید؟ چگونه می‌توانم همین وضعیت را مصادره به مطلوب کنم؟

حالا بگو «اتفاقا بهتر» و از نو شروع کن.

21 پاسخ

  1. اتفاقن بهتر؛ که زمانی که باید مثل سایرین حواسم به تابلوها و نشانه های کوچه پس کوچه های خیابان زندگی میبود ولی بخاطر تنش های خانوادگی، نبود! چراکه الان معنی زیباتری از هرکدامشان درک میکنم، وسعت و نگرشم به زندگی نسبت به خیلی از افراد وسیع تر و در عین حال دردناک تر است ولی بسیار لذت بخش.
    اتفاقن بهتر؛ شرایط به اتمام رسوندن کاری برات فراهم نشده ولی حداقل به الفبای انجام یا حتی آغاز دوباره اون کار تسلط داری.
    اتفاقن بهتر؛ که دانشت وسیعه ولی عمقش کمه، همیشه حرفی برای شروع صحبت داری.
    اتفاقن بهتر؛ که آدم کمال گرائی هستی واسه انجام کاری چون تا به بهترین نحو انجامش ندی بیخیالش نمیشی، این یعنی مسئولیت پذیری.
    اتفاقن بهتر؛ که صدای ظریف و آروم و خاصی داری چون برای شنیدن حرفات باید بهت نزدیکتر بشن، مجبورن تمام حواسشون به تو باشه، گوششون فقط و فقط برای تو میشه.
    اتفاقن بهتر؛ که عزیزی که باید پیشت میبود سال هاست که حضورش رو لمس نمیکنی، چون هم اون توی بهترین مکان عالمه و هم تو یاد گرفتی روی پای خودت بایستی.
    اتفاقن بهتر؛ که اسمت “زینب” هست، این یعنی خدا از قبل تو رو صبور آفریده.
    اتفاقن بهتر؛ که بعد از ده سال دوباره دست به قلم شدی، چون اینبار قلمت هدیه شاهین کلانتری هست؛ وقتی شاگرد آماده باشه، استاد پدیدار میشه.
    اتفاقن بهتر؛ که تنهایی، چون آرامشت رو میتونی به بقیه هدیه بدی.
    اتفاقن بهتر؛ تنها دو کلمه ای که توی اوج خستگی یا فشار زندگی یا ناملایمات دنیایی که الان توشیم، نکته های مثبت رو به چشمات میارن و آرومت میکنن.
    اتفاقن بهتر؛ اتفاقای بهتری رو برات رقم میزنه.

  2. اتفاقا بهتر که ما دراین دوران کرونا ببینیم ادمها چقدر ضعیف هستند دنیا چقدر کوتاه وآرزوهای ما چقدردورهستند اتفاقا چه قدر خوب که ما با خدا بیشتر حرف بزنیم وبهش نزدیک بشویم

  3. کمی سخت به نظر میرسه که بتونیم به راحتی جنبه دیگری از کار رو ببینیم و برای آن اقدام کنیم. اما دیدگاه جالبی بود. ممنونم

  4. اتفاقا بهتر که امشب بد خواب شدم و مقاله شما را در مورد آموزش ده هفته ای چگونه یک نویسنده شویم را خواندم….شاید من هم یک روز بتوانم نوشتن کتابی که کلید آن را زده ام …با موفقیت به پایان برسانم .

  5. اتفاقا بهتر یعنی بن بست برایم معنا ندارد.
    آن روزهایی که قبل کرونا یک مدت مدید اینترت سراسری قطع بود خوشحال بودم، میگفتم خیلی هم عالی اصلا بهتر، خوبه نت دیرتر بیاد😅 آمدم وویس های استادم در کلاس درس رو گوش کردم و نت برداری و نقشه ذهنی کردم. برا استادمم نقشه ها رو فرستادم که این مدت دانشگاه نبودم ولی دانشگاه خونمون بود😀

  6. اتفاقن بهتر که هی میام چک می کنم ببینم شما به نطراتم در دو پست قبلی نگاه کردید و هی می بینم نه

  7. من هم چند وقت پیش که دلم گرفته بود از اوضاع تحمیلی به خاطر ویروس، با خودم گفتم حالا که اینطوره بهترین رو از دل این اوضاع در میارم. به قول اونوری ها:
    I’m gonna make the best out of it
    چیز از این بهتر که وقت دارم انگلیسی ام رو تکمیل تر کنم و اسپانیایی و ایتالیایی یاد بگیرم که همیشه آرزوش رو داشتم.

  8. این دو کلمه باعث میشه از هر فرصتی استفاده کرد و بهانه تراشی نکرد
    عالی بود . ممنون

  9. اتفاقا تازه دارم این ترفند را می‌آموزم! همین چند وقت پیش که دفاع پایان‌نامه و شروع طرحم به تعویق افتاد، با خودم گفتم اتفاقا بهتر! حالا نوبت کارهایی‌ست که در تمام مدت تحصیل دلم می‌خواست به آن‌ها برسم و نرسیدم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *